محسن لنگرنشین به اتهام «جاسوسی برای اسرائیل» و ترور یکی از اعضای کلیدی نیروی قدس سپاه اعدام شد
با تأیید دیوان عالی کشور حکم اعدام محسن لنگرنشین اجرا شد. اتهام او ترور حسن صیادخدایی از «مدافعان حرم» در سوریه و بهگفته رسانههای اسرائیلی مسئول حملات تروریستی علیه اهداف اسرائیلی بود. روند دادرسی لنگرنشین عادلانه نبود.

محسن لنگرنشین ـ عکس از کانون حقوق بشر ایران
میزان، خبرگزاری قوه قضائیه اعلام کرد که محسن لنگرنشین، به اتهام جاسوسی برای سازمان اطلاعات اسرائیل (موساد) در ایران، صبح چهارشنبه ۱۰ اردیبهشت پس از تأیید حکم نهایی توسط دیوان عالی کشور اعدام شد.
بهگفته میزان، محسن لنگرنشین به اتهام «محاربه و افساد فیالارض»، در پروندهای سنگین مربوط به جاسوسی برای اسرائیل و مشارکت در عملیات تروریستی، از جمله ترور حسن صیادخدایی، از اعضای کلیدی نیروی قدس سپاه پاسداران و از «مدافعان حرم» در سوریه، به اعدام محکوم شده بود.
خبرگزاری قوه قضائیه نوشته است که محسن لنگرنشین «پس از طی دورههای آموزشی تخصصی» از مهرماه ۱۳۹۹ همکاری خود با موساد را آغاز کرد؛ در گرجستان و نپال با افسران ارشد موساد ارتباط مستقیم برقرار کرده و از سیستم ارتباط امن موساد معروف به «ویندوز قرمز» استفاده کرده است.
براساس این گزارش او از ترور حسن صیادخدایی پشتیبانی لجستیکی و عملیاتی کرده، برای تحت نظر گرفتن صیادخدایی موتورسیکلت خریده و در صحنه ترور او حضور مستقیم داشته و آن را هدایت کرده است.
پشتیبانی فنی از حمله به مرکز صنعتی وابسته به وزارت دفاع در اصفهان، ایجاد شبکه پشتیبانی با اجاره خانههای امن در چند استان کشور، خرید و تجهیز خودروهای عملیاتی، تهیه و توزیع سیمکارتهای ناشناس و تجهیزات ارتباطی، دریافت و توزیع وجوه مالی از عوامل موساد به شبکه داخلی، از جمله اتهامات دیگری است که خبرگزاری قوه قضائیه به محسن لنگرنشین نسبت داده است.
حسن صیادخدایی ساعت ۱۶ یکم خردادماه ۱۴۰۱ در حالی که در داخل خودرو خود (پراید سفید) در مقابل منزل مسکونیاش قرار داشت در حوالی خیابان مجاهدین اسلام تهران توسط دو موتورسوار مسلح ترور شد.
سپاه پاسداران این ترور را به «ضد انقلاب وابسته به استکبار جهانی» نسبت داد و وزارت خارجه ایران هشدار داد که «آمران این جنایت هزینه سنگینی خواهند پرداخت». مقامات وقت اسرائیل از اظهارنظر در اینباره خودداری کردند اما رسانههای اسرائیلی حسن صیادخدایی را مسئول انتقال فنآوری موشکی به حزبالله و هماهنگکننده یک رشته «حملات تروریستی» علیه اسرائیلیها در سراسر جهان دانستند.
محسن لنگرنشین، متخصص امنیت سایبری بود. او با دانشگاه امام حسین، وابسته به سپاه پاسداران همکاری داشته و سپس از این منصب استعفا داده و در بخش خصوصی فعالیت کرده است. نیروهای امنیتی جمهوری اسلامی او را ۱۲ تیرماه ۱۴۰۲ در تهران بازداشت و به یکی از خانههای امن وزارت اطلاعات منتقل کردند. او سپس به بند ۲۰۹ زندان اوین، بازداشتگاه ویژه وزارت اطلاعات منتقل شد و تحت بازجویی قرار گرفت.
محسن لنگرنشین در یک فایل شنیداری که وبسایت «ایرانوایر» از آن خبر داد، گفته بود که در بازجوییها برای گرفتن اعترافات اجباری شکنجه شده است. او گفته بود که با تهدید به بازداشت خانواده، ارعاب و صحنهسازی اعدام و ندادن داروهایی که سلامت و زندگیاش به آنها وابسته بوده، ناچار به اعتراف شده است.
«ایرانوایر» بهنقل از یک منبع آگاه نوشته است که محسن لنگرنشین زمان کشته شدن حسن صیادخدایی در تهران نبوده و مدارکی که خانواده تحویل دادگاه دادهاند اما پذیرفته نشده نیز بر این مهم تأکید دارند. این مدارک شامل استعلام تلفن همراه محسن لنگرنشین و اسناد مالکلیت خودرو و موتورسیکلتهای او است که شامل هوندا۱۲۵، موتوری که بازجوها میگویند با آن تعقیبها انجام شده، نمیشود.
دوشنبه هشتم اردیبهشت رسانهها خبر دادند که محسن لنگرنشین برای اجرای حکم به سلول انفرادی زندان قزلحصار منتقل شده است.
با انتشار این خبر، روز گذشته، سهشنبه ۹ اردیبهشت خانواده محسن لنگرنشین با انتشار ویدئوهایی خبر دادند که مقابل زندان قزلحصار رفتهاند تا بلکه از اعدام فرزند خود جلوگیری کنند.
احمدرضا حائری، زندانی سیاسی در قزلحصار نیز روز گذشته در نامهای از نگرانیها درباره اجرای مخفیانه حکم اعدام محسن لنگرنشین خبر داد. بهگفته این زندانی سیاسی، چهارشنبه هفته گذشته حضور ناگهانی دادستان تهران بههمراه جمعی از مقامات قضائی در زندان قزلحصار بر این نگرانی افزوده بود.
اعدام محسن لنگرنشین بخشی از تقابل امنیتی ایران و اسرائیل است که همواره جریان داشته است. این پرونده میتواند بهانهای برای تشدید درگیریهای پنهان دو طرف در زمانی باشد که مذاکرات ایران و آمریکا بر سر برنامه هستهای جمهوری اسلامی ادامه دارد..
اسرائیل در سالهای اخیر بارها متهم شده که در ترور افراد موسوم به دانشمندان هستهای و نیروهای نظامی درگیر در فعالیتهای اتمی جمهوری اسلامی دست داشته است.
نظرها
نظری وجود ندارد.