ارتباط ناشناخته. ارتباط بدون سانسور. ارتباط برقرار نمی‌شود. سایت اصلی احتمالاً زیر سانسور است. ارتباط با سایت (های) موازی برقرار شد. ارتباط برقرار نمی‌شود. ارتباط اینترنت خود را امتحان کنید. احتمال دارد اینترنت به طور سراسری قطع شده باشد. ادامه مطلب

بهار عربی و نویسندگان و شاعران عربِ مهاجر

خالد خمیسی: «اسلام سیاسی چیزی جز فاجعه به بار نمی‌آورد»

مصطفی خلجی - خالد خمیسی امیدوار است پیام حوادث اخیر مصر به گوش جهان عرب رسیده باشد که «اسلام سیاسی چیزی جز فاجعه به بار نمی‌آورد.»

گاهی نویسندگان بدون آنکه بدانند، در آثار ادبیشان بهترین تحلیل‌های سیاسی را ارائه می‌کنند یا از آینده سیاسی کشورشان خبر می‌دهند. از همین روی، شاید برای درک آنچه امروز در مصر اتفاق می‌افتد، کافی است که کتاب‌های «خالد خمیسی» را بخوانیم؛ آثاری که به لحاظ کمی، زیاد نیست و فقط دو رمان را شامل می‌شود، اما همچون آینه‌ای شفاف برابر وضعیت مصر معاصر است.

خالد خمیسی، نویسنده مصری

زندگی و آثار

تقریباً سرنوشت اغلب اعضای خانواده خالد خمیسی با تبعید گره خورده و این امر تأثیر فراوانی بر آثار او گذاشته است.

خالد خمیسی سال ۱۹۶۲ در قاهره از مادری هنرپیشه و پدری شاعر به دنیا آمد؛ با این حال، علی‌رغم حضور پررنگ فرهنگ در خانواده خمیسی، این خانواده درگیر مسائل سیاسی نیز بود: «پدرم و عمو‌هایم بار‌ها زندانی شدند.»

خالد خمیسی معقتد است که از زبان زنان هر جامعه، می‌توان بهتر به مشکلات آن جامعه پی برد. در واقع زنان، راویان بهتری هستند و حتی وقت آن رسیده که در جوامع عربی، بخشی از مدیریت جامعه به زنان سپرده شود. «برای رعایت انسانیت و عدالت در مصر، چرا مدیریت به زنان سپرده نشود؟»

عبدالرحمان خمیسی، پدر خالد، یکی از شاعران مشهور عصر خود بود. او یکی از منتقدان حکومت انور سادات بود و سال‌های پایانی عمر خود را در تبعید گذراند: از بیروت به بغداد و از بغداد به لیبی و از آنجا به ایتالیا و سپس پاریس و مسکو. در ‌‌نهایت هم عبدالرحمن خمیسی در تبعید درگذشت.

خالد خمیسی درباره دوران انور سادات می‌گوید که او روشنفکران لائیک مصری را تحت فشار قرار می‌داد و به این شیوه اسلامگرایان را امیدوار می‌کرد.

جد خالد خمیسی هم جزو کسانی بود که در جنبش ملی‌گرای «احمد عرابی» در سال ۱۸۸۱ علیه حکومت «خدیو»‌ها و نفوذ اروپایی‌ها در مصر شرکت داشت.

خالد پنج ساله بود که مادر سی و دو ساله‌اش را در یک تصادف از دست داد. «هنگام مرگ مادرم، خواهرم شش ماهه بود و هر دوی ما از آن پس در خانه پدربزرگ مادریمان زندگی کردیم.» محمد مفید الشوباشی، پدربزرگ خالد، خودش شاعر و نویسنده و مترجم بود و بچه‌هایش را هم با دنیای نوشتن آشنا کرده بود.

خالد خمیسی در دانشگاه قاهره علوم سیاسی خواند و سپس به پاریس آمد و در دانشگاه سوربن به تحصیل روابط بین‌الملل پرداخت. او که در کارنامه حرفه‌ای‌اش، روزنامه‌نگاری و کارگردانی نیز دیده می‌شود، اکنون بیشتر وقت خود را صرف نوشتن می‌کند.

به مقصد شناخت مصر

«تاکسی»، نوشته خالد خمیسی

رمان «تاکسی» مشهور‌ترین اثر این نویسنده است که در خارج از مصر نیز به زبان‌های مختلف ترجمه و پرفروش شد. این رمان بر اساس، ۵۸ گفت‌وگوی خالد خمیسی با راننده‌های تاکسی در قاهره که در سال‌های ۲۰۰۵ و ۲۰۰۶ انجام شده، نوشته شده است.

خالد خمیسی کار خود را به عنوان یک نویسنده در رمان «تاکسی» آن قدر به خوبی انجام داده، که خواننده با خواندن این رمان به این نتیجه می‌رسد که بهترین راه برای شناختن یک کشور، حرف زدن با راننده تاکسی‌های آن کشور است!

همچنین نویسنده در این کتاب به‌خوبی مشکلات جامعه در حال انفجار مصر را در دوران حسنی مبارک ترسیم کرده است.

 یک رؤیای جمعی

رمان «کشتی نوح» گرچه برای اولین بار، دو سال پیش از سقوط حسنی مبارک به زبان عربی منتشر شد، اما به اعتقاد منتقدان، رمانی است که آن را می‌توان کاملاً با «بهار عربی» مرتبط دانست.

خالد خمیسی: «من در چشم‌های دخترم غرق شده‌ام و تصمیم گرفته‌ام داستان تمام کسانی را که سوار کشتی نوح شدند بنویسم.»

خود نویسنده نیز این رمان را مثل رمان «تاکسی» ملهم از سال‌های پایانی حکومت حسنی مبارک می‌داند: «سال‌های ۲۰۰۷ و ۲۰۰۸، دیگر دوران حسنی مبارک به پایان رسیده بود و بوی پایانی این دوران بسیار مشمئزکننده بود. ما در خفقان زندگی می‌کردیم و نفسمان به زور در می‌آمد.»

به اعتقاد خالد خمیسی، انقلاب مصر از سال ۲۰۰۵ شروع شد؛ سالی که چندین تظاهرات در شهرهای قاهره، کفر الشیخ و اسکندریه برگزار شد و کارگران نیز دست به اعتراض و اعتصاب زدند.

نویسندگان و هنرمندان نیز متأثر از این اعتراضات، آثاری را خلق کردند و امید می‌رفت که اوضاع سیاسی تا حدودی تغییر کند. اما سال‌های ۲۰۰۷ و ۲۰۰۸ که فرارسید، هیچ چیز تغییر نکرده بود.

در این سال‌ها، آنچه در میان مردم مصر وجود داشت فقط ناامیدی و احساس گمشدگی بود. آرزوی تمامی طبقات اجتماعی مصر به بن‌بست رسیده بود و هر کسی می‌خواست از این اوضاع نابسامان به شیوه‌ای فرار کند. در این شرایط بود که رمان «کشتی نوح» پدید آمد.

«کشتی نوح»، نوشته خالد خمیسی

در این رمان، ‌ مهاجرت و تبعید، به عنوان تنها راه حل خروج از بحران اقتصادی و مشکلاتی چون ناامنی، فساد و بیکاری که تمامی طبقات اجتماعی مصر و همه مردان و زنان در تمامی سنین را درگیر کرده، در نظر گرفته شده است.

نویسنده در این رمان سعی می‌کند مستقیماً از مهاجرت و تبعید سخن نگوید، اما با خلق شخصیت‌های زیادی که همه آن‌ها کشورشان را ترک کرده‌اند، بر مفهوم «رفتن به جایی دیگر» بسیار تأکید دارد.
۱۲ شخصیت داستان «کشتی نوح» که هر یک شغل متفاوتی دارند اما در فرار از مصر، مشترک‌اند، یکی پس از دیگری خلق شده‌اند. در واقع، سبک خالد خمیسی در نوشتن این رمان، برگرفته از سنت داستان‌گویی در جهان عرب است که داستانی از پی داستانی دیگر آورده می‌شود؛ مثل آن چیزی که در «هزار و یک شب» یا حتی «قرآن» وجود دارد.

در میان این ۱۲ شخصیت، شخصیت اصلی یک زن است که راوی داستان است و ۱۱ شخصیت دیگر را به هم متصل می‌کند. این راوی زن در ابتدای رمان می‌گوید: «من در چشم‌های دخترم غرق شده‌ام و تصمیم گرفته‌ام داستان تمام کسانی را که سوار کشتی نوح شدند بنویسم.»

خالد خمیسی، درباره وضعیت کنونی مصر می‌گوید: «هیچ چیزی حاکی از کودتا نیست، این یک انقلاب روشن و خالص است.»

زن بودن راوی در این رمان، تمثیلی است. خالد خمیسی معقتد است که از زبان زنان هر جامعه، می‌توان بهتر به مشکلات آن جامعه پی برد. در واقع زنان، راویان بهتری هستند و حتی وقت آن رسیده که در جوامع عربی، بخشی از مدیریت جامعه به زنان سپرده شود. «برای رعایت انسانیت و عدالت در مصر، چرا مدیریت به زنان سپرده نشود؟»

با این حال به نظر نویسنده رمان «کشتی نوح» که گویی «ملی‌گرایی» را از جد خود به ارث برده، هر مصری که کشورش را ترک می‌کند، دیر یا زود، روزی به وطن بازمی‌گردد.

او این خوشبینی را به تجربه‌ای تاریخی متصل می‌کند. به عقیده خمیسی، مردم مصر زیاد اهل سفر و مهاجرت نیستند و وقتی هم در دهه‌های ۱۹۷۰ و ۱۹۸۰ بر اثر وضعیت شدیداً بد اقتصادی عده‌ای از مصری‌ها مجبور شدند برای یافتن کار به کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس مهاجرت کنند، بعد از مدتی « ۹۹ درصد» آن‌ها به کشورشان بازگشتند.

خالد خمیسی و انقلاب مصر

روز ۲۵ فوریه ۲۰۱۱ خالد خمیسی در خیابان‌های قاهره، به ویژه میدان تحریر حاضر بود. به نظر او مردم مصر بعد از دهه‌ها تحقیر، دوباره خود را در تاریخ هزاران ساله‌شان یافتند.

این نویسنده، ۱۸ روز اعتراض مردم مصر را که منجر به سرنگونی حسنی مبارک شد، یک «دوره رؤیایی» می‌داند که در آن مصری‌ها آزادی و عدالت را فریاد زدند. «لحظه سرنگونی مبارک، من از خوشحالی گریه می‌کردم و به آینده‌ می‌اندیشیدم.»

اکثریت مردم مصر، از جمله «خالد خمیسی»، نویسنده مصری، تحولات اخیر کشورشان را «انقلاب دوم» توصیف می‌کنند. خمیسی می‌گوید: «حرف زدن از کودتا، حماقت است.»

او انقلاب مصر را «انقلاب فیسبوک» یا «انقلاب جوانان» نمی‌داند، زیرا به نظر او انقلاب باید دارای پیش‌زمینه‌های سیاسی و اجتماعی و اقتصادی باشد و نمی‌توان آن را محصول رسانه‌ها یا گروهی خاص دانست. «همانطور که انقلاب فرانسه را نمی‌توان انقلاب جوانان دانست!»

اما خالد خمیسی مثل خیلی دیگر از مصری‌ها خیلی زود متوجه شد که مسیری که حکومت جدید در پیش گرفته، علیه انقلاب است.

اکنون نیز در حالی که اسلامگرایان در مصر و تونس و ترکیه و ایران، از برکناری محمد مرسی، رییس جمهور سابق مصر از سوی ارتش این کشور، به عنوان «کودتا» نام می‌برند، اما اکثریت مردم مصر، از جمله «خالد خمیسی»، نویسنده مصری، تحولات اخیر کشورشان را «انقلاب دوم» توصیف می‌کنند. «حرف زدن از کودتا، حماقت است.»

خالد خمیسی، درباره وضعیت کنونی مصر می‌گوید: «هیچ چیزی حاکی از کودتا نیست، این یک انقلاب روشن و خالص است.»

به نظر او، مصری‌ها به اخوان‌المسلمین که در طول یک سال زمامداری‌اش، جز ویرانی دستاوردی نداشتند، «نه» گفتند.

خالد خمیسی که معتقد است انقلاب مصر از سال‌ها قبل از بهار عربی آغاز شده، پس از پبروزی هم دست‌کم سال‌ها طول می‌کشد که بار بنشیند و نتیجه دهد. با این حال او امیدوار است پیام مهم حوادث اخیر مصر به گوش تمامی جهان عرب رسیده باشد که «اسلام سیاسی چیزی جز فاجعه به بار نمی‌آورد.»

این مطلب را پسندیدید؟ کمک مالی شما به ما این امکان را خواهد داد که از این نوع مطالب بیشتر منتشر کنیم.

آیا مایل هستید ما را در تحقیق و نوشتن تعداد بیشتری از این‌گونه مطالب یاری کنید؟

.در حال حاضر امکان دریافت کمک مخاطبان ساکن ایران وجود ندارد

توضیح بیشتر در مورد اینکه چطور از ما حمایت کنید

نظر بدهید

در پرکردن فرم خطایی صورت گرفته

نظرها

نظری وجود ندارد.