ارتباط ناشناخته. ارتباط بدون سانسور. ارتباط برقرار نمی‌شود. سایت اصلی احتمالاً زیر سانسور است. ارتباط با سایت (های) موازی برقرار شد. ارتباط برقرار نمی‌شود. ارتباط اینترنت خود را امتحان کنید. احتمال دارد اینترنت به طور سراسری قطع شده باشد. ادامه مطلب

شبیه‌سازی مرگ توسط سپاه پاسداران: مهندسی ترس یا تجربه دینی؟

نادر افراسیابی ـ پروژه «ساعت به وقت بهشت» در فومن، به ابتکار سپاه پاسداران، با شبیه‌سازی «وضعیت قبر»، «مواجهه با نکیر و منکر» و «عبور از پل صراط» با آتش واقعی و صداهای وهم‌انگیز، تجربه‌ای از عالم برزخ را برای مخاطبان ایجاد می‌کند. این پروژه، که با تأیید مراجع قم قرار است اجرا شود، از تکنیک تنش–رهایی استفاده می‌کند. مشابه این رویکرد در کتاب «سیاحت غرب» آقا نجفی قوچانی، که برزخ را به‌صورت داستانی روایت می‌کند، و روش‌های بازجویی دهه ۶۰ با قرار دادن زندانیان در تابوت دیده می‌شود.

حسن جعفری، فرمانده سپاه پاسداران فومن، از پروژه‌ای به نام «ساعت به وقت بهشت» رونمایی کرد که در آن شهروندان تجربه‌ای شبیه‌سازی‌شده از «وضعیت قبر»، «مواجهه با نکیر و منکر» و «عبور از پل صراط» را با استفاده از آتش واقعی و فضایی شبیه به جهنم تجربه می‌کنند. به گفته جعفری، این پروژه که با تأیید مراجع تقلید قم اجرا می‌شود، در غرفه‌های «جهنم» با آتش واقعی و صداهای وهم‌انگیز برگزار می‌شود. همچنین، نمایشگاهی از تجهیزات نظامی پیشرفته برای بازدیدکنندگان نیز تدارک دیده شده است. نخستین شب از این مجموعه چهارم خرداد سال جاری برگزار شد.

برای دیدن محتوای نقل شده از سایت دیگر، کوکی‌های آن سایت را بپذیرید

کوکی‌های سایت‌ دیگر برای دیدن محتوای آن سایت‌ حذف شود

این پروژه که جعفری آن را «اقدام فرهنگی و رسانه‌ای بی‌سابقه» توصیف کرده و برای اولین‌بار در فومن اجرا می‌شود، واکنش‌های گسترده‌ای در شبکه‌های اجتماعی به دنبال داشته است. برخی کاربران اظهارات جعفری را با فیلم «شب‌نشینی در جهنم» (۱۳۳۵) مقایسه کرده‌اند که داستان تحول یک مرد خسیس را پس از دیدن کابوس جهنم به تصویر می‌کشید. گروهی دیگر از کاربران هم به کنایه گفته‌اند که جمهوری اسلامی به اندازه کافی «جهنم» را به مردم نشان داده است.

پروژه «ساعت به وقت بهشت» در شهر فومن استان گیلان، که توسط سپاه پاسداران اجرا شده، با شبیه‌سازی مفاهیم دینی مانند «وضعیت قبر»، «مواجهه با نکیر و منکر» و «عبور از پل صراط» با استفاده از آتش واقعی و فضایی شبیه به جهنم، نمونه‌ای از مهندسی ترس و تکنیک تنش–رهایی است.

تکنیک تنش–رهایی (به انگلیسی: Tension-Release Technique) یک روش روان‌شناختی است که با ایجاد حالت اضطراب، ترس یا فشار روانی (تنش) در فرد، او را در موقعیتی هیجانی قرار می‌دهد و سپس با ارائه راه‌حل، آرامش یا پیام امیدبخش (رهایی)، ذهن او را به سمت پذیرش یک ایده، رفتار یا باور خاص هدایت می‌کند. این تکنیک با تحریک احساسات قوی، مانند ترس از عواقب، و سپس ارائه راه نجات (مانند اطاعت یا توبه)، به‌طور ناخودآگاه فرد را به پذیرش پیام مورد نظر ترغیب می‌کند و اغلب در تبلیغات، آموزش‌های دینی یا کنترل اجتماعی به کار می‌رود.

تکنیک تنش–رهایی (Tension-Release Technique) در زمینه‌های مختلف، از روان‌شناسی گرفته تا هنر و ورزش، در سراسر جهان کاربرد دارد. در ادامه، دو نمونه از استفاده این تکنیک در جهان ارائه می‌شود:

  • تمرینات رهایی از تنش و تروما (TRE - Tension and Trauma Releasing Exercises): این روش، که توسط دکتر دیوید برسلی در دهه ۱۹۹۰ توسعه یافت، از مجموعه‌ای از تمرینات بدنی برای فعال‌سازی مکانیسم طبیعی لرزش (ترمور) در بدن استفاده می‌کند تا تنش‌های عمیق عضلانی و استرس ناشی از تروما آزاد شود. TRE با ایجاد تنش کنترل‌شده در عضلات (مانند عضله پسواس) و سپس اجازه دادن به بدن برای لرزیدن، به رهایی از استرس و بازگشت به حالت تعادل کمک می‌کند. این تکنیک در بیش از ۶۰ کشور، از جمله در کارگاه‌های درمانی در مناطق جنگی مانند خاورمیانه و آفریقا، برای کمک به افراد مبتلا به استرس مزمن، اضطراب و PTSD استفاده شده است.
  • تکنیک رهایی در رقص معاصر (Release Technique in Contemporary Dance): در دنیای رقص معاصر، تکنیک رهایی که در دهه ۱۹۷۰ توسط افرادی مانند مری فالکرسون و جوآن اسکینر توسعه یافت، بر کاهش تنش غیرضروری عضلانی و استفاده از تنفس، جاذبه و حرکت طبیعی بدن تمرکز دارد. این روش ابتدا با ایجاد تنش از طریق تمرینات خاص، بدن را آماده می‌کند و سپس با حرکات روان و متصل به تنفس، به رهایی از تنش و افزایش سیالیت حرکت منجر می‌شود. این تکنیک در آموزش رقص مدرن در اروپا و آمریکا، به‌ویژه در دانشگاه‌هایی مانند دارتینگتون و در کلاس‌های رقص معاصر، به طور گسترده استفاده می‌شود و به رقصندگان کمک می‌کند تا حرکاتی طبیعی‌تر و خلاقانه‌تر داشته باشند.

کنترل اجتماعی از طریق ترس

تکنیک تنش–رهایی (Tension-Release Technique) در پروژه «ساعت به وقت بهشت» از طریق ایجاد تجربه‌ای ترسناک و سپس ارائه آرامش به کار گرفته شده است. در این پروژه، شرکت‌کنندگان ابتدا در معرض صحنه‌های هولناک شبیه‌سازی‌شده‌ای مانند «وضعیت قبر»، «مواجهه با نکیر و منکر» و «عبور از پل صراط» با آتش واقعی و صداهای وهم‌انگیز قرار می‌گیرند که تنش و اضطراب شدیدی ایجاد می‌کند. این مرحله تنش، ذهن مخاطب را برای پذیرش پیام آماده می‌کند. سپس، با انتقال به فضایی آرام‌تر و ارائه پیام‌های امیدبخش مانند رحمت الهی یا اهمیت توبه، حس رهایی القا می‌شود. این فرآیند، با هدف تثبیت باورهای دینی و اطاعت از نظام در ذهن مخاطب، به‌ویژه کودکان، از طریق شرطی‌سازی روان‌شناختی عمل می‌کند و نمونه‌ای از مهندسی ترس برای کنترل اجتماعی است.

برخی این پروژه را اقدامی خلاقانه برای ملموس کردن مفاهیم دینی می‌دانند، اما منتقدان آن را ابزاری برای کنترل اجتماعی از طریق ترس می‌بینند که ممکن است به‌ویژه برای کودکان و افراد آسیب‌پذیر، اثر روانی منفی داشته باشد. این روش شباهت‌هایی با اتاق‌های فرار ترسناک یا تجربه‌های شبیه‌سازی مرگ در برخی فرهنگ‌ها دارد، با این تفاوت که هدف آن القای پیام‌های اعتقادی است، نه سرگرمی.

هدایت به سمت توبه

کتاب «سیاحت غرب» اثر آقا نجفی قوچانی (۱۲۵۶–۱۳۲۳)، عالم شیعی دوره قاجار و پهلوی اول، به‌صورت داستانی زندگی پس از مرگ و عالم برزخ را بر اساس احادیث شیعی روایت می‌کند. این کتاب که از زبان اول شخص و با نثری متعلق به اوایل سده چهاردهم هجری شمسی نوشته شده، با جمله آغازین «و من مُردم» مخاطب را وارد دنیای برزخ می‌کند. برخی، مانند مرتضی مطهری، آن را سیر روحی نویسنده می‌دانند. ابتدا در سال ۱۳۱۲ نوشته و در سال ۱۳۴۹ توسط انتشارات طباطبایی با پاورقی احمد تدین و محمدرضا عطائی منتشر شد. این اثر با استقبال گسترده مواجه شده و بارها توسط ناشران مختلف تجدید چاپ شده است. در سال ۱۳۸۲ نیز فیلمی بر اساس آن ساخته شد.

این اثر نه‌تنها از نظر ادبی و دینی اهمیت دارد، بلکه می‌توان آن را به‌عنوان زمینه‌ای فکری برای پروژه‌های امروزی مانند «ساعت به وقت بهشت» در نظر گرفت که با استفاده از تجربه‌های شبیه‌سازی‌شده، مفاهیم آخرتی را به مخاطب منتقل می‌کنند.

  • در هر دو پروژه از ترس از عذاب اخروی برای هدایت مخاطب به سمت توبه و بازگشت به دین استفاده می‌کنند.
  • در «سیاحت غرب»، راوی ابتدا با صحنه‌های هولناک برزخ مواجه می‌شود (تنش) و سپس با کمک هادی (نماد محبت امام علی) به آرامش می‌رسد (رهایی). این الگو در پروژه «ساعت به وقت بهشت» نیز تکرار می‌شود.
  • کتاب با روایت داستانی، مفاهیم دینی را ملموس می‌کند، درحالی‌که پروژه یاد شده، ابزارهای فیزیکی (مانند آتش واقعی) برای این هدف به کار گرفته می‌شود.

کتاب بیشتر آموزشی-تربیتی است و بر خودآگاهی مخاطب تأکید دارد در حالی‌که پروژه‌های مدرن‌تر گاه به‌سمت تهییج احساسی و استفاده از ترس به‌عنوان ابزار حرکت می‌کنند. هر دو اما تلاش می‌کنند مرگ و آخرت را از مفهومی انتزاعی به تجربه‌ای قابل‌درک تبدیل کنند، اما شیوه اجرا و عمق تأثیرشان متفاوت است.

مرگ‌اندیشی و شبیه‌سازی مرگ

چنین روش‌هایی در جمهوری اسلامی سابقه‌ای طولانی دارد. در خاطرات برخی از زندانیان سیاسی آمده است که بازجویان در سال‌های دهه ۱۳۶۰ آن‌ها را در تابوت می‌خواباندند تا به توبه وادار شوند. این روش شباهت‌هایی با تکنیک تنش–رهایی (Tension-Release Technique) و رویکردهای مورد بحث در پروژه «ساعت به وقت بهشت» و کتاب «سیاحت غرب» دارد. در این روش، بازجویان با قرار دادن زندانی در تابوت، فضایی ترسناک و شبیه به مرگ ایجاد می‌کنند که تنش روانی شدیدی (ترس از مرگ یا عذاب) به وجود می‌آورد. این تنش با هدف تضعیف مقاومت روانی فرد و واداشتن او به توبه یا اعتراف به‌عنوان راه رهایی طراحی شده است. مشابه این الگو در «ساعت به وقت بهشت» دیده می‌شود، جایی که صحنه‌های هولناک برزخ (مانند قبر و آتش) برای ایجاد ترس و سپس هدایت به اطاعت دینی استفاده می‌شود. همچنین، در «سیاحت غرب»، روایت داستانی از عذاب‌های برزخی ترس ایجاد می‌کند و سپس با ارائه رحمت الهی، آرامش را القا می‌کند. تفاوت اصلی این است که در مورد زندانیان، هدف بیشتر کنترل و اجبار سیاسی است تا تربیت دینی، اما هر سه مورد از ترس به‌عنوان ابزاری برای شرطی‌سازی روان‌شناختی و دستیابی به اطاعت بهره می‌برند، که می‌تواند به‌ویژه به دلیل فشار روانی شدید، آسیب‌زا باشد.

در تازه‌ترین مورد، برنامه تلویزیونی «جعبه سیاه» از شبکه افق صداوسیما با اهدای کفن و آگهی ترحیم به مهمانان خود، از جمله هادی عامل، گزارشگر مطرح کشتی، و پروفسور مریم رزاقی آذر، جنجال‌ساز شد. هادی عامل این اقدام را توهین‌آمیز خواند و در ویدیویی از ناراحتی خود و عهدشکنی صداوسیما برای پخش این بخش، با وجود قول عدم پخش، انتقاد کرد. این حرکت با واکنش‌های منفی گسترده در شبکه‌های اجتماعی مواجه شد و کاربران آن را بی‌احترامی به شأن مهمانان دانستند. استفاده از نمادهای مرگ برای ایجاد تنش روانی، هسته مشترک این موارد است، هرچند شیوه اجرا و تأثیرگذاری آن‌ها متفاوت است.

این مطلب را پسندیدید؟ کمک مالی شما به ما این امکان را خواهد داد که از این نوع مطالب بیشتر منتشر کنیم.

آیا مایل هستید ما را در تحقیق و نوشتن تعداد بیشتری از این‌گونه مطالب یاری کنید؟

.در حال حاضر امکان دریافت کمک مخاطبان ساکن ایران وجود ندارد

توضیح بیشتر در مورد اینکه چطور از ما حمایت کنید

نظر بدهید

در پرکردن فرم خطایی صورت گرفته

نظرها

نظری وجود ندارد.