ارتباط ناشناخته. ارتباط بدون سانسور. ارتباط برقرار نمی‌شود. سایت اصلی احتمالاً زیر سانسور است. ارتباط با سایت (های) موازی برقرار شد. ارتباط برقرار نمی‌شود. ارتباط اینترنت خود را امتحان کنید. احتمال دارد اینترنت به طور سراسری قطع شده باشد. ادامه مطلب

ادامه اخراج گسترده مهاجران افغانستانی از ایران؛ اعتراض بیش از ۱۳۰۰ نفر از فعالان فرهنگی و مدنی

«ظلمی که این روزها بر افغانستانی‌ها و اقلیت‌‌های بی‌صدای دیگر روا داشته می‌شود، بیش از هر چیز نابودگر ارزش‌های مورد اتکای ما یعنی انسان‌دوستی، عدالت‌خواهی و آزادی است. بیایید نسبت به عادی‌سازی این ظلم بی‌تفاوت نباشیم»

در پی تشدید اخراج مهاجران افغانستانی از ایران، بیش از ۱۳۰۰ نفر از سینماگران، روزنامه‌نگاران، نویسندگان و شهروندان ایرانی و افغانستانی در نامه‌ای سرگشاده نسبت به رفتارهای «غیرانسانی و ستیزه‌جویانه» با مهاجران اعتراض کردند و خواستار توقف فوری این سیاست غیرانسانی شدند.

این نامه اعتراضی در حالی منتشر شده که اسکندر مومنی، وزیر کشور دولت مسعود پزشکیان، روز چهارشنبه ۱۱ تیر اعلام کرد در هفته‌های گذشته بیش از ۴۰۰ هزار مهاجر افغانستانی از ایران اخراج شده‌اند. تنها در روز سه‌شنبه، حدود ۴۰ هزار نفر از مرز عبور داده شدند که شماری از آنان دارای مدارک قانونی اقامت یا کارت آمایش بودند.

امضاکنندگان نامه سرگشاده، ضمن اشاره به گسترش موج افغانستانی‌ستیزی، تأکید کردند که این روند با سرعت بالا و به شکلی سازمان‌یافته از سوی حکومت جمهوری اسلامی علیه بی‌پناه‌ترین اقلیت مهاجر در ایران اعمال می‌شود. به گفته آنان، این سیاست‌ها پس از آغاز جنگ ۱۲ روزه میان ایران و اسرائیل، شدت یافته و مهاجران افغانستانی بدون ارائه مدرک، به عنوان عناصر نفوذی یا جاسوس معرفی می‌شوند.

در بخش دیگری از این نامه آمده است:

ما به خوبی می‌دانیم که «اخراج مهاجران غیرقانونی»، عبارتی بزک‌شده برای برخورد غیرانسانی با تمام مهاجران چه قانونی و چه غیرقانونی است.

نویسندگان این بیانیه با اشاره به شیوه‌های خشونت‌آمیز بازداشت و انتقال مهاجران، از ایجاد فضای «رعب و بی‌پناهی» در میان جامعه مهاجران افغانستانی خبر دادند.

امضاکنندگان همچنین از مردم ایران خواسته‌اند تا در برابر این ظلم سکوت نکنند، زیرا سکوت ممکن است به عنوان همدستی با حکومت تعبیر شود. در این نامه آمده است:

ظلمی که این روزها بر افغانستانی‌ها و اقلیت‌‌های بی‌صدای دیگر روا داشته می‌شود، بیش از هر چیز نابودگر ارزش‌های مورد اتکای ما یعنی انسان‌دوستی، عدالت‌خواهی و آزادی است. بیایید نسبت به عادی‌سازی این ظلم بی‌تفاوت نباشیم و رنج زندگی را بر انسانی‌هایی که ایران را وطن خود می‌دانند، افزون نکنیم.

این بیانیه با واکنش گسترده در شبکه‌های اجتماعی همراه شده و بسیاری از فعالان مدنی و فرهنگی نسبت به رفتارهای اخیر با مهاجران ابراز نگرانی کرده‌اند. تصاویر و ویدئوهای منتشر شده از بازداشت‌ها و نحوه برخورد ماموران، باعث شده نگرانی نهادهای حقوق بشری داخلی و بین‌المللی نیز افزایش یابد.

در پایان نامه تاکید شده که بسیاری از مهاجران افغانستانی ساکن ایران، یا در این کشور به دنیا آمده‌اند یا سال‌هاست که در آن زندگی می‌کنند و ایران را وطن خود می‌دانند. به همین دلیل، برخوردهای اخیر نه‌تنها نقض حقوق اولیه انسانی است، بلکه تهدیدی جدی برای ارزش‌های اخلاقی و انسانی در جامعه ایران به شمار می‌رود.

متن کامل این نامه در ادامه می‌آید:

به رفتار غیر انسانی با افغانستانی‌ها پایان دهید

بیش از ۱۳۰۰ کنشگر، روزنامه‌نگار، سینماگر و شهروند ایرانی و افغانستانی در نامه‌ای خطاب به حکومت جمهوری اسلامی خواهان توقف فوری برخورد‌های غیر انسانی با افغانستانی‌ها در ایران شدند و از شهروندان ایران خواستند به این برخوردها واکنش نشان دهند تا سکوت آنان به همدستی و خواست عمومی برای برخورد با افغانستانی‌ها تعبیر نشود.  متن بیانیه و فهرست نام‌ها به این شرح است:

موج افغانستانی‌ستیزی در ایران که در ماه‌های گذشته با سرعتی بیش از پیش رو به گسترش بود، در این روزها از سوی حکومت جمهوری اسلامی به بالاترین حد خود رسیده است. اخراج مهاجران که تا دیروز با توجیهات غیرقابل اثبات «تغییر ترکیب جمعیتی»، «بالا بردن نرخ بیکاری و افزایش مشکلات اقتصادی در جامعه‌ی ایران»، «افزایش جرم و بزه» و دلایل ستیزه‌جویانه‌ی دیگر انجام می‌گرفت حالا و پس از آغاز جنگ ۱۲ روزه، با اتهام تازه‌‌ و بی‌سند «عناصر اصلی جاسوسی و شبکه‌ی نفوذ» روبرو شده تا انتقام حمله‌ی جنایتکارانه‌ی اسرائیل را از بی‌صداترین و تحت‌ظلم‌ترین اقلیت مهاجر بگیرد. اتهامی که نه به چند نفر یا چند دسته و گروه از این جمعیت میلیونی، که به تمام افغانستانی‌ها نسبت داده می‌شود.

ما به خوبی می‌دانیم که «اخراج مهاجران غیر قانونی»، عبارتی بزک‌شده برای برخورد غیر انسانی با تمام مهاجران چه قانونی و چه غیر قانونی است. شیوه‌های وحشیانه و غیر انسانی دستگیری، انتقال و نگهداری در اردوگاه‌ها و سپس اخراج مهاجران که برخی از آنها از مدارک قانونی مهاجرت برخوردار هستند، رعب و بی‌پناهی عظیمی نه فقط در پناه‌آوردگان سالهای اخیر، که در دل افغانستانی‌ها و افغانستانی‌تبارهایی ایجاد کرده که در ایران به دنیا آمده‌اند و دهه‌هاست ساکن ایرانند و ایران را کشور خود می‌دانند. در این روزها شاهد خبرها و تصاویری از نحوه‌ی برخورد و تفتیش و اخراج این انسان‌ها از سوی حکومت هستیم که واکنشی جز شرم و خشم و فریاد برایش نداریم.

ما امضاکنندگان این نامه از حکومت جمهوری اسلامی می‌خواهیم به برخورد غیر انسانی با افغانستانی‌ها در ایران فورا پایان دهد و از تمامی شهروندان می‌خواهیم نسبت به این ظلم آشکار ساکت ننشینند و با روش‌های انسانی و اقناعی و حمایتی، این سکوت و بی‌تفاوتی را که به همدستی و «خواست عمومی و ملی» تعبیر می‌شود، بشکنند. ظلمی که این روزها بر افغانستانی‌ها و اقلیت‌‌های بی‌صدای دیگر روا داشته می‌شود، بیش از هر چیز نابودگر ارزش‌های مورد اتکای ما یعنی انسان‌دوستی، عدالت‌خواهی و آزادی است. بیایید نسبت به عادی‌سازی این ظلم بی‌تفاوت نباشیم و رنج زندگی را بر انسانی‌هایی که ایران را وطن خود می‌دانند، افزون نکنیم.

این مطلب را پسندیدید؟ کمک مالی شما به ما این امکان را خواهد داد که از این نوع مطالب بیشتر منتشر کنیم.

آیا مایل هستید ما را در تحقیق و نوشتن تعداد بیشتری از این‌گونه مطالب یاری کنید؟

.در حال حاضر امکان دریافت کمک مخاطبان ساکن ایران وجود ندارد

توضیح بیشتر در مورد اینکه چطور از ما حمایت کنید

نظر بدهید

در پرکردن فرم خطایی صورت گرفته

نظرها

  • رضا

    ...خب نامه بنویسید ب طالبان ک شهروندا خودشو سامان بده

  • رضا

    در باب اخراج مهاجران افغانستانی ✍️مهدی تدینی مردم ایران نه در ورود مهاجران افغانستانی نقشی داشته‌اند، و نه در اخراج آنها. مانند سایر مسائل، در این مورد نیز نظر، سیاست یا میزان همّت حاکمیت منشأ اثر بوده است. اینکه امروز می‌بینیم چند صد هزار نفر در عرض چند روز و هفته اخراج می‌شوند، یعنی امروز «همّت» بلندی برای اخراج مهاجران غیرقانونی پیدا شده است. دلیل آن هم کاملاً روشن است: نگاه به مهاجران افغانستانی امنیتی شده است ــ البته این فقره را معترضان چند سالی بود که می‌گفتند و گوش شنوایی وجود نداشت. اینکه در این میان گروهی نشسته‌اند و طبق معمول دربارۀ مسائلی که مردم نقشی در آن ندارند، دائم به مردم حمله می‌کنند، نشانۀ نوعی آفت روشنفکری و خودبرتربینی است که می‌خواهد برای نشان دادن متمایز بودن خود از دیگران جامعه را به خاطر مسائلی که نقشی در آن نداشته، شماتت کند. تظاهر به انسان‌دوستیِ فراملی همیشه خودپردازی برای خرید اعتبار روشنفکری بوده. اما بخواهیم یا نخواهیم مشکلات شهروندان همیشه در چارچوبی «ملی» شکل می‌گیرد. در مسائل شهروندی، گریختن به انساندوستی جهان‌وطنانه چیزی جز پاک کردن صورت مسئله و آرمانشهرگرایی توخالی در بر ندارد. ضمن اینکه در این مورد جفا در حق بخشی از خود مهاجران هم هست. مهاجران جماعتی یکدست نیستند و با هم تضاد منافع دارند. اما چند مسئلۀ روشن وجود دارد که بارها گفته‌ایم و شگفتا که با همۀ روشنی، برخی نمی‌خواهند آن را درک کنند: در ایران سنتی تحت عنوان «افغان‌ستیزی» هیچ‌گاه ظهور و بروز فاحشی نداشته. مهاجران افغانستانی که عموماً هم قشر کارگر و زحمتکش بودند، در ایران کار و زندگی می‌کردند. بخشی از این افغان‌های مهاجر به مرور زمان در ایران ازدواج کردند، بچه‌دار شدند و فرزندانشان در ایران بزرگ شدند. اگر دربارۀ این افغانستانی‌تبارهای عزیز و محترم، در فرایند اعطای تابعیت سختگیری و جفایی وجود داشته، بسیار باعث تأسف است. کسی که در ایران به دنیا آمده و بزرگ شده، حق تابعیت دارد. اما اگر این قوانین مشکلی دارد، باز نشانۀ «افغان‌ستیزی اجتماعی» نیست؛ مگر همۀ قوانین مورد تأیید همۀ مردم ایران است؟ این مردم بابت داشتن ویدئو، گیرندۀ ماهواره مجازات شده‌اند! بابت یک قانون چند دهه تلاش کرده‌اند و به جایی نرسیده‌اند! حالا چطور کسی می‌خواهد این قوانین را پای مردم بنویسد؟ مسئلۀ اعتراضات به مهاجران افغانستانی از تابستان ۱۴۰۰ شروع شد که سیل مهاجرت آغاز شد. آمار مهاجرت در این چند سال را با ارقام جهانی مقایسه کنید. رقم مهاجرت ده تا بیست برابر کشورهای مهاجرپذیر است! این مهاجرت نیست، «هجوم» است و حتی اگر بین دو استان رخ دهد، اعتراضاتی برمی‌انگیزد و ربطی به «افغان‌ستیزی» یا «نژادپرستی» ندارد. یک مهاجر به هر کشور اروپایی برود، باید چند سال رنج کمپ و پذیرش را پشت سر بگذارد؛ ابتدا با او مانند مجرم و اسیر رفتار می‌شود، اما کسی متهم به نژادپرستی نمی‌شود. جدای از «سیل» مهاجرت، مهاجر «غیرقانونی» یعنی ورود سپاهی از سایه‌ها که هیچ نام و نشانی ندارند! این یک خطر و ایراد مضاعف است. متأسفانه گروهی با استفادۀ نابخردانه از تعبیر «نژادپرستی» اجازۀ طرح این مسائل اجتماعی را گرفتند. تا پیش از ۱۴۰۰ توازنی اجتماعی میان مهاجران افغانستانی و جامعۀ ایران وجود داشت. همزیستی مسالمت‌آمیزی وجود داشت و دلیلی برای ستیز وجود نداشت. اما وقتی توازن بر هم خورد، زمینه برای پیدایش ستیزهای اجتماعی ایجاد شد. چیزی که برچسب‌زنندگان نمی‌فهمیدند این بود که اتفاقاً برای «جلوگیری از پیدایش افغان‌ستیزی» و همچنین برای محافظت از مهاجران قدیمی باید جلوی ورود سیل‌آسا را گرفت. در نهایت عامل همۀ این مسائل تصمیم‌گیری‌های کلان است. مگر شهروند ایرانی راحت به دیگر کشورها مهاجرت می‌کند که دیگران راحت بیایند؟ اگر هم مهاجران افغانستانی گرامی ادعا می‌کنند در ایران به صلابه کشیده می‌شوند، پس دلیل این مهاجرت سیل‌آسا چیست؟ چه کسی را دیده‌اید که برای رفتن به جهنم شبانه به کوه بزند یا در صندوق عقب پنهان شود؟ در نهایت به برادران و خواهران افغانستانی پیشنهاد می‌کنم در کشورشان بمانند و به حد توان برای اصلاح امورشان تلاش کنند؛ شما نکنید، بچه‌‎هایتان باید بکنند، بچه‌هایتان نکنند، نوه‌هایتان باید بکنند. از این رنج گریزی نیست، چنان‌که ما گریزی نداشتیم. دوم اینکه از آنها می‌خواهم انصاف پیشه کنند و بگویند اگر ناگهان دو میلیون ایرانی بریزند در کابل چه خواهند کرد؟ بیست سال گفتید آمریکا ثروت افغانستان را می‌دزدد و در شعار ضد غرب با طالبان همصدا شدید! حالا شما ماندید و کسانی که نمایش تصویر جنبده را حرام می‌دانند. آروزی قلبی من این است که افغانستان از دست بنیادگرایی رها شود. مهاجران قانونی افغان هم قدمشان بر چشم ما ــ ما ایرانیانی که چند دهه است از زمین و زمان سیلی می‌خوریم، اما افغان‌ستیز نشدیم.