ارتباط ناشناخته. ارتباط بدون سانسور. ارتباط برقرار نمی‌شود. سایت اصلی احتمالاً زیر سانسور است. ارتباط با سایت (های) موازی برقرار شد. ارتباط برقرار نمی‌شود. ارتباط اینترنت خود را امتحان کنید. احتمال دارد اینترنت به طور سراسری قطع شده باشد. ادامه مطلب

• دیدگاه

تله مشارکت حداکثری با نتیجه شکست اصول‌گرایان

حمید مافی − آن‎چه در نهایت دست میانه‎روها را برای پیروزی پربار کرد، بازگشت امید دوباره به اردوگاه آنان بود. آنان از تله حکومت با پیروزی خارج شدند.

پس از انتخابات سال ۸۸ این گونه به نظر می‎رسید که آیت‎الله خامنه‎ای و همراهان او در هیئت حاکمه جمهوری اسلامی ایران اجازه بازگشت به منتقدان خود را نخواهند داد. حاکمیت امسال یک گام به پیش آمد و در مرحله بررسی صلاحیت نامزدها، اکبر هاشمی رفسنجانی را هم رد صلاحیت کرد. پس از آن تحلیل‎گران رقابت انتخاباتی را یک بازی مهندسی شده خواندند و برخی گروه‎ها و شخصیت‎های سیاسی خواستار کناره‎گیری اعتراضی محمدرضا عارف و حسن روحانی از ادامه رقابت انتخاباتی شدند. بسیاری از مدافعان کناره‎گیری دو نامزد نزدیک به میانه‎روهای مذهبی در ایران، معتقد بودند که حکومت در نظر دارد با معرفی حسن روحانی و محمدرضا عارف به عنوان دو نامزد نزدیک به اصلاح طلبان و اعلام شکست آن‎ها، هم اعتراض آنان نسبت به نتیجه انتخابات سال ۸۸ را غیرموجه و هم اصلاح‎طلبان را فاقد پایگاه اجتماعی نشان دهد.

بخش‌هایی از اصلاح‎طلبان بازی در چنین شرایطی را بازی دو سر باخت و افتادن در «تله حاکمیت» برای افزایش مشارکت در انتخابات و نمایش انتخابات رقابتی ارزیابی می‎کردند. به‎گونه‌ای که تا ۴۸ ساعت پیش از آغاز رای‎گیری همچنان بحث و گفت‎وگو میان حامیان مشارکت و حامیان تحریم انتخابات ادامه داشت.

در پایان این مدافعان مشارکت در انتخابات بودند که توانستند بسیاری از مدافعان تحریم را با خود همراه یا همدل کنند و در شرایطی که کمتر کسی امیدی به پیروزی میانه‎روها داشت، نتایج شمارش آراء از برتری آنان حکایت دارد.

شباهتی به خرداد ۱۳۷۶

پیروزی غیر منتظره حسن روحانی در انتخابات ریاست جمهوری بی‌شباهت با انتخابات خرداد ۱۳۷۶ نیست. در آن دوره در شرایطی که کمتر کسی انتظار پیروزی سید محمد خاتمی در برابر ناطق نوری را داشت، این ائتلاف میانه‎روها و جناح حکومتی معتدل‌شده  موسوم به چپ بود که در نهایت آرای عمومی را به دست آورد.

این‎بار نیز این دو گروه اگر چه در روزهای ابتدایی انتخابات با یکدیگر رقابت کردند، اما در نهایت به یک ائتلاف درون گروهی دست زدند و محمدرضا عارف نامزد نزدیک به اصلاح‎طلبان به نفع حسن روحانی که از سوی اعتدال‎گرایان و بخشی از محافظه‎کاران ناراضی از وضع موجود حمایت می‎شد، کنار رفت.

عملکرد هشت سال گذشته دولت احمدی‎نژاد نه تنها به نارضایتی شهروندان منتهی شد، بلکه بخش زیادی از محافظه‎کاران سنتی و اصول‎گرایان معتدل را هم نگران‎ وضع موجود کرد. به گونه‎ای که بخش زیادی از آنان از هاشمی رفسنجانی خواستند تا برای نجات ایران از وضع موجود به میدان بیاید.

افزایش حلقه تحریم‎ها و ناکارآمدی سیاست‎های دولت احمدی‎نژاد اقتصاد ایران را در وضعیت نامساعدی قرار داده است. رشد منفی اقتصادی، کاهش درآمدهای نفتی و کسری بودجه دولت، افزایش نرخ تورم و بیکاری، کاهش سرمایه‎گذاری و افزایش هزینه‎های تولید، اقتصاد کلان ایران را در آستانه یک بحران بلند مدت قرار داده است. این وضعیت معاش شهروندان را نیز نشانه رفته و قدرت خرید آنان کاهش یافته است.

از سوی دیگر ادامه تقابل با جامعه جهانی، احتمال حمله نظامی و دخالت نیروی خارجی در ایران را افزایش داده و پرونده هسته‎ای ایران به یک گره کور در روابط بین‎الملل تبدیل شده است. در چنین شرایطی دو نامزد نزدیک به اصلاح طلبان و میانه‎روها شعارهای خود را به حل و فصل مسئله هسته‎ای و مشکلات اقتصادی شهروندان معطوف کردند.

درس گرفتن از گذشته

اصلاح‎طلبان این بار از پاشنه آشیل حکومت بهره لازم را بردند و بر ضرورت حل و فصل مسئله هسته‎ای و معاش شهروندان پافشاری کردند. شکل گیری فضای دو قطبی میان مدافعان آن‌چه که گفتمان مقاومت در برابر جهان غرب خوانده می‎شود و گفتمان حفظ منافع ملی و سازش‎پذیری، در نهایت به سود میانه‎روها تمام شد و برنامه‎های آنان از اقبال عمومی برخوردار شد.

پذیرش بازی گروهی بزرگترین دستاورد نیروهای خواستار تغییر وضع موجود در این دوره از انتخابات بود. این گروه که انتخابات سال ۱۳۸۴ را به دلیل عدم اجماع به احمدی‎نژاد واگذار کرد این بار توانست به یک نتیجه مشترک برسد. اجماع حداقلی اصلاح‎طلبان بر خلاف آن‎چه که پیش از این تصور می‎شد نه تنها از قدرت و توان آنان نکاست، بلکه به گسترده تر شدن جبهه اعتدال‎گرایان منتهی شد، جبهه‎ای که یک‎سوی آن را محافظه‎کاران سنتی همچون علی مطهری و علی‎اکبر ناطق نوری تشکیل می‎دهند و در سوی دیگرش، محمدرضا خاتمی و فعالان سیاسی نزدیک به اپوزیسیون خارج از کشور ایستاده‎اند. هرچه که جبهه اعتدال‎گرایان گسترده‎تر و هماهنگ‎تر شد، جبهه اقتدارگرایان دچار شکاف‎های علنی بر سر حل مسئله هسته‎ای و نحوه مدیریت کشور شد. به گونه‎ای که دیدگاه‎های علی ‎اکبر ولایتی بیش از آن‎که به قالیباف و جلیلی نزدیک‎تر باشد با حسن روحانی همسویی داشت.

آن‎چه در نهایت دست میانه‎روها را برای پیروزی پربار کرد، بازگشت امید دوباره به اردوگاه آنان بود. آن‎ها به جای تکیه بر مطالبات دست نیافتنی یک راهکار کاملا عمل‎گرایانه در پیش گرفتند و با استفاده از ناتوانی‎های حکومت یکدست اصول‎گرایان در حل مشکلات جامعه و شهروندان توانستند جامعه ناراضی از وضع موجود را با خود همراه کنند.

بومرنگ مشارکت شهروندان

تحریم کنندگان رقیب اصلی میانه‎روها بود. بررسی انتخابات پیشین ایران نشان می‎دهد که پایگاه رای اصول‎گرایان تقریبا ثابت است و هر گاه که ناراضیان راهکار تحریم را در پیش گرفته‎اند، این اصول‎گرایان و جریان تندرو مذهبی بوده که پیروزی را به دست آورده است.

با افزایش تمایل به مشارکت شهروندان شانس پیروزی میانه‎روها نیز افزایش یافت. در شرایطی که نامزد مورد حمایت این جریان از شعارهای رادیکال پرهیز داشت، نسل جوان و معترض از فرصت انتخابات برای طرح بخشی از مطالبات مرتبط با جنبش سبز بهره برد و شهروندان بیشتری را به مشارکت فعال در انتخابات ترغیب کرد. در حالی که حکومت امیدوار بود انتخابات را به صحنه پیروزی گفتمان مورد حمایت خود تبدیل کند و اصلاح‎طلبان و نیروهای خواستار تغییر را در تله مشارکت حداکثری گرفتار کند، افزایش مشارکت به پیروزی گفتمان میانه‎روها انجامید.

اگر این فرضیه را بپذیریم که رهبر جمهوری اسلامی و هم‎پیمانان آن به دنبال آن بودند که صحنه انتخابات را به یک رفراندوم عمومی در باره برنامه‎های هسته‎ای و سیاست‎های جاری تبدیل کنند، حال نتیجه‎ای غیر از آن به دست آمده است. نگاهی به برنامه‎های تبلیغاتی حسن روحانی، نامزد پیروز انتخابات، نشان می‎دهد که او از حل و فصل دیپلماتیک پرونده هسته‎ای ایران دفاع کرده و ادامه سیاست‎های کنونی را نادرست دانسته است.

حامیان روحانی نیز هشت سال گذشته در شمار منتقدان سیاست‎های کلان حکومت بوده‎اند و حکومت نیز همه تلاش خود را برای حذف و حاشیه نشینی این نیروها به کار گرفته است. حال اما آنان با پشتوانه رای مردمی یک‎بار دیگر به قدرت بازگشته و پایگاه اجتماعی خود را به رقیب نشان داده‎اند.

آن‎ها همچنین پس از این فرصت بیشتری برای نشان دادن توانایی‎های خود و اعتماد سازی و نهادسازی در اختیار دارند و می‎توانند جبهه تازه شکل گرفته اعتدال‎گرایی و عمل‎گرایی در ایران را سازمان دهند. هر چه که جبهه اعتدال‎گرایان فربه‎تر شود، اقتدارگرایان و تندروهای مذهبی نحیف‎تر خواهند شد.

این مطلب را پسندیدید؟ کمک مالی شما به ما این امکان را خواهد داد که از این نوع مطالب بیشتر منتشر کنیم.

آیا مایل هستید ما را در تحقیق و نوشتن تعداد بیشتری از این‌گونه مطالب یاری کنید؟

.در حال حاضر امکان دریافت کمک مخاطبان ساکن ایران وجود ندارد

توضیح بیشتر در مورد اینکه چطور از ما حمایت کنید

نظر بدهید

در پرکردن فرم خطایی صورت گرفته

نظرها

  • mmansour piry khanghah

     مجددأ مزاحمتان میشوم. لطفأ بفرمایید که اگر امریکا مجددأ تلاش بر مردم فریبی و اثبات حقانیت خود کرد،اقای روحانی چه برخوردی خواهند داشت و یا چه رفتار و گفتار سیاسی را باید در پیش بگیرند؟ دوم،اگر دولت امریکا دستور توقف غنی سازی توسط ایران را صادر کند،تکلیف روحانی و مردم ایران چیست و فرصت طلبان و آیا غارتگران بیت المال *** از حقوق حقه مردم ایران و یا حقوق ویژه استکبار و استعمار دفاع خواهند نمود؟سپاس

  • mmansour piry khanghah

    سیاسی کاری تا چه حد و مرزی؟ هموطن این مردم بودند که رهبران بی لیاقت اصلاح طلب و اعتدالگرا***  را مجبور به همراهی با خود کردند و نه برعکس!مگر رفسنجانی سرکرده این باند ها و نیز اقای خاتمی شعار ندادند که تا زمانی که دیگر اعضای باند *** در حصر  و زندانند رأی دادن معنی ندارد؟  ***«آن‎چه در نهایت دست میانه‎روها را برای پیروزی پربار کرد، بازگشت امید دوباره به اردوگاه آنان بود. آن‎ها به جای تکیه بر مطالبات دست نیافتنی یک راهکار کاملا عمل‎گرایانه در پیش گرفتند و با استفاده از ناتوانی‎های حکومت یکدست اصول‎گرایان در حل مشکلات جامعه و شهروندان توانستند جامعه ناراضی از وضع موجود را با خود همراه کنند.» 

  • تنهايي

    با احترام براي ديدگاه آقاي مافي، معتقد نيستم كه انتخاب موجود خلاف نظر آيت الله خامنه اي صورت گرفته باشد. مشكلات اقتصادي و اجتماعي داخلي، فشارهاي خارجي و ادامه آن تا قطع صدور نفت، كنترل و باج خواهي روزافزون نهادهاي نظامي، بي كفايتي اصولگرايان حاكم و نزديك شدن به آستانه تحمل مردم همه سبب شدند كه آيت الله خامنه اي در يك اقدام تاكتيكي نه استراتژيك رويكرد خود را براي حفظ نظام تغيير دهد. به گفته آيت الله خميني حفظ نظام اوجب واجبات است و براي آن مي توان حتي احكام اسلام را ناديده گرفت. لذا مي توان تيجه گرفت جمهوري اسلامي در مراحل تكوين خود در دروه رياست جمهوري احمدي نژاد يك دوران سعي و خطاي رهبري و نظاميان را طي كرده است تا سنجيده شود آيا با تكيه بر قدرت نظامي و سركوب و تعهد بدون دانش مي شود جامعه ايراني را اداره كرد يا خير. خوشبختانه عليرغم زيانهاي بسيار اين سعي و خطا كه به نفع فرصت طلبهاي نظامي و رانت خواران تمام شده است حكومت به اين نتيجه رسيده است شرط بقا نگاه از داخل لوله تفنگ نظاميان نيست. كما اينكه از سويي فشارهاي خارجي كه تا چندي پيش ناديده انگاشته مي شدند و الحق چنين فشارهايي حتي يك دولت توسعه يافته را نيز به زانو در مي آورد، ديگر انكار نمي شوند و نتيجه آن بر سياست و جامعه ايران علاوه بر اقتصاد نيز علنا بيان مي شود. اما اينكه وزن فشارهاي داخلي بر شانه حكومت سنگيني بيشتري دارد شكي نيست چراكه حكومت كماكان كنترل همه جانبه خود بر تمام امور در دست دارد و حركتي براي شكستن جو امنيتي موجود مشاهده نمي شود. لذا ترجبح رهبر به رياست جمهوري آقاي روحاني را بايد در نياز به يك تاكتيك سياسي براي خروج از بن بست سياسي در خارج كشور جستجو كرد تا فشار مطلق از سوي لايه هاي جامعه. آنچه كه نيز سبب توافق لايه هاي ميانه روي حكومت با رهبري شده است ناشي از توانايي آنان براي خارج كردن كشور از اين بن بست اتمي است و لايه هاي ميانه رو نيز با اتكا به پشتيباني اكثريت ناراضي جامعه توانسته اند نظر رهبري برا اجراي يك سناريو موفق برد-برد براي هر دو طرف فراهم كنند. هم جامعه ايراني راضي از اينكه فرد مورد نظر آن انتخاب شده و هم رهبر از اينكه اعتماد از دست رفته به خروج از بن بست سياسي بازيابي مي شود. نكته اي كه بسيار حائر اهميت است و در بسياري از تفسيرها به آن اشاره نمي شود اينست كه حاكميت بعد از اين مرحله چقدر قدرت بازگشت به دوران احمدي نژاد دارد و آيا با گذر از بحران كنوني همانطور كه در دوران سيد محمد خاتمي رخ داد باز هم احمدي نژاد ديگري را پرورش خواهد داد؟ شايد در نقطه كنوني حاكميت اين توان را به راحتي با اتكا به قدرت فراوان نظامي و غيرنظامي رهبر داشته باشد و لي اينكه شرايط آتي جامعه ايران و عملكرد رئيس جمهور جديد چگونه مي تواند توازن قوا به هم بزند نكته نگران كننده رهبر ايران است و بايد منتظر ماند و در سربزنگاه هاي تصميم گيريهاي كه استيلاي يگانه رهبر را به نفع جامعه به چالش مي كشد منتظر عملكرد رهبر ماند تا بتوان گفت آيا ملت ايران پيروزيي در اين انتخابات بدست آورده است يا خير و يا باز هم دريك بازي ماهرانه ناخواسته نقش سياهي لشكر را براي خروج نظام از بحران ايفا نموده است. عملكرد آقاي روحاني در آينده ما را به جواب رهنمون خواهد كرد.

  • فرهاد - فریاد

    تله ی مشارکت خامنه ای نشانه ی اولین گام عقب نشینی خامنه ای در سیاست بین المللی جمهوری اسلامی ست خامنه ای برای گذر از بحران بین المللی تن به چیزی داده است که هرگز در مخیله اش نمی گنجید فشار اوباما بیش از حد انتظار او بود . خامنه ای اگر چه مردم را گوشت دم توپ کرد . *** . امیدواریم این آغازی برای عقلانیت سیاست در نزد همه ی اردوگاههای سیاسی مردم ایران باشد .