ارتباط ناشناخته. ارتباط بدون سانسور. ارتباط برقرار نمی‌شود. سایت اصلی احتمالاً زیر سانسور است. ارتباط با سایت (های) موازی برقرار شد. ارتباط برقرار نمی‌شود. ارتباط اینترنت خود را امتحان کنید. احتمال دارد اینترنت به طور سراسری قطع شده باشد. ادامه مطلب

اوکراین: نفی خودمختاری به نام ژئوپلتیک و صلح

جنگ اوکراین گروه‌های چپ را در سرتاسر جهان با چالشی نه چندان جدید مواجه کرده است: مسئله‌ آنتی امپریالیسم و چگونگی موضع‌گیری چپ در قبال چنین کارزاری. در مقاله پیش‌رو، ژیلبر آشکار مواضع برخی گروه‌های موسوم به آنتی‌امپریالیسم در مواجهه با این جنگ را به نقد می‌کشد. به نظر او، یک انترناسیونالیسم درست و منطقی باید از مطالبات اوکراین برای دریافت سلاح‌هایی حمایت کند که این کشور را قادر می‌سازد در برابر نیروهای اشغالگر روسیه مقاومت کرده و آنها را وادار به عقب‌نشینی کند.

چپ ضد امپریالیسم و مخالف جنگ در سطح جهانی در مقابل خطوط سیاسی جدیدی که حمله روسیه به اوکراین ترسیم کرده کاملاً دچار اختلاف شده و شکاف خورده است.

این اختلاف از دو عامل ریشه می‌گیرید: یکی جدید و بی‌سابقه‌بودن وضعیتی است که در آن روسیه به خاطر جاه‌طلبی‌های توسعه‌طلبانه و ملی‌گرایانه‌ای که صریحا به آن اقرار نموده به یک کشور همسایه و ضعیف‌تراز خود حمله کرده است؛ و دیگری حمایت فعالانه و بی‌وقفه ناتو از مقاومت اوکراین. 

از سوریه تا اوکراین

همین چپ پیشتر هم در رابطه با مداخله مرگبار روسیه و قبل از آن ایران در سوریه دچار اختلاف و تشتت آرا شده بود، اما در آن زمان شرایط واقعاً متفاوت بود.

مسکو برای حمایت از رژیم حاکم روسیه دست به مداخله زده بود، و این یعنی دفاع از نظام مستقر و حاکم موضوعی بود که برخی برای توجیه عملیات نظامی مهلک روسیه در سوریه به کار می‌بستند. و البته همین افراد مداخله به همین میزان مرگبار عربستان سعودی در یمن را به‌تندی محکوم می‌کنند، گرچه این عملیات هم در حمایت از رژیم حاکم بر آن کشور انجام شده است. طرفه آنکه رژیم برآمده از انتخابات در یمن بسیار مشروع‌تر از دیکتاتوری چهل ساله سوریه است و برآمده از انتخاباتی است که پس از خیزش مردمی سال ۲۰۱۱ و سرنگونی رژیم دیکتاتوری دیرینه کشور برگزار شد.

 حمایت از مداخله نظامی روسیه در سوریه، یا در بهترین حالت محکوم‌نکردن آن، در اکثر موارد بر پایه نوعی «آنتی امپریالیسم» ژئوپلیتیکی یک‌جانبه بود که هدف غایی‌اش مخالفت با امپریالیسم غربی به رهبری آمریکا بود و این هدف را در اولویت قرار می‌داد و بدین ترتیب سرنوشت مردم سوریه در مرتبه دوم اهمیت قرار می‌گرفت. در اینجا هم باز تناقض فاحشی وجود داشت که چرا مدافعان این موضع علیه جنگ آمریکا با به‌اصطلاح دولت اسلامی (داعش)  تظاهرات نکردند.

در واقع، بخشی از کسانی که به نام مخالفت با امپریالیسم آمریکا از محکوم‌کردن مداخله روسیه در حمایت از دولت سوریه سرباز زده‌اند، از مداخله همین آمریکا به نفع ی پ گ، شبه‌نظامیان کرد سوری و نزدیک به پ ک ک ترکیه، در جنگ با دولت اسلامی حمایت کردند. (در این جنگ، ایالات متحده حتی همزمان از شبه‌نظامیان عراقی طرفدار ایران نیز حمایت می‌کرد.)

رویکرد‌های چپ آنتی امپریالیسم به جنگ اوکراین

مورد اوکراین در ابتدا به نظر واضح‌تر و غیرمبهم‌تر از سوریه می‌آمد. روسیه جنگ و اشغال‌گری‌ای را در اوکراین به پیش می‌برد که مشابه جنگهایی بود که امپریالیسم آمریکا از زمان جنگ جهانی دوم یه این سو در بسیاری کشورها (از کره گرفته تا ویتنام، افغانستان و عراق) به راه انداخته بود. اما از آنجایی‌که قدرت اشغالگر این بار نه واشنگتن، بلکه مسکو است و کسانی که ضد این اشغالگری مبارزه می‌کنند نه از طرف مسکو و پکن، بلکه از سوی واشنگتن و متحدانش در ناتو حمایت می‌شوند، بخش بزرگی از چپ ضدجنگ و آنتی‌امپریالیست واکنش بسیار متفاوتی از خود نشان داده است. 

بخشی از این چپ حتی این مخالفت نئواردوگاهی و تک‌بعدی خود را به اوج رسانده و با حمایت از روسیه آن را نیرویی آنتی‌امپریالیستی خوانده است. به این ترتیب این بخش از چپ مفهوم امپریالیسم را که در اصل به معنای نقد سرمایه‌داری است به نفرت کمابیش فرهنگی از غرب تبدیل کرده است. بخش دیگری از چپ هم ماهیت امپریالیستی دولت فعلی روسیه را تصدیق کرده اما آن را قدرت امپریالیستی‌ خردتری می‌داند که بنا بر منطق «دفع افسد به فاسد» مخالفت فوری با آن ضروری نیست.

بخش دیگری از چپ آنتی-امپریالیست و ضدجنگ هم  ماهیت امپریالیستی جنگ روسیه علیه اوکراین را به رسمیت می‌شمارد و خواستار پایان آن است. اما آنها نیز جز آرزوی موفقیت برای اوکراین از مقاومت این کشور علیه نیروی اشغالگر حمایت دیگری نکرده و حق این کشور برای دستیابی به سلاح‌های بیشتر برای دفاع از خود را نفی می‌کنند. بدتر آنکه، بیشتر آنها با ارسال سلاح از طرف ناتو مخالفت می‌کنند و سرنوشت مردم اوکراین را در مقایسه با مخالفت با امپریالیسم غربی در جایگاه دوم اهمیت قرار می‌دهند.

نسخه ریاکارانه‌تر این طرز برخورد آن است که برخی وانمود می‌کنند که نگران سرنوشت مردم اوکراین‌اند که در جنگی نیابتی بین قدرت‌های امپریالیستی همچون گوشت دم توپ مورد سوء استفاده ناتو قرار گرفته‌اند. از این منظر، مصاحبه‌ای با چاس فریمن، مقام دولتی ۷۹ ساله و سابق آمریکا که از سال ۱۹۹۴ بازنشسته شده  و در زمان حمله آمریکا به عراق در سال ۱۹۹۱ سفیر ایالات متحده در عربستان سعودی بوده است، مورد عنایت ویژه‌ای قرار گرفته است. مصاحبه را سایت Grayzone انجام داده که ید طولایی در ترویج پروپاگاندای روسیه، گفتمان ضد واکسن و نظریه‌های توطئه دارد. 

وقتی این سایت نظر فریمن را در مورد حرف‌های زلینسکی جویا می‌شود که بنا بر ادعای این سایت گفته که اعضای نانو تأکید کرده‌اند که کشور او را در ناتو نخواهند پذیرفت اما در انظار عمومی دروازه را برای پذیرش اوکراین باز خواهند گذاشت، او پاسخ می‌دهد:

«به نظر من این حرف خیلی کلبی‌مسلکانه است، یا شاید هم ناشی از ساده‌لوحی و واقع‌بین‌نبودن رهبران غربی بوده. زلینسکی آدم بسیار باهوشی است و متوجه شده که پیامدهای آنچه او آن را وضعیت برزخی می‌نامد چه خواهد بود: اوکراین به حال خود واگذار خواهد شد. در واقع، اصل حرف غرب این بوده: "ما تا آخرین اوکراینی، برای استقلال اوکراین مبارزه خواهیم کرد"، موضع ما هم اساساً همین خواهد بود.»

اندکی بعدتر در طول همین مصاحبه، از فریمن پرسیده می‌شود که نظرش در مورد این موضوع چیست که از اوکراین به عنوان گوشت دم توپ در جنگ با روسیه استفاده می‌شود، ایده‌ای که به قول Grayzone طرزفکر غالب در واشنگتن را شکل می‌دهد. فریمن در پاسخ می‌گوید: «مادامی‌که ما خط قرمز روسیه را زیر پا نگذاریم و تنش‌ها علیه ما بالا نگیرد، این موضوع مطلقا هیچ هزینه‌ای برای ایالات متحده نخواهد داشت.» بیشتر یه نظر می‌رسد که فریمن در پاسخ‌هایش ناتو را به خاطر نپذیرفتن اوکراین و ایالات متحده را به خاطر نجنگیدن برای اوکراین سرزنش می‌کند، انگار او انتظار دارد ناتو به جای آنکه اوکراین را در برزخ باقی بگذارد، مستقیماً برای دفاع از قلمروی و حاکمیت این کشور وارد عمل شود.

اما با وجود این، عبارت «تا آخرین اوکراینی» طوری تفسیر شده که انگار خود فریمن گفته است که واشنگتن از اوکراینی‌ها همچون سربازان نیابتی خود استفاده می‌کند و آنها را وامی‌دارد تا آخرین نفر برای آمریکا بجنگند. حتی این عبارت طوری تعبیر شده که انگار اعلامیه رسمی سیاست خارجی آمریکاست. خود ولادیمیر پوتین نیز همین عبارت «تا آخرین اوکراینی» را در نطق عمومی‌ای به تاریخ ۱۲ آوریل تکرار کرده است. ترحم کاذب و دروغین نسبت به سرنوشت اوکراینی‌ها نیز که تصور می‌شود ناتو به آنها سلاح داده تا سرحد مرگ برای آن بجنگند، از همین جا می‌آید. این موضوع به صاحبان این نوع اظهارنظرها اجازه می‌دهد به بهانه‌ نگرانی و دلمشغولی‌های انسانی نسبت به سرنوشت مردم اوکراین با ارسال سلاح‌های دفاعی از سوی ناتو به آنها مخالفت کنند. 

با این حال، این همدردی کاذب خودمختاری مردم اوکراین را کاملاً به محاق می‌برد و تا به آنجا پیش می‌رود که امور بدیهی را نیز انکار می‌کند: از زمان آغاز حمله روسیه حتی یک روز هم نبوده که رئیس‌جمهور اوکراین رهبران ناتو را به خاطر عدم ارسال سلاح کافی و کارآمد علناً سرزنش نکند! اگر چنانکه این قسم تحلیل نامنسجم و غیرمنطقی ادعا می‌کند، قدرت‌های امپریالیستی ناتو به‌طور کلبی‌مسلکانه‌ای از اوکراینی‌ها برای تضعیف رقیب امپریالیست روسشان استفاده می‌کردند، مطمئناً نیاز نبود برای ارسال سلاح به آنها التماس کرد.

حقیقت آن است که قدرت‌های اصلی ناتو بی‌صبرانه منتظر اتمام جنگ‌اند؛ این امر خصوصاً در مورد فرانسه و آلمان که تأمین‌کنندگان عمده سلاح برای اوکراین هستند صدق می‌کند. گرچه جنگ از بسیاری جهات به نفع مجموعه‌های نظامی و صنعتی این کشورهاست، سود این حوزه‌ها در برابر ضربه کلی‌ای که کمبود انرژی، تورم روبه‌رشد، بحران گسترده پناهجویان، برهم‌خوردنِ نظم نظام سرمایه‌داری جهانی، و قدرت‌گرفتن راست افراطی به این کشورها وارد می‌سازد، هیچ است. 

در نهایت، بخش دیگری از چپ ضدجنگ و آنتی‌امپریالیست نیز هست که به نام صلح ارسال سلاح به اوکراین را رد می‌کند و بدیل مذاکره به جای جنگ را پیشنهاد می‌دهد.

جنگ اوکراین در آینه جنگ ویتنام

اوضاع کمی مانند زمان جنگ ویتنام است، یعنی وقتی که جنبش ضدجنگ دچار دو دستگی  شده بود بین احزاب کمونیستی طرفدار مسکو که در شیپور صلح می‌دمیدند و چپ رادیکال که صریحاً آرزومند پیروزی ویتنام بر آمریکا بود.

با این حال، وضعیت امروز بسیار متفاوت است. در دوران جنگ ویتنام، دو شق اصلی جنبش ضدجنگ در همبستگی کامل با ویتنامی‌ها بودند و هر دو از حق ویتنامی‌ها برای دستیابی به سلاح حمایت می‌کردند. مخالفت آنها با یکدیگر بر سر تاکتیک بود، بر سر شعاری که باید اتخاذ می‌شد تا  جنبش ضدجنگی را ساخت که بتواند به موثرترین شکل ممکن به ویتنام در جنگ میهنی‌اش کمک‌رسانی کند.

اما امروز کسانی که از صلح حرف می‌زنند و در عین حال با حق اوکراینی‌ها برای دستیابی به سلاح به منظور دفاع از خود مخالفت می‌کنند، این صلح را در مقابل مبارزه قرار می‌دهند. به عبارت دیگر، آنها آرزو می‌کنند اوکراین تسلیم شود، والا چگونه می‌تواند به صلح رسید اگر اوکراین مسلح نشده باشد و بنابراین قادر به دفاع از خود نباشد؟ می‌توانستیم امروز بنویسیم «نظم بر کی‌یف حاکم است!»، اما این نظم نظمی تحمیل‌شده بر ملت اوکراین از جانب مسکو و به بهانه بسیار مغالطه‌آمیز «نازی‌زدایی» می‌بود. 

مذاکراتی بین مسکو و کی‌یف و به میانجیگری ترکیه، یکی از اعضای ناتو، در جریان است. این مذاکرات فقط تحت یکی از این دو شرط به سرانجام خواهند رسید. اول آنکه اوکراین دیگر نتواند به مبارزه ادامه دهد، و تسلیم و تابع اوامر مسکو شود. حال گرچه این اوامر به لطف مقاومت قهرمانانه نیروهای مسلح و مردم اوکراین، نسبت به اهداف اولیه‌ای که پوتین اعلام کرده بود، به‌شکل قابل‌توجهی تخفیف یافته‌اند و تلطیف شده‌اند. 

شرط دوم آن است که روسیه دیگر قادر به ادامه جنگ نباشد، خواه به دلیل فرسودگی روحیه سربازانش، یا یه دلایل اقتصادی و بالا رفتن سطح نارضایتی عمومی مردم روسیه. در زمان جنگ جهانی اول نیز، دشواری‌هایی که سربازان روسیه تزاری با آنها مواجه شدند و پیامدهای اقتصادی جنگ بر زندگی مردم روسیه خیزش مردمی‌ای را به راه انداخت که منجر به سرنگونی تزاریسم در سال ۱۹۱۷ شد (به‌طور مشابه، انقلاب ناکام سال ۱۹۰۵ نیز در نتیجه شکست روسیه در جنگ یا ژاپن رخ داد.)

انترناسیونالیست‌ها، مبارزان ضدجنگ و آنتی‌امپریالیست‌های حقیقی فقط می‌توانند از ته دل آرزومند رخ‌دادن سناریوی دوم باشند. بنابراین، باید از حق اوکراین برای دستیابی به سلاح‌هایی که برای دفاع از خود نیاز دارد حمایت کنند. موضع مخالف، چه بخواهیم چه نخواهیم، در دام حمایت از تهاجم امپریالیستی روسیه خواهد افتاد.

ترجمه از : Contretemps

در همین زمینه:

این مطلب را پسندیدید؟ کمک مالی شما به ما این امکان را خواهد داد که از این نوع مطالب بیشتر منتشر کنیم.

آیا مایل هستید ما را در تحقیق و نوشتن تعداد بیشتری از این‌گونه مطالب یاری کنید؟

.در حال حاضر امکان دریافت کمک مخاطبان ساکن ایران وجود ندارد

توضیح بیشتر در مورد اینکه چطور از ما حمایت کنید

نظر بدهید

در پرکردن فرم خطایی صورت گرفته

نظرها

  • mashang

    پنتاگون: در حال ارسال سامانه دفاع هوایی به اوکراین هستیم تیر ۱۱, ۱۴۰۱ وزارت دفاع آمریکا با تایید اظهارات اخیر رئیس جمهور این کشور درخصوص ارسال تسلیحات ضدهوایی به اوکراین، اعلام کرد که سامانه های مذکور به علاوه رادارهای پیشرفته در حال ارسال به اوکراین است. به گزارش خبرگزاری مهر به نقل از رویترز، وزارت دفاع آمریکا (پنتاگون) اعلام کرد که ایالات متحده به عنوان بخشی از آخرین بسته های تسلیحاتی خود برای اوکراین در حال ارسال دو سامانه دفاع موشکی پیشرفته زمین به هوا به نام «نسمس» (NASAMS)، چهار رادار ضد توپخانه دیگر و حدود ۱۵۰ هزار گلوله ۱۵۵ میلی متری مهمات توپخانه به این کشور است. «جوبایدن» رئیس جمهور آمریکا پیشتر در روز پنجشنبه و در اجلاس سران ائتلاف نظامی ناتو در شهر مادرید پایتخت اسپانیا از این کمک تسلیحاتی به ارزش ۸۲۰ میلیون دلار، خبر داده بود. پنتاگون با اعلام رسمی خبر مذکور، جزئیات بیشتری نیز ارائه کرد و گفت که این کمک های تسلیحاتی همچنین شامل مهمات اضافی برای سامانه های پرتاب چندگانه راکت با قابلیت جابجایی بالا (HIMARS) است. یک مقام ارشد دفاعی به خبرنگاران گفت که رادارهای ضد توپخانه ای که ارسال می شوند، سیستم های پیشرفته (RTX.N) AN/TPQ-۳۷ ساخت شرکت تسلیحاتی آمریکایی «ریثیان» هستند. این اولین بار است که این سیستم ها به اوکراین ارسال می شوند. این سیستم ها دارای حدود سه برابر برد موثرتر از سیستم های AN/TPQ-۳۶ ارسال شده هستند. «آنتونی بلینکن» وزیر خارجه آمریکا نیز درباره این کمک تسلیحاتی گفت: اوکراینی ها همچنان با خشونتی روبرو می شوند که بار دیگر در این هفته با حمله ای به یک مرکز خرید پر از غیرنظامیان برجسته شد. آنها به مبارزه برای کشور خود ادامه می دهند و ایالات متحده همچنان در کنار آنها و انگیزه به حق شان ایستاده است.

  • mashang

    بیانیۀ فدراسیون جهانی سندیکاهای کارگری در مورد نشست سال ۲۰۲۲ ناتو تیر ۱۰, ۱۴۰۱ برگردان: ایرج زارع کسانی که اصولاً از صلح و آزادی دفاع می‌کنند، برای انحلال ناتو و همۀ ائتلاف‌های نظامی، برچیده شدن سلاح‌های هسته‌ای، احترام به استقلال و حاکمیت همۀ کشورها مبارزه می‌کنند و نه فقط از کشورهایی که هم‌سو و در خدمت منافع ایالات متحد و متحدانش هستند. فدراسیون جهانی سندیکاهای کارگری به نمایندگی از بیش از ۱۰۵ میلیون کارگر از ۱۳۳ کشور در پنج قاره، در آستانۀ اجلاس سران ناتو در سال ۲۰۲۲ که در روزهای ۲۹ و ۳۰ ژوئن در مادرید برگزار می‌شود، وجود ناتو را که یک ماشین جنگی تهاجمی است، به‌ شدت و صریح محکوم می‌کند، ماشینی که در خدمت منافع اتحاد کشورهای امپریالیستی است. ما دروغ‌های تحریک‌آمیز و روایت‌های رسمی ناتو را مبنی بر اینکه هدف این ائتلاف «حفظ امنیت میلیاردها نفر» است، محکوم می‌کنیم. مردم سراسر جهان می‌دانند که مأموریت خونین این ائتلاف امپریالیستی حفظ و گسترش هر چه بیشتر توازن مطلوب قوا برای کشورهای ناتو برای حفظ منافع انحصارات‌شان است. در نظام امپریالیستی که با وابستگی‌های متقابل نابرابر حاکم بر روابط بین همۀ دولت‌های سرمایه‌داری مشخص می‌شود، هم مردم کشورهای عضو ناتو و هم مردم کشورهای دیگر از ائتلاف‌ها و جنگ‌های امپریالیستی انتظاری جز مرگ، رنج، فقر و بدبختی ندارند. ما محرومیت‌ها، تبعیض‌ها، محاصره‌ها و تحریم‌های اعمال‌شده توسط ایالات متحد، ناتو و اتحادیۀ اروپا علیه چندین کشور را محکوم می‌کنیم، زیرا بر استاندارد زندگی خانواده‌های کم‌درآمد، کارگران، کشاورزان کوچک فقیر و به‌طور کلی قشرهای مردمی تأثیر منفی می‌گذارند. ما «نگرانی» ریاکارانۀ رهبران ایالات متحد، اتحادیۀ اروپا و ناتو را هنگامی که دربارۀ تهاجم روسیه به اوکراین صحبت می‌کنند و بی‌شرمانه قوانین بین‌المللی و دفاع از آزادی را مورد استناد قرار می‌دهند، محکوم می‌کنیم. آن‌ها طوری صحبت می‌کنند، گویی تاریخ بشر در فوریۀ ۲۰۲۲ آغاز شده است، آن‌ها واقعیت تاریخی را جعل می‌کنند و تأیید می‌کنند که حقیقت همیشه یکی از اولین قربانیان جنگ است. ناتو از صلح، حق تعیین سرنوشت، تمامیت ارضی، حقوق بین‌الملل، دموکراسی و حقوق بشر استناد می‌کند، در حالی که آن‌ها اولین کسانی هستند که جنگ و کشتار می‌کنند و این «آن چیزی است که از صلح آن‌ها باقی می‌ماند.» آن‌ها اولین کسانی هستند که در امور داخلی سایر کشورها دخالت می‌کنند، مرزها را تغییر می‌دهند و قوانین بین‌المللی را زیر پا می‌نهند تا حوزۀ نفوذ خود را گسترش دهند و به برنامه‌های ژئواستراتژیک خود خدمت کنند. کسانی که مسئول تهاجم‌ها و مداخله‌های بی‌شماری هستند، مسئولیت اصلی نظامی‌سازی روابط بین‌الملل را بر عهده دارند، زیرا بر حفظ و گسترش ناتو در چارچوب نظم نوین جهانی اصرار دارند. صلح جهانی را نمی‌توان با نظامی‌سازی یا حمایت از انواع ایدئولوژی‌های ناسیونالیستی و فاشیستی راست افراطی محافظت کرد. صلح جهانی نمی‌تواند مبتنی بر تحریم و جنگ اقتصادی باشد. کسانی که اصولاً از صلح و آزادی دفاع می‌کنند، برای انحلال ناتو و همۀ ائتلاف‌های نظامی، برچیده شدن سلاح‌های هسته‌ای، احترام به استقلال و حاکمیت همۀ کشورها مبارزه می‌کنند و نه فقط از کشورهایی که هم‌سو و در خدمت منافع ایالات متحد و متحدانش هستند. فدراسیون جهانی سندیکاهای کارگری معتفد است که هزینه‌های نظامی، مردم را از حق اساسی زندگی با عزت محروم می‌کند و ناتو جهان را بی‌ثبات می‌کند، بنابراین فدراسیون جهانی سندیکاهای کارگری خواستار انحلال بدون قیدوشرط و فوری ناتو است. فدراسیون جهانی سندیکاهای کارگری از کارگران سراسر جهان می‌خواهد که علیه جنگ‌های امپریالیستی و سیستمی که آن‌ها را به وجود می‌آورد مبارزه کنند، برای صلح جهانی و همبستگی بین خلق‌ها مبارزه نمایند، با هدر دادن منابع و پول برای هدف‌های نظامی مخالفت کنند و خواستار برچیده شدن سلاح‌های هسته‌ای و انحلال فوری ناتو شوند. دبیرخانه منبع: سایت فدراسیون جهانی سندیکاهای کارگری مطلب اختصاصی برای انتشار در صدای مردم استفاده از مطلب با ذکرمنبع بلامانع است