گلسنگها به آهستگی رشد میکنند: نقش شهروندـخبرنگاران در توسعه گفتمان ضد تبعیض در ایران
زهرا باقریشاد ـ این کتابچه کوشیده است درباره نقش شهروندـخبرنگاران در سویههای مختلف تبعیض و چگونگی کنشگری ضد تبعیض سخن بگوید و به اهمیت ایجاد گفتمان ضد تبعیض بپردازد.
براساس گزارشهای سازمان گزارشگران بدون مرز، ایران در صدر زندانهای بزرگ برای روزنامهنگاران به حساب میآید و از نظر آزادی رسانه یکی از بدترین کشورهای جهان است. در ایران روزنامهنگاران حرفهای با خطرات بسیاری از جمله بازداشت، ضرب و جرح و حتی مرگ روبرو هستند. اختلالهای گستردهی اینترنت، نظارت و کنترل شدید بر راههای دسترسی به منابع موثق خبری، شرایط کاری را برای خبرنگاران حرفهای بسیار دشوار ساخته است. حتی برخی خبرنگاران حوزههای مختلف خبری از جمله اجتماعی و سیاسی از امنیت جانی خود مطمئن نیستند و به دلیل کار خود بارها از سوی حکومت تهدید شدهاند. در بیستماه اخیر و از آغاز جنبش «زن، زندگی، آزادی» خبرنگاران بسیاری بازداشت و برخی از آنها به جاسوسی متهم شدهاند. فدراسیون بینالمللی روزنامهنگاران در مارس سال جاری، از بازداشت دستکم ۲۷ روزنامهنگار و فعال رسانهای، و محکومیت ۲۱ خبرنگار به زندان، در مجموع به ۶۰ سال، در سال ۱۴۰۲ در ایران خبر داده است.
در چنین شرایطی، شهروند-خبرنگاری به عنوان یک پدیده آلترناتیو و جایگزین برای پر کردن خلاء رسانههای اصلی، اهمیت بسیار یافته و بر پوشش جنبشهای اجتماعی و سیاسی ایران نقش تاثیرگذاری داشته است. شهروند-خبرنگاران افرادی هستند که از شبکههای اجتماعی برای به اشتراکگذاری اطلاعات و مستندسازی رویدادهای اجتماعی و سیاسی استفاده میکنند. با وجود محدودیتهای بسیار در زمینه استفاده از اینترنت و شبکههای اجتماعی، شهروند-خبرنگاران همچنان نقش مهمی در پوشش اعتراضات مردمی در ایران برعهده دارند و فعالیت آنها به مقابله با روایتهای رسمی و تحتکنترل حکومت یاری میرساند. شهروند-خبرنگاری در ایران به ابزاری قدرتمند برای تقویت صداهایی تبدیل شده که ممکن بود در صورت شنیده نشدن خاموش شوند.
در جنبش سبز که پس از انتخابات ریاست جمهوری ۲۰۰۹ ایران ظهور کرد، موجی از شهروند-خبرنگاری در ایران شکل گرفت و افراد متعددی با دوربین موبایلهای خود به مستند کردن اعتراضهای مردمی و سرکوب آنها توسط حکومت پرداختند. آنها با انتشار وقایع جنبش سبز در فضای آنلاین، گفتمان رسانههای رسمی را از اعتراضات به چالش کشیدند و گفتمان عمومی متفاوتی ایجاد کردند. به عبارت دیگر، شهروند-خبرنگاری در جنبش سبز به صدای آلترناتیو و جایگزینی در مقابل پروپاگاندای رسانههای رسمی تبدیل شد. انتشار فیلم کشتهشدن ندا آقاسلطان، دانشجوی فلسفه که با معلم خود در اعتراضات شرکت کرده بود، نمونهی تکاندهندهای از قدرت شهروند-خبرنگاری در پوشش وقایع جنبش سبز به شمار میرود؛ یک نقطهی عطف در اطلاعرسانی از سرکوب معترضان در ایران.
در خیزشها و اعتراضات سراسری دی ۱۳۹۶، آبان ۱۳۹۸ و خوزستان ۱۴۰۱ نیز شهروند-خبرنگاری به عنصر اصلی پوشش وقایع تبدیل شد تا جایی که بخش زیادی از تصاویر و فیلمهای منتشر شده در رسانههای بینالمللی برگرفته از مستنداتی بود که توسط شهروند-خبرنگاران از داخل ایران تولید میشد.
اما شاید این ادعا بیراه نباشد که در جنبش «زن، زندگی، آزادی» نقش شهروند-خبرنگاری از مستندسازی وقایع فراتر رفت. آنها علاوه بر ثبت تصاویر و فیلمهایی که وقایع اعتراضات را پوشش میدادند، به تولید محتوای وسیعتر و انتشار آن در شبکههای اجتماعی دست زدند تا جایی که شهروند-خبرنگاران منابع اصلی خبری در زمینه پوشش جنبش «زن، زندگی، آزادی» به شمار میرفتند. شهروند-خبرنگاری در یک سال و نیم اخیر نه فقط ابزاری برای اطلاعرسانی درباره اعتراضات مردمی بود، بلکه به بخش مهمی از بدنهی جنبش «زن، زندگی، آزادی» تبدیل شد. به عبارت دیگر، شهروند-خبرنگاران علاوه بر بازتابدهندهی این جنبش بودن، در توسعهی آن هم نقشی یاریکننده و تاثیرگذار ایفا کردند. به همین دلیل، تقویت و گسترش شهروند-خبرنگاری میتواند به تقویت جنبش «زن، زندگی، آزادی» نیز کمک کند. از آنجایی که یکی از ویژگیهای این جنبش، برجسته شدن گفتمان ضد تبعیض در جامعه است، شهروند-خبرنگاران میتوانند از فرصت پیش آمده پس از جنبش «زن، زندگی، آزادی» برای توسعه گفتمان ضد تبعیض یاری جویند.
در کتابچه زیر تلاش شده درباره نقش شهروندـخبرنگاران در سویههای مختلف تبعیض و چگونگی کنشگری ضد تبعیض و به اهمیت ایجاد گفتمان ضد تبعیض پرداخته شود.
نظرها
نظری وجود ندارد.