ارتباط ناشناخته. ارتباط بدون سانسور. ارتباط برقرار نمی‌شود. سایت اصلی احتمالاً زیر سانسور است. ارتباط با سایت (های) موازی برقرار شد. ارتباط برقرار نمی‌شود. ارتباط اینترنت خود را امتحان کنید. احتمال دارد اینترنت به طور سراسری قطع شده باشد. ادامه مطلب

اتاق بی‌پنجره: زمزمه توماج صالحی از دل ترومای انفرادی

وحید امیری - ترانه‌ی «اتاق بی‌پنجره» اثر توماج صالحی روایتی درون‌گرا از ۲۵۲ روز حبس انفرادی اوست. این اثر، برخلاف سبک خشمگین و خیابانی «دریل» در ترانه‌های قبلی صالحی با ریتم‌های مینیمال و ملودی‌های غم‌انگیز، فضای کلستروفوبیک سلول انفرادی و رنج‌های روانی ناشی از «شکنجه سفید» را به تصویر می‌کشد. صالحی این ترانه را به مبارزان راه آزادی تقدیم کرده و آن را سندی از مقاومت در برابر سرکوب می‌داند. مقاله با استناد به نظریه‌های ترومای جمعی (اریکسون، الکساندر) و بی‌قدرتی آموخته‌شده (سلیگمن)، نشان می‌دهد که این اثر نه‌تنها بیانگر تجربه‌ی شخصی صالحی، بلکه آینه‌ای از سرخوردگی نسلی پس از سرکوب جنبش‌های اجتماعی است، که از طریق هنر درون‌گرا به بازسازی معنا و حفظ پیوندهای اجتماعی می‌پردازد.

ترانه «اتاق بی‌پنجره» اثر توماج صالحی، رپر معترض ایرانی که در تاریخ ۳۰ مه ۲۰۲۵ در شبکه‌های اجتماعی منتشر شد روایتی تأثیرگذار و هنرمندانه از تجربه ۲۵۲ روز حبس انفرادی اوست. این ترانه که از آلبوم «ما هنوز زنده‌ایم» با ضرب‌آهنگ سجاد (sajjadsearch) است، با توصیف فضای تنگ و خفقان‌آور سلول انفرادی، به «شکنجه سفید» می‌پردازد و حس تنهایی، مقاومت و مبارزه برای آزادی را منتقل می‌کند. صالحی این اثر را به تمام کسانی که در راه آزادی چنین رنجی را تحمل کرده‌اند، تقدیم کرده و آن را نه‌فقط یک آهنگ، بلکه سندی از ایستادگی در برابر سرکوب توصیف کرده است.

 صالحی با ترانه‌های رپ اعتراضی خوش‌ساخت و پرقافیه، به موضوعاتی چون اعتراضات مردمی، اعتصابات کارگری، اعدام و زندان، فساد سیاسی و اقتصادی، مواضع اصلاح‌طلبان، قرارداد ۲۵ ساله با چین، خودکشی کودکان، بی‌توجهی برخی هنرمندان به مسائل جامعه و سکوتشان، و حمایت از دادخواهان پرداخته است. ترانه «فال»، آخرین اثر منتشرشده او پیش از بازداشت، یکی از برجسته‌ترین آثارش محسوب می‌شود. این ترانه در سبک دریل (Drill) ساخته شده بود؛ سبکی خشمگین با بیت‌های تاریک و سنگین که حس‌وحال واقعی کوچه و خیابان را به مخاطب منتقل می‌کند و در روزهای قیام ژینا میان جوانان و طرفداران رپ بسیار محبوب بود. ویژگی سبک دریل در ضرب خاص «HiHat»، فضای تاریک، و «sub bass» است که در پایان هر میزان امضای موسیقایی خود را برجای می‌گذارد.

ترانه «اتاق بی‌پنجره» اما برخلاف سبک خشمگین و برون‌گرای «دریل»، درون‌گرا و تأمل‌برانگیز است. سبک دریل با ضرب‌های تند «HiHat»، «sub bass» سنگین و بیت‌های تاریک، انرژی اعتراضی کوچه و خیابان را با حال‌وهوایی تهاجمی منتقل می‌کند و خشم جمعی را بازتاب می‌دهد. اما «اتاق بی‌پنجره»از نظر موسیقایی و مضمونی به فضایی مینیمال و سنگین با تمرکز بر تجربه شخصی و رنج درونی گرایش دارد. ملودی‌ها و ریتم‌ها در این ترانه ساده‌تر و کندترند، گویی بازتاب‌دهنده‌ی سکون و فشار روانی سلول انفرادی‌اند، و قافیه‌ها با دقت و عمق بیشتری حس تنهایی و مقاومت فردی را منتقل می‌کنند.

برای دیدن محتوای نقل شده از سایت دیگر، کوکی‌های آن سایت را بپذیرید

کوکی‌های سایت‌ دیگر برای دیدن محتوای آن سایت‌ حذف شود

سبک این ترانه در زیرشاخه‌ی رپ درون‌گرا (Introspective Rap) یا رپ احساسی (Conscious/Emotional Rap) قرار می‌گیرد. ویژگی‌های آن شامل ریتم‌های مینیمال، ملودی‌های سنگین و غم‌انگیز، قافیه‌های پیچیده با مضامین فلسفی یا اجتماعی، و فضاسازی صوتی است که حس تنهایی یا مبارزه‌ی درونی را منتقل می‌کند. در این سبک، خواننده به‌جای فریاد از سر خشم، داستان‌های شخصی و رنج‌های عاطفی خود را با صداقت روایت می‌کند.

تروما و آفرینش هنری

تروما می‌تواند تأثیری دوسویه و پیچیده بر خلاقیت هنری داشته باشد: از یک سو، تجربیات دردناک و شوک‌های روحی عمیق می‌توانند به منبعی قدرتمند برای الهام و بیان هنری تبدیل شوند، زیرا هنرمند برای پردازش احساسات غیرقابل‌بیان، درک پریشانی‌ها، بازپس‌گیری حس کنترل یا انتقال پیامی درباره‌ی رنج انسانی، به اشکال خلاقانه (نقاشی، نوشتن، موسیقی، اجرا و...) پناه می‌برد. این فرآیند اغلب به خلق آثاری عاطفی و تأثیرگذار منجر می‌شود که گاه بازتابی از «رشد پس از سانحه» است. برای مثال، آثار ادبی کافکا یا نقاشی‌ «فریاد» مونک ریشه در اضطراب و درد دارند. بااین‌حال، نباید تأثیر منفی تروما را نادیده گرفت؛ تروما می‌تواند با ایجاد اختلالات روانی (مانند افسردگی، اضطراب، PTSD)، کاهش تمرکز، تحلیل انرژی و ایجاد حس بی‌ارزشی یا بی‌معنایی، فرآیند خلاقیت و توانایی خلق مداوم را مختل یا نابود کند. بنابراین، هرچند تروما گاه محرک خلاقیت‌های عمیق و کاتارسیس‌دهنده می‌شود، اما ممکن است در برخی موارد به‌راحتی ظرفیت‌های خلاقانه را سرکوب کند.

امینم (Eminem) یکی از بارزترین نمونه‌های جهانی در موسیقی رپ است که ترومای شخصی خود را به شکلی خشن، صادقانه و هنرمندانه در آثارش بازتاب داده است. زندگی پرچالش او که با فقر، سوءاستفاده در کودکی، مشکلات خانوادگی، اعتیاد و مبارزه با شکست‌های پی‌درپی درآمیخته است به منبع اصلی آفرینش هنری و به مضمون غالب ترانه‌هایش تبدیل شده است. آلبوم‌هایی مانند «The Marshall Mathers LP» (۲۰۰۰) و «Recovery» (۲۰۱۰) پر از روایت‌های شخصی از تنهایی، خشم، عذاب وجدان و تلاش برای نجات خود هستند. ترانه‌هایی مانند «Cleanin’ Out My Closet» (که به رابطه‌ی آسیب‌زا با مادرش می‌پردازد) یا «Not Afraid» (که مبارزه با اعتیاد را توصیف می‌کند) نمونه‌های قوی از تبدیل رنج به هنرند. حتی در ترانه‌های تیره‌تری مانند «Stan» (که درباره‌ی یک طرفدار روان‌پریش است)، می‌توان ردپای اضطراب‌ها و هراس‌های درونی امینم را دید. سبک منحصربه‌فرد او در ترکیب کلمات آتشین، جریان سیال ذهن و روایت‌های داستانی، موسیقی‌اش را نه‌تنها بیانگر تجربه‌ی انفرادی او، بلکه برای بسیاری از شنوندگانی که با دردهای مشابه دست‌وپنجه نرم می‌کنند، به اثری درمانی تبدیل کرده است.

برای دیدن محتوای نقل شده از سایت دیگر، کوکی‌های آن سایت را بپذیرید

کوکی‌های سایت‌ دیگر برای دیدن محتوای آن سایت‌ حذف شود

«اتاق بی‌پنجره» نمونه‌ی بارزی از تبدیل تروما به بیان هنری است: فضای کلستروفوبیک این ترانه استعاره‌ای از ذهن درگیر اضطراب، افسردگی یا خاطرات آسیب‌زاست. توماج در این ترانه حس اسارت و ناتوانی از رهایی و در همان حال تکیه به حمایت‌های بی‌دریغ مردم را منتقل می‌کند. موسیقی مینیمال و صدای خفه‌شده‌اش نیز بر این حس دامن می‌زند.

نکته‌ی قابل تأمل اینجاست که او از فرم رپ که معمولاً با اعتراض اجتماعی یا خودستایی همراه است برای بازگویی یک بحران کاملاً درونی استفاده می‌کند.

این رویکرد شباهتی به تجربه‌هایی مانند «Toosie Slide» از XXXTentacion (ترکیب رپ و امواج تاریک هیپ‌هاپ) یا برخی آثار کانیه وست در آلبوم «۸۰۸s & Heartbreak» دارد، اما لحن توماج بیشتر به سورئالیسم روان‌کاوانه متمایل است.

زبان یک نسل در وضعیت بینابینی

می‌توان «اتاق بی‌پنجره» توماج صالحی را نه‌فقط به‌عنوان بیان یک تجربه‌ی شخصی، بلکه به‌مثابه آینه‌ای از وضعیت جمعی نسلی دید که پس از جنبش‌های اجتماعی سرکوب‌شده در یک وضعیت بینابینی قرار گرفته‌اند.

کای اریکسون به بررسی تأثیرات ترومای جمعی ناشی از فجایع اجتماعی و سرکوب‌ها پرداخته و نشان داده است که سرکوب جنبش‌های اجتماعی نه‌تنها به آسیب‌های روانی فردی منجر می‌شود، بلکه پیوندهای اجتماعی و جمعی را نیز از هم می‌گسلد.

 او در «گونه‌ای جدید از دردسر: تجربه‌ی انسانی فجایع مدرن» استدلال می‌کند که این ازهم‌گسیختگی، حس تعلق و هویت جمعی را تضعیف کرده و به انزوای اجتماعی دامن می‌زند. این وضعیت به بروز هنری منجر می‌شود که درون‌گرا، استعاری و متمرکز بر فروپاشی روانی است. 

جفری الکساندر در کتاب «تروما: یک نظریه‌ی اجتماعی» توضیح می‌دهد که ترومای جمعی می‌تواند به بیان‌های هنری منجر شود که درون‌گرا و متمرکز بر بازسازی معنا هستند، به‌ویژه در شرایطی که زبان اعتراض جمعی موقتاً سرکوب شده است (فصل ۳).

مارتین سلیگمن در مطالعات خود (۱۹۷۵) نشان داد که تجربه‌ی مکرر ناتوانی در برابر شرایط سرکوب‌گر می‌تواند به حس بی‌قدرتی منجر شود، و هنر می‌تواند به‌عنوان سازوکاری برای مقابله با این حالت عمل کند

بااین‌حال باید توجه داشت این وضعیت «مقطعی» است و با تغییر شرایط سیاسی-اجتماعی، بیان هنری نیز دگرگون می‌شود. به‌گفته‌ی تئودور آدورنو در «Minima Moralia» (۱۹۵۱)، هنر پس از شکست جنبش‌ها ابتدا به «سکوت» یا استعاره‌های تاریک پناه می‌برد، اما با ظهور فرصت‌های جدید، به‌سوی بیانی رهایی‌بخش حرکت می‌کند. به‌عبارت دیگر آثار برآمده از تروما به طور مقطعی نقش حیاتی در حفظ پیوندهای نامرئی جامعه‌ی آسیب‌دیده ایفا می‌کنند، اما با بازگشت امید جمعی، به‌سوی بیانی پویاتر میل می‌کنند.

اهمیت ترانه تازه توماج صالحی دقیقا در همین نکته نهفته است.

بیشتر بخوانید:

این مطلب را پسندیدید؟ کمک مالی شما به ما این امکان را خواهد داد که از این نوع مطالب بیشتر منتشر کنیم.

آیا مایل هستید ما را در تحقیق و نوشتن تعداد بیشتری از این‌گونه مطالب یاری کنید؟

.در حال حاضر امکان دریافت کمک مخاطبان ساکن ایران وجود ندارد

توضیح بیشتر در مورد اینکه چطور از ما حمایت کنید

نظر بدهید

در پرکردن فرم خطایی صورت گرفته

نظرها

نظری وجود ندارد.