ارتباط ناشناخته. ارتباط بدون سانسور. ارتباط برقرار نمی‌شود. سایت اصلی احتمالاً زیر سانسور است. ارتباط با سایت (های) موازی برقرار شد. ارتباط برقرار نمی‌شود. ارتباط اینترنت خود را امتحان کنید. احتمال دارد اینترنت به طور سراسری قطع شده باشد. ادامه مطلب

ظريف: توافق خيلی نزديک است

وزير خارجه ايران می‌گويد وقتی «سر و صداها خوابيد» می‌توان به توافقی دست يافت که کسی آسيب نبيند. جان کری به عربستان رفت تا گزارشی از مذاکرات هسته‌ای را در اختیار کشورهای عربی قرار دهد.

محمدجواد ظريف، وزير خارجه ايران گفته است که تهران و گروه ۱+۵ به يک توافق بر سر برنامه اتمی «خيلی نزديک» هستند. جان کری، وزیر خارجه آمریکا نیز برای رفع نگرانی کشورهای حوزه خلیج فارس به عربستان سفر کرد تا گزارشی درباره مذاکرات هسته‌ای با ایران را ارائه دهد.

ظريف به شبکه ان‌بی‌سی نيوز آمريکا گفت: «ما معتقديم خيلی نزديک هستيم و البته شايد خيلی هم دور. جزئياتی هست که بايد حل شود.»

عباس عراقچی، معاون وزير خارجه ايران و عضو ارشد تيم مذاکره‌کننده اين کشور نيز پيشتر گفته بود تهران و واشنگتن به دنبال دستيابی به «پيشرفتی بزرگ‌تر» از آن‌چه که در آخرين دور مذاکرات هسته‌ای به آن دست يافته بودند، هستند.

وزير خارجه ايران می‌گوید:‌ «ما آماده‌ايم بدون وقفه برای رسيدن به يک موافقت‌نامه کار کنيم، مهلت رسيدن به چارچوب توافق پايان مارس است.»

او افزود: ‌»همانطور که پرزیدنت اوباما گفت اگر بتوان تصمیم سیاسی لازم را برای رسیدن به توافق گرفت، خیلی نزدیک هستیم.»

گروه ۱+۵ شامل آمريکا، روسيه، چين، بريتاينا، فرانسه به همراه آلمان و ايران ضرب‌الاجل دستيابی به توافق در مذاکرات هسته‌ای را تا ۳۰ ژوئن ۲۰۱۵ تمديد کرده‌اند.

قرار است توافق کلی تا پايان ماه مارس به دست آيد و سپس به جزئيات پرداخته شود.

ظریف گفت: «زمانی که سر و صداها خوابيد، وقتی هراس‌افکنی تمام شد، می‌توانيم توافق کنيم و اين توافقی است که به هيچ کس آسيب نخواهد زد.»

محورهای مذاکرات طرفين در حال حاضر، ميزان و نوع غنی‌سازی، لغو تحريم‌ها و مدت زمان توافق است.

ظريف بار ديگر تکرار کرد که کشورش در پی ساخت سلاح اتمی نيست.

تازه‌ترين دور مذاکرات دو جانبه ميان مقامات بلندپايه ايران و آمريکا روز چهارشنبه در شهر مونترو در سوئيس به پايان رسيد. دور بعدی مذاکرات ١٥تا٢٠مارس /٢٤ تا ٢٩ اسفند در سطح وزيران خارجه و معاونان ايران و آمريکا برگزار می‌شود.

به گفته ظريف، در اين مذاکرات «در برخی حوزه‌ها پيشرفت‌هايی صورت گرفته است و در برخی ديگر به‌لحاظ سياسی و فنی هنوز نياز به گفت‌وگو است.»

جان کری: شکاف‌های عميقی باقی مانده

جان کری، وزير خارجه آمريکا نيز گفته است: «پيشرفت‌هايی داشتيم اما شکاف‌های عميقی باقی مانده و انتخاب‌های مهمی بايد انجام شود.»

کری پس از این نشست‌ها گفت دور بعدی مذاکرات طرفین ۱۵ مارس از سر گرفته خواهد شد.

او با اشاره به نطق بنیامین نتانیاهو در کنگره آمریکا گفته است «سیاست‌ها و عوامل خارجی» باعث نمی‌شود تمرکز او از مذاکرات منحرف شود و هر توافقی شامل راهکارهای مناسب برای حفظ امنیت جهان خواهد بود. وزیر خارجه آمریکا به عربستان سعودی سفر کرده است.

بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر اسرائیل در سخنرانی‌اش در کنگره، سیاست‌های رئیس‌جمهور آمریکا در قبال ایران را رد کرد و به‌ویژه تأکید کرد که توافق هسته‌ای با ایران موجب نخواهد شد که این کشور در راه دستیابی به سلاح هسته‌ای تلاش نکند. باراک اوباما، رییس جمهور آمریکا در واکنش به این سخنان گفت که نتانیاهو راهکار جایگزینی ارائه نداده است.

جان کری، صبح پنج‌شنبه ۵ مارس / ۱۴ اسفند وارد ریاض شد تا گزارشی از مذاکرات هسته‌ای با ایران را برای رفع نگرانی‌ کشورهای عربی حوزه خلیج فارس ارائه دهد. او قرار است با وزیران خارجه عربستان سعودی، قطر، بحرین، کویت، عمان و امارات متحده، کشورهای عضو شورای همکاری خلیج فارس، دیدار خواهد کرد.

در همين حال خبرگزاری فرانسه می‌گويد که به خطوط اساسی توافقنامه‌ای که دو‌کشور تنظيم کرده‌اند، دست يافته ‌است.

در اين متن آمده که پذيرش محدوديت در برنامه هسته‌ای از سوی ايران بايد دست‌کم به‌مدت ١٠سال رعايت شود.

این مطلب را پسندیدید؟ کمک مالی شما به ما این امکان را خواهد داد که از این نوع مطالب بیشتر منتشر کنیم.

آیا مایل هستید ما را در تحقیق و نوشتن تعداد بیشتری از این‌گونه مطالب یاری کنید؟

.در حال حاضر امکان دریافت کمک مخاطبان ساکن ایران وجود ندارد

توضیح بیشتر در مورد اینکه چطور از ما حمایت کنید

نظر بدهید

در پرکردن فرم خطایی صورت گرفته

نظرها

  • nader

    محمد نوری زاد سیزده اسفند نود و سه - تهران هم اعدام کردند و هم ترسیدند! یک: درتاریک روشن صبح روز ( چهارشنبه سیزده اسفند 93)، من بودم و مشت و لگد و دهان فحاش مآموران اطلاعات. سه بانوی همراه من - که نرگس محمدی یکی از آنان بود - هم تماشا می کردند و هم معترضانه و شرمگنانه فحش های رکیکِ پایین تنه ایِ مأموران بی چاک و دهن را تحمل می فرمودند. مأموران لباس شخصی، چهار نفری دست و پایم را گرفتند و از جا بلندم کردند و با سر مرا به داخل اتومبیل شان فرو تپاندند. درهمانحال دو نفرشان با لگد به پشتم می کوفتند و یکی شان به سینه ام مشت می زد و دیگری دهانش را به ناسزا و فحش های لجنی می آلود. برادران با عصبیتی که ریشه اش از مصاحبه های شبِ قبل من و خانم محمدی آب می خورد، محکم به دست های من دستبند زدند و جیب هایم را خالی کردند و همه ی مدارکِ همراه من و تلفن های همه ی ما را برداشتند. به توصیه ی یکی، مرا از داخل اتومبیل شان بیرون کشیدند و پخش زمین کردند و یکی شان با باسنش بر صورتم نشست. درهمین حال، سرتیم شان که مردی سی و سه چهار ساله بود و قدی متوسط و ته ریشی به صورت داشت، سراسیمه با همکارش سر رسید و بی معطلی مشتی به صورتم کوفت و لجنی ترین فحش های متداولش را از قد و قواره ی من آویخت. این مردِ سرتیم، از من که خیالش راحت شد، به سمت خانم محمدی خیز برداشت و دهانش را وا کرد و یک کمپرسی لجنِ کلامی بر این بانوی پاک نهاد خالی کرد. دو: دیشب ساعت هشت و نیم بود که من و بانو نرگس محمدی خود را به مقابلِ زندان رجایی شهر کرج رساندیم و بی آنکه پلک بر هم نهیم، یکسره تا خود صبح در کنار خانواده هایی ماندیم که شتابزده خود را از سنندج و جوانرود و روستاهای کردستان به آنجا رسانده بودند و جز بی پناهی و بی کسی، یاوری نداشتند. آنها را با یک تلفن به آخرین ملاقات و آخرین دیدار فرا خوانده بودند. ساعت چهار صبح، شش عزیز جوانشان به دار آویخته می شد. شش عزیزی که هریک، دوسال از شش سال زندانشان را در سلول های انفرادی شکنجه شده بودند و سرآخر، بازجویان از آنان با چشمان بسته اقرار و اعتراف و امضاء گرفته بودند. آنها با چشمان بسته، پای برگه هایی را امضاء کرده بودند که هیچ از نوشته های آن برگه ها خبر نداشتند. این شش نفر، سنی بودند. این شش نفر، کرد بودند. این شش نفر، جوان بودند. چهارنفر از این شش نفر، طی نوشته هایی طولانی، جزء بجزء شکنجه ها و آسیب ها را نوشته و بیرون داده بودند. دو تن از این شش تن، برادر بودند. و مادرشان بانویی بود ریز نقش که این بانو از سر شب تا خود صبح دعا کرد و با دست های افراشته خدای آسمان و زمین را به یاوری طلبید. چه نفسی داشت این بانوی ریز نقش. وچه سوزی در کلمات کردی اش نهفته بود. امروز صبح که مأموران اطلاعات به جان من افتادند و دِ بزن و دِ فحش بده، با تبسم به یکی شان گفتم: با من که این می کنید، معلوم است در پستوهای خود با متهمینِ بی پناه چه کرده اید در این سالها.....