چشمانداز تیره و تار اشتغال در شرایط رکود تئاتر و سینما
فروغ شمسآبادی- طراحی صحنه یکی از رشتههای هنری است که در سینما، تئاتر و تلویزیون کاربرد دارد. با اینحال فارغالتحصیلان مثل بیشتر رشتههای هنری، در روند ورود به بازار کار دچار مشکلات بسیار میشوند. با سه نفر از فارغالتحصیلان این رشته گفتوگو کردهایم.
طراحی صحنه از رشتههای هنری است که هم به صورت آزمونِ ورودی دانشگاه و هم بدون آزمون در تعداد کمی از دانشگاههای دولتی و آزاد و غیرانتفاعی از جمله دانشکده هنر و معماری، دانشگاه سوره در مقطع کارشناسی و هنرستان و دانشکده صداوسیما در مقطع دیپلم و کارشناسی ارائه میشود.
امیر سرافرازیانی
امیر سرافرازیانی (متولد ۱۳۶۳) فارغالتحصیل طراحی صحنه از هنرستان صداوسیما است و کارشناسی ارشد کارگردانی تئاتر از دانشکده هنر و معماری دارد و بیش از دو دهه در حوزه کارگردانی تئاتر و طراحی صحنه و تدریس آن کار میکند. از او تاکنون بیش از ۱۰ نمایش روی صحنه رفته است و طراحی صحنه بیش از دهها تئاتر، فیلم و سریال تلویزیونی را در کارنامه خود دارد. این طراح صحنه با اشاره به اینکه گستردگی زمینه کار تضمینی برای کسب درآمد مطمئن و ثابت نیست، میگوید:
به جز تلویزیون، تئاتر، سینما که با طراحی صحنه عجین هستند و بیشتر فارغالتحصیلان هم آرزوی ورود به این نهادها را دارند، همایشهایی هم هست که در طول سال برگزار میشود و نیاز به استیجدیزاین دارند. از سوی دیگر، این روزها که بازار شبکههای مجازی داغ است، همه تیزرها و ویدئوکلیپهایی که ساخته میشود، نیاز به طراحی صحنه دارند. به اینها باید حوزه طراحی دکوراسیون داخلی، طراحی لباس و فشندیزاین را هم افزود که این البته به استعداد و خلاقیتهای فردی بستگی دارد. در این چشمانداز وسیع همهچیز از دور، زیبا است، اما شما وقتی فارغالتحصیل میشوی چیزی که میبینی وضعیت بغرنجِ طراحی صحنه و لباس در تلویزیون، تئاتر و سینمای ایران است که هنوز بهصورت جدی آسیبشناسی نشده است. حالا در این وضعیت، برای اینکه بتوانی سری توی سرها درآوری، باید از همان هنرستان یا دانشگاه، از دستیاری شروع کنی. راه دیگری نیست. برای اینکه ورود به این حوزه بهویژه تئاتر و سینما و تلویزیون، کار سادهای نیست، آنهم در این شرایط و وضعیتی که امروز سینما و تئاتر قرار دارد: یعنی احتضار.
سرافرازیانی با اشاره به انجمن طراحان صحنه و خانه تئاتر و سینما و اعضای آن، این پرسش را طرح میکند که از میان این اعضا، چند نفر امکان درآمدزایی نسبتا خوبی دارند؟ و بعد پاسخ میدهد:
تا جایی که من میدانم و بر اساس تجربه شخصی، از میان اعضای این انجمنها، کمتر از پنجاه نفر هستند که به صورت حرفهای فعال هستند و فعالیتهای هنری دارند، مابقی همه درجا میزنند. اینکه شما چگونه خودت را به این پنجاه نفر برسانی، مساله اینجا است. اینجا است که یک فارغالتحصیل طراحی صحنه ممکن است به بنبست برسد و پیش روی خود یک آینده ناروشن و مبهم ببیند. این خطر برای همه فارغالتحصیلان هنر هم هست. متاسفانه در چنین شرایطی، شما همیشه باید توضیح بدهی که کی هستی، چه میکنی، چه تخصصی داری و چی بلدی.
این طراح صحنه که تجربه کارگردانی نیز دارد، به این نکته اشاره میکند که طراح صحنه به دلیل «پشتصحنهبودن» کمتر به چشم میآید که این موجب میشود تهیهکنندهها نسبت به او نگاه پایینتری داشته باشند و دستمزدی هم که بابت کار میپردازند در مقایسه با دیگر عوامل فیلم یا تئاتر و تلویزیون، کمتر است. او میگوید:
عموماً نمیفهمند که شما دارید چه کار میکنید و برای همین با آدمهای غیرمتخصص جای شما را پر میکنند. چرا؟ چون کسی هنوز به این درک و دریافت نرسیده است که طراحی صحنه در تئاتر و فیلم چقدر میتواند آن را به جایگاهِ هنریِ والا برساند. طراحی صحنه فقط چیدمان نیست، بلکه پشت هر شیء در صحنه، یک معنا هم پنهان است. اما متأسفانه برای عوامل کار و حتی بیننده، بیشتر بازیگر و کارگردان به چشم میآید. بعد از اینها هم فیلمبرداری و موسیقی و طراحی لباس و دیگر عوامل. فکر میکنم طراحی صحنه آخرین چیزی است که کسی ممکن است به فکرش برسد. یعنی ما هم از طرف تهیهکننده به لحاظ مالی حمایت نمیشویم، هم از سوی ببننده، چندان به چشم نمیآییم. برای همین شما هرگز نمیتوانید یک طراحِ صحنه شناختهشده که زیرعنوان سلبریتی بتوان تعریفش کرد، نام ببرید. در چنین شرایطی، از نقطهنظر اقتصادی، چشمانداز یک طراح صحنه در کنار همه رشتههای هنری، مبهم است، مثل همه چیزهای دیگر در این ممکلت که روی هوا است.
سارا لقمانی
سارا لقمانی (متولد ۱۳۶۷) فارغالتحصیل دانشکده سینما تئاتر دانشگاه هنر تهران است. این طراح صحنه با اشاره به زمینههای کاریاش از جمله تئاتر، تلویزیون، سینما و غرفههای نمایشگاهی درباره زمینههای اشتغال برای طراحان صحنه میگوید:
اگر فرد فعال باشد میتواند از همان دوران دانشجویی از دستیاری شروع کند و برای خودش رزومه و تجربه بسازد. من از همان ترمهای آخر دستیاری را شروع کردم و کمکم وارد این کار شدم، اما ورود به بازار کار به معنای اشتغال تماموقت و درآمدزا نیست.
تئاتر، سینما، سریالهای تلویزیونی، تلهتئاتر، فیلم کوتاه، تلهفیلم، برنامههای تلویزیونی و طراحی غرفههای نمایشگاهی از جمله زمینههای کاری طراحی صحنه است که لقمانی در برخی از آنها طراح صحنه و لباس بوده از جمله در سریال «سهمی برای دوست» و تلهفیلم «تصادف» و چندین تئاتر و فیلم کوتاه دیگر. او با بیان اینکه این رشته در ایران هنوز چندان جا نیفتاده و این عدم شناخت موجب شده تا مشکلات زیادی از جمله محدودیت اختصاص بودجه داشته باشد، میگوید:
آن زمانی که من وارد این کار شدم تا جای ممکن تلاش گروه تهیهکننده بر کاهش اختصاص بودجه به گروه طراحی صحنه بود که شاید منطقی باشد، ولی باعث میشد که عملا طراح صحنه به نقش طراح چیدمان اکسسوار و لوازم موجود در لوکیشن فروکاسته شود و دیگر نتواند طرح مورد نظرش را پیاده کند. از مشکلات دیگر این رشته در پروژههای هنری، این است که مثل هر رشته و شغل دیگری در ایران، کارفرما به جای بهکارگیری فارغالتحصیلان است اقوام و آشنایانش را به کار میگیرد، بدین ترتیب عرصه کار بر طراحان تنگتر میشود.
به سبب مشکلات یاد شده طراحان صحنه در ایران، چشمانداز روشنی فراروی خود نمیبینند. سارا لقمانی میگوید:
شما تنها با رانت و مافیا میتواند پیش بروید و وارد پروژههای سینمایی و تلویزیونی بشوید، که برای زنان هم، میتواند هزینهبر باشد. فقط میتوان بگویم چشمانداز روشنی نیست؛ هیچ چشماندازی، آنهم با این تورم افسارگسیخته و خوابیدن پروژههای مختلف و دلزدگی و نومیدی و خستگی...
پریا باریکانی
پریا باریکانی (متولد ۱۳۶۷) در سال ۱۳۹۹ از دانشکده هنر و معماری دانشگاه آزاد تهران مرکز فارغالتحصیل شده و دو سالی است که طراحی صحنه کار میکند. این طراح جوان، اشتغال برای طراحان صحنه را بیارتباط به دانشگاه و فارغالتحصیلی میداند و با اشاره به اینکه برای او طراحی صحنه از ترم دوم دانشگاه به عنوان دستیار شروع شد، میگوید:
بودند کسانی که از ترمهای ابتدایی سر پروژههای بزرگی بودند و نمیتوانستند سر کلاسها حاضر شوند، به خاطر مشغله کاری. متاسفانه در این رشته بار علمی که دانشگاه به فرد اضافه میکند چندان سنگین و پربار نیست و بدون دانشگاه هم میشود فعالیت کرد و موفق شد.
زمینههای کاری در این رشته بسته به کوچکی یا بزرگی پروژه دارد، به ویژه از نظر سرمایه مالی. باریکانی با بیان این نکته که کارکردن در این رشته آسان نیست، چون بازدهی مالی زیادی ندارد، میگوید:
با توجه به بودجههای محدود، به جز در پروژههای بزرگ و سینمایی و سریالها و تیزرهای تبلیغاتی، معمولا در باقی موارد مانند فیلم کوتاه یا پروژههای دانشجویی، جهت صرفهجویی، طراح صحنه را کنار میگذارند و کار او را به کارگردان یا طراح لباس میسپرند. به دلیل تشابهات و اشتراکاتی که در این رشته و طراحی داخلی وجود دارد، بعضی در رشته داخلی فعالیت خود را ادامه میدهند. واقعیت این است که کار کردن در این رشته آسان نیست و باید از طریق دستیاری یک فردی که شناختهشده است، شروع کرد و بعد از سالها کمکم جدا شد. در غیر این صورت، شما همیشه یک دستیار معمولی خواهید بود و فقط افرادی که شما را میشناسند، مثل دوستان و همدانشگاهیها به شما پیشنهاد کار میدهند که در اکثر مواقع هم از نظر مالی چیزی در این پروژهها نیست.
این طراح صحنه کارکردن به صورت شخصی را پروسهای سخت و طاقتفرسا میداند؛ چون پیداکردن کار با مدرک در این رشته تقریباً غیرممکن است. او میگوید:
تا جایی که من در جریان هستم کار در این رشته به صورت پروژهای هست و یک درآمد ثابت و یکنواخت ماهیانه هم وجود ندارد، مگر کسی در سازمانی مثل صدا و سیما مشغول به کار شود. اگر به صورت دائم در پروژههایی مشغول به کار باشید به عنوان طراح صحنه درآمد متوسطی خواهد داشت که آن هم در این روزهای تورمی ایران و وضعیت افتضاح سینما و تئاتر، یعنی تقریبا صفر.
جایگاه طراح صحنه در بین مردم و جامعه هنری تا چه میزان شناختهشده و جاافتاده است؟ این پرسشی است که هر طراح صحنه وقتی وارد این رشته میشود از خود میپرسد. باریکانی میگوید:
شاید کارگردانی یا فیلمبرداری جایگاهی به مراتب تعریفشدهتر و بازار کار بهتری نسبت به طراحی صحنه داشته باشد. نهادها و دولتها هم تا امروز از طراحان صحنه حمایت نکردهاند. در چنین شرایطی اغلب طراحان ناگزیرند همیشه به دنبال شغل دوم و سوم باشند.
طراحی صحنه به نظر باریکانی هیچ آیندهای ندارد. او معتقد است که این رشته رفتهرفته از دانشگاه حذف خواهد شد. در این وضعیت ناروشن است که این طراح صحنه میگوید:
از نظر اقتصادی هیچ آیندهای، نه برای خودم، نه برای دیگر طراحان صحنه که درحال حاضر درسش را میخوانند یا تازه فارغالتحصیل شدهاند، نمیبینم. این رشته، مثل مهندسی نیست که شما مدرکی بگیرید و بعد با آن مدرک وارد بازار کار بشوید. در این رشته یا اصولا در رشتههای هنری، شما باید سالها دستیاری کنید یا از طریق یک آشنا و پارتی، راهی باز کنید برای ورود به پروژههای بزرگ تا کمکم اسمتان سر زبانها بیفتد. وگرنه شما با یک مدرک، چگونه میتوانید وارد تلویزیون یا پروژههای سینمایی یا تئاتری شوید؟ پاسخ به این پرسش هم به نظر برای این رشته مسخره میآید آنهم وقتی سینما و تئاتر در این ممکلت تعطیل است.
نظرها
نظری وجود ندارد.