ارتباط ناشناخته. ارتباط بدون سانسور. ارتباط برقرار نمی‌شود. سایت اصلی احتمالاً زیر سانسور است. ارتباط با سایت (های) موازی برقرار شد. ارتباط برقرار نمی‌شود. ارتباط اینترنت خود را امتحان کنید. احتمال دارد اینترنت به طور سراسری قطع شده باشد. ادامه مطلب

نگاهی به نمایشگاه بهترین پرتره‌های بریتانیا در گالری ملی پرتره لندن

قدرت پُرتره

پرویز جاهد - پرتره‌های به نمایش گذاشته شده در «بی‌پی» مجموعه‌ای از فیگورهای انسانی در حالت‌های مختلف‌ است. این پرتره‌ها رخداد محض‌اند.

«بی‌پی» (BP) عنوان نمایشگاهی از بهترین پرتره‌های نقاشی بریتانیا در سال ۲۰۱۳ است که در گالری ملی پرتره (نشنال پرتریت گالری) در لندن برپا شده است. «بی‌پی» نه تنها عنوان اختصاری بریتیش پرتریت است بلکه مخفف نام شرکت نفتی BP (بریتیش پترولیوم) است که حامی این نمایشگاه بوده و هزینه برگزاری آن را تأمین می‌کند. هنر همیشه وامدار سرمایه بوده و بدون حمایت بورژوازی و صاحبان سرمایه، نمی‌توانسته به حیات خود ادامه دهد.

نمایشگاه بهترین پرتره‌های بریتانیا در گالری ملی پرتره لندن

این نمایشگاه ۳۴ سال است که در لندن برگزار می‌شود و امسال ۱۹۶۹ نقاش از ۷۷ کشور مختلف جهان، کار‌هایشان را برای شرکت در این نمایشگاه فرستادند که از میان آن‌ها تنها ۵۵ اثر انتخاب شد.

پرتره‌های بی‌پی مجموعه‌ای از فیگورهای انسانی در حالت‌های مختلف‌اند. این پرتره‌ها رخداد محض‌اند. برخی از این پرتره‌ها، بیانگر حضور و برخی دیگر بیانگر غیاب‌اند و حسی نوستالژیک دارند. آن‌ها از آدم‌هایی که هستند یا زمانی بوده‌اند، با ما سخن می‌گویند.

با ورود به نمایشگاه و دیدن برخی پرتره‌ها، فوراً به یاد این سخن رولان بارت می‌افتم که در وصف پرتره گرتا گاربو نوشت: «به‌راستی، چهره، ابژه‌ای ستایش‌برانگیز است.»

چهره پرچروک یک پیرمرد، چهره یک مدل زیبا، چهره جوانی با جوش‌هایی سرخ و دردناک و چهره زنی که روی تخت، با لپ‌تاپی در دست خوابش برده است.

تا مدت‌ها چنین تصور می‌شد که پیدایش عکاسی و توسعه قابلیت‌های بصری آن خصوصاً در تصویربرداری از صورت انسان، هنر نقاشی و نقاشان فیگوراتیو را از ارائه پرتره یا تصاویر درشت و برجسته چهره انسان در طبیعی‌ترین و رئالیستی‌ترین حالت خود بی‌نیاز ساخته است، اما نمایشگاه پرتره‌های نقاشی بی‌پی، چنین تصوری را باطل می‌کند.

پرتره‌های بی‌پی، اما تنها پرتره چهره‌ها نیست بلکه مجموعه‌ای از فیگورهای انسانی در حالت‌های مختلف‌اند. این پرتره‌ها، باز به تعبیر بارت در «اتاق روشن»، رخداد محض‌اند. درست است که آن‌ها هر کدام، لحظه خاصی از زندگی یک فرد را به ما نشان می‌دهند اما این لحظه ثبت‌شده، به لحظه‌های قبل‌تر و یا بعد‌تر زندگی آن فرد نیز ارجاع می‌دهند. نقاشانی مثل سوزان دو تویت یا جان دی وین که پرتره فرزندان خود را کشیده‌اند، شاید خواسته‌اند، آن‌ها را با این کار برای همیشه نزد خود نگه دارند. برخی از این پرتره‌ها، بیانگر حضورند و برخی دیگر بیانگر غیاب‌اند و حسی نوستالژیک دارند. آن‌ها از آدم‌هایی که هستند یا زمانی بوده‌اند، با ما سخن می‌گویند.

فیگور والریا، مدل برهنه آنتونیو لاگلیا

تنوع نقاشی‌ها و تکنیک‌های استفاده‌شده واقعاً چشمگیر است، از کارهای رئالیستی گرفته تا پرتره‌هایی آبستره و یا اکسپرسیونیستی که ذهنی‌گرایی نقاش در آن کاملاً پیداست.

همینطور پرتره‌های غیر رسمی و صمیمی نقاشانی که چهره خود یا اعضای خانواده یا دوستان نزدیکشان را تصویر کرده‌اند و یا کسانی که سراغ چهره‌های سر‌شناسی چون نوآم چامسکی، زبان‌شناس و متفکر معاصر آمریکایی یا فیلیپ گلس آهنگساز برجسته مینی‌مالیست رفته‌اند.

فیگور والریا، مدل برهنه آنتونیو لاگلیا، نقاش ایتالیایی، بیش از آنکه اروتیک و اغواگرانه باشد، زنی را نشان می‌دهد که خسته از کار روزانه، لحظه‌ای آسوده و دور از خلوت، روی مبل خانه‌اش لمیده است، هرچند آسودگی این لحظه عملاً با دخالت نقاش در لحظه، از بین رفته است.

پرتره خودنگار (سلف‌پرتریت) لیزا استوکز، با لباس سفیدش که در پس‌زمینه‌ای سیاه و تاریک نقاشی شده، فیگور معصومیتی دخترانه و اندوهی درونی است که زیر نقاب یک دلقک پنهان شده است.

یک پرتره بیش از آنکه سوژه‌ای را که در مقابل نقاش نشسته است، افشا کند، در واقع افشاگر خود نقاش است.

پرتره سوزانا در لندن اثر هاینک مارتینک نقاش چک، مرز نقاشی پرتره و عکاسی را مخدوش می‌سازد.
مارتینک، همه مهارت و تکنیک‌های نقاشی‌اش را به‌کار گرفته تا بیننده را در تشخیص اینکه این پرتره آیا عکس است یا نقاشی، دچار تردید کرده و سردرگم کند.

پرتره «قدرت لحظه»، اثر زهرا اکبری باصری، تنها پرتره یک نقاش ایرانی در این نمایشگاه است. زهرا، دوستش علی را در آپارتمانش در گلاسگو نقاشی کرده و پرتره‌اش یادآور فیگورهای نقاشان ویکتوریایی است.

زهرا فارغ التحصیل رشته گرافیک از دانشگاه یزد است و می‌گوید، با علی در سال ۲۰۱۱ آشنا شد و تحت تأثیر شخصیت جذاب و سکوت‌اش که او را از بقیه دوستانش متمایز می‌کرد قرار گرفته است.

پیتر اثر سوزان دو تویت برنده جایزه اول سی هزار پوندی

نقاشی به نام سعید دایی از بریتانیا که احتمالاً عرب است، پرتره‌ای از دوست پیانیست فقیدش کشیده که یادآور پرتره‌های لوسین فروید است.

جان دی وین، نقاش و آموزگار ۵۸ ساله اهل کاونتری نیز در پرتره‌اش با عنوان «زمان بی‌قطعیت»، فرزندانش، لوسی، لورا و لوئیس را در یک قاب، تصویر کرده است. پرتره‌ای که برنده جایزه دوم بی‌پی به مبلغ ۱۰ هزار پوند شده است.

بیشتر آدم‌هایی که در این پرتره‌ها تصویر شده‌اند، افرادی گمنام‌اند اما به قول مارگارت فورستر (رمان‌نویس بریتانیایی) گمنامی آن‌ها باعث نمی‌شود که برجسته نباشند.

اما هنگامی که در مقابل پرتره «پیتر» اثر سوزان دو تویت، نقاش ۵۷ ساله بریتانیایی می‌ایستی، به سختی می‌توانی باور کنی که این‌‌ همان پرتره برگزیده‌ای است که جایزه اول ۳۰ هزار پوندی نمایشگاه بی‌پی را به خود اختصاص داده است. بنابراین در آن دقیق می‌شوی تا وجه تمایز آن را با دیگر پرتره‌های نمایشگاه دریابی و بفهمی که چه عاملی سبب شده که داوران بی‌پی، چنین نقاشی ساده‌ای از یک پسر جوان سی ساله را که مادر نقاش‌اش او را بر روی صندلی نشانده و نقاشی کرده، به عنوان پرتره بر‌تر از میان ۵۵ تابلوی منتخب در بخش مسابقه برگزیده‌اند.
به گفته سوزان، پیتر خود در مورد شکل نشستن‌اش تصمیم گرفته است اما برای او تنها ژست پیتر، فرم نشستن‌اش، اندام او و به ویژه حالت دست‌هایش اهمیت داشته است. به این ترتیب همه چیز در ژست خلاصه شده و به قول جورجیو آگامبن، تنها در متن این ژست است که این تصویر، معنی حقیقی خود را می‌یابد و اهمیت پیدا می‌کند.

قدرت لحظه، زهرا اکبری

هر پرتره، تنها تصویر ساده‌ای از یک انسان را در حالت معمولی به نمایش نمی‌گذارد بلکه نحوه قرار گرفتن سوژه در مقابل نقاش، طرز و جهت نگاه او و حس و حالی که هنگام نقاشی شدن به خود گرفته است، او را برجسته و از آدم‌های دیگر متمایز ساخته است. ظاهراً یک پرتره هیچ اطلاعاتی فرا‌تر از آنچه که تصویر شده است در مورد سوژه به ما نمی‌دهد اما استخوان‌بندی صورت، سایه‌ها، خط‌ها و تمام جزئیاتی که روی بوم نقش بسته است حاوی کیفیتی روایی است، در عین حال که می‌تواند مفاهیم استعاری و نمادین را نیز منتقل کند. در واقع پرتره مانند یک متن باز در مقابل چشم بیننده (که در عین حال یک خواننده نیز هست) قرار می‌گیرد و به او اجازه می‌دهد که آن را هر طور که می‌خواهد قرائت کند. به عبارتی، پرتره یک انسان آنطور که مارگارت فورستر می‌گوید در واقع، نوعی بیوگرافی آن انسان است. فقط باید با دقت و تأمل در آن نگریست نه اینکه سرسری دید زد و رد شد. برخی پرتره‌ها ارزش آن را دارند که دقایقی طولانی در برابرشان بایستی تا دقیقاً دریابی چه رابطه‌ای بین هنرمند و سوژه‌اش وجود داشته که منجر به خلق آن اثر هنری شده است. ضمن اینکه بر اساس یک نظریه هنری، یک پرتره بیش از آنکه سوژه‌ای را که در مقابل نقاش نشسته است، افشا کند، در واقع افشاگر خود نقاش است.

نمایشگاه بهترین پرتره‌های بریتانیا تصویر یکپارچه‌ای از پیکر انسان را با همه زیبائی‌ها و زشتی‌هایش عرضه می‌کند.

ویژگی مهم این نمایشگاه این است که اغلب پرتره‌ها در ابعاد بسیار بزرگ و چشمگیر نقاشی شده‌اند و بیننده برای تماشای دقیق آن‌ها باید از آن‌ها فاصله بگیرد چرا که فاصله فیزیکی بیننده با تابلو نقش تعیین‌کننده‌ای در تماشا و درک درست آن اثر دارد. در این حالت است که علاوه بر جسم و اعضای بدن سوژه نقاشی‌شده، عناصر دیگری مثل لباس، زیورآلات و پس‌زمینه نیز به چشم می‌آید. طوطی والریا، مدل برهنه آنتونیو لاگلیا،‌‌ همان‌قدر توجه را جلب می‌کند که لپ‌تاپ مکینتاش در پرتره اورتا تومولیاری اثر وینست جیارانو.

بیشتر آدم‌هایی که در این پرتره‌ها تصویر شده‌اند، افرادی گمنام‌اند اما به قول مارگارت فورستر (رمان‌نویس بریتانیایی) این گمنامی آن‌ها باعث نمی‌شود که برجسته نباشند.

زمان بی‌قطعیت اثر جان دی وین برنده جایزه دوم بی‌پی

قطعاً نقاش، ویژگی‌های خاصی در هر چهره یافته است که آن‌ها را برجسته و منحصر به فرد ساخته، از فرم اعضای بدن گرفته تا مو‌ها و مهم‌تر از همه چشم‌ها و نگاه‌ها که در برخی پرتره‌ها (مثل پرتره سوزانا اثر هاینک مارتینک که به ما خیره شده است) بسیار گیرا و تکان‌دهنده‌اند. هرچند به گمان فورستر، چهره از دیرباز برای نقاش فیگوراتیو اهمیت چندانی نداشته است و او بیشتر به حالت می‌اندیشیده اما چگونه می‌توان به قول اینگمار برگمن از قدرتی که در کلوزآپ چهره یک انسان وجود دارد و تأثیر آن غافل بود؟ شاید در مورد پرتره‌های شخصیت‌های مشهور و تاریخی (پادشاهان، ملکه‌ها، قدیس‌ها و ستارگان سینما)، تماشای آنچه که آن‌ها پوشیده‌اند و یا به خود آویخته‌اند (از جواهرات گرفته تا خنجر و شمشیر) مهم‌تر از تماشای صورت آن‌ها باشد اما قطعاً در مورد انسانی که ما او را اصلاً نمی‌شناسیم و حتی نامش را نیز نشنیده‌ایم، تنها فیگور سیمای انسانی اوست که دیدنی است و ما را به خود جلب می‌کند.

از سوی دیگر، این پرتره‌ها نشان می‌دهد که تکنیک‌های نقاشی تا چه حد گسترش یافته است. تفاوت‌های بارزی بین این تابلو‌ها و پرتره‌های نقاشان فیگوراتیو کلاسیک وجود دارد که قابل بررسی و تحلیل است. به قول فورستر اینکه آن‌ها چگونه نقاشی شده‌اند مهم‌تر از آدم‌هایی است که نقاشی شده‌اند.

اما آیا می‌توان همه پرتره‌ها را تحسین کرد؟ آیا می‌توان با سلیقه داوران و پرتره‌های برگزیده‌شان موافق بود؟ بعید می‌دانم. به نظرم ویژگی مهم چنین نمایشگاهی این است که تنها به یک هنرمند یا یک سبک و ژانر مشخصی منحصر نیست اما وقتی همه را در کنار هم می‌بینی به یک تنوع بصری خیره‌کننده‌ می‌رسی که در ‌‌نهایت تصویر یکپارچه‌ای از پیکر انسان را با همه زیبائی‌ها و زشتی‌هایش به تو عرضه می‌کند؛ از چین و چروک‌های پوست و ابروهای پرپشت و موهای زائد یک مرد سالخورده و زشت تا پوست نرم و لطیف وشاداب دختری جوان و زیبا.

نمایشگاه پرتره‌های «بی‌پی» در لندن به ما نشان می‌دهد که هنرمند پرتره‌نگار، به رغم توسعه هنر عکاسی پرتره، هنوز قابلیت‌ها و ظرفیت‌های زیادی در نقاشی پرتره می‌بیند که می‌خواهد آن‌ها را محک زند.

گالری زمانه:

برخی از پرتره‌های نمایشگاه بهترین پرتره‌های بریتانیا در گالری ملی پرتره لندن

این مطلب را پسندیدید؟ کمک مالی شما به ما این امکان را خواهد داد که از این نوع مطالب بیشتر منتشر کنیم.

آیا مایل هستید ما را در تحقیق و نوشتن تعداد بیشتری از این‌گونه مطالب یاری کنید؟

.در حال حاضر امکان دریافت کمک مخاطبان ساکن ایران وجود ندارد

توضیح بیشتر در مورد اینکه چطور از ما حمایت کنید

نظر بدهید

در پرکردن فرم خطایی صورت گرفته

نظرها

  • امیر

    مطلب خوب و جامعی بود. بسیار اموختم. از اشارات سینمایی که در لابه لای متن وجود داره بسیار لذت بردم. بسیار متشکر اقای جاهد.