ارتباط ناشناخته. ارتباط بدون سانسور. ارتباط برقرار نمی‌شود. سایت اصلی احتمالاً زیر سانسور است. ارتباط با سایت (های) موازی برقرار شد. ارتباط برقرار نمی‌شود. ارتباط اینترنت خود را امتحان کنید. احتمال دارد اینترنت به طور سراسری قطع شده باشد. ادامه مطلب

کنکور، آئینه آموزشِ طبقاتی

رها رستمی – نتایج کنکور امسال نشان داد که سلطه تبعیض بر نظام آموزشی در ایران به سطح تازه رسیده است. برای آموزش باکیفیت باید به مدرسه خصوصی رفت و پول پرداخت. پول، سد کنکور را کنار می‌زند. در مملکت ولایی پول معیار و راهگشای اصلی است.

نتیجه اولیه آزمونِ سراسری ورودی دانشگاه‌ها از آخرهایِ شبِ ۱۲ مرداد روی سایت سازمان سنجش قرار گرفت. همچون روندِ سال‌های گذشته، امسال هم تأمل بر این نتیجه‌ها نشان می‌دهد آموزشِ عمومی در ایران هرچه بیشتر خصلتی طبقاتی و تبعیض‌آمیز به خود گرفته است.

ژاله از جمله کنکوری‌های منطقه ۳ کشوری امسال بوده که در یک مدرسه دولتی عادی دوران پیش‌دانشگاهیش را سپری کرده و می‌گوید نتیجه‌های اعلام‌شده او را شوکه کرده است. این روایتِ ژاله است:

«یک سالِ تمام هرچی خوشی و تفریح بود قدغن کردم. حتی خانوادم به خودشون اجازه ندادن یک مهمانی راحت بروند یا مهمان دعوت کنند. فقط خواندم و خواندم. تو قلم‌چی هم بودم. تراز آزمونهام حدود ۵ و ۹۰۰ بود. خیلی امیدوار بودم به خودم. دیشب که جوابو گرفتم اصلا باورم نشد. انقدر رتبم پَرته که روم نمیشه بگم. نمیدونم واقعا بقیه چیکار میکنن که انقدر راحت قبول میشن».

سهمِ مدرسه‌های غیرانتفاعی ـ یعنی آن‌هایی که در ازای آموزش با کیفیت‌تر پول می‌گیرند ـ از برترین‌های کنکور در هر سه گروه آزمایشی علوم انسانی، علوم تجربی و هنر ۷۲,۵ درصد بوده است. در مقابل، سهمِ مدرسه‌های دولتی و نمونه دولتی هرکدام ۲,۵ درصد بوده است.

آمارهای اولیه

شاید آمارها بتوانند به ژاله و امثالِ او توضیح دهند که چگونه ممکن است آن همه تلاش کرد و در رقابت با دیگران نتیجه نگرفت.

آمارهای رسمی منتشر شده نشان می‌دهند که در میانِ ۴۰ نفر از برترین رتبه‌های امسال، تنها یک داوطلب در مدرسه دولتی درس خوانده است. از این تعداد، ۲۹ نفر در مدرسه استعدادهای درخشان، ۹ نفر در مدرسه‌های غیرانتفاعی ویژه، یک نفر در مدرسه نمونه دولتی و یک نفر هم در مدرسه عادی دولتی درس خوانده است.

به طورِ کلی سهمِ مدرسه‌های غیرانتفاعی ـ یعنی آن‌هایی که در ازای آموزش با کیفیت‌تر پول می‌گیرند ـ از برترین‌های کنکور در هر سه گروه آزمایشی علوم انسانی، علوم تجربی و هنر ۷۲,۵ درصد بوده است. در مقابل، سهمِ مدرسه‌های دولتی و نمونه دولتی هرکدام ۲,۵ درصد بوده است.

سهمِ بیش از حدِ دانش‌آموزانِ مدرسه‌های خصوصی در کسبِ برترین رتبه‌های کنکورِ امسال در حالی است که تنها ۱۲ درصد از کلِ دانش‌آموزانِ ایران در مدرسه‌های خصوصی درس می‌خوانند و ۸۵ درصد از دانش‌آموزان در مدرسه‌های دولتی عادی، یک درصد در نمونه دولتی و ۲ درصد دیگر هم در مدرسه‌های استعدادهای درخشان درس می‌خوانند.

سهمِ دانش‌آموزانی که در مدرسه‌های دولتی درس می‌خوانند، یعنی فرزندانِ اکثریتِ مطلق جامعه در برترین رتبه‌های کنکور امسال بسیار اندک است. سهمِ ۸۵ درصد از دانش‌آموزانِ مدرسه‌های دولتی از رتبه‌های زیر ۳ هزار در کنکور امسال، تنها ۲,۵ درصد بوده است. در حالی که مدرسه‌های استعدادهای درخشان و خصوصی که تنها ۱۲ درصد از دانش‌آموزان کشور را پوشش می‌دهند، به تنهایی ۹۵ درصد از رتبه‌های برتر کنکور امسال را به خود اختصاص داده‌اند.

بستنِ آخرین روزنه‌ها بر طبقه تهی‌دست

از زمانِ پیدایش آزمونِ سراسری ورودی دانشگاه‌ها در ایران، کنکور تبدیل شد به یکی از کمیاب‌ترین فرصتهای تحرکِ طبقاتی برای دانش‌آموزان طبقات پایین جامعه. یعنی آن‌هایی که بی چیز بودند و تهی‌دست و برای ساختنِ آینده چشمِ امیدشان به درس و کنکور و تحصیل بود.

«استخدام شدن»، آن هم با مدرک دانشگاهی، یک آرزوی به نسبت دست‌یافتنی بود و می‌شد برای آن تلاش کرد. این در نبودِ فرصتهای تحرکِ طبقاتی در سطحی کلان، یک راه‌دروِ فردی برای آن‌هایی بود که می‌توانستند روی حوصله و استعداد و تلاششان حساب کنند. اما این منفذ به زودی بر روی آن‌ها بسته شد و نتیجه سال‌ها اصرار بر خصوصی‌سازی و تجاری‌سازی آموزش اکنون خود را نشان داده است.

مطابق آخرین شواهد در ارتباط با شاخص‌های آموزشی، شاخصِ نابرابری آموزشی در ایران ۳۷,۳ درصد است، در حالی‌که میانگین این شاخص در کشورهای با HDIی بالا ۱۶,۸ درصد است. همچنین بر اساس شاخص‌های مجمع اقتصادی جهان (WEF)، کیفیتِ آموزش در ایران در سالِ ۲۰۱۶ بسیار نامطلوب و برابر با ۱۰۸ است.

طی ۲۵ سال اخیر نسبت دانش آموزان مشغول به تحصیل در مدارس غیردولتی ۱۶۶ برابر شده است و هزینه‌کرد دولت به ازای هر دانش‌آموز از سال ۶۸ تا کنون از ۱۸ درصد نسبت به سرانه تولید ناخالص داخلی به ۱ درصد کاهش پیدا کرده است. طبق نتایج پژوهش‌های انجام‌شده وزارت رفاه، دسترسی سه دهکِ درآمدی بالای جامعه به آموزش با کیفیت، ۵۸ درصد و سهم سه دهک پایین تنها ۴,۵ درصد بوده است.

کاهشِ سهمِ طبقه پایین جامعه از صندلی‌های دانشگاه‌ها چیزی مختص به رقابتِ نابرابرِ امسال نبوده و سال‌ها است که خود را نشان داده. نتایج یک پژوهش) روزنامه فرهیختگان، کد خبر: 2454) نشان میدهد که ۴۱ نفر از رتبه‌های برتر کنکور سراسری سال ۱۳۹۴ در مدرسه‌های پولی و خصوصی زیر نظر کادر مجرب دبیران مشغول به تحصیل بوده‌اند. بر مبنای همین نتایج، ۱۶ درصد قبولی دانشگاه‌های ممتاز از سه دهک درآمدی بالای جامعه هستند.

طی ۲۵ سال اخیر نسبت دانش آموزان مشغول به تحصیل در مدارس غیردولتی ۱۶۶ برابر شده است و هزینه‌کرد دولت به ازای هر دانش‌آموز از سال ۶۸ تا کنون از ۱۸ درصد نسبت به سرانه تولید ناخالص داخلی به ۱ درصد کاهش پیدا کرده است. طبق نتایج پژوهش‌های انجام‌شده وزارت رفاه، دسترسی سه دهکِ درآمدی بالای جامعه به آموزش با کیفیت، ۵۸ درصد و سهم سه دهک پایین تنها ۴,۵ درصد بوده است.

تحکیمِ بالایی‌ها، تضعیفِ پایینی‌ها

نئولیبرالیزه کردن، رقابتی کردن و خصوصی‌‌سازی‌های گسترده مشخصه‌ی عام و اصلی این ساختارِ نابرابر است.

در نتیجه غلبه و نهادینه شدنِ الگوهای تبعیض‌آلودِ آموزشی، خانواده‌هایی که دارای موقعیت فرودستانه هستند، شانس کمتری برای کسب امنیت اقتصادی و تصاحب موقعیت برتر به واسطه تحرکِ فرزندانشان دارند. در رقابتی که از همان نقطه شروع، حریفان ده‌ها قدم جلوتر هستند، طبقات پایینی شانسی برای موفقیت ندارند.

مشخص است که نتیجه نهادینه شدنِ تبعیض در ساختار آموزشی، محدود به عرصه آموزش نمی‌ماند و همه جنبه‌های زندگی افراد را در بر می‌گیرد. در نتیجه چنین روندی، طبقه بهره‌مندِ جامعه با در اختیار داشتنِ منابعِ مادی و فکری «موفقیت» و پیشرفت، عرصه فرهنگی جامعه را هم بر طبقه غیربرخوردار تنگ‌تر می‌کند و آن را از «میدان» بیرون می‌کند. این را پیر بوردیو جامعه‌شناس فرانسوی بهتر از هر کسِ دیگری توضیح داده است.

سرمایه اقتصادی، سرمایه فرهنگی

بوردیو در جامعه‌شناسی انتقادی خودْ تلاش کرده با افشای سازوکارهای طردآمیز و پنهانِ سلطه نشان دهد که چگونه ساختارها، نهادها و روابط اجتماعی تفاوت‌ها و به بیان دقیق‌تر امتیازات اجتماعی را به نفع گروه‌های فرادست بازتولید می‌کنند و فرودستان را از دست‌یابی به موقعیت‌ها و فرصت‌های بهتر محروم می‌کند.

از دیدگاه بوردیو، هر فرد میزانی از سرمایه را در اختیار دارد، به‌طوری‌که تمامی افراد دارای حجم خاصی از سرمایه هستند. سرمایه اقتصادی، سرمایه فرهنگی، سرمایه نمادین و سرمایه اجتماعی انواعی از سرمایه‌هایی هستند که یک فرد یا گروه می‌توانند داشته باشند. تا جایی که این سرمایه‌ها قابل سنجش باشند، در کل جمعیت توزیع شده‌اند و می‌توان طرح یا نقشه‌ای از آن جمعیت ترسیم نمود که درآن همه‌ی افراد جایگاهی مطابق با حجم و ترکیب سرمایه‌ی خود داشته باشند. اما مسئله از آن‌جایی آغاز می‌شود که دارندگان سرمایه اقتصادی با کنترل بر سایر عرصه‌ها، دیگر طبقات را از کسب هر نوع سرمایه دیگری محروم می‌کنند.

بوردیو مقوله «فرهنگ»را در معنایی کلی و زیر سیطره نظامِ بازار، وسیله‌ای می‌بیند که هم در جهت ایجاد سلطه عمل می‌کند و هم هدفی است جهت چیرگی بر آن‌چیزی که در جامعه مورد منازعه است. در این میان، «میدان» عرصه‌ای است که نزاع در آن رخ می‌دهد.

تلاش بوردیو بر آن است تا انواع سرمایه اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی و ستیز بر سر آن‌ها را در «میدان» و با توسل به مفهوم «منش» یا همان «عادت‌واره» توضیح دهد. بر این اساس، عرصه‌های مختلف زندگی جمعی انسان‌ها ضمن این که کشمکش‌های درونی خاص خود خود را دارد، اما در عین حال رابطه‌ خاصی هم با عرصه‌ کلی قدرت دارند. به عنوان مثال حوزه هنری و ادبی درون حوزه قدرت جای دارد، ولی در عین حال تا حدودی، به ویژه به لحاظ اصول اقتصادی و سیاسی شکل‌گیری سلسله‌مراتب در این حوزه از حوزه قدرت مستقل است. اما در تحلیل نهایی، کشمکشی که در حوزه تولید فرهنگی درباره تحمیل شیوه مشروع تولید فرهنگی وجود دارد، از کشمکشی که درون طبقه مسلط بر سر تحمیل اصل اساسی سلطه وجود دارد، جدایی ناپذیر است. به همین ترتیب، سلطه اقتصادی یک گروه و طبقه هم نمی‌تواند مستقل از دیگر عرصه‌های به ظاهر غیرمادی جامعه همچون عرصه آموزش و فرهنگ عمل کند.

در جامعه‌ای که موقعیت‌های فرهنگی ـ اجتماعی آن آلوده به فضایی تبعیض‌آمیز، سلسله‌مراتبی و نخوت است، تحصیلات، سلیقه و شیوه‌های رفتاری همه به عنوان نشانه‌های تشخص و تمایز طبقاتی به کار می‌روند. تمایزاتی که بر اساس توزیع نابرابر منابع شکل گرفته است، قلمرو عمومی را با سرشت ستیزه‌جویی می‌آمیزد و در نتیجه قلمروهای اجتماعی به میدان‌های نزاع و ستیز نمادهای طبقاتی بر سر تصاحب جایگاه قدرت در کالاهای فرهنگی تبدیل می‌شود.

از همین نویسنده

این مطلب را پسندیدید؟ کمک مالی شما به ما این امکان را خواهد داد که از این نوع مطالب بیشتر منتشر کنیم.

آیا مایل هستید ما را در تحقیق و نوشتن تعداد بیشتری از این‌گونه مطالب یاری کنید؟

.در حال حاضر امکان دریافت کمک مخاطبان ساکن ایران وجود ندارد

توضیح بیشتر در مورد اینکه چطور از ما حمایت کنید

نظر بدهید

در پرکردن فرم خطایی صورت گرفته

نظرها

نظری وجود ندارد.