ارتباط ناشناخته. ارتباط بدون سانسور. ارتباط برقرار نمی‌شود. سایت اصلی احتمالاً زیر سانسور است. ارتباط با سایت (های) موازی برقرار شد. ارتباط برقرار نمی‌شود. ارتباط اینترنت خود را امتحان کنید. احتمال دارد اینترنت به طور سراسری قطع شده باشد. ادامه مطلب

نامه بهاره سلیمانی: در بند زنان زندان اوین چه می‌گذرد؟ نگاهی به «پندار، کردار و گفتار» سلطنت‌طلب‌ها!

بهاره سلیمانی در این نامه از تجربه زیسته خود در بند زنان زندان اوین و برخورد طرفداران «سلطنت پهلوی» با دیگر زندانیان پرداخته است و می‌نویسد: « آن‌ها بر این باورند که زندان اوین را محمدرضا پهلوی برای تروریست‌ها ساخته و خیلی هم کار درستی کرده و خودشان را دارای حق آب و گل در این‌جا می‌دانند!»

بهاره سلیمانی، زندانی سیاسی محبوس در زندان اوین، طی نامه‌ای که به دست زمانه رسیده، شرایط بند زنان زندان اوین را به تصویر کشده است.

متن نامه بهاره سلیمانی از زندان اوین:

«اول از همه این موضوع را روشن کنم که به عنوان یک انسان آزادی‌خواه و زندانی سیاسی با هر شکل از سرکوب، زندان، سلول انفرادی، اعدام و شکنجه مخالف هستم. من معتقدم که هیچ‌کس نباید به خاطر دیدگاه سیاسی و عقیدتی‌اش مورد آزار و اذیت قرار گیرد یا زندانی شود. به همین دلیل از حق و حقوق تمام زندانیان فارغ از این که چه عقیده یا گرایش سیاسی دارند دفاع کرده و خواهم کرد و معتقدم باید فضای سالم و آزاد برای بحث و جدل بین گرایشات سیاسی و عقیدتی متفاوت موجود باشد.

با اعلام این موضوع و باور عمیق، لازم می‌دانم گوشه‌ای از تجربیاتم را در مواجهه با گرایش و رفتار سیاسیِ مشخصی در این‌جا بیان کنم.

تا پیش از این که به زندان بیایم برخورد مستقیمی با «سلطنت‌طلبان» نداشتم. تنها در شبکه‌های اجتماعی و تصاویری که از شبکه‌های ماهواره‌ای پخش می‌شد شاهد برخوردهای خشن، هتاکی و فحاشی آن‌ها با مخالفانشان بودم. تصورم این بود که مقتضای فضای این شبکه‌ها است.

حالا در زندان هستم و بالاجبار و با تأسف زیاد باید دوران حبسم را با طرفداران رضا پهلوی و نگرش سلطنت‌طلبی آن‌ها بگذرانم. مهم نیست که آن‌ها خودشان را «پادشاهی‌خواه»، «مشروطه‌خواه» یا هر نام دیگر بنامند. مهم ماهیت تفکر و دیدگاهشان است.

به جرأت می‌گویم که برخی از آن‌ها از بی‌اخلاق‌ترین، بی‌پرنسیب‌ترین و بی‌سوادترین افرادی هستند که در بند سیاسی زنان زندان اوین حضور دارند. یکی از قوانین بند زنان این است که توهین و تحقیر گرایش سیاسی و عقاید دیگران ممنوع است. اما بارها و بارها این قانون از سوی این افراد نقض شده است. به راحتی با الفاظ رکیک و توهین‌آمیز به گرایش فکری و هویت دیگران حمله می‌کنند. شاید بد نباشد به چند نمونه اشاره کنم.

طرفداران پهلوی معتقدند همه‌ی کسانی که در دوران پهلوی مبارزه کرده‌اند و فعال سیاسی بوده‌اند (فارغ از هر گرایشی) تروریست و قاتل بوده‌اند و مدام از این واژه‌ها استفاده می‌کنند. آیا مرضیه احمدی اسکویی، مهرنوش ابراهیمی، معصومه طوافچیان، خسرو گلسرخی، کرامت دانشیان، سعید سلطان‌پور و … که جان‌های عزیزشان را برای رهایی و بهروزی مردم در مبارزه علیه رژیم فاشیستی پهلوی از دست داده‌اند تروریست بوده‌اند؟

کاش این فعالان سیاسی خفن و طرفداران سینه‌چاک دوران پهلوی کمی مطالعه کنند تا بدانند که سعید سلطان‌پور شاعر محبوب و سراینده‌ی جاویدان «آفتاب‌کاران جنگل» زمانی که توسط سازمان امنیت مخوف شاه دستگیر شد و به زندان افتاد یکی از اتهاماتش خواندن کتاب «مادر» ماکسیم گورکی بود و بدانند که چاپ و فروش کتاب‌های مارکسیستی ممنوع بود و همراه داشتن این کتاب‌ها حکم زندان داشت. از دید آن‌ها شاملو، شاعر بزرگ و آزادی‌خواه مرتد و خیانت‌کار است. چرا؟ چون مترقی است و برای آزادی‌خواهان و اعدام‌شدگان در دوران پهلوی شعر گفته است. آن‌ها بر این باورند که زندان اوین را محمدرضا پهلوی برای تروریست‌ها ساخته و خیلی هم کار درستی کرده و خودشان را دارای حق آب و گل در این‌جا می‌دانند! آن‌ها از رژیمی دفاع می‌کنند که ساواکش در همین زندان اوین جان‌های بسیاری را زیر شکنجه گرفت و بدن‌هایشان را تکه و پاره کرد و روی همین تپه‌هایی که هر روز صبح چشمانمان مقابلش باز می‌شوند چه سروهای استواری را تیرباران کرد. آیا نسل پدران و مادران ما که هم قبل و هم بعد از انقلاب ۵۷ مبارز بوده‌اند و در هر دو دوره زندان را تجربه کرده‌اند تروریست هستند؟ اگر مخالفت و مبارزه با حکومت‌های فاشیستی (با هر گرایش و دیدگاه سیاسی و با هر دلیلی اعم از اجتماعی، سیاسی، فرهنگی و …) تروریسم است، پس نباید از معترضین دی ۹۶، آبان ۹۸ و پاییز ۱۴۰۱ هم دفاع کنند زیرا طبق دیدگاه این گرایش، آن‌ها هم تروریست هستند. نمی‌شود سخیفانه و فرصت‌طلبانه با وقایع سیاسی برخورد کرد. هر جا که به نفع باشد معترضین بشوند فرزندان میهن و هر جا که به ضرر باشد تروریست بشوند.

یکی دیگر از بی‌اخلاقی‌ها و ضدانسانی‌ترین رفتارهای آن‌ها، توهین و حمله به مهاجرین افغانستانی و هویت آن‌هاست. این گرایش سیاسی عقب‌افتاده و عمیقاً ارتجاعی به دفعات و با استفاده از الفاظ «سگ افغانی»، «افغانی عوضی»، «اگر گیر طالبان افتاده بودی تیکه‌تیکه‌ات کرده بودند و جمهوری اسلامی تا حالا بهت لطف کرده» دیدگاه نژادپرستانه‌ی خود را آشکار می‌کنند و هنگامی که با اعتراض دیگران روبرو می‌شوند که این برخورد فاشیستی است، اذعان می‌کنند که بله ما فاشیستیم و به آن افتخار می‌کنیم. این برخورد آن‌ها نه از روی عصبانیت است و نه لجبازی با کسانی که با آن‌ها مخالفت می‌کنند. آن‌ها واقعأً فاشیست هستند. کسانی که در مقابل تلویزیون از رشد نئونازی‌ها در کشورهای دیگر به وجد می‌آیند و شادی می‌کنند. کسانی که ستایشگر هیتلر هستند به این دلیل که نژاد آریایی را نژاد برتر می‌دانست. پس از گذشت بیش از سه ربع قرن از افول فاشیسم هیتلری هنوز برای اکثریت مردم آلمان اسم آوردن از هیتلر تابو است اما در ایران برای این طیف اسطوره است. اولین کتابی که می‌خوانند کتاب سخیف و بی‌مایه‌ی «نبرد من» هیتلر است که برایشان حکم کتاب مقدس را دارد.

حتماً این طرفداران نژاد برتر آریایی نمی‌دانند که اگر گیر نئونازی‌های آلمان بیفتند «ژن برتر آریایی» به دادشان نمی‌رسد و ممکن است زنده‌زنده سوزانده شوند. این که کشور خود را دوست داشته باشی یک احساس طبیعی است که هر انسانی می‌تواند به سرزمین و دیار خود داشته باشد. اما وطن‌پرستی به این معنی که وطن و کشور و «مرز پرگهر» خود را برتر از دیگران بدانی و به برتری ملی، قومی و نژادی اعتقاد داشته باشی مساوی با شوونیسم است و منجر به دیدگاه‌های نژادپرستانه و فاشیستی می‌شود.

مورد دیگری که اخیراً بخشی دیگر از چهره‌ی واقعی سلطنت‌طلبان را آشکار کرد بعد از سر دادن شعار «مرگ بر سه فاسق، ملا، چپی، منافق» از سوی طرفداران این طیف در لندن بود. برخی از سلطنت‌طلبان بند زنان در حمایت از شعار گفتند این سه فاسق سزاوار قصاص هستند (یعنی ما چپ‌ها و طرفداران سازمان مجاهدین). چرا؟ چون مخالف آن‌ها هستیم.

طرفداران این تفکر اسطوره‌شان شعبان بی‌مخ است که در دوران پهلوی همراه با نوچه‌های اراذل و اوباشش به اعتراضات مردمی و به مخالفین رژیم پهلوی حمله کرده و آن‌ها را قلع و قمع می‌کردند. همان شعبان بی‌مخی که طرفداران سلطنت با غرور از او با عنوان شعبان جعفری «تاج‌بخش» یاد می‌کنند؛ لقبی که شاه به عنوان دستخوش به یک لمپن داد. بهتر است که آقای پهلوی ژست دموکراتیک به خود نگیرد و حرف‌های عوام‌فریبانه تحویل مردم ندهد. من و هم‌بندی‌هایم در تجربه‌ی زیسته‌مان در زندان و در کنار طرفداران پهلوی، فشرده‌ی نگرش، اخلاقیات و رفتارهایشان را هر روز تجربه می‌کنیم.

سخن آخر آن که تاریخ هرگز به عقب باز نخواهد گشت. ما هم تا پای جان مبارزه خواهیم کرد و اجازه‌ی تجربه و تکرار دوباره‌ی ظلم و ستم و تباهی و استبداد را نخواهیم داد. ما در مقابل بد و بدتر به بد تن نمی‌دهیم و معتقدیم که درون آن بد بدترین نهفته است.

بهاره سلیمانی، زندانی سیاسی

بند زنان زندان اوین

۲ بهمن ۱۴۰۱»

این مطلب را پسندیدید؟ کمک مالی شما به ما این امکان را خواهد داد که از این نوع مطالب بیشتر منتشر کنیم.

آیا مایل هستید ما را در تحقیق و نوشتن تعداد بیشتری از این‌گونه مطالب یاری کنید؟

.در حال حاضر امکان دریافت کمک مخاطبان ساکن ایران وجود ندارد

توضیح بیشتر در مورد اینکه چطور از ما حمایت کنید

نظر بدهید

در پرکردن فرم خطایی صورت گرفته

نظرها

  • امیر

    کاش اسم این زندانیان سلطنت طلب فحاش و هتاک را هم می بردید تا مخاطب احساس نکند شما در حال داستان سازی علیه زندانیان پادشاهی خواه هستید.

  • کارو

    خطاب به آقای فرزاد باید بگویم که در گفتار خود شما تناقضاتی وجود دارد که شاید نخواهید به آن فکر کنید: تعداد بالای زندانیان نشان حقانیت نیست. اگر چنین است پس آیا به نظر شما که ظاهراً از سلطنت طلبان هستید، آن زمان که اکثریت زندانیان اصلاح طلب بودند، اصلاحات برحق بود؟! آیا آن زمان که اکثریت زندانیان را مجاهدها تشکیل می دادند مجاهدین برحق بود؟! آیا آن زمان که اکثریت زندانیان را ملیت های کورد یا عرب تشکیل می دادند، ناسیونالیسم کورد یا عرب را برحق می پنداشتید؟! اگر بگویید بله، در این صورت باید بگویم که شما نان را به نرخ روز می خورید. اگر بگویید نه، باید بگویم تعداد بالای زندانیان طیف مورد نظر شما نیز نشانۀ حقانیت آنان نیست. آنچه مهم است تفکر ضددموکراتیک و غیرانسانی و رفتار غیراخلاقی آنان است که در آینده قطعاً کار به دست مردم این کشور خواهد داد. دوم آیا اینکه بدترین رفتار با یک طیف خاص صورت بگیرد، نشانۀ حقانیت آنان است؟! با این منطق باید گفت که آن زمان که جمهوری اسلامی زندانیان چپ را در دادگاه های یک دقیقه ای به صورت فله ای اعدام می کرد، این چپ ها بودند که برحق بودند. یا آن زمانی که در رژیم محمدرضاپهلوی زندانیان سیاسی بر روی تپه های اوین به صورت گروهی به قتل می رسیدند، چپ برحق بود. سوم اینکه صدور دشوارترین احکام حبس و اعدام برای زندانیان سلطنت طلب -که ادعایی اثبات نشده هم هست- باز هم نشان حقانیت آنان نیست. چهارم اینکه هر سه گفتۀ شما قابل اثبات نیست و فقط «ادعا» به شمار می آید. اگر بخواهیم جمهوری اسلامی را در کلیتش یعنی در 44 سال تاریخش به شمار بیاوریم و آن را به لحطه ای که شما می پسندید تقلیل ندهیم، باید همین معیارهای شما را دربارۀ زندانیان در همۀ دوره ها بسنجیم، و آنگاه قاعدتاً باید به برحق بودن مجاهدین خلق، حزب دموکرات کوردستان، کومله، چریک های فدایی و حزب توده برسیم. البته جمهوری اسلامی علاوه بر گروه های سیاسی، دست به اعدام و خشونت علیه گروه های متعددی زده و مثلاً مفسدین اقتصادی، اقلیت های جنسی، قاچاقچیان مواد و گروه های بسیار دیگری را نیز از دم تیغ گذرانده است. درواقع باید گفت که این حجم از توحش بیش از آنکه نشانۀ برحق بودن هر یک از این گروه ها باشد، نشانۀ توحش رژیم جمهوری اسلامی است که البته آن را از رژیم پادشاهی و رژیم های قبل از آن به ارث برده است. پنجم اینکه امواج اجتماعی و «ساختارهای احساس» می آیند و می روند. عروج راستگرایی و نژادپرستی در جهان هم می آید و می رود. هیچ اندیشه و گرایشی تاکنون در جهان ماندگار نبوده و زین پس هم نخواهد بود. این همه ولع شما و دوستانتان برای اثبات برحق بودن نظام شکست خوردۀ پادشاهی و بافتن دروغ و تحریف تاریخ برای به اریکه نشاندن رضا پهلوی هرچند خوابی بی تعبیر است، اما شوربختانه نشان می دهد که یکصد سال سانسور و سرکوب نیروهای روشنفکری و دموکراسی خواه در این کشور نتیجه گرفته و امروز همزمان با مشاهدۀ گرایش عزیزانی مانند شما به سیاست غیردموکراتیک و مطرح شدن خواست نابرابری و استبداد، شاهد نابودی هرچه بیشتر روشنفکری و پدیده های مرتبط به آن هستیم. از رژیم پادشاهی که به خاطر خواندن یک کتاب رمان جوانان این کشور را به زندان سنگین محکوم می کرد، به رژیم اسلامی رسیده ایم که نه تنها از سانسور قرون وسطایی دست نکشیده، بلکه سانسور بازار را نیز با فشار بالا به آن افزوده است. گرایش هزاران نفره به استبدادخواهی در حالی است که همزمان تیراژ کتاب در ایران زیر سلطۀ آخوندها به کمتر از دویست نسخه رسیده است و هرکس نتواند ارتباط این دو را درک کند بویی از واقعیت تلخ عصر ما نبرده است. فراموش نکنید که اگر عدد به کسی مشروعیت می داد فاشیست ها در تاریخ روسفید بودند. به جای نازیدن به شمار انسان های مستأصلی که در این ویرانه از نفرت آخوند به هر صدای مخالفی گرایش پیدا می کنند، بهتر است با روشن نگری و آینده نگری به فکر فردایی دموکراتیک تر، آزادتر و برابرتر برای مردم ایران باشید.

  • فرزاد

    ایکاش ذکر می‌فرمودید که بالاترین تعداد زندانیان سیاسی رو مشروطه خواهان تشکیل می دهند. ایکاش می‌فرمودید، با زندانیان مشروطه خواه بدترین رفتار از سوی کارکنان زندان انجام می‌گیرد. ایکاش می‌فرمودید بالاترین و دشوارترین احکام حبس و اعدام رو مشروطه خواهان می‌گیرند.

  • سهيلا

    درود با يك نظريه يك شخص نميشود يك گروه رو قضاوت كرد اين اشتباه محض هست ما براي دمكراسي داريم انقلاب ميكنيم و همه احزاب دشمنشان جمهوري اسلامي هست دليل نميشود كه ايشان حرفهايشان كاملا صحت داشته باشد اگر بخواهيم اين نظريه ايشان از قبول كنيم بايد حرف سلطنت طلبان هم شنيده بشه كه واقعا ايشان در زندان چه رفتاري داشتند كه چنين عكس العمل داشتند يا تخيلات ذهن اين خانم بوده هر وقت صحبت دوطرف اينجا نقل شد اون درست هست و ميگويم مساوات و دمكراسي

  • سارا

    من واقعا نگران کسانی هستم که به کمپین رضا پهلوی پیوستن و دل در گرو انتخابات آزاد بعد از گذار از ج،ا هستن.عزیزان زمانی که خمینی در پاریس بود صحبت از جدایی دین از سیاست می‌کرد و متاسفانه وقتی ایشان آمدن طرفداران آنها با شعار حزب فقط حزب الله،رهبر فقط روح الله انقلاب ایران را دزدیدن. خانم فرح دیبا در مصاحبه ای با یک روزنامه ایتالیایی صحبت از بازگش خانواده پهلوی به ایران کرده و رضا پهلوی را شاه ایران و دختر رضا را ولیعد ایران معروفی کرده‌اند و امروز هم شاهد تلویزیون‌های خارجی و تبلیغ کمپین من وکالت میدهم هستیم ولی من در ابن باورم که مردم ایران خواهان انتخاب بین بد و بدتر نیستن، انقلاب زن،زندگی،ازادی که امروز بیان کننده یک انقلاب مترقیانه است و شعر برای که مانیفست انقلاب جوانان ما است حاضر نیست به عقب برگردد.#زن،زندگی،ازادی #مهسا امینی #سپاه تروریست

  • آزاده سپهری

    بند زنان اوین جای بسیار خوبی است. جایی مانند یک کشور اروپای غربی. در آنجا همه دمکرات هستند، به غیر از سلطنت-طلبان. در بند زنان اوین هیچگونه مشکلی وجود ندارد، جز اینکه آدم مجبور است حضور سلطنت-طلبان را در آنجا تحمل کند. زندگی در کنار سلطنت-طلبان در بند زنان اوین بسیار بدتر از تحمل کارکنان مهربان و دمکرات آن بند میباشد. افرادی که در بند زنان اوین زندگی میکنند، از همه نوع آزادی برخوردار هستند، بویژه از آزادی بیان و آزادی فعالیت سیاسی، حتی در مخالفت با اعتقادات حکومت. اگر از نبود آزادی در کشور زجر میکشید و راهی برای فرار به کشوری دیگر ندارید، تقاضای پناهندگی خود را به بند زنان اوین بفرستید.

  • ایرانی

    نمی‌دونم مطالب انتقادی و مخالف رو هم نشر میدین یا نه ولی می‌نویسم (اسکرین‌شات هم می‌گیرم که اگه منتشر نشد، همین رو توی توییتر بذارم) مطلبی که از این خانم اینجا خوندم پر از نفرت و کینه‌ست، برای همین برای من قابل اعتماد نیست افراد بددهن و ناسزاگو هم توی تمام طیف‌های فکر زیاد دیدیم، چپ و راست، مذهبی و غیرمذهبی و ... هم نداره، بیشتر به محیط پرورش آدم‌ها بستگی داره و بعد از اون هم به خلقیات خود فرد اینکه در چنین موقعیتی و همگام با توییت نیکفر چنین مطلبی منتشر میشه هم، کل داستان رو زیر سوال می‌بره (ضمنا توهین هم بخشی از آزادی بیان‌ه، به دوستانتون یاد بدین که سعی کنن خویشتنداری خودشون رو بالا ببرن)

  • الهه

    کاملا درست است. سلطنت طلبان منرا هم می‌خواستند تکه تکه کنند. به خاطر مخالفت با سلطنت. خدا رحم کرد آدرس منرا نداشتند. البته کمی ها هم بسیار آدمهای خوبی هستند . ولی یک آدم کش کافیه که من جونم را از دست بدهم.

  • کیوان

    سپاس از نویسندهء محترم مقاله و رادیو زمانه برای نشر آن . متاسفانه این ادبیات سخیف و ننگین طرفداران پهلوی مختص به مقطع کنونی نمی شود . در سال های سیاه دهه ۶۰ که از زمین و زمان مصیبت می بارید ؛ خانواده ای پهلوی دوست در کوچه ما سکونت داشتند . احدی از همسایگان قدیمی کلامی نامناسب به ایشان نمی گفتند ولی در مقابل وقتی خانم خانه دار و مسنی گلایه می کرد که با این پادرد چند ساعت در صف روغن کوپنی ایستادم ولی آخرش هم به من نرسید فورا می گفت " چشمتان کور ! حالا بازم بگین شاه بده " ... گستاخی این خانواده در حدی بود که وقتی می‌گفتند دختر فلان همسایه را گرفته اند یا پسر آن یکی همسایه را اعدام کردند ... در حالیکه چشمانش برق میزد باز با جملهء " چشمتان کور ! حالا هی بگین شاه بده " به فحاشی هایش ادامه می داد ... همین چند روز پیش یکی از خوانندگان مطرح کشور ( قبل و بعد انقلاب ) ناگهان اعلام کرد که به آقای رضا پهلوی وکالت می دهد . طرفداران همیشه طلبکار و نانجیب پهلوی انواع فحاشی ها را نثارش کردند که مثلا چرا نگفته شاهزاده!! و فقط گفته آقا ...‌ و بجای شرم از گفتن اینکه در زمان پدر همین فرد دچار زندان و مصیبت شده ؛ برعکس به رخش می کشیدند که : مرتیکهء ... تو خودت زمان اعلیحضرت از اون بیشرفا و ... بودی که کارت به ساواک کشیده بود !!! متاسفانه در این قرن اخیر هر چقدر تحول یا پیشرفت یا پسرفت داشته ایم یک چیزی ابدا تغییر نکرده است و آن ادبیات بسیار کثیف و همیشه طلبکار طرفداران حکومت بوده : چه ساواکی وچه خلفش واواکی .

  • هه لو

    ممنون از روشنگری شما عزیز البتە باید اذعان کردکه طرفدارانشان کم هستند اما متاسفانه تریبونهای از آنها حمایت میکنند به همین خاطر دچار خودبزرگ بینی شده اند

  • ممد

    بخشی از توهم این افراد ناشی از تماشای شبکه های سلطنت طلب به ویژه من‌و‌تو میباشد.خون رو از دستان شاه پاک کردن و عملکرد فاجعه جمهوری اسلامی هم تاثیر زیادی داشته

  • رضا

    ممنون از خانم بهاره سلیمانی و ممنون از شما برای انتشار این نامه روشنگر

  • ن خ

    ممنون از بهاره سلیمانی عزیز، من هم تجربه شخصی خودم در خارج از کشوررا خیلی کوتاه برای شما بازگو می کنم، حدود سه سال پیش در جای کار می کردم یکی از افرادی که انجا کار می کرد از طرفداران سلطنت بود بینمان صحبتی در مورد اوضاع ایران در گرفت که شخص سلطنت طلب به محض شروع صحبت شروع به فحاشی به چپها کرد، که با اعتراض من مواجه شد. در چشم به هم زدنی بطرف من حمله ور شد که با پادر میانی همکاران متوقف شد اما همچنان با بکار بردن کلمات رکیک و تهدید دور شد، از این قبیل عناصر سلطنت طلب و بسیار فحاش و بیسواددر خارج از کشور مکرر دیده ام ، وجه مشخصه این افراد فحاشی است ، افرادی بالقوه خطرناک و فاشیستی، معتقدم اینها هم بعد از مدتی هیاهو همچون ج. ا. و اصلاح طلبان حکومتی افشا و رسوا خواهند شد و البته مضمحل. مرگ بر جمهوری اسلامی. نه سلطنت نه رهبری ازادی برابری

  • مستعار

    باید بگم درصورت صحت مطالب بسیار متاثر شدم . البته به دلایلی حق به اونا در خصوص افکارشان به دیگر گرایش ها دانست چون همه بدبختی ما روی کار آمدن جمهوری اسلامی با کمک چپ و سوسیالیست ها و مجاهدین و دیگر احزاب مخالف پادشاهی حتی مذهبی ملی گرایان بود ما در اوج ثروت بودیم بطوری که غذای فقرا آبگوشت بود ولی باهمکاری احزاب و روی کار اومدن جمهوری اسلامی الان چی حتی نیمرو ساده جز غذای اعیان شده پس حق به اونا بدین کما اینکه رژیم موجود رژیم چپی هست تا اسلامی

  • فرهاد - فرهادیان

    بهترین راه برای مقابله با ناسیونال فاشیستهای سلطنت طلب که متعلق به دوران سپری شده هستند بایکوت است خودتان را کاملا در یک کمون جداگانه قرار داده و به هیچوجه با آنها دست به کار مشترک نزنید اینها کم کم متوجه خواهند شد که باید در سیاست مطالعه و تحقیق کرد مثل یابو نباید وارد این عرصه شد . زیرا شکستهاست که بهترین آموزگار انسان است همراه با ایزوله شدن . اینها استادانشان هم علنا دست به فحاشی می زنند و از جنون قدرت دست به هر کاری می زنند