ارتباط ناشناخته. ارتباط بدون سانسور. ارتباط برقرار نمی‌شود. سایت اصلی احتمالاً زیر سانسور است. ارتباط با سایت (های) موازی برقرار شد. ارتباط برقرار نمی‌شود. ارتباط اینترنت خود را امتحان کنید. احتمال دارد اینترنت به طور سراسری قطع شده باشد. ادامه مطلب

"دست مریزاد" هاشمی رفسنجانی به مردم ایران

اکبر هاشمی رفسنجانی، رئیس مجمع

اکبر هاشمی رفسنجانی، رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام در بیانیه‌ای خطاب به مردم ایران انتخاب حسن روحانی به عنوان رئیس جمهوری را "اعلام انزجار از کلّه‌شقی، قانون‌گریزی و فراز و فرودهای افراط و تفریط" عنوان کرد و به مردم ایران برای شرکت در انتخابات "دست‌مریزاد" گفت.
در این بیانیه آمده است: "انتخابات ۲۴ خرداد فقط یک رویداد سیاسی نبود، بلکه یک اتفاق فرهنگی، یک هشدار اقتصادی و یک همراهی اجتماعی برای اعلام انزجار از کلّه‌شقی، قانون‌گریزی و فراز و فرودهای افراط و تفریط و برگشت به راه اعتدال و عقلانیت است."
به گفته هاشمی رفسنجانی: " این انتخابات و نتایج معنادار آن درس‌های فراوانی در ابعاد سیاست داخلی و خارجی داشت که واکاوی و یادآوری آن از ضرورت‌های تحلیل‌های منطبق بر واقعیت‌ها است."
رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام اضافه کرده است که این انتخابات "به تحریف‌کنندگان تاریخ درس داد که مردم پازل‌های بریده شده از قیچی تحریف و سانسور را در واقعیت‌های جامعه پیدا می‌کنند و نمی‌گذارند تحریف در تاریخ نهادینه شود وز مان شادمانیِ مقبولیت دروغ‌پراکنی‌ها تا اولین فرصت ممکن برای اعلام بیزاری عمومی است."

این مطلب را پسندیدید؟ کمک مالی شما به ما این امکان را خواهد داد که از این نوع مطالب بیشتر منتشر کنیم.

آیا مایل هستید ما را در تحقیق و نوشتن تعداد بیشتری از این‌گونه مطالب یاری کنید؟

.در حال حاضر امکان دریافت کمک مخاطبان ساکن ایران وجود ندارد

توضیح بیشتر در مورد اینکه چطور از ما حمایت کنید

نظر بدهید

در پرکردن فرم خطایی صورت گرفته

نظرها

  • arashkanghr

    گزارش کلمه، پس از آنکه برخی از سایت ها و رسانه های داخلی و خارجی نسبت به مدرک دکترای دکتر حسن روحانی ایجاد ابهام کردند،سایت دانشگاه کلدونین گلاسکو در خبری با عنوان، فارغ التحصیل این دانشگاه رییس جمهوری ایران شد، نوشت حسن روحانی در دهه ۹۰ با اسم حسن فریدون که نام اصلی خانوادگی اوست، در این دانشگاه تحصیل کرد. این دانشگاه همچنین نوشته است که وی در سال ۱۹۹۵ موفق به کسب دکترای خود شد. پایان نامه این رییس جمهوری منتخب مردم ایران، با عنوان قدرت قانوگذاری شریعت اسلامی با اشاره به تجربه ایران بوده است. او  نمایندگی مردم تهران در مجلس خبرگان رهبری، عضویت در مجمع تشخیص مصلحت نظام از سال ۱۳۷۰، عضویت در شورای عالی امنیت ملی از سال ۱۳۶۸، ریاست مرکز تحقیقات استراتژیک از سال ۱۳۷۱، نایب رئیسی مجلس شورای اسلامی در دوره‌های چهارم و پنجم و دبیری شورای عالی امنیت ملی از سال ۱۳۶۸ تا ۱۳۸۴ را نیز در کارنامه دارد. چگونه ميتواند درجه دکتری از 1370-1375  -گرفته باشد؟ معادل  1990-1995  میلادی ؟!

  • morad

    مراسم استقبال از تیم ملی فوتبال بدون حضور زنان برگزار می‌شود!! دست مریزاد رفسنجانی ! عجب کلکی  زدی و فیلمی در آوردید  ! 

  • morad

    آمار باطله را که بالای 1.5 ميليون بود ، بحساب روحاني ريختند تا بالاي 50 درصد برسد وانتخابات دولتی به مرحله دوم نرسد. عجب مهندسي انتخاباتي براي کانديداهای بيت ؟!

  • sara

    پیام تبریک ناطق نوری به روحانی!!

  • milad

    در جواب shaun,: گل گفتی ! که حکومت طالبانی  اسلامی خامنه ای را باید با   افغانستان و پاکستان مقایسه کرد و  و از انتصاب دولت آخوند مسول امنیت کشور  در خیابانها دیسکوراه انداخت ؟! 

  • baabak

    آقای رفسنجانی سلام. آتش زهد و ریا خرمن دین خواهد سوخت حافـظ ایـن خـرقه پشمینه بینداز و بـرو جوری حرف می زنید و حماسه سرایی میکنید که گویی در پیدایش این وضع مصیبت بار سهمی نداشته اید و در این سی و سه سال بکلی کنار بودید! گویی شما در نخستین سالهای پس از انقلاب به هشدارها، اندرزها ودعوت به اعتدال و انصاف روی خوش نشان میدادید! برادر من! این اعتدال را در سالهای پس ازانقلاب با هزار و یک زبان و خواهش و تمنا یاداوری می کردند وهشدار میدادند و همان زمان امروز را پیش بینی میکردند. ولی شما کجای کار بودید؟ شما قانع نمی شدید و ... ! من چیزی از آن زمان نمیگویم، خودتان بیاد بیاورید که با هشداردهندگان و اندرزگویان چه کردید و ... چگونه پاسخ آنها را دادید. آیا افراط گرایی خودتان و دوستانتان در حزب جمهوری اسلامی و ... را فراموش کردید؟ خیلی ها در گور خوابیده اند و شما مدیونشان هستید. چرا همه مردم را نادان و فراموشکار فرض می کنید؟ امروز به دیگران آن چه ستم کردید را بروی خود نمی آورید، این دست پروردگان و رفیقان خودتان هستند که با بهره گیری از وضعی که شما ببار آوردید، کمی به شما نامهربانی کردند. اکنون آه و ناله بلند کرده گله می کنید و برای ما شعر حافظ می خوانید ! پند و اندرز هم می دهید ! آن شعر حافظ را که خواندید برای شما نیست، مال آن کسانی است که به شما هشدارها و اندرزهای بهنگام میدادند و شما به آنها تا می توانستید ستم و بیداد کردید، گرچه بسیاری ازآنها دیگر دراین جهان نیستند ـ باز سخن از اشدائهم علی الکفار میگویید! آقا به شما چه مربوط است که دیگران کافرند یا مسلمان؟ مگر شما مدعی العموم دنیایید؟ مگر شما قیم مردم جهانید؟ سی و سه سال است که دارید دشمن تراشی می کنید و همه دنیا را علیه ما بسیج کردید، این همه خسارت جانی و مالی و حیثیتی ببار آوردید، شما درایران چه کردید و چه کارنامه درخشانی دارید که میخواهد مردم جهان را اصلاح و مسلمان کنید؟! شما با همین حرف می خواهید بگویید که با دیگران بد کنید ولی با من که رفیق شما هستم همدست و مهربان باشید ! بگفته خودتان امام علی (ع) گفتند این حکومت به اندازه آب بینی بزی که عطسه کرده برایم ارزشی ندارد. ولی شما با همه مصیبت هایی که ببار آوردید، حکومت خود را مقدس می خوانید و کسی را جرات اظهار نظر و انتقاد نیست؟ در حکومت اسلامی کسی جرات و اجازه نصیحت به امام مسلمین و امر به معروف ونهی از منکر را ندارد ! البته امام مسلمینی که شما خود با صحنه پردازی برای مردم درست کردید. شما پیش از انقلاب هم به سفر خارج از کشور میرفتید. آیا یادتان هست که مردم با دیدن گذرنامه و پول ایرانی چه رفتاری داشتند و امروز با دیدن گذرنامه ایرانی چه توهین ها می کنند؟ کدام مردمی حاضرند زیر بیرق شما بیایند؟ همانها که تاکنون از شما پول گرفتند و میگیرند، در وقت خود، در کنار دشمنان شما ایستادند. سی و سه سال است که صدا و سیمای شما با هزینه ایرانی هرچه فیلم می سازد، بر زشت ترین و منفی ترین نقشها نام ایرانی میگذارد و برنقشهای مثبت و خوب، نام عربی ! معنای این پیام زشت و ناروا چیست؟ خوب میدانید که پیامبر ( ص ) ازایرانیان پیش از اسلام بنیکی و بزرگی یاد میکردند. ولی شما از زمانی که برایران مسلط شدید، تا توانستید به نیاکان ما بدترین توهین ها را روا داشتید. آیا انقلاب کردیم که با هزینه ما به ما فحش بدهید؟ چرا؟ عربهای مهاجم مسلمان ( و کفار و مشرکان همراه آنها ) جز کشتار و ویرانی و غارت و تجاوز به زن و فرزند مردم و جز کنیز و برده کردن کودک و زن و مرد آزاد و فروختن آنها چه تحفه ای برای ایرانیان داشتند؟ ولی تمدن و فرهنگی که اسلامی خوانده میشود را چه کسانی پدید آوردند؟ کدام مردم به اسلام ، حتا به زبان عربی بیشتر از ایرانیان خدمت کرده اند؟ آیا این است پاسخ آن خدمتها ؟ کسانی که امروز به جان و مال مردم رحم نمی کنند را شما بالا آوردیدو پروردید و برمردم حاکم کردید. متاسفانه خودتان هم این کاره بودید و هستید. برخی ازاین ها استانداران و مقامات ارشد شما بودند. چماقدار شما بودند. همین رهبر فرزانه دوست نزدیک شما ست و شما او را رهبر کردید. اکنون مظلوم نمایی می کنید که چه بشود ؟ حرکت مردم را بنفع خود تعبیر نکنید. چنان بندگان خدا را دچار انواع گرفتاری ها و مشکلات کردید که تا فرصتی می یابند بیرون می آیند و جشنی و شوری بپا میکنند. شما جز گریه و بدبختی و مصیبت چه چیزی به این مردم دادید؟ اگر حرکت مردم موافق رای شما بود که جشن نمیگرفتند و پایکوبی نمی کردند و در خیابانها نمی رقصیدند، میرفتند در مسجد دعا و نوحه می خواندندو سینه میزدند و گریه و زاری میکردند ـ به گذشته نگاه کنید و بیاد بیاورید؛ مردم برای چه انقلاب کردند؟ این کارنامه و نتیجه تسلط شما برایران است، بسیار کوتاه یاد آوری کنم که سال 1356 کشورهایی مانند کره جنوبی و چین و مالزی و ترکیه و شیخ نشین های جنوب خلیج فارس کجا بودند و امروز کجایند؟ آن زمان ایران کجا بود و امروز چه وضعی دارد؟ بسیاری ازاین کشورها نفت و موقعیت بی مانند استراتژیک و سرمایه های با استعداد انسانی ایران را هم ندارند. حتا ببینید که اسلام در حکومت های غیر اسلامی ترکیه و مالزی بیشتر احترام دارد یا در حکومت اسلامی شما ؟ آقا، عربها و اسرائیلیها با هم درگیر بودند؛ شما با هزینه مردم ایران در دفاع از عربها چنان بیراه رفتید و زیاده روی کردید که عرب و فلسطینی و اسرائیلی یکدیگر را رها کردند و علیه ما متحد شدند ! سیاست رسمی حکومت بعثی سوریه تجزیه ایران است، آنها عضو شواری 6 + 2 خلیج فارس هستند تا ایران را تجزیه کنند ! چرا سرنوشت این کشور را به سرنوشت چنان دشمنی گره زده اید و سرمایه های این مردم گرسنه را به سوی آن سرازیر کرده اید؟ مگر اسرائیلی ها بدتر از آنها هستند؟ شما به اسرائیل چکار دارید؟ اسرائیل هست و عربها، خلیج فارس را عربی ، خوزستان را عربستان و سه جزیره ایرانی را عربی میخوانند، سودای تجزیه ایران را در سر دارند . حتا شما را کافر می خوانند ! وای به آن زمانی که اسرائیلی در کار نباشد! ایا می خواهید اسرائیل نابود شود تا عربها با خیال آسوده باز هم بیایند سراغ ایران؟ این دشمنی با امریکا و روابط ذلت بار با چین و روسیه و امارات عربی و دادن امتیازهای بی حساب به آنها چه معنایی دارد؟ آیا انقلاب کردیم که حتا در بازار داخلی ما کالاهای بنجل چینی و کالاهای ترکیه جای کالاهای خوب ایرانی را بگیرند و بازار ما را پر کنند؟ کمی به خود بیایید و بیندیشید، انصاف بدهید که چه کسانی مسئول این وضعند؟ ببینید با ایران و حتا با اسلام چه کردید؟ این کارنامه شمااست. ما برای چه انقلاب کرده بودیم؟ مگر قرار بود دوباره مردم از ترس حاکمان و ماموران حکومتی نتوانند حرف بزنند؟ مگر برای این انقلاب کردیم تا قدرتمداران و حاکمان جدید پاسخ امربه معروف و نهی از منکر را با زندان و سرکوب بدهند؟ مگر انقلاب کردیم تا حاکمان جدید از همه تعریف و ستایش و تمجید و تملق بشنوند؟ مگر قرار بود حکومتتان را مقدس بشمرید و هیچ کس حق انتقاد نداشته باشد؟ مگر قرار بود دوباره قدرت و ثروت در دست اشخاصی متمرکز باشد؟ مگر قرار بود شخصیت پرستی و نظام پرستی جای شاه پرستی را بگیرد؟ مگر قرار بود نیروهای امنیتی و نظامی و انتظامی با هزینه مردم به جای خدمتگزاری به مردم در خدمت اشخاص وحکومتگران باشند؟ مگر انقلاب کردیم که امروز زنها و دختران ما را به امارات عربی ببرند و حراج بزنند؟ آیا این است معنی عزت اسلامی ؟ آیا زمان شاه این وضع را داشتیم؟ آیا انقلاب کردیم که مردم ما گرسنه بمانند و نان و پنیری ( با همین کیفیت بد ) هم به اندازه کافی برسر سفره مردم نباشد؟ آیا انقلاب کردیم که سرمایه های نجومی ما به جنوب لبنان و سوریه و غزه برود و در عراق و جاهای دیگر گنبد و مناره بسازید؟ آیا هیچ شیعه و مسلمان باشرفی راضی است که شما مردم را گرسنه نگه دارید و سرمایه هایشان را صرف گنبد سازی و مناره سازی و امامزاده سازی کنید و بیکاری، قاچاق، فحشا و ... این همه گسترش یابد ؟ آنهم بنام اسلام و تشیع؟ حالا برای ما شعر حافظ می خوانید و مظلوم نمایی می کنید! هرکس به حکومت شما انتقاد می کند، به حساب مخالفت با خدا و پیامبر میگذارید و مردم را بنام مفسد فی الارض و... محکوم و سرکوب میکنید! آقا، حساب خودتان و حکومتتان را از حساب خدا وپیامبر و اسلام جدا کنید. شما ایمان مردم به اسلام را هم از بین بردید. به خدا مردم در زمان شاه به اسلام بیشتر اعقتاد داشتند. آخوند ها هم آن زمان احترام بیشتری در میان مردم داشتند تا در حکومت اسلامی شما. آیا در زمان شاه، مقام رهبری و شما برای همین مبارزه می کردید؟ چرا حرفها و انتقادهای آن روزتان به حکومت شاه را فراموش کردید؟ چرا وعده های آن روزتان را از یاد برده اید؟ شماها در سالها پایانی عمر هستید، انصاف بدهید، شاه چه بدی کرده بود که شما بدتر از آن را نکردید؟ شما چه خوبی دارید که او نداشت؟ شما را به خدا که نه، شما را به هرچه دوست داریدببینید با جان و مال و ناموس و آبروی مردم چه کردید که انقدر مغرورید و شعار می دهید ! به گذشته و امروز خود بنگرید، ببینید شما آخوندها کجا بودید و کجا هستید مردم در سال 56 کجا بودند و امروز چه وضعی دارند. خدا میداند من نه آن زمان که نوجوانی بودم به شاه و حکومتش علاقه داشتم و نه امروز خواهان بازگشت به آن وضعم. بی هیچ شکی، فردایی هم هست. شما ورهبرتان و دیگر رفیقانتان سالهای پایانی عمر را می گذرانید و با مرگ فاصله زیادی ندارید. به خود آیید، به آنچه با این مردم کردید بنگرید و این فرصت اندک را دریابید. خدا می داند که این سخنان ( که اندکی از بسیار است ) از سر خیرخواهی است. میخواهم نامم را بنویسم ولی در حکومت نمونه و آزاد شما جرات نمی کنم. پناه به خدا . تهران. پیام سروش

  • shaun

    اشتباه شما  در این است که کشور ی عقب افتاده و استبداد زده و  در آفتی چون  اسلام طالبانی از پا فتاده را می  خواهید با کشورهای اروپایی، آمریکایی مقایسه کنید٬ بنابر این طبیعی است که کارتان به قصه های کتاب هزار و یکشب  بیفتد.  ایران را باید با افغانستان و پاکستان و کشورهائی از این دست مقایسه کرد.  اروپا حود دویست سال است که از برکت دموکراسی برخوردار است  واین یک پروسه فرهنگی است که باید در ایران  توسط همه افراد آموخته و رشد کند و جزو قرهنگ  سیاسی اجتماعی کشور گردد.  با تعویض یک رئیس جمهور و یک انتخابات نمی توان یک شبه این راه طولانی را طی کرد . زمان لازم است  و راهی طولانی در پیش.

  • azad

    یک انتخابات و چند نکته - شکوه ميرزادگی ـ انتخابات، یا قصه ای از هزار و یکشب اگر ماجرای انتخابات 92 جمهوری اسلامی را برای مردمان کشورهای پیشرفته ای که وضعیت ما را نمی شناسند «به درستی» تعریف کنیم حتماً فکر می کنند قصه ای مدرن شده از کتاب هزار و یکشب است. یعنی اگر بگوییم که: «سرزمینی بود که سال ها مردم از ترس حاکمینی که بر آن ها مسلط شده بودند اجازه نفس کشیدن نداشتند، سرزمینی که سال ها در ارتباط با نقض حقوق بشر جزو اولین تا سومین کشورهای جهان بود، زندان هایش انباشته از روزنامه نگار و روشنفکر و متفکر چپ و راست و مذهبی و لامذهب بود، سرزمینی که در آن دارندگان هر مذهبی، غیر از مذهب مورد قبول حاکمین، در فشار و رنج و عذاب بودند، سرزمینی که زنان نصف مردها به حساب می آمدند و قیمت خون شان با شتر پرداخت می شد، سرزمینی که توجه به هر تاریخ و فرهنگی جز آن چه حاکمین به دروغ رقم زده بودند، ممنوع بود، سرزمینی که در آن، روزگار حتی زمین و خاک و آب و درخت و پرنده هم با بدبختی درآمیخته بود، و حاکمین سی و چهار سال بود که قوانین اندوهبار خویش را با چوب و چماق بر آن ها تحمیل کرده بودند و فقط هر چهار سال یک بار یک بازی جالبِ خنده دار به نام انتخابات راه می انداختند ـ یعنی چند نفری از میان نزدیکان خود را تعیین می کردند و از مردم می خواستند تا از میان آن ها یکی را برای ریاست جمهوری انتخاب کنند ـ و مردم هم چند روزی با آن سرگرم می شدند، اما در آخرین بار، یعنی چهار سال پیش وقتی مردم یکی از همان تعیین شده ها را انتخاب کردند، حاکمین به جای اجازه دادن به آن ها برای داشتن چند روزی جشن و شادمانی، بر سرشان ریختند و رای دهنده ها را زدند و آن ها را همراه با منتخبین به زندان انداختند و بسیاری را هم شکنجه کردند و سوزاندند و کشتند. و مردم از آن زمان تصمیم گرفتند که دیگر در بازی های چهار سال یک مرتبه هم شرکت نکنند تا حداقل جان خود و فرزندانشان در امان باشد، اما دوباره و درست در نزدیکی های آخرین بازی حاکمین ناگهان رعد و برقی از آسمان جهیدن گرفت و "میلیون ها" تن از مردم را از جا کند و به پای صندوق های رای گیری برد تا یکی دیگر از تعیین شده ها را بر صندلی ریاست جمهوری بنشانند.» بله...مردمان کشورهای پیشرفته فکر می کنند که این ها حتماً قصه اند. اما ما می دانیم که چنین اموری در سرزمین ما از واقعیت ها هستند. البته و با این حال، گاهی، برای دلخوشی خودمان و «خبرگزاری های جهانی»، پاراگرافی قصه گونه را اينگونه به آن اضافه می کنیم: «مردم ایران برخلاف نظر حکومت، و برخلاف نظر شخص خامنه ای، رییس جمهوری خودشان را انتخاب ردند.! هیچ کسی نمی تواند منکر این باشد که نتیجه ی انتخابات 92، اگر خیلی ها را خوشحال نکرد، کل اصلاح طلب ها را بسیار خوشحال کرد. همان ها که دو تن از منتخبیین ریاست جمهوری دوره ی قبل، و چندین تن از بهترین رهبران شان، 4 سال است که در زندان ها به سر می برند و با این حال و همچنان وفادارانه و فداکارانه و با تمام وجود در حمایت از حکومت اسلامی تلاش کرده اند. در این انتخابات هم آن ها به راستی برای آقای روحانی تلاش کردند. به باور من اگر تبلیغات پنهان و آشکار گسترده ی آن ها (در داخل و خارج ایران) نبود امکان این که مردم دوباره به سوی صندوق ها بروند خیلی کم بود. آن ها در این تبلیغات حتی به آبروی ایرانِ بدون پسوند اسلامی، و ایرانی ِ سربلند، و کورش و داریوش و زرتشت بزرگ و... ،که هیچ وقت بر زبان و قلم شان نمی گذشت، متوسل شدند، شعار نجات ایران از جنگ، از تحریم ها، از فقر و بدبختی دادند، و بالاخره با الگوبرداری دقیق از ماجرای جنگ بین ناطق نوری و محمد خاتمی (در انتخابات 76) و ساختن جنگ تازه ای بین جلیلی بدعنق تند رو و «نوکر خامنه ای دیکتاتور»، و حسن روحانی خوشرو و معتدل و «همراه رفسنجانی ِ سازنده !»و ... خیلی چیزهای دیگر، توانستند صف های انتخابات را طولانی کنند و بالاخره یکی از کاندیداهای منتخب شورای مصلحت همین حکومت و کاندیدای رهبر همین رژيم اسلامی، را با «انتخاب مردم» به ریاست جمهوری برسانند. اکنون هزاران هزار تن از مردم کشورمان مست از پیروزی چنین «انتخابی» در حال جشن و شادمانی هستند. چه خوب! این مردم حق دارند که گاهی هم خوشحال باشند. و البته نمی شود برای شادی مردم خوشحال نبود. می شود؟ آن هم در سرزمینی که سال هاست «گریستن ثواب دارد» و خنده تنها بر لبان حکام و تدارکچی ها مجاز است. ...... ـ بانوی اول یا اهل حرم رییس جمهور حکومت اسلامی در کشورهای اروپایی، آمریکایی، آسیایی و حتی آفریقایی و بیشتر کشورهای خاورمیانه ای، وقتی کسی شاه، رییس جمهور، و یا نخست وزیر می شود همه می دانند که همسر او کیست. کاری ندارم که در کشورهایی که برابری حقوق زن و مرد در آن ها قانونی شده است، این همسران از روز اول در کنار کاندیداها هستند و پا به پای او برای رسیدن به کرسی رهبری یک کشور تلاش می کنند و البته اثرات مهمی هم در افکار عمومی دارند و برای همین هم زنان روسای جمهور این کشورها را «بانوی اول» نام نهاده اند. و حتی در کشورهایی که زن ها برابر با مردها هم شناخته نمی شوند، حداقل نام شان و عکس شان همراه رییس جمهور یا نخست وزیر منتشر می شود. اما، از آنجایی که ما همچنان در قرن خلفا و حرمسراها زندگی می کنیم، بد است حتی نام همسر رییس جمهور را هم بدانیم. خبرنگاران مان هم نمی توانند نسبت به چنین چیزهایی کنجکاوی نشان دهند.

  • laleh

    درست است که روحانی  بعنوان مسول امنیتی کشور و در زمان خاتمی دستور حصر منتظری را امضا کرده ؟ 

  • mmansour piry khanghah

    هاشمی رفسنجانی باید اول خود از نتیجه انتخابات درس بگیرد.او باید بفهمد که با حمله به دیگر مقامات نتنها نمی تواند خود را معصوم و حامی مردم قلمداد کند،بلکه صحت گفته های سیاسیون  دمکراسی خواه و اصلاح طلبان واقعی ،مبنی بر بی لیاقتی،رانت خواری،اختلاس گری ،باند بازی و به طور کلی باند بازی و غارت بیت المال و استبداد را تائید میکند.لذا چون خود اکبر  ***رهبر یکی  از باندهای *** است،بهتر است که سکوت کند و مجددأ با گفته های عوام فریبانه خود تلاش  برای مصادره جنبش اعتراضی و دمکراسی خواهی مردم را ننماید و موجب اعتراض سیاسیون  دمکراسی خواه ،اصلاح طلب و اصولگرایان واقع بین نشود و ایجاد چند دستگی نکند.در غیر این صورت موج حملات و افشاگری شروع میشود و دود  اعتراضات مردمی و سیاسیون و خانواده های داغدیده به چشم خودش می نشیند. قاتلان،شکنجه گران،دیکتاتوران و غارت گران بیت المال نه تنها نمی توانند ناجی مردم باشند،بلکه همواره سد راه مردم هستند.ضمنا مردم به اقای روحانی رای نداده اند ،بلکه پاسخ مثبت به شعارهای ایشان و تغییر روش و برنامه در سیاست کشور داده اند.متاسفانه اقای رفسنجانی طبق خوی فرصت  طلبانه اش،مجددأ *** خود را به جنبش اعتراضی چسبانده و قصدش انحراف مسیر تحولات و  اعتراضات اجتماعی به عصر طلایی امام و تقسیم کشور و منابع میان باندهای اخوندی *** است.

  • sattar.b

    زندانی سياسی آزاد بايد گردد. دخالت در سوريه خاتمه يابد. مردم بمب اتم نميخواهند.