ارتباط ناشناخته. ارتباط بدون سانسور. ارتباط برقرار نمی‌شود. سایت اصلی احتمالاً زیر سانسور است. ارتباط با سایت (های) موازی برقرار شد. ارتباط برقرار نمی‌شود. ارتباط اینترنت خود را امتحان کنید. احتمال دارد اینترنت به طور سراسری قطع شده باشد. ادامه مطلب

بهار عربی و نویسندگان و شاعران عرب مهاجر

«محمود حسین»‌ها؛ یک قلم برای دو نویسنده

مصطفی خلجی - «محمود حسین» اسم مستعار دو نویسنده مصری مهاجر است. آنها بر آن‌اند که در مصر دموکراسی‌ شکل نگرفته و آنچه وجود دارد یک «دوران گذار انقلابی» است.

«محمود حسین» اسم مستعار مشترک دو نویسنده مصری مهاجر است: بهجت نادی و عادل رفعت. این دو سال‌هاست که با همین اسم کتاب‌هایشان را منتشر می‌کنند و مقاله می‌نویسند.
بهجت نادی در اکتبر ۱۹۳۶ در شهر «دمیاط» واقع در شمال شرق دلتای نیل، در خانواده‌ای مسلمان اما نه چندان متشرع به دنیا آمده. پدرش که معلم بود و بعد‌ها مدیر دبیرستان شد عضو حزب بزرگ «وفد» بود که حزبی ملی‌گرا و لیبرال به شمار می‌آمد.

«محمود حسین»‌ها؛ یک قلم برای دو نویسنده

عادل رفعت که ۱۸ ماه پس از بهجت نادی در خانواده‌ای یهودی متولد شده، ‌زاده ۱۹۳۸ در شهر اسکندریه، یعنی آن سوی دلتای نیل است. اول، اسم او «ادی لوی» بود، اما پس از گرویدن به اسلام نامش را تغییر داد. کودک بود که همراه پدر و مادرش به قاهره آمد. پدرش در کار صادرات و واردات بود و زندگی نسبتاً مرفه‌ای داشت.

«محمود حسین»‌ها موافق برکناری محمد مرسی، رییس جمهور اسلامگرای این کشور از سوی ارتش بودند، زیرا به عقیده آنان، درست است که در دموکراسی باید پایبند نتیجه انتخابات بود، اما هنوز در مصر دموکراسی‌ شکل نگرفته و آنچه وجود دارد یک «دوران گذار انقلابی» است.

سال ۱۹۵۵ بود که این دو برای اولین بار با یکدیگر ملاقات کردند. مصر سال‌های پرآشوبی را گذرانده بود: استعمار بریتانیا، جنگ ۱۹۴۸ و کودتای جمال عبدالناصر. بهجت نادی دانشجوی سال اول پزشکی بود و عادل رفعت در دبیرستان فرانسوی درس می‌خواند.

آن سال که کنفرانس «باندونگ» در اندونزی با حضور برخی از کشورهای تازه ‌استقلال‌یافته با هدف اعلام پایان استعمار کشورهای جهان سوم از سوی غرب برگزار شد، بهجت و عادل مثل بسیاری دیگر از روشنفکران و جوانان مارکسیست و ناسیونالیست در «باغ جزیره» واقع در مرکز قاهره گرد هم آمده بودند. قهرمانان آن‌ها در آن زمان، کسانی چون چو ان‌لای، احمد سوکارنو، جواهر لعل نهرو بودند: «آن موقع، مارکسیسم برای ما تنها راه رسیدن به دموکراسی و آزادی از دست بریتانیایی‌ها بود.»

پس از بحران سوئز خانواده عادل یا در آن زمان «ادی»، تصمیم گرفتند مصر را ترک کنند. اما او که هجده ساله بود، برای آنکه در حکومت ناسیونالیست جمال عبدالناصر «مصری» بماند، دینش را از یهودیت به اسلام تغییر داد.

از آن به بعد، بهجت و عادل به منتقدان حکومت ناصر تبدیل شدند. آن‌ها مبارزه ناصر با امپریالسم را می‌پسندیدند اما می‌خواستند که «مبارزه طبقاتی» را آن‌گونه که مارکس می‌گفت، نیز به آن اضافه کنند.
در ۱۹۵۹، جمال عبدالناصر مخالفانش را جارو کرد؛ از اخوان‌المسلمین تا مارکسیست‌ها. بهجت نادی و عادل رفعت پنج سال اسیر دستگاه امنیتی ناصر بودند و پس از آزادی در سال ۱۹۶۴ به فرانسه آمدند.

پنج سال بعد «محمود حسین» با کتاب «درباره مبارزه طبقاتی در مصر» متولد شد و سال‌ها بعد، از ۱۹۷۸ تا ۱۹۸۸ با همین اسم سردبیر «پیام یونسکو» شدند، نشریه‌ای که به ۳۰ زبان از جمله به فارسی ترجمه و در ۱۲۰ کشور منتشر می‌شد، اما سال ۲۰۰۱ انتشارش متوقف شد.

بهجت نادی و عادل رفعت که هر دو در سال ۱۹۸۳ ملیت فرانسوی گرفتند، دارای دکترای دولتی فلسفه سیاسی هستند و کتاب‌های متعددی را با نام مستعار «محمود حسین» نوشته‌اند که از آن جمله می‌توان به «جستاری در باب ظهور فرد در جهان سوم»، «درباره لشکرکشی ناپلئون به مصر» و مجموعه «سیره» که درباره زندگی پیامبر اسلام است و تاکنون دو جلد از آن منتشر شده، اشاره کرد.
اما مهم‌ترین اثر این دو نویسنده کتاب «تأملی در قرآن» است که سال ۲۰۰۹ از سوی انتشارات گراسه منتشر شد.

«محمود حسین» و بهار عربی

بهجت نادی و عادل رفعت ژوئن سال ۲۰۱۱ به همراه خالد خمیسی، دیگر نویسنده مصری، کتاب «میدان تحریر» را منتشر کردند. این دو همچنین مقالات و گفت‌وگوهای بسیاری را درباره انقلاب اخیر کشورشان به چاپ رسانده‌اند.

آن‌ها معتقدند که از ابتدای اعتراضات مردم مصر در سال ۲۰۱۱ تاکنون، اخوان‌المسلمین و ارتش، که دو نیروی اصلی سازمان‌یافته این کشور به شمار می‌روند، با هم در جدالی پیوسته‌اند، حتی زمانی که به ظاهر مشغول گفت‌وگو بوده‌اند، چون کینه‌ای عمیق از هر یک در دیگری نهفته است.

«محمود حسین»‌ها می‌گویند نباید صدای دموکراسی را فقط از صندوق‌های رأی شنید، زیرا لحظه انتخابات، یکی از بی‌شمار لحظه در دوران گذار به دموکراسی است.

«محمود حسین»‌ها موافق برکناری محمد مرسی، رییس جمهور اسلامگرای این کشور از سوی ارتش بودند، زیرا به عقیده آنان، درست است که در دموکراسی باید پایبند نتیجه انتخابات بود، اما هنوز در مصر دموکراسی‌ شکل نگرفته و آنچه وجود دارد یک «دوران گذار انقلابی» است.

به گفته آنان، از آنجا که حکومت قانون هنوز در مصر استقرار نیافته، رأی مردم به راحتی مصادره می‌شود. بنابراین نباید صدای دموکراسی را فقط از صندوق‌های رأی شنید، زیرا لحظه انتخابات، یکی از بی‌شمار لحظه دیگر در این دوران گذار است.

در این شرایط، همه مفاهیم معنای دیگری دارند، از جمله «مشروعیت». بهجت نادی و عادل رفعت بر اساس خیزش اخیر ۲۲ میلیون نفر از مردم مصر علیه اخوان‌المسلمین، از «مشروعیت انقلابی» سخن می‌گویند که ارجح است بر «مشروعیت انتخاباتی».

«محمود حسین» تظاهرات ۳۰ ژوئن گذشته را تظاهراتی برای پایان دادن به دیکتاتوری اخوان‌المسلمین می‌داند. حتی پس از ریخته شدن خون صد‌ها نفر از هواداران محمد مرسی از سوی ارتش، این دو نویسنده مصری، روایتی دیگر از ماجرا ارائه می‌کنند، هرچند که معتقدند، می‌شد به گونه‌ای دیگر با اسلامگرایان برخورد کرد.

آن‌ها می‌گویند اخوان‌المسلمین در این شرایط دوست دارد که از خود «شهید» بسازد و به همین دلیل است که بر مقاومت خود پافشاری می‌کند.

«محمود حسین» معتقد است اکنون نقشه راه برای خروج از بحران مصر وجود دارد و آن تدوین هر چه زود‌تر قانون اساسی جدید است که در آن دموکراسی رعایت شود؛ قانون اساسی‌ای که در آن دیگر به احزاب مذهبی اجازه فعالیت داده نشود، و رأی یک مسلمان با رأی یک قبطی و رأی یک مرد با رأی یک زن برابر باشد. مردم مصر بی‌صبرانه منتظرند تا با برگزاری رفراندوم قانون اساسی و انتخابات ریاست جمهوری، اقتصاد کشورشان احیا شود.

«محمود حسین»‌ها معتقدند که اکنون نقشه راه برای خروج از بحران مصر وجود دارد و آن تدوین هر چه زود‌تر قانون اساسی جدید است که در آن دموکراسی رعایت شود: به احزاب مذهبی اجازه فعالیت داده نشود، و رأی یک مسلمان با رأی یک قبطی و رأی یک مرد با رأی یک زن برابر باشد.

در حالی که بسیاری از تحلیلگران مسائل خاورمیانه و شمال آفریقا معتقدند که وضعیت فعلی مصر ممکن است به جنگ داخلی بینجامد و سرنوشتی مشابه سرنوشت الجزایر در دهه ۱۹۸۰ در انتظار مردم مصر باشد، «محمود حسین» می‌گوید که این دو وضعیت هیچ ربطی به یکدیگر ندارند. زیرا در آن زمان، در الجزایر یک کودتای واقعی رخ داد، اما اتفاقات اخیر مصر کودتا نبود و ارتش به خواست مردم دست به عمل شد.

به نظر «محمود حسین»، اخوان‌المسلمین طی مدت حکومتش به خوبی چهره خود را برای مردم مصر نمایان ساخت و مردم نسبت به رسیدن به دستاوردهای انقلابشان احساس شکست کردند. آن‌ها متوجه شدند که انقلابشان مراحل مختلف دارد و پس از سرنگونی مبارک، نوبت مرسی است و در این میان، ارتش به عنوان ابزار یک «دولت ملی» رفتار کرد.

این دو نویسنده همچنین می‌گویند که سناریوی سوریه نیز به هیچ‌وجه در مورد مصر قابل تکرار نیست، زیرا مصر همچون سوریه قبیله‌ای نیست و ارتش مصر نیز با ارتش سوریه تفاوت دارد.
بهجت نادی و عادل رفعت معتقدند که مردم مصر دیگر بر ترس خود غلبه کرده‌اند و رهبرانشان در آینده نمی‌توانند مثل گذشته عمل کنند. اما با وجود این تغییری که در مصر اتفاق افتاده، هنوز این کشور به شکل سیاسی مطلوب خود که سازگار با این تغییر باشد نرسیده است و شاید رسیدن به آن سال‌ها طول بکشد.

منابع:

این مطلب را پسندیدید؟ کمک مالی شما به ما این امکان را خواهد داد که از این نوع مطالب بیشتر منتشر کنیم.

آیا مایل هستید ما را در تحقیق و نوشتن تعداد بیشتری از این‌گونه مطالب یاری کنید؟

.در حال حاضر امکان دریافت کمک مخاطبان ساکن ایران وجود ندارد

توضیح بیشتر در مورد اینکه چطور از ما حمایت کنید

نظر بدهید

در پرکردن فرم خطایی صورت گرفته

نظرها

نظری وجود ندارد.