رکود طولانی صنایع دستی: هنرمندان محلی بیشترین آسیبها را تحمل میکنند
نادر افراسیابی - هنرمندان صنایع دستی در ایران نه تنها روز به روز مسنتر میشوند، بلکه بسیاری از آنان به دلیل بحران معیشتی و رکود کسب و کار به مشاغل دیگری روی میآورند. آنچه که از دست میرود، بخشی از هویت و فرهنگ یک ملت است. علاوه بر آن اقتصاد محلی، به ویژه زنان نیز لطمه میخورند.
مجدالدین تاج، رئیس اتحادیه صنایعدستی اصفهان در گفتوگو با خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا) از رکود کسب و کار در حوزه صنایع دستی خبر داد تا به آن حد که به گفته او بسیاری از هنرمندان صنایع دستی به مشاغل دیگری روی میآورند. تاج گفت:
در سال جدید حدود ۴۰۰ پروانه کسب در حوزه صنایعدستی نزد من در اتحادیه آمده و پروانه خود را ابطال کرده و به شغل دیگری مشغول شدند، روی اسنپ کار میکنند، در میوهفروشی کار میکنند. حتی هنرمندی در اتحادیه آمده که مشخص شد کلیهاش را برای جهیزیۀ دخترش فروخته است.
علاوه بر این مشکلات، میانگین سن هنرمندان صنایع دستی نیز رو به افزایش است. مجدالدین تاج در ادامه گفتوگو با ایسنا گفت:
سن هنرمندان صنایع دستی ۴۰ سال به بالا است و این یعنی فاجعه، یعنی زنگ خطر. جوانان به شغل صنایع دستی وارد نمیشوند چون آینده هنرمندان پیشکسوت را میبینند.
بسیاری از هنرمندان، صنایعدستی را به صورت خودآموز یا در کارگاهها یاد میگیرند. برخی هم در این زمینه تحصیل آکادمیک کردهاند. رشته صنایعدستی در دو مقطع کارشناسی و کارشناسی ارشد در دانشگاههای ایران ارائه میشود و دانشجویان در طی چهار سال اطلاعاتی درباره ۲۴ گروه بزرگ انواع صنایعدستی ایران که شامل ۱۵۲ شاخه میشود، کسب میکنند. دانشگاه هنر تهران، الزهرا، دانشگاه هنر اصفهان، دانشگاه هنر شیراز، دانشگاه علم و هنر یزد و دانشگاه مازندران از مهمترین دانشگاهها برای تحصیل در زمینه صنایع دستیاند. یکی از دانشآموختگان در یکی از رشتههای صنایع دستی به زمانه میگوید:
خودِ فرد باید در کارش درآمد ایجاد کند. از همان ابتدا، باید در آن رشتهای که سرآمد هستی، کارگاه بزنی: از ساختن ابزار و کوره تا شرایط اولیه و حداقلی برای کار. باید خودت دست به آچار باشی.
تأسیس یک کارگاه صنایع دستی اما الزاماً به معنای بقای اقتصادی نیست. هنرمند یاد شده که در تهران یک کارگاه سفالگری دارد، در ادامه میگوید:
با وضعیت اقتصادی کشور ما، که کسی پول بابت صنایعدستی نمیدهد؛ چراکه خانههای ما، پیش از درک و فهمِ امرِ زیباشناسانه، که با ذهن و روح و روان ما سرکار دارد، به نیازهای اولیه محتاج است.
ارتباط تنگاتنگ صنایع دستی و گردشگری
صنایع دستی و گردشگری ارتباط تنگاتنگی با هم دارند. تنشهای منطقهای در ۱۰ سال گذشته، بحران هستهای و تحریم بانکی ایران ضربات مهلکی را به گردشگری و لاجرم به صنایع دستی وارد کرده است. در این میان هنرمندان صنایع دستی چارهای ندارند جر آنکه چشم امید به گردشگران داخلی و خارجی بدوزند. اما آنها هم معمولاً دستشان به خرید صنایع دستی نمیرود. مجدالدین تاج، رئیس اتحادیۀ صنایعدستی شهرستان اصفهان در مصاحبه با ایسنا گفت:
برای رونق صنایعدستی، یا باید شرایط اقتصادی مردم خوب باشد که متأسفانه در حال حاضر چنین نیست، به عنوان نمونه وقتی که گردشگران داخلی در تابستان سال جاری به اصفهان آمدند خرید قابل توجهی از فروشگاههای صنایعدستی اصفهان صورت نگرفت و فقظ نظارهگر این آثار بودند، این در حالی است که ۹۰ درصد آنها به صنایعدستی علاقه دارند ولی شرایط اقتصادیِ موجود ایجاب کرده که صنایعدستی در اولویت خرید مردمِ ما نباشد.
بر اساس آمار سازمان گردشگری جهانی در اثر همهگیری ویروس کرونا، از شمار گردشگران خارجی به ایران حدود ۳۰ درصد کاسته شده است.
بر اساس آماری که رسانههای داخلی منتشر کردهاند در در سه ماه نخست سال جاری میلادی حدود یک میلیون گردشگر خارجی به ایران سفر کردهاند. تا قبل از همهگیری کرونا در همین بازه زمانی شمار گردشگران خارجی دو برابر این تعداد بود. بسیاری از این گردشگران از کشورهای منطقه برای زیارت به ایران سفر میکنند.
هنر میناکاری، قلم زنی، منبتکاری، خاتمکاری شیراز، پتهدوزی کرمان، سوزن دوزی زنان بلوچ، فرش ایرانی، کاشیکاری اصفهان و تبریز، خوشنویسی، مس کرمان و ترمه یزد از محصولات محبوب گردشگران خارجی در ایران است.
حمایت دولتی از هنرمندان شناختهشده
علاوه بر این مشکلات، دورافتادگی و ناشناخته ماندن هنرمندان محلی، عدم دسترسی آنها به افراد و یا کارآفرینانی که بازاری برای کسبشان مهیا کنند و فقدان حمایتهای دولت، صنایع دستی ایران را در خطر نابودی قرار داده است.
حمایت دولتی هم بیشتر در این حد است که دولت برخی از صنایع دستی بسیار مرغوب را به عنوان هدیه خریداری کند. از این نوع حمایتها فقط هنرمندان شناخته شده صنایع دستی بهرهمند میشوند، نه هنرمندان جوان یا هنرمندان محلی. غلامعلی فیضاللهی، هنرمند میناکاری اما در گفتوگو با ایسنا استدلال میکند که حمایت دولتی در حد اینگونه خریدها به حفظ کیفیت صنایع دستی کمک میکند:
در گذشته، دولت بیشتر از صنایع دستی بهعنوان هدیه استفاده میکرد، اما چندین سال است که اینگونه نیست و این، تأثیر زیادی بر خرید و فروش صنایع دستی داشته است. ما در کشور با صنایع دستی بیکیفیت و کمکیفیت مواجهایم، چون تهیه و تولید صنایع دستی با کیفیت به مواد اولیه گرانتر نیاز دارد که باعث بالا رفتن قیمت تمامشده میشود، اما از آنجا که قدرت خرید مردم کاهش یافته است، به این سمت سوق پیدا کردهاند که ضربه جبرانناپذیری به بدنه صنایع دستی و هنر ایران وارد خواهد کرد.
دست دولت در جیب هنرمندان صنایع دستی
در این میان نه تنها از مشوقهای صادراتی خبری نیست، بلکه دولت به درآمد هنرمندان صنایع دستی از طریق اخذ مالیات هم چشم دوخته است. طبق ماده ۱۴۲ قانون نظام مالیاتها تولیدکنندگان صنایع دستی از پرداخت مالیات معافاند. اما این قانون اجرا نمیشود. مجدالدین تاج، رئیس اتحادیه صنایعدستی شهرستان اصفهان درگفتوگو با خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا) گفت:
در حال حاضر نهتنها این قانون اجرا نمیشود بلکه تصمیم دارند که ارزش افزوده هم از صنایعدستی گرفته شود! که در این صورت باید فاتحۀ صنایعدستی را خواند.
پیش از این هنرمندان صنایع دستی در نامهای به ابراهیم رئیسی، رئیس دولت سیزدهم متذکر شده بودند که حذف معافیت مالیاتی «به معنای تیر خلاص بر پیکر نحیف و بیجان صنایعدستی کشور با بیش از ۲ میلیون شاغل است.»
عباس شیردلی، رئیس سابق اتحادیه صنایعدستی شهرستان اصفهان در گفتوگو با ایسنا گفت:
بقای برخی رانتها در اجرایی نشدنِ این قانون است، بعضی تشکلها به دلیل اینکه در حوزههای صنایع دستی درآمدی دارند با اجرای این قانون مخالف هستند. آنهایی که نمیخواهند قانون حمایت از هنرمندان، استادان و فعالان صنایعدستی اجرا شود منافعشان درخطر است و بخش خصوصی منافع آنها را قطع میکند.
خانههای بومگردی و هنرمندان محلی
۴۵۰ هزار هنرمند صنایع دستی در ایران فاقد بیمهاند. به این تعداد باید کسانی را هم که بدون مجوز در خانهها مشغول صنایع دستیاند افزود. بیشتر این هنرمندان، زناناند که علاوه بر کار سخت خانهداری، برای بهبود معیشت خانواده صنایع دستی هم تولید میکنند و در همان حال از هرگونه خدمات بیمهای محروماند.
این گروه از هنرمندان معمولا در شهرهای دورافتاده سکونت دارند. کسانی که در حِرفههای خُرد این رشته به کار مشغولاند مثل حصیربافان، گلیم و جاجیمبافان، سفالگران، و بسیار هنرهای تزئینی دوختنی همانند خامهدوزی و سوزندوزی و غیره باید از طریق دلالان محصولاتشان را به بازارها عرضه کنند. اگر معدود حمایتهایی هم وجود داشته باشد، صرف صنایعی میشود که در بازارهای خارجی شناخته شدهاند.
در خانههای بومگردی که مدتیست در برخی مناطق برای توسعه گردشگری و بهبود اقتصاد محلی ایجاد شده، امکان ایجاد بازارهای خرد برای برخی از صاحبان این حرفه نیز به وجود آمده اما تعداد هنرمندانی که بتوانند در آن مناطق بومگردی غرفه یا حتی سایبانی برای خود دست و پاکنند تا به فروش محصولاتشان بپردازند بسیار اندک است.
در مجموع میتوان گفت هموار کردن مسیر صادرات، جذب گردشگران داخلی و خارجیِ، تبلیغ صنایعدستی و فرایند تولید آن، اختصاص یارانه برای مواد اولیه موردنیاز تولیدکنندگان، ایجاد احساس علاقهمندی به صنایعدستی در مخاطبان، تولید باکیفیت آثار و ابداع محصولات جدید، و مهمتر از همه حمایت گسترده و بیدریغ از هنرمندان محلی از طریق کوتاه کردن دست دلالان از مهمترین اقداماتیست که برای بهبود اقتصاد هنرمندان صنایع دستی باید انجام شود.
نظرها
نظری وجود ندارد.