ارتباط ناشناخته. ارتباط بدون سانسور. ارتباط برقرار نمی‌شود. سایت اصلی احتمالاً زیر سانسور است. ارتباط با سایت (های) موازی برقرار شد. ارتباط برقرار نمی‌شود. ارتباط اینترنت خود را امتحان کنید. احتمال دارد اینترنت به طور سراسری قطع شده باشد. ادامه مطلب

انتخابات ۸ تیر: از سفر خاتمی در سال ۷۸ به فرانسه چه می‌آموزیم؟

حسین نوش‌آذر - سید محمد خاتمی اعلام کرده است که اگر پیشنهادهای جبهه اصلاحات تحقق یابد در انتخابات چهاردهم شرکت می‌کند. آیا می‌توان به رقابت‌های درون‌جناحی دل بست یا اصولاً «نظام» از عهده حل مطالبات انباشته شده مدنی برنمی‌آید؟ به تاریخ مراجعه می‌کنیم.

۵ آبان ۱۳۷۸ برابر با ۲۷ اکتبر ۱۹۹۹محمد خاتمی، رئیس دولت اصلاحات به دعوت ژاک شیراک، رئیس جمهوری وقت فرانسه برای ایراد سخنانی در یونسکو درباره «گفت‌وگوی تمدن‌ها» به پاریس سفر کرد. یک سال قبل از آن تاریخ، در شهریور ۱۳۷۷ خاتمی در مجمع عمومی سازمان ملل درباره گفت‌وگوی تمدن‌ها سخنرانی کرده بود. قدرت‌های اروپایی در آن زمان با توجه به تحولات داخلی در ایران، در یک چرخش محتاطانه «سیاست موسوم به «گفت‌وگوی انتقادی» را به سیاست «گفت‌وگوی سازنده» تغییر داده بودند.

در همان حال جناحی در وزارت اطلاعات بعد از پایان جنگ هشت ساله و کشتار زندانیان سیاسی، در بهار ۱۳۷۹ با قتل‌های زنجیره‌ای، زمینه‌های توقیف روزنامه‌نگاران و سرکوب مطبوعات را فراهم آورده بود. در حالی‌که سرکوب در داخل همچنان ادامه داشت و نظام در پی تنش‌زدایی با قدرت‌های غربی بود، نیروهای اپوزیسیون در خارج از ایران نسبت به وعده‌های دولت اصلاحات هشدار می‌دادند. همزمان با سفر خاتمی به پاریس، لطفعلی خنجی با احسان نراقی، جامعه‌شناس و مشاور فرح پهلوی در سال‌های قبل از انقلاب و مشاور وقت سازمان یونسکو (۲۲ شهریور ۱۳۰۵ – ۱۲ آذر ۱۳۹۱) و حسن حسام، نویسنده، شاعر و فعال سیاسی گفت‌وگویی انجام داد. در این گفت‌وگو که اکنون از نظر شما می‌گذرد، نراقی حامی سیاست‌های دولت خاتمی‌ست و حسن حسام مطالبات انباشته شده مدنی و ناتوانی حکومت از برآوردن این مطالبات و تداوم سرکوب‌ها در داخل را یادآوری می‌کند.

این گفت وگو را که از روی نوار کاست ضبط شده است می‌شنوید:

برای دیدن محتوای نقل شده از سایت دیگر، کوکی‌های آن سایت را بپذیرید

کوکی‌های سایت‌ دیگر برای دیدن محتوای آن سایت‌ حذف شود

امیدهای از دست رفته

باید توجه داشت که در آن ایام ایران هنوز یک کشور جوان بود، در مجموع روی کار آمدن خاتمی امیدی در دل‌ها برانگیخته بود و هرچند که حکومت با تداوم سیاست‌های تعدیل اقتصادی در دوران هاشمی رفسنجانی در حال نهادینه کردن تبعیض‌های اجتماعی و همزمان ایجاد تغییرات ساختاری برای تثبیت هرچه بیشتر نهاد رهبری و توسعه نهادهای اطلاعاتی بود، اما مردم در مجموع به بهبود اوضاع و تنش‌زدایی با غرب و اصلاح اقتصاد کشور و رونق کسب و کار دل بسته بودند. دانش‌آموختگان ایرانی هنوز به مهاجرت گسترده روی نیاورده بودند، رهبری نسبتاً جوان و کم‌تجربه بود و اطلاعات سپاه هم هنوز از ادغام چند نهاد موازی تأسیس نشده بود. بحث جمهوریت و حکومت اسلامی هم که توسط مصباح یزدی در دوران ریاست جمهوری محمود احمدی‌نژاد تئوریزه شد، هنوز مطرح نشده بود و با این‌حال نخستین نشانه‌ها از گسترش حاشیه‌نشینی و مطالبات کارگری و افزایش بی‌رویه نقدینگی و گرانی و تورم به عنوان پیامدهای تعدیل اقتصادی در دولت سازندگی را می‌شد در کلانشهرهای ایران مشاهده کرد. در سال ۱۳۷۱ نخستین شورش اجتماعی در سال‌های بعد از انقلاب در مشهد اتفاق افتاده بود. لایه‌هایی از سپاه پاسداران هم که در جنگ شرکت داشتند اما از دریافت درجه نظامی امتناع کرده بودند، ناراضی بودند. حکومت می‌بایست با تجهیز دم و دستگاه سرکوب و با راه انداختن بساط مداحی این اشخاص را در ساختار خود ادغام کند. این خود چشم‌اندازی فراروی «خودی‌ها» قرار داده بود.  

جهان تغییر یافته

سرکوب جنبش ۸۸ اما کار را تقریباً یکسره کرد. نهاد رهبری تثبیت شد، و مطالبات مدنی و صنفی در محاق رفت. اکنون زنان، همراه با حاشیه‌نشینان پرچمدار جنبش بودند. اعتراضات ۹۶ و ۹۸ به قیام ژینا با شعار زن، زندگی، آزادی» انجامید. از تحولات ژئوپولیتیکی در جهان هم نباید غافل بود. ما اکنون در جهان دیگری زندگی می‌کنیم: در فاصله بین تنگه هرمز تا تنگه تایوان و در دریای سیاه تا تنگه داردانل و همینطور در شرق مدیترانه جنگ‌ها و بحران‌های خونباری در جریان است. تکلیف برنامه هسته‌ای حکومت هم هنوز روشن نیست.  

در این پس‌زمینه‌‌ها، با حادثه بالگرد رئیسی، انتخابات دیگری در راه است. ۸۰ نفر در انتخابات چهاردهم ثبت نام کردند از جمله چهره‌هایی مانند علی لاریجانی، محمود احمدی‌نژاد، اسحاق جهانگیری که البته هر سه ردصلاحیت شدند؛ شورای نگهبان اینبار صحنه را با شرکت مسعود پزشکیان، مصطفی پورمحمدی، سعید جلیلی، علیرضا زاکانی، امیرحسین قاضی‌زاده هاشمی و محمدباقر قالیباف چیده است. آیا می‌توان با توجه به بحران‌های ژرف حاکمیت امید داشت که دولت بعدی برخی از مطالبات انباشته شده مدنی و صنفی را برآورده کند؟ اگر در دوران خاتمی این امر دور از انتظار بود، اکنون محال به نظر می‌رسد. پرده‌ای از یک نمایش دیگر، آن هم در زمانه‌ای بس خطیر که حاکمیت علاوه بر بحران‌های ریز و درشت با بحران جانشینی هم مواجه است.

یادآوری می‌کنیم که به جز مصطفی پورمحمدی، یکی از اعضای هیأت مرگ و وزیر کشور در دوران ریاست جمهوری محمود احمدی‌نژاد که اصولاً از نظر فقهی هم جایگاهی ندارد، سایر نامزدها به اصطلاح کلاهی‌اند و نه معمم. آن هم هنگامی که مجلس ششم خبرگان کار خود را آغاز کرده است. چرا؟

گفت‌وگوی لطفعلی خنجی با احسان نراقی و حسن حسام را در سایت زمانه بشنوید:

بیشتر بخوانید:

این مطلب را پسندیدید؟ کمک مالی شما به ما این امکان را خواهد داد که از این نوع مطالب بیشتر منتشر کنیم.

آیا مایل هستید ما را در تحقیق و نوشتن تعداد بیشتری از این‌گونه مطالب یاری کنید؟

.در حال حاضر امکان دریافت کمک مخاطبان ساکن ایران وجود ندارد

توضیح بیشتر در مورد اینکه چطور از ما حمایت کنید

نظر بدهید

در پرکردن فرم خطایی صورت گرفته

نظرها

نظری وجود ندارد.