جبران ریزش مخاطب با افزایش بودجه صداوسیما
کنعان مختار - در اقتصاد بیرمق و بحرانزده ایران که مردم در تأمین معاش خود ماندهاند، مجلس شورای اسلامی بودجه صدا و سیما را ۵۸ درصد افزایش داد. آیا تلویزیون حکومتی مخاطبی هم دارد؟ جز تحریف و تبلیغ وظیفه صدا و سیما چیست؟
سالهاست همراه با افزایش بودجۀ سازمان صدا و سیمای جمهوری اسلامی، میزان مخاطبان این سازمان عریض و طویل رو به کاهش گذاشته است. اگرچه مدیران صدا و سیما از ارائه آماری مستند و مستدل خودداری میکنند و در برخی اظهارنظرها حتی ادعا میکنند که تعداد مخاطبان صداوسیما ۸۰ الی ۹۰ درصد است، اما واقعیتها با این آمارها تفاوت چشمگیری دارد.
با این حال، ۷ بهمن، نمایندگان مجلس شورای اسلامی بودجه سازمان صداوسیما برای سال آینده را ۵۸ درصد نسبت به سال جاری افزایش دادند. تصویب بودجه ۲۴ هزار میلیارد تومانی (همت) در حالی صورت گرفت که طبق نظرسنجیها این سازمان در سالها اخیر با بحران کمبود مخاطب روبهرو بوده است.
همچنین براساس آخرین گزارشی که مرکز پژوهشهای مجلس منتشر کرده است، میزان «کسری تراز عملیاتی» در لایحه بودجه ۱۴۰۳ دولت، مبلغ ۳۰۵ همت، «کسری بودجه عمومی» ۵ .۲۷۲ همت و «کسری اقلام فرابودجهای» به میزان ۵۵۷ همت برآورد شده است. با وجود این کسریها، دولت ابراهیم رئیسی در لایحۀ ارسالی به مجلس، بودجۀ صداوسیما را از ۸ هزار میلیارد تومان در ۱۴۰۲ به ۱۸ همت افزایش داد و در نهایت نمایندگان مجلس با اضافه کردن ۶ هزار میلیارد تومان دیگر به آن، کلیات افزایش آن را تصویب کردند.
گفتههای مخالف و موافق
نمایندگان مجلس درکنار افزایش سه برابری بودجه سازمان صداوسیما، بودجه قوه قضائیه را نیز ۵۸ درصد افزایش دادند. داود منظور، رئیس سازمان برنامه و بودجه در جلسه علنی مجلس شورای اسلامی و در اعتراض به چنین افزایشهایی گفت:
رشد بودجه قوه قضاییه و صداوسیما نسبت به سال ۱۴۰۲ حدود ۵۸ درصد است. در حالی که برای سایر دستگاهها رشد بودجه ۱۲ درصد پیشبینی شده است. این افزایش بودجه صداوسیما و قوه قضاییه روی هم ۳۷ هزار میلیارد تومان بار مالی به دولت تحمیل کرده است.
در همین رابطه، عبدالناصر همتی، رئیس کل سابق بانک مرکزی، نیز در واکنش به عملکرد دولت و نمایندگان در صفحه ایکس خود نوشت:
مجلس بودجه صداوسیما را با افزایش سه برابری به ۲۴ همت رساند. وقتی فیلمهای سینمایی که وزیر ارشاد آقای رئیسی به آنها افتخار میکند (!)، برای دیده شدن در کشور، مجبور به پخش آگهی در شبکههای فارسیزبان خارج از کشور هستند، این حد افزایش بودجه برای چیست؟ مجلس درتبصرههای ۱۳ و ۱۵ دهها همت به کسری بودجه اضافه کرد!
همچنین عباس عبدی، روزنامهنگار و فعال سیاسی نیز در یادداشتی در روزنامه «اعتماد» با بیان اینکه بودجههایی که در این سالها صرف هزینه فرهنگ شده نه تنها اثرگذاری مثبتی ندارد بلکه «اثرات منفی هم دارد» نوشت:
الان هزاران میلیارد هزینه صرف نظام رسانهای خود اعم از صداوسیما، مطبوعات، سایتها و خبرگزاریها و موسسات ریز و درشتی مثلاً فرهنگی میکنند، دریغ از یک گام پیشرفت و اثرگذاری مورد نظر. چرا؟ برای اینکه الزامات امر فرهنگی را نمیدانند. فرهنگ را به تبلیغات یا تلقین به مردگان هنگام خاک کردن آنها، تقلیل میدهند.
عبدی در ادامه افزوده است:
مطالعات انجام شده در این حوزهها جملگی نشاندهنده گرایش روزافزون جامعه به سوی قطب مقابل ارزشهای رسمی است. چه در موضوع زنان، چه حجاب، چه سبک زندگی و چه نظام رسانهای و تولیدات آن.
او در پایان خطاب به مسئولان فرهنگی نظام خاطر نشان کرده است:
بخش فرهنگی شما هیچ کارکرد مثبتی ندارد، جز اینکه چاه ویل است، هر چه داخل آن بریزید، تلف میشود. بودجه فرهنگ برای این فعالان بودجهخور مثل آب دریاست، هر چه بخورند تشنهتر میشوند.
در مقابل این مخالفتها، احمد راستینه، سخنگوی کمیسیون فرهنگی و عضو کمیسیون تلفیق بودجه گفت:
طرح برخی اظهارات مبنی بر افزایش بودجه صداوسیما و تحمیل بار مالی از سوی مجلس به دولت یک فرار رو به جلوست و اینکه برخی مسئولین گفتند افزایش اعتبارات حوزه فرهنگ باعث کسری منابع میشود، به هیچ وجه قابل قبول نیست.
در همین رابطه، حسن نوروزی، نماینده مجلس و عضو کمیسیون تلفیق در خصوص برخی مخالفتها با افزایش بودجه صداوسیما بیان کرد:
آنهایی که مخالف افزایش بودجه صداوسیما هستند، متوجه اهمیت این رسانه نیستند. نمیدانند صداوسیما حیثیت ملی ماست. این رسانه ملی ماست که از هویت و فرهنگ ما دفاع میکند، نه رسانههای خارجی؛ لذا باید در حد توان بهرسانه ملی کمک و از آن حمایت کنیم.
همچنین جبار کوچکینژاد، یکی دیگر از اعضای کمیسیون تلفیق بودجه نیز گفته است:
بودجه صدا و سیما باید کلان باشد، چون در جنگ رسانهای قرار داریم. در مقابل رسانههای بیگانه که مدام به تحریم انتخابات میپردازند ضروری است که صداوسیما در این جنگ رسانهای مجهز باشد.
فروپاشی اعتماد مخاطبان
اگرچه سازمان صداوسیما از ارائۀ آمار مستند و مستدل مخاطبان خودداری میکند، ولی برخی از مدیران این سازمان آمارهای غیرقابل باوری برای تعداد مخاطبان صداوسیما اعلام میکنند. سال ۱۳۹۶ بود که عبدالعلی علی عسکری، رئیس اسبق این سازمان در اظهارنظری بیان کرد: «۸۳ درصد مردم تلویزیون ایران را تماشا میکنند»، در همین سال مرتضی میرباقری، معاون وقت سیما نیز در حاشیه بازدید از پشت صحنه یک سریال تلویزیونی گفته بود:
طبق نظرسنجیها ۸۷ درصد از مردم مخاطب تلویزیون جمهوری اسلامی ایران هستند و حدود ۱۲ درصد شبکههای ماهوارهای را دنبال میکنند.
دی سال جاری نیز پیمان جبلی، رئیس سازمان صداوسیما در پاسخ به سؤال خبرنگاران که چرا در برنامههای شب یلدا از چهرههای اینستاگرامی استفاده کردهاند گفت:
صداوسیما ۸۷ میلیون نفر مخاطب دارد، بین ۸۷ میلیون نمیشود یک رأی واحد را ایجاد کرد.
در همین رابطه، براساس گزارش مرکز افکارسنجی دانشجویان ایران (ایسپا) که آذر سال جاری منتشر شد، کمتر از ۳۸ درصد مردم ایران «اخبار» را از طریق صداوسیمای جمهوری اسلامی دنبال میکنند. مابقی، ۳۱ درصد از طریق شبکههای اجتماعی و حدود ۹ درصد از طریق شبکههای ماهوارهای اخبار ایران را پیگیری میکنند. این گزارش نشان میدهد با توجه به آمار سالهای قبل مرجعیت اخبار صداوسیما رو به کاهش است. سال گذشته این مرکز با تجمیع ۹ نظرسنجی روند تحولات منبع کسب خبر ایرانیان را در ۱۸ سال بررسی کرد که حاصل آن کاهش ۴۵ درصدی مرجعیت اخبار صداوسیما بود. این مرکز با تحلیل آمار نشان داده بود در حالی که در سال ۱۳۸۳، سازمان صداوسیما با بیش از ۷۰ درصد انتخاب اول مردم برای کسب اخبار بوده، اما در سال ۱۴۰۰، به کمتر از ۴۵ درصد رسیده است.
یکی از شهروندان در مورد میزان بیاعتمادی خود به اخبار صداوسیما به «زمانه» میگوید:
اگر یک چیزی را با چشمان خودم ببینم، بعد خبر آن را یکی از شبکههای تلویزیونی جمهوری اسلامی پخش کند، به چشمانم شک میکنم! اخبار جمهوری اسلامی جز دروغ و پروپاگاندا چیز دیگری نیست. حتی وقتی فوتبال میبینم به محض اینکه بین دو نیمهکارشناسان صحبت میکنند کانال را عوض میکنم. حتی یک دقیقه هم تحمل اخبار و سریال و برنامههای کارشناسی تلویزیون را ندارم. همه چیزهایش مشمئزکننده است.
یکی دیگر از شهروندان نیز درمورد میزان مخاطبان برنامههای صداوسیما به «زمانه» میگوید:
تا جایی که خبر دارم در خانوادۀ ما و در میان دوستان و آشنایان کسی تلویزیون ایران را نگاه نمیکند؛ نه اخبار پر از دورغش را، نه سریالهای آبکیاش را و نه برنامههای دیگرش را. خودم شاید ۱۰ سال میشود حتی یک دقیقه هم نگاه نکردم. هیچوقت هم پیش نیامده با دوستی در مورد سریال یا برنامهای که صداوسیما پخش میکند صحبت کرده باشیم. اخبار را از طریق تلگرام و اینستاگرام دنبال میکنم، سریال هم از اینترنت دانلود میکنم. هیچ کدام از سریالها هم تولید صداوسیمای جمهوری اسلامی نیستند. راستش من صداوسیما را بیشتر توهین به شعور مخاطب میدانم تا رسانهای برای سرگرمی یا آگاهی. دولت بهتر بود بودجۀ صداوسیما را صرف بدبختیهای مردم میکرد تا تریبونی که آشکارا ضد مردم است.
سال گذشته همراه با انتشار خبر بودجۀ ۸ هزار میلیارد تومانی صداوسیما کارزاری اینترنتی با عنوان «درخواست حذف بودجه صداوسیما و تقسیم آن بین مردم» به راه افتاده بود. امضاءکنندگان این کارزار خطاب به رئیسجمهوری و رئیس مجلس نوشته بودند:
با توجه به اینکه یارانه کالاهای اساسی که مستقیماً با حیات مردم مرتبط است توسط دولت به اصطلاح «هدفمند» شده است، ساخت بیشمار شبکههای تلویزیونی که از پول بیتالمال تأمین میشوند و تعداد بسیار کمی از مردم آن را مشاهده میکنند فقط هدر رفت بیتالمال است.
آنها در ادامه درخواست کرده بودند:
بودجه در نظر گرفته شده برای صداوسیما به شکل مستقیم بین مردم تقسیم شود.
آمار پایین مخاطبان
مدیران سازمان صداوسیما، حتی زمانی که بحث تعطیلی یک شبکه به دلیل «کمبود مخاطب» مطرح میشود، اذعان به کاهش مخاطب ندارند. شهریور سال جاری برخی منابع خبری داخل ایران نوشتند، شبکه جهانی «جام جم» به دلیل «کمبود مخاطب» در آستانۀ تعطیلی قرار دارد. باوجود اینکه سال گذشته، محسن ملکی، مدیر شبکۀ جام جم، به «ریزش مخاطبان» این شبکه اشاره کرده و در یک نشست خبری گفته بود:
از طرفی تحریمها و برخی رفت و آمدها در فتنهها، باعث شد شبکههای فارسیزبانِ ضدانقلاب در ماهواره شکل بگیرند و بخشی دیگر از ریزش مخاطب را برای شبکه ما به وجود آورند و به گونهای شبکه تا حدودی مخاطبینش را گم کند.
اما شبکه جام جم شهریور گذشته در اطلاعیهای مدعی شده بود براساس دو نظرسنجی که در خردادماه صورت گرفتهاند: «میزان مخاطبان شبکه حدود ۶۰ درصد بوده است». مشخص نیست اگر شبکۀ جام جم این میزان مخاطب دارد، چرا مدیر آن سال گذشته بحث ریزش مخاطب را در میان آورده بود.
آماری که بعضاً سازمان صداوسیما از میزان مخاطبان برخی سریالها نیز منتشر میکند روندی کاهشی را نشان میدهد. در گزارشی که ادارهکل روابط عمومی این سازمان در شهریور سال جاری منتشر کرد، آمار مخاطبان برخی از سریالها به این شکل بود: مجموعۀ «بازپرس» از شبکه یک ۲۲.۵ درصد مخاطب، «عشق کوفی» از شبکه سه ۱۳.۴درصد مخاطب، و تکرار سریال «گاندو ۲» از شبکه آیفیلم تنها ۱۱.۱ درصد مخاطب دارند. طبق این گزارش، میانگین میزان بیننده سریالهای جدید شبکه یک سیما طی ۱۰ سال گذشته ۷. ۲۷درصد و میانگین میزان بیننده سریالهای سیما در سال گذشته، ۱۷.۶ درصد بوده است که افت ۱۰ درصدی را نشان میدهد. پس از انتشار این گزارش، آمارهای مختلفی در رسانههای ایران و همچنین از سوی برخی از مدیران منتشر شد که اعداد پایینتری را نشان میداد. مثلاً برای مسابقه «قهرمان» از شبکه سه، ارقام ۶ درصدی و ۱۵ درصدی و آمار برنامه گفتوگومحور «رخبهرخ» شبکه دو، حدود ۳ درصد ذکر شده است. همچنین حسین قرایی، مدیرکل روابط عمومی سازمان صداوسیما آمار ۷ درصد مخاطب را برای دو قسمت اول سریال «سوران» اعلام کرده است. در همین رابطه، محمدرضا نجارزاده، مدیر وقت گروه اجتماعی شبکه سه، میزان بینندگان برنامه «سیدخندان» شبکه دو را ۵ درصد و «معلی» را ۳۷ درصد ذکر کرده است.
یکی از شهروندان درمورد افزایش بودجۀ صداوسیما و میزان مخاطبانش به «زمانه» میگوید:
به نظر من حتی یک ریال هم برای صداوسیمای جمهوری اسلامی زیادی است. صداوسیمای که مستقیم و علناً به ضد مردم است و آشکارا دستگاه تبلیغات و دروغپراکنی رژیم است، چرا باید از بودجۀ عمومی مردم بخورد؟ البته مسئولین نظام خیلی وقت است شمشیر را از رو بستهاند و دشمنی خود را با مردم نمیپوشانند. اگر به فکر مملکت و سرزمین بودند این بودجهها را صرف مردم میکردند نه سازمانی که از افتخاراتش پخش اعترافات اجباری ست.
یک شهروند دیگر در مورد سریالهای صداوسیما به «زمانه» میگوید:
شاید ده دوازده سال پیش میشد چند سریال خوب از تلویزیون ایران نگاه کرد ولی در این چند سال هرچی ساختهاند بیمحتوا و آبکی بوده. من بعضیوقتها به برخی از سریالها نگاه میکنم، خیلی بتوانم تحمل کنم به سه قسمت نمیرسم. نه بازیگرهای خوبی دارد، نه محتوای بدردبخور و جذابی، نه فیلمنامه درست و حسابی و نه چیز جدیدی میگویند. حیف این همه بودجه که برای این سریالها خرج میشود. مطمئنم اگر کسی دو تا از سریالهای صداوسیما را تا آخر ببیند دیوانه خواهد شد. تقریباً چیزی که درمورد مشکلات جامعه باشد به کل تو این سریالها وجود ندارد، همهاش لودگی و ادا و اطور بیاساس است.
بهرغم اینکه مدیران سازمان صداوسیما همواره ریزش مخاطب را به کمبود بودجه مرتبط میدانند، اما از سالها پیش بودجۀ این سازمان به طرز قابل توجهی افزایش یافته است. روزنامه «اعتماد» در گزارش ۸ شهریور سال جاری خود در اینباره نوشت: «بودجه صداوسیما، طی سالهای ۱۳۸۴ تا ۱۳۸۷، در بخش هزینهای از ۲۲۴ میلیارد و ۱۲۵ میلیون تومان، به ۴۰۶ میلیارد و ۴۸۸ میلیون تومان افزایش داشته است.» به گفتۀ این روزنامه: «در فاصله بین سالهای ۱۳۸۸ تا ۱۳۹۱ بودجه بخش هزینهای سازمان صداوسیما از حدود ۴۵۰ میلیارد تومان، به رقمی معادل ۸۴۰ میلیارد تومان رشد پیدا کرد.»
روزنامه «اعتماد» همچنین به درآمدهای صداوسیما اشاره کرده و دراین باره نوشته است:
در ردیف بودجه صداوسیما برای سال ۱۴۰۲، رقمی بیش از ۸ هزار میلیارد تومان اختصاص داده شده است؛ عددی که در مقایسه با یک دهه قبل، رشدی نجومی داشته است. در قانون بودجه امسال، برای صداوسیما مبلغ ۲۴۳ میلیارد تومان درآمد، از محل تبلیغات ناشی از پخش مسابقات ورزشی در نظر گرفته شده است.
شواهد نشان میدهد کاهش مخاطب صداوسیمای جمهوری اسلامی نه به دلیل کمبود بودجه که در طی این سالها همواره افزایش یافته است، بلکه به دلیل فقدان مشروعیت نظام سیاسی حاکم بر ایران است. مصاحبهشوندگان من میگویند: «صداوسیما در طی بیش از چهار دهه زمامداری جمهوری اسلامی همیشه تریبون تبلیغی نظام بوده و هرگز محلی برای ارائۀ صداهای مخالف نبوده است.» این سازمان، بارها از سوی منتقدان به سانسور، تحریف و دروغپراکنی متهم شده است، به طوری که سال گذشته همزمان با اعتراضات سراسری و پخش اعترافات اجباری معترضان به لیست تحریمهای اتحادیه اروپا اضافه شد.
نظرها
نظری وجود ندارد.