درخشش ستاره «معین» در آسمان ایران
نادر افراسیایی - استقبال مردم از کنسرتهای معین به یک حادثه فرهنگی تبدیل شده است. بیتردید اراده مردم به شادی و پایکوبی به عنوان دهنکجی به حکومت، در این اقبال بیتأثیر نیست. مردم در همخوانیها در کنسرتهای معین چیزی فراتر از یک ترانه را فریاد میزنند: ما میخواهیم زندگی کنیم.
در کنسرت ۱۵ شهریور نصرالله معین نجفآبادی (معین) در استانبول به یک روایت ۱۰ هزار نفر و به یک روایت ۱۵ هزار نفر شرکت کرده بودند. این کنسرت در سالن Ülker Sports Arena استانبول با ظرفیت ۱۵ هزار نفر برگزار شده بود. تصاویری که در شبکههای اجتماعی، به ویژه در اینستاگرام منتشر شده، نشان میدهد که ظرفیت این سالن در شب معین تکمیل بوده است.
از دو روز قبل از برگزاری این کنسرت، مسافران در فرودگاه «امام» تهران ازدحام کرده بودند. وقتی که تصاویر ازدحام مسافران در شبکههای اجتماعی منتشر شد، فرودگاه «امام» با انتشار بیانیهای حملات به اسرائیل در منطقه را عامل ازدحام معرفی کرد. به گزارش خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا) دفتر ارتباطات، اطلاعرسانی و امور بینالملل فرودگاه «امام» در اطلاعیهای نوشت:
لازم است به استحضار مسافرین محترم برسانیم، به دلیل موضوعات پیش آمده در منطقه و حملات پی در پی به رژیم صهیونیستی از کشورهای منطقه که منجر به تعطیلی فرودگاههای آن رژیم اشغالگر شده است، برای احتیاط بیشتر، اکثر شرکتهای هواپیمایی درخواست دارند پروازهای آنان مابین ساعت ٣ بامداد تا ١١ صبح انجام شود...
در ادامه این اطلاعیه آمده است که ۱۲۰ پرواز پهنپیکر با حداقل ۲۴۰ مسافر در هر پرواز در ۱۳ شهریور از فرودگاه «امام» انجام شده است. در هر حال، دلیل ازدحام هر چه که بوده، شهروندانی که خواهان سفر به ترکیه برای شرکت در کنسرت معین بودند، از صفهای طولانی در فرودگاه «امام» خبر داده بودند:
روشن نیست که چه تعداد از شرکتکنندگان در کنسرت معین در استانبول از ایران به ترکیه سفر کرده بودند. برخی رسانههای ترکیه تنور را داغ کرده و تیتر زده بودند «لشکرکشی معین به استانبول». برخی شهروندان هم تحت تاثیر این فضا نوشته بودند که معین با صدایش استانبول را «فتح» کرد.
کنسرت ساعت ۱۹/۳۰آغاز شد و تا نیمهشب ادامه داشت. چهار ساعت و نیم برنامه متنوع با ترانههای آشنا برای ایرانیان، از جمله برخی ترانههای خاطرهانگیز از مهستی و هایده. قیمت بلیط از ۱۲۸ تا ۳۰۸ دلار تعیین شده بود. در بخش جایگاه ویژه «VIP» قیمت بلیط سقف نداشت.
سالن برگزاری کنسرت در منطقه آسیایی استانبول در محله فینانسکنت قرار دارد. این منطقه حدود ۲۰ کیلومتر با میدان تقسیم فاصله دارد. بنابراین انواع شرکتها از چند روز قبل از برگزاری کنسرت برای جابجایی مسافران در حال تبلیغ بودند. برخی شرکتها هم تورهای پنج روزه سفر به استانبول با قیمت ۲۵ تا ۳۰ و حتی ۳۵ میلیون تومان عرضه کرده بودند. برخی رسانههای داخلی با حسرت گردش مالی کنسرت معین را حدود ۵۰۰ میلیارد تومان تخمین زده بودند.
در شبکههای اجتماعی گفته میشود که کنسرت ۱۵ شهریور معین بزرگترین کنسرت موسیقی در خارج از ایران در سالهای بعد از انقلاب است. نمیتوان این موضوع را تأیید کرد، چندان لزومی هم ندارد. در هر حال این واقعیتیست که چنین اقبالی از یک خواننده ایرانی، آنهم با توجه به نرخ تورم در ایران و بحران معیشتی دامنگستر حادثهای نیست که هر روز اتفاق بیفتد. کنسرت معین در استانبول را میتوان با کنسرت گوگوش بعد از انقلاب ایران در ۸ مرداد ۱۳۷۹ مقایسه کرد. اما نه از نظر اهمیت در تاریخ موسیقی، بلکه صرفاً از نظر تعداد شرکتکننده.
در ستایش شادی و پایکوبی
بسیاری از ایرانیان با حسرت آرزو کرده بودند که سرانجام یک روز در زندگی بتوانند در کنسرت معین شرکت کنند. شعار آنها این بود: «این دنیا یک کنسرت معین به همهمون بدهکاره.»
کنسرت معین در آستانه قیام ژینا با شعار «زن، زندگی، آزادی» برگزار شد. یکی از مهمترین ویژگیهای اعتراضی در قیام هم رقص و پایکوبی و شادی بود. در همان حال این کنسرت چندی پس از راهپیمایی اربعین برگزار میشود. بنابراین دو گروه، یکی پرشمار و ستایشگر شادی و دیگری کمشمار و به یادآورنده فقر جوانان داوطلب ازدواج و فرزندآوری مطابق آموزههای تبلیغی حکومت مقابل هم قرار گرفته بودند. گروه دوم نظراتی از این قبیل ابراز میکردند:
- این پولارو میدادید جهیزیه میخریدید برای فقرا، اصلن همینجا خرج کشور خودتون و کنسرت جوونایی که اینجان میکردید...
- زمان کنسرت فقیر وجود نداره لابد
- پس فقرا چی شد... فقط برای محرم و رمضان صداتون در میاد؟
ستایش شادی و پایکوبی اما در انواع تصاویری که از صدر تا ذیل اینستاگرام منتشر شده است، دست بالا را دارد:
قشنگترین چیزی که امروز دیدم
همخوانی برخی ترانههای قدیمی معین یکی از مهمترین ویژگیهای کنسرتهای اوست. در کنسرت ۱۵ شهریور، همخوانیهای حجم بزرگی از مردم، فراتر از موسیقی بود. این مردم چیزی را فریاد میزنند فراتر از یک ترانه کابارهای:
نحوه خروج شرکتکنندگان در این کنسرت هم تماشایی بود:
عارف شکوری با تکنوازی ویلون، علی توللی، نوازنده ضرب و عقیل، نوازنده کیبورد، با ریتم شش و هشت شور و حال ویژهای را ایجاد میکنند. کاربران از این سه نوازنده به عنوان «مثلث آتش» یاد میکنند.
رفتار فروتنانه معین روی صحنه هم از ویژگیهاییست که کاربران بارها روی آن تأکید کردهاند. مثل این ویدیو در یکی از کنسرتهای اخیر معین:
هنرمندی با صدای رسا
معین هم مانند هایده و مهستی با موسیقی سنتی ایران آشناست اما بنا به ضرورت به شیوههای مردمپسند کابارهای روی آورده است. او هم مانند هایده و مهستی صدایی رسا دارد، چنانکه مردمپسندترین ترانههای او چیزی از موسیقی فاخر را در خود پنهان دارد. علی تجویدی کاشف هایده بود و پرویز یاحقی، کاشف مهستی. معین اما خودش، کاشف خودش بود. او نخستین ترانه خود را در سال ۱۳۵۷ در تهران با عنوان «یکی را دوست میدارم» (با ترانهای از مسعود امینی) اجرا کرد و آوازهاش در آن سالهای انقلابزده از ایران فراتر رفت و به لسآنجلس رسید و به هنرمندی نامآور تبدیل شد.
معین در سال ۱۳۶۰ نخستین آلبوم مستقل خود را با نام «میپرستم» از طریق شرکت معروف ترانه راهی بازار کرد. او با آهنگسازان سرشناسی مانند صادق نوجوکی، محمد حیدری، کاظم عالمی، حسن شماعیزاده، منوچهر چشمآذر، فرید زلاند، آندرانیک، جهانبخش پازوکی، انوشیروان روحانی و ترانهسرایان سرشناس مانند لیلا کسری، هما میرافشار و اردلان سرفراز همکاری و نیز با هایده همخوانی داشته است. به یک معنا او از آخرین نسل خوانندگانیست که در مثلث معروف ترانهسرا، آهنگساز، خواننده آثاری را پدید میآورند.
آشنایی و همکاری معین با صادق نوجوکی آلبومهای «به تو میاندیشم» و «خاطره ۷» و ترانههایی همچون «طناز»، «ارباب وفا» و… را برایش به ارمغان آورد که شهرت و محبوبیت او را دوچندان کردند. او با انتشار آلبوم «پریچه» در سال ۱۳۶۴ با آهنگهایی از فرید زلاند و بیژن مرتضوی پرفروشترین آلبوم سال را منتشر کرد. قبل از آن نیز معین و هایده زوج هنری موفقی تشکیل داده و موفق به تولید پرفروشترین آلبوم سال ۱۳۶۲ یعنی «گلهای غربت» شده بودند. معین در طول دوره فعالیت خود برنامههای گوناگونی را در سراسر جهان اجرا کرده است. از جمله کنسرتهای موفق او میتوان به کنسرت در یونیورسال آمفی تئاتر در لسآنجلس در سال ۱۹۹۲ (به سرپرستی آندرانیک) اشاره کرد. به یک معنا میتوان گفت از همان آغاز معین بخت بلندی داشته و همواره با اقبال مخاطبان مواجه بوده است.
معین در سال ۱۳۷۹ آلبوم «پرواز» و در سال ۱۳۸۱ آلبوم «لحظهها»، از ماندگارترین آثار موسیقی پاپ در ایران را منتشر کرد. معین در این آلبوم با شاعران و آهنگسازانی مانند حسن شماعیزاده، هما میرافشار و بابک رادمنش همکاری داشت. از کارهای این آلبوم میتوان به «لحظهها»، «فراموشم نکن»، «قسم نخور» و «شبای رفتن تو» اشاره کرد.
دلبستگی به ایران
تنها یک روز بعد از محکومیت مهدی یراحی به دو سال زندان و ۷۴ ضربه شلاق، محمد مهدی اسماعیلی، وزیر ارشاد اسلامی در دولت رئیسی گفته بود معین میتواند به ایران بازگردد. او البته برگزاری کنسرت معین را به زمان دیگری و بررسی موضوعات دیگری حواله داده بود. مجتبی توانگر، نماینده مجلس شورای اسلامی نیز با انتشار ویدئویی از معین در ایکس نوشته بود:
زمینه بازگشت همه کسانی که دل در گرو مردم دارند را فراهم کنیم.
نکتهای که در این خبر وجود دارد این است که دولت ضدسلبریتی حزباللهی با سیاست خالصسازی چگونه به فکر جذب معین افتاد؟
پاسخ روشن است: در مهر همان سال کنسرت پابیزی معین در استانبول غوغا کرده بود. در واقع کنسرت شهریور سال جاری معین را هم باید در ادامه همان موفقیت ارزیابی کرد. این دو کنسرت چه از نظر نحوه اجرا و چه از نظر شور و شوق و نحوه پوشش مخاطبان از یک جنساند. دومی اما شلوغتر از اولی. احتمالاً اگر اوضاع به همین روال پیش برود، کنسرت بعدی باز هم شلوغتر خواهد بود. دولت حزباللهی رئیسی این روند و گردش مالی آن را به روشنی دیده بود.
خوانندگان دیگر را هم نباید فراموش کرد: تنها در شهریور سال جاری کنسرت شادمهر، معین، ابی، سیاوش قمیشی و منصور در ترکیه در مجموع ۲۵ هزار نفر مخاطب دارد. اگر متوسط قیمت بلیط را ۲۰۰ دلار در نظر بگیریم، گردش مالی این کنسرتها با در نظر گرفتن هزینه سفر به بیش از هزار میلیارد تومان میرسد. نامحتمل نیست که کارچاقکنهایی در بدنه حکومت به این گردش مالی چشم دوخته باشند.
هر کنسرت موفقی که معین با میلیاردها تومان گردش مالی سنگین برگزار میکند، اشتهای برخی عوامل داخلی نزدیک به حکومت را تحریک میکند. یک لحظه باید تصور کرد که اگر کنسرتی مانند کنسرت استانبول در ورزشگاه آزادی برگزار شود، چه اتفاقی میافتد.
تفاوت معین با دیگران در این است که او چه بسا بیش از دیگر «خوانندگان لسآنجلسی» دلبسته شیوه زندگی در ایران باشد. او در گفتوگویی که در کانال رسمیاش در یوتیوب منتشر شده میگوید:
من یک بار حوالی ۶ صبح بیدار میشوم و بعد دوباره چرتی میزنم و حوالی ۹ بیدار میشوم و کنار صبحانه، اخبار ایران را مرور میکنم که ببینم در کشورم چه خبر است. صبحانه نان و پنیر و چای، میخورم چون کاملا ایرانی هستم. در روز بارها چای ایرانی میخورم و چندان اهل قهوه نیستم. باقالی پلو با مرغ و سبزی پلو با ماهی و آبگوشت غذاهای مورد علاقه من هستند؛ باز هم غذاهای ایرانی.
او در ادامه، در فراز دیگری از این گفتوگو میگوید:
مهمترین شایعهای که برایم ساختند، رفتنم به ایران بود که هیچ گاه محقق نشد و کاش واقعیت داشت و میتوانستم به ایران بروم.
او به شایعه سال ۱۳۸۹ اشاره میکند که برخی رسانههای داخلی در زمان دولت دوم احمدینژاد اعلام کرده بودند که معین وارد ایران شده است.
معین در همین کنسرت استانبول در پاسخ به سوال مخاطبانش که کی در ایران کنسرت برگزار میکند، ترانه «یه کم صبر کن» را خواند:
دولت چهاردهم با شعار «وفاق ملی» تاکنون درباره معین سکوت کرده است. چندان تفاوتی هم نمیکند. واقعیت این است که بیاعتمادی هنرمندان موسیقی در خارج از ایران به جمهوری اسلامی عمیقتر از آن است که اصولاً بحث بازگشت به طور جدی مطرح باشد.
«وفاق ملی» مورد نظر دولت پزشکیان هم بیش از یک شعار و یک بازی سیاسی بیش نیست، چرا که نخستین گام در راه رسیدن به صلح اجتماعی، شناسایی حقوق قربانیان و معترضان، توقف فوری اعدامهاست.
نظرها
کعبه خانه دل و جان
ی مشت لامذهب و بی دین مثله خودشون !!
مهرداد صمدزاده
این را هم باید در نظر داشت که نیاز مردم به شادی راه را برای چاپیدن مردم توسط *** چون معین و دیگر خوانندگان بی کفایتی که به هیچ وجه نمی توان انها را هنر مند خواند هموار ساخته است. مردم می توانند شادی کنند، اما در سطح بالاتر و با کیفیت بهتر. بسیار ی از این خواندگان کمترین هزینه را صرف تهیه یک ارکستر آبرومند می کنند. اینان نه هنرمند، که مطربانی برای به رقص درآوردن مردم هستند، هرجند که این مطربان دستمزد بسیار بالاتری از هنرمندان واقعی دارند.