ارتباط ناشناخته. ارتباط بدون سانسور. ارتباط برقرار نمی‌شود. سایت اصلی احتمالاً زیر سانسور است. ارتباط با سایت (های) موازی برقرار شد. ارتباط برقرار نمی‌شود. ارتباط اینترنت خود را امتحان کنید. احتمال دارد اینترنت به طور سراسری قطع شده باشد. ادامه مطلب

• دیدگاه

انتخابات؛ آرایش سیاسی نیروها

مجید محمدی - با چینش دوباره میان جناح‌های سیاسی و در صورت عدم انصراف هیچ‌یک از شش نامزد موجود، با انتخاباتی عمدتا پنچ قطبی در دور اول مواجه هستیم.

پس از رد صلاحیت رفسنجانی، مشایی، لنکرانی و ابوترابی فرد توسط شورای نگهبان − که اصلاح‌طلبان/عملگرایان وفادار به جمهوری اسلامی، تیم دولت احمدی نژاد، جبهه‌ پایداری و موتلفه و گروه‌های همراه را نمایندگی می‌کردند − نوعی جابجایی و چینش دوباره در رابطه‌‌ میان نامزدها و جناح‌های سیاسی صورت گرفت که در آستانه‌ انتخابات ما را با یک انتخابات عمدتا پنج قطبی در دور اول مواجه می‌سازد، البته اگر هیچ یک از شش نامزد موجود انصراف ندهد.

احتمال انصراف ولایتی و جلیلی تا آخرین ساعات قبل از رای‌گیری وجود دارد چون چهره‌های فعال جناح اقتدارگرا برای کاهش نامزدهای این جناح در برابر تک نامزد جبهه‌ اصلاح‌طلبان و عملگرایان می‌کوشند.آخرین جبهه بندی‌های سیاسی و نامزدهایشان تا روز قبل از انتخابات بدین قرارند:

روحانی و اصلاح‌طلبان/عملگرایان

پس از رد صلاحیت رفسنجانی، حسن روحانی گروه‌های اصلاح‌طلب وفادار به نظام و ولایت فقیه یعنی کارگزاران و مشارکت و مجمع روحانیون مبارز به علاوه‌ی بخشی از اعضای سابق جامعه‌ی روحانیت مبارز را که به رفسنجانی نزدیک بودند (ناطق نوری) نمایندگی می‌کند.

 قرار گرفتن هاشمی، خاتمی، حسن خمینی و ناطق در پشت سر روحانی پس از انصراف عارف تمام جبهه‌ منتقد سیاست‌های داخلی و خارجی خامنه‌ای بالاخص سیاست هسته‌ای وی را رو در روی نامزد یا نامزدهای دیگر قرار می‌دهد.

رضایی و ولایتی نیز منتقد سیاست خارجی و هسته‌ای هشت سال اخیر هستند اما نمی‌خواهند فاصله‌ خود با خامنه‌ای را پر رنگ سازند. از همین جهت آنها فاصله‌ خود را با هاشمی حفظ کرده‌اند. آنها تنها در مناظره‌ سوم پس از هشت سال به نقد سیاست هسته‌ای کشور پرداختند، سیاستی که مستقیما تحت نظر خامنه‌ای پیش برده می‌شود.

ولایتی و اقتدارگرایان سنت‌گرا

ولایتی در این انتخابات نماینده‌ مؤتلفه و گروه‌های همراه (پس از حذف ابوترابی در صافی شورای نگهبان) به علاوه‌ اکثریت اعضای جامعه‌ مدرسین قم است. روحانیت مبارز هنوز اعلام موضع نکرده است و با تفرقی که در میان اعضا وجود دارد این امر بعید به نظر می‌رسد. مهدوی کنی آن قدر سالخورده و از کار افتاده است که نمی‌تواند اعضا را در موضوعی متحد سازد.

رسانه‌ها و افراد نزدیک به اقتدارگرایان سنت‌گرا در هفته‌ منتهی به انتخابات با حجم زیادی به انتقاد از سعید جلیلی و دیدگاه‌ها و خط مشی‌ها و همکارانش پرداختند. آنها که هشت سال در برابر سیاست خارجی و هسته‌ای خامنه‌ای سکوت پیشه کرده بودند، یکباره در آستانه‌ انتخابات زبان به انتقاد از جلیلی گشوند که تنها امربر خامنه‌ای است. این موضوع بعدا موجب دردسر آنها با بیت و حزب پادگانی خواهد شد.

قالیباف و نظامی‌گرایان مصالحه‌گرا

قالیباف هیچ گروه و حزبی را نمایندگی نمی‌کند و هیچ گروه و حزبی نیز از وی حمایت نکرده است. او منافع و دغدغه‌های بخشی از فرماندهان سپاه را نمایندگی می‌کند که اولویت را به سر و سامان دادن به وضعیت دولت و اقتصاد در داخل می‌دهند. این بخش از فرماندهان که اکنون به صاحبان شرکت‌های بزرگ تبدیل شده‌اند شرایط کشور را در حال بحران می‌بینند و می‌خواهند مدیری اقتدارگرا فرمان قوه‌ مجریه را در این شراط به دست گیرد.

قالیباف برخلاف محسن رضایی با شعارهای عامه‌گرایانه به میدان رقابت وارد نشده و عمدتا بر منابع مالی همین سرداران متکی است.

وقتی روحانی در مناظره‌ سوم در برابر انتقاد قالیباف از نقش وی در سرکوب دانشجویان از پادگانی بودن شخصیت و سیاست‌های قالیباف به طور غیر مستقیم سخن گفت، دقیقا پایگاه سیاسی قالیباف را مورد حمله قرار می‌داد. قالیباف سیاستمداری است که نظامیان منتفع از شرایط موجود برای تامین منافع خود سال‌هاست آماده کرده‌اند. آنها می‌خواستند وی را در سال ۱۳۸۴ به جامعه بفروشند اما با روی کار آمدن احمدی‌نژاد این کار به سال ۹۲ موکول شد.

جلیلی و نظامی‌گرایان تنش‌گرا

جلیلی در مقابل نماینده‌ آن دسته از نیروهای امنیتی و سپاهی است که اولویت را به تداوم تنش در سیاست خارجی می‌دهند. این دسته در شرایط تحریم و تنش است که می‌تواند از قاچاق کالا و خرید و فروش‌های قاچاقی اسلحه و نفت برخوردار شود. نفت سرگردان ایران بر روی کشتی‌ها عمدتا توسط همین سرداران فروخته می‌شود. مقاومت و ایستادگی‌ای که جلیلی از آن سخن می‌گوید و به آن وجهی ایدئولوژیک می‌بخشد در عالم اقتصاد به سالانه میلیاردها دلار درآمد برای قشری از سپاهیان ("برادران قاچاقچی" به قول احمدی‌نژاد) ترجمه می‌شود.

بخش دیگری از حامیان جلیلی، سپاهیان و بسیجیانی هستند که تصور می‌کنند هنوز حکومت حق آنها را در ازای خدمتی که کرده‌اند (به راه انداختن و روغن‌کاری ماشین سرکوب) ادا نکرده است.

حداد عادل با نیت جلب حمایت این دسته از نظامیان به میدان انتخابات وارد شده بود که موفقیتی نداشت و انصراف داد.

رضایی و عامه‌گرایی روستا- محور

رضایی با شعار بهبود اقتصادی و رسیدگی به سفره‌ غذای مردم آمده اما یارانه‌ سبز و افزایش میزان یارانه‌ها از ۴۵ به ۱۱۰ هزار تومان در وعده‌های وی عمدتا در میان روستاییان و ساکنان شهرهای کوچک مخاطب پیدا کرده است. در نتایج نظر سنجی‌هایی که عمدتا توسط دستگاه‌های امنیتی جمهوری اسلامی انجام می‌شوند (و به همین علت نام آنها در رسانه‌های داخلی ذکر نمی‌شود) رضایی وضعیت بهتری نسبت به دیگر نامزدها در روستاها و شهرهای کوچک دارد.

بقیه‌ نامزدها عمدتا از حفظ یارانه‌های موجود سخن گفته‌اند که با کم ارزش شدن پول ملی و تورم دیگر کارکرد زیادی ندارند و می‌دانند که دولت در تامین همین میزان هم درمانده است. اما رضایی با در برابر خود داشتن تجربه‌ احمدی‌نژاد این وعده‌ها را تنها مسیر برای رسیدن به مقام ریاست جمهوری می‌داند.

 اگر جلیلی در سیاست خارجی و داخلی بیشترین شباهت را به احمدی‌نژاد و خامنه‌ای دارد رضایی از جهت عامه گرایی اقتصادی شباهتی بیش از دیگر نامزدها به احمدی‌نژاد دارد. او می‌خواهد نفتی را که احمدی‌نژاد بر سر سفره‌های مردم نیاورد به سفره‌های آنها ببرد.

رضایی همانند قالیباف نظامی سابق دیگری است که هیچ حزب و جریان سیاسی از وی حمایت نمی‌کند. جبهه‌ای را که نزدیکان رضایی به نام جبهه‌ ایستادگی در آستانه‌ انتخابات مجلس نهم شکل دادند در همان انتخابات فرو ریخت. رضایی در سه دوره از انتخابات می‌خواسته بدون حزب، بدون حمایت بیت، و بدون پایگاه اجتماعی تنها با شعارهای عامه گرایانه به قدرت برسد، کاری که نه تنها در ایران بلکه در هرجای دیگری از دنیا سخت و بلکه غیر ممکن است.

غرضی هیچ جریان و قشر معینی را نمایندگی نمی‌کند و تلاشی نیز نکرده است تا به چنین وضعیتی برسد.

آرایش جدید سیاسی: دو قطبی ائتلاف‌های خامنه‌ای و علیه خامنه‌ای

آرایش سیاسی فوق به احتمال زیاد پس از انتخابات نیز تداوم خواهد یافت چه افراد و نیروهایی که در انتخابات در کنار هم یا رو در روی یکدیگر قرار گرفتند این کار را از سر مقتضیاتی انجام دادند که فعلا در جامعه وجود دارد و به این زودی‌ها رفع نخواهد شد (تحریم‌ها و سیاست تنش‌زای خامنه‌ای در دنیا به علاوه‌ی کوچک تر شدن کاست حکومتی).

خاتمی و ناطق و هاشمی و سید حسن خمینی در برابر حزب پادگانی که خامنه‌ای و بیت آن را اداره می‌کنند مجبور به همکاری هستند. این همکاری هسته‌ اولیه‌ ائتلاف علیه خامنه‌ای در برابر ائتلاف خامنه‌ای است.

مؤتلفه و جامعه‌ مدرسین و روحانیت مبارز نیز در حالی که فعلا در خطر حذف قرار ندارند مجبورند در برابر دشمن تراشی‌های خامنه‌ای در منطقه و دنیا بایستند و گرنه هر چه در این ۳۴ سال اندوخته‌اند از میان خواهد رفت. خود آنها نیز با یک گام خطا از منظر خامنه‌ای به دو جریان "فتنه" و "انحرافی" (دولت‌های موسوی تا احمدی‌نژاد) خواهند پیوست.

 این گروه‌ها به ازای وفاداری به خامنه‌ای سهم خود را دریافت می‌کنند اما می‌خواهند این سهم تداوم بیابد و خطری آن را تهدید نکند. اگرچه هیچ نیروی سیاسی در جمهوری اسلامی به آنچه در مقایسه با دیگر خودی‌ها دریافت می‌کند راضی نیست و همین امر یکی از رموز رقابت بی وقفه‌ سیاسی میان آنهاست اما نیروهای سهیم در قدرت و ثروت کشور هرچه بیشتر بهره برده باشند بیشتر خواهان ثبات سیاسی هستند. تنها بخشی از نظامیان که از بی ثباتی منتفع می‌شوند از سیاست‌های جاه طلبانه‌ی خامنه‌ای حمایت می‌کنند.

این مطلب را پسندیدید؟ کمک مالی شما به ما این امکان را خواهد داد که از این نوع مطالب بیشتر منتشر کنیم.

آیا مایل هستید ما را در تحقیق و نوشتن تعداد بیشتری از این‌گونه مطالب یاری کنید؟

.در حال حاضر امکان دریافت کمک مخاطبان ساکن ایران وجود ندارد

توضیح بیشتر در مورد اینکه چطور از ما حمایت کنید

نظر بدهید

در پرکردن فرم خطایی صورت گرفته

نظرها

  • dara

    عبدالله حاج صادقی، جانشین نماینده آیت‌الله خامنه‌ای در سپاه، می‌گوید که رییس جمهوری آینده ایران باید معنای مقاومت را بفهمد، نسبت به رهبر فرمانبردار باشد و حتی حاضر باشد که سر خود را از دست بدهد!!.

  • جمهوریخواه

    آقای خامنه ایی که به لحن هتاک و طلبکار خاص خود شهره آفاق است، اینبار با کمال درماندگی از ما مخالفین ج.ا. تمنای شرکت در انتخابات میکند تا با لشکرکشی توده مردم، پیروز در میدان جنگ روانی‌ و تبلیغی با غرب، از طریق صفهای مراکز رای گیری باشد و برای خود مشروعیت سیاسی و حیاتی کسب کند، به همین خاطر باید روز جمعه در خانه بمانیم و کم هزینه‌ترین شکل مبارزه با استبداد را از طریق تحریم انتخابات ادامه دهیم. امثال روحانی، جلیلی... برخواسته از درون اتاق‌های فکری رژیم هستند که سالها در اندرونی امنیتی‌ ج.ا. در ابعاد کلان و استراتژیک نقش کلیدی و تاثیر دهنده داشته و تاثیرات مخرب آنها بر جامعه ایران برکسی پوشیده نیست. شش کاندیدا از درون دو قطب سیاسی اصول گرا و اصلاح طلب، با رنگ و سلیقه‌های متفاوت هستند که وظیفه اصلی‌ آنها ، گرم نگه داشتن تنور انتخابات در تداوم جهنم جمهوری اسلامی است. با میزان کم شرکت کنندگان در روز رای گیری ریاست جمهوری، تبلیغات و اقتدار بادکنکی رژیم آسیب دیده و با تحریم اقتصادی شدیدتر و فشار همپیمانان غربی ، شرایط برای ایجاد یک تغییر رادیکال،احقاق حقوق انسانی‌ ایرانیان و احیای تمامیت ارضی ایران فراهم خوهد شد. http://www.youtube.com/watch?v=KnotUuqvtpA

  • الف- سلامتیان

    http://www.akhbar-rooz.com/article.jsp?essayId=53421 در رای گیری فردا گزینه بهینه رهبر جمهوری اسلامی کیست؟ با توجه به گزینه های موجود و موقعیت کنونی نامزدها در روز قبل از رای گیری، گمانه زنی می شود که حسن روحانی گزینه بهینه رهبر جمهوری اسلامی می باشد. سناریوی رئیس جمهوری ولایتی با معاون اولی قالیباف، شاید برای رهبر جمهوری اسلامی ایران یک گزینه مطلوب بود. اما در حال حاضر با بالا آمدن قالیباف در ائتلاف سه نفره (ولایتی، قالیباف، حداد عادل)؛ کار برای علی خامنه ای دشوار شده است. با توجه به شخصیت قالیباف و نشان دادن تمایلات جاه طلبانه ای چون «رضاخان اسلامی» و ریسک کودتا در دراز مدت، می توان نگرانی های علی خامنه ای را از رئیس حمهور شدن قالیباف درک کرد. قالیباف می تواند گزینه مطلوب بخش بزرگی از فرماندهان سپاه باشد، اما اگر مخالفت خامنه ای را حس کنند خود را درگیر حمایت جدی آشکار از قالیباف نخواهند کرد. از طرف دیگر سعید جلیلی با توجه به تجربه احمدی نژاد نه یک رئیس جمهور مطلوب برای خامنه ای است و نه با توجه به جایگاه بالای قالیباف در نظرسنجی ها می توان از جلیلی حمایت سازمان یافته کرد. پس حضور بالای رای دهندگان در روز جمعه و رای به حسن روحانی می تواند مشگل گشای خامنه ای نیز باشد. روحانی فردی است که در مقایسه با قالیباف، در رده های بالای امنیتی و مدیریتی در نظام حمهوری اسلامی امتحان بیشتری پس داده است. همچنین مورد وثوق و اطمینان فردی خامنه ای نیز می باشد (مثلا نماینده خامنه ای در شورای امنیت ملی). پس از تظاهرات ۲۵ بهمن ۱٣٨۹ حسن روحانی که خود را مظهر «اعتدال» می داند، با شدیدترین کلمات چون ضد انقلابی و ضد ملی و عامل بیگانه دانستن تظاهر کنندگان، تظاهرات را محکوم کرد و در دستگیری موسوی و کروبی با خامنه ای و نظام همنوایی داشت. در زیر به مواری چند که تایید کننده گمانه زنی بالاست اشاره می شود: ۱- در مناظرات تلویزیونی، ولایتی شدیدا به جلیلی و همچنین به قالیباف حمله کرد. ولایتی از مشاوران و نزدیکان درجه یک و دیرینه خامنه ای می باشد که سال ها با خامنه ای از نزدیک کار کرده است. ولایتی و غرضی دو وزیر خامنه ای در کابینه میرحسین موسوی بوده اند! ۲- پس از کنار رفتن عارف و علیرغم درخواست بعضی از سران اصولگرا، ولایتی محکم ایستاده است و به نفع قالیباف کناره گیری نمی کند. ٣- در کمپ اصول گرایان تمایل و تلاش جدی برای ائتلاف اصولگرایان و داشتن کاندیدای واحد دیده نمی شود. ۴- می توان گمانه زنی کرد که در برابر زیاده خواهی مصباح یزدی و جبهه پایداری که پشت سر جلیلی جمع شده اند، انتخاب حسن روحانی مجال تنفسی برای خامنه ای فراهم می آورد. ۵- با توجه به وضعیت بحرانی کشور و صدای خاموش نشده جنبش سبز، انتخاب حسن روحانی می تواند پذیرش خواست های جنبش سبز باشد بدون این که خامنه ای کوتاه آمده و امتیازی داده باشد. ۶- همچنین پس از رد صلاحیت رفسنجانی، او را نیز به نظام برگردانده است بدون این که امتیازی داده باشد. با این حساب تکلیف جنبش سبز و دمکراسی خواهان چه می شود؟ به گمان من نباید وارد این چرخه باطل انتخاب بد در برابر بدتر شد. اما اگر خامنه ای به نقطه تجدید نظر در سیاست های ملک و ملت برباده کنونی خود رسیده باشد باید به فال نیک گرفت. در هر حال احتمال تن دادن داوطلبانه نظام جمهوری اسلامی به تغییرات معنادار نزدیک به صفر است. با متشکل شدن مخالفان در یک تشکیلات فراگیر و رهبری موثر سازماندهی نافرمانی های مدنی و اعتصابات و اعتراضات است که می توان رژیم را وادار به زانو زدن در برابر اراده ملت کرد.