آزارهای جنسی پنهان علیه مردان؛ سکوتی که چرخه تعرض را تشدید میکند
روانشناسانی مانند پریسا پویان تاکید میکنند که قربانیان مرد، بیش از زنان، تجربه خود را پنهان میکنند زیرا آزار برایشان نوعی فروپاشی هویت جنسی و تحقیر بزرگ تلقی میشود.

آزار جنسی کودکان یکی از عمومیترین و در عین حال پنهانترین مسائل جامعه است − عکس از Shutterstock
در حالی که روایتهای مربوط به آزار جنسی عمدتا مربوط به زنان و دختران خردسال است، گزارش تازهی روزنامه شرق به قلم نسترن فرخه نشان میدهد شمار قابل توجهی از مردان نیز در موقعیتهای مختلف، از کودکی تا بزرگسالی، تجربههای تلخ مشابهی داشتهاند؛ تجربههایی که اغلب پنهان مانده و کمتر در عرصه عمومی یا حتی در جلسات رواندرمانی بازگو میشوند.
بخش مهمی از مردانی که در گفتوگو با خبرنگار شرق لب به سخن گشودهاند، سالها تجربه آزار را در سکوت حمل کردهاند. شرم، ترس از قضاوت و از دست رفتن تصویر «مردانگی» از عواملی است که آنان را از بیان حقیقت بازداشته است.
یکی از این مردان که در تاکسی هدف آزار قرار گرفته بود، میگوید حتی دوستان نزدیکش هم از این موضوع خبر ندارند: «تصور میکردم اگر بگویم، به شوخی و تمسخر گرفته میشود.»
روانشناسانی مانند پریسا پویان تاکید میکنند که قربانیان مرد، بیش از زنان، تجربه خود را پنهان میکنند زیرا آزار برایشان نوعی فروپاشی هویت جنسی و تحقیر بزرگ تلقی میشود.
از «امیرعلی» ۳۲ ساله که در مسیر محل کارش در تاکسی مورد تعرض قرار گرفت، تا «مجید» که در متروی شلوغ احساس لمسهای آزاردهنده داشت، همگی در یک نکته مشترکند: واکنش آنیشان نه فریاد یا اعتراض، بلکه سکوت بود.
تجربه «جاوید» به دوران نوجوانیاش بازمیگردد، زمانی که کمکمربی فوتبال او و دوستانش را به تماشای فیلمهای پورنوگرافیک و سپس روابط جنسی اجباری کشانده بود. او حالا در جلسات روانکاوی اعتراف میکند که سالها خود را مقصر دانسته است.
«سپهر» ۲۸ ساله، از تجربه آزار در کودکی به دست یکی از بستگان نزدیک سخن میگوید و توضیح میدهد که این خاطره تنها در جریان روانکاوی دوباره به یادش آمده است.
«فرید» ۳۳ ساله هم روایت میکند که چگونه در دبیرستان از سوی معلمش تحت آزار قرار گرفت و بعدتر فهمید بسیاری از همکلاسیهایش تجربه مشابهی داشتهاند.
تابوهای اجتماعی و نبود حمایت
کارشناسان اجتماعی بر این باورند که تابوهای فرهنگی و نگاههای جنسیتی، پذیرش اجتماعی روایت مردان از آزار را دشوارتر کرده است.
پریسا پویان توضیح میدهد:
وقتی از آزار جنسی زنان سخن میگوییم، جامعه حدی از پذیرش نشان میدهد، اما در مورد مردان این موضوع بهندرت پذیرفته میشود. همین مسئله باعث میشود قربانیان مرد نهتنها آسیب بیشتری ببینند، بلکه حمایت اجتماعی کمتری هم دریافت کنند.
علاوه بر این، محیطهای بهظاهر امن و مردانه نیز از وقوع چنین رخدادهایی مصون نبودهاند. روانشناسان میگویند پادگانها، زندانها، مدارس پسرانه و حتی استخرها میتوانند صحنه بروز آزار علیه پسران باشند. به دلیل نبود آموزش کافی و ترس از قدرت آزارگر، کودکان قربانی اغلب سکوت میکنند و چرخه آسیب ادامه مییابد.
از نظر قانونی، تفاوتی میان آزار جنسی علیه زنان و مردان وجود ندارد. اما در عمل، همانطور که وکلایی مانند مونیکا نادی توضیح میدهند، میزان مراجعه و پیگیری قضایی در پروندههای مربوط به مردان بسیار کمتر است. این موضوع ریشه در فرهنگ عمومی دارد؛ جایی که تصور میشود «مردها توانمندند و درگیر این مسائل نمیشوند.» بنابراین مردانی که بهدنبال شکایت میروند، با ترس از باور نشدن مواجهاند.
به گفته نادی، یکی از موانع جدی، دشواری اثبات تجاوز و آزار جنسی است. اغلب این موارد بدون شاهد اتفاق میافتد و قربانی نیز در زمان وقوع ماجرا به دلیل ترس و شرم سکوت میکند. نبود آموزش برای مستندسازی و گزارش فوری هم سبب میشود مدارک فیزیکی از بین برود. در نتیجه، دستگاه قضایی عمدتا با فقدان شواهد روبهرو است.
او میگوید که هرچند «قانون حمایت از کودکان و نوجوانان» مصوب ۱۳۹۹ گامی بهسوی تسهیل اثبات جرم برای افراد زیر ۱۸ سال بوده، اما همچنان خلاءهای جدی باقی مانده است.
از منظر جرمشناسی، یکی از نگرانیهای اصلی این است که قربانیان آزار در کودکی، در صورت نبود حمایت روانی، در بزرگسالی خود به نسل جدید آزارگران تبدیل شوند. نادی یادآور میشود که در بسیاری از پروندهها، افرادی که دست به آزار زدهاند، خود پیشتر قربانی بودهاند. جابهجایی ساده معلمان متخلف یا نادیده گرفتن سوءاستفاده در محیطهای آموزشی، عملا چرخه خشونت را بازتولید میکند و قربانیان تازهای پدید میآورد.
به گفته روانشناسان و وکلای حوزه اجتماعی، نخستین گام برای شکستن این چرخه، شکستن سکوت و تابو است. ایجاد مراکز حمایتی ویژه مردان، آموزشهای جنسی صحیح، آگاهیبخشی در مدارس و فراهم کردن مسیرهای امن برای گزارشدهی از جمله اقداماتی است که میتواند به کاهش آسیب کمک کند.
اگرچه آمار دقیقی از میزان آزارهای جنسی علیه مردان در ایران وجود ندارد، اما همانطور که گزارش شرق نشان میدهد، شواهد روزافزونی از افزایش این پدیده در دست است. قربانیان مرد معمولا کمتر به سراغ پیگیری حقوقی میروند و همین موجب میشود مسئله در تاریکی باقی بماند. در نهایت، تا زمانی که جامعه این واقعیت را نپذیرد که «مردان هم میتوانند قربانی باشند»، سکوت قربانیان ادامه خواهد داشت و زخمها عمیقتر خواهند شد.



نظرها
نظری وجود ندارد.