ارتباط ناشناخته. ارتباط بدون سانسور. ارتباط برقرار نمی‌شود. سایت اصلی احتمالاً زیر سانسور است. ارتباط با سایت (های) موازی برقرار شد. ارتباط برقرار نمی‌شود. ارتباط اینترنت خود را امتحان کنید. احتمال دارد اینترنت به طور سراسری قطع شده باشد. ادامه مطلب

سر‌پناه‌های مقوایی در قلب سرد شهر

بهرنگ زندی- بعد از حاشیه‌نشینی، گودنشینی و کپرنشینی که از جلوه‌های شهرنشینی در تاریخ معاصر ایران است، کارتن‌خوابی هم بخشی از سیمای کلان‌شهرهایی مثل تهران شده است.

۱۵۰ هزار تا ۲۰۰ هزار نفر کارتن‌خواب در منطقه ١٢ تهران زندگی می‌کنند. این آمار را عباد‌الله فتح‌الهی، رئیس سازمان نوسازی شهرداری تهران در گفت‌و‌گو با پایگاه خبری وزارت راه و شهرسازی در تاریخ ١١ آبان ١٣۹۴ اعلام کرده است.


چهار سال پیش و در تاریخ ١٠ اردیبهشت ١٣۹٠، عبدالرضا شیخ‌الاسلامی، وزیر کار دولت دهم، گفته بود: «با کمال افتخار اعلام می‌کنیم ایران تنها کشوری است که با اجرای قانون هدفمند کردن یارانه‌ها، هیچ فرد گرسنه و کارتن‌خوابی ندارد.»

بر اساس گزارش‌هایی که سازمان رفاه، خدمات اجتماعی و مشارکت‌های مردمی شهرداری تهران در سال ١٣۹٣ منتشر کرده است، بی‌خانمانی پس از اعتیاد، تکدی‌گری و کودکان خیابانی در رتبه چهارم آسیب‌های مهم شهری قرار دارد.

تاکنون پژوهش‌های مستقلی در مورد وضعیت کارتن‌خواب‌ها در ایران در حوزه علوم اجتماعی صورت نگرفته است. پژوهش‌های انجام شده دولتی هم اکثریت جمعیت کارتن‌خواب‌های تهران را معتادانی می‌داند که از طرف خانواده‌های‌شان طرد شده‌اند.

به استناد این پژوهش‌ها، دید عمومی نسبت به کارتن‌خواب‌ها با گزاره‌های کلیشه‌ای همچون اعتیاد و تکدی‌گری گره خورده است.

پژوهش‌های اجتماعی‌ای که از طرف ارگان‌ها و سازمان‌های دولتی در ایران انجام شده‌اند هم در تلاشند همین رویکرد را نسبت به پدیده کارتن‌خوابی داشته باشند و آن را به مفاهیمی همچون طرد شدگی اجتماعی، از هم گسیختگی خانوادگی و مشکلات فردی گره بزنند.

خارج از این رویکرد عمومی، در پژوهش‌های اجتماعی دولتی که نگاه کلان را به کارتن‌خوابی نادیده می‌گیرد، بالا رفتن آمار کارتن‌خواب‌ها، آن هم در یک منطقه شهرداری تهران، سرآغاز یک بحران اجتماعی است؟ نقش دولت در تشدید این پدیده یا مواجهه با آن چیست؟ نقش جامعه مدنی در مواجهه با کارتن‌خوابی چیست؟

گذر از کلیشه‌ها، کارتن‌خواب‌ها که هستند؟

کارتن‌خواب کیست؟ به کدام طبقه اجتماعی تعلق دارد؟ آیا کارتن‌خواب‌ها، کارتن‌خواب متولد می‌شوند؟

روزنامه‌ها و مجله‌های داخل ایران، هر چند وقت یک بار در یک ستون یا صفحه اصلی به کارتن‌خواب‌های پایتخت می‌پردازند. خبرگزاری‌های رسمی هم در تارنماهای خود، اخبار کارتن‌خواب‌ها را پوشش می‌دهند. تیترهای به کار گرفته شده اغلب تکرار یکدیگرند: «معتادان کارتن‌خواب»، «جولان ایدز و کودکان بی‌شناسنامه»، «زنی با ۵٠ مرد معتاد زندگی می‌کرد» و ....

شاید بر همین مبناست که افکار عمومی کارتن‌خواب را «مقصر» می‌پندارد. بازتولید این نگرش به یک نوع دید «ماهوی» در مورد کارتن‌خوابی دامن می‌زند. مساوی شدن عبارت‌های اعتیاد، بی‌شناسنامه و مبتلا به ایدز با کارتن‌خوابی، ریشه‌های اصلی بی‌خانمانی را دست‌کم در تهران با آمار زیاد کارتن‌خواب‌هایش به حاشیه می‌راند.

رئیس سازمان نوسازی شهرداری تهران در مورد ترکیب جمعیتی کارتن‌خواب‌ها گفته است: «در بین این افراد از فارغ‌التحصیلان مقطع دکترا از دانشگاه‌های معتبر خارجی تا افراد بی‌سواد و بیکار و فاقد هر گونه شرایط مناسب اجتماعی دیده می‌شود.»

محمد باقر قالیباف، شهردار تهران هم در دیدار با کارتن‌خواب‌های تهران در سال ١٣۹٣، به وجود تحصیل کرده‌های دانشگاهی در بین کارتن‌خواب‌ها اشاره کرد.

محسن ولیئی، مدیر‌کل کمیته امداد استان تهران، ٢۴ آبان ۹۴، در مورد ترکیب جمعیتی کارتن‌خواب‌ها در تهران از نظر محل تولد آن‌ها به خبرگزاری کار ایران (ایلنا) گفته است: «۷٠ درصد از کارتن‌خواب‌های تهران شهرستانی هستند که به صورت پدیده‌ای جدید، گروهی در چند نقطه تهران متمرکز و مستقر شده‌اند.»

به نظر می‌رسد ترکیب طبقاتی و بافت جمعیتی و  جنسیتی کارتن‌خوابی در تهران دستخوش تغییر شده است. در کشورهای توسعه یافته که پدیده کارتن‌خوابی به بخشی جدا نشدنی از زندگی کلان‌شهرها تبدیل شده است، کارتن‌خواب‌ها قربانی رکود اقتصادی، تورم، بیکاری و سیاست‌های دولت در حوزه مسکن و بهداشت هستند تا از هم گسیختگی و طرد‌شدگی اجتماعی از طرف خانواده‌های‌شان.

بیشتر بخوانید: کارتن‌خوابی و مادری

از حاشیه‌نشینی تا کارتن‌خوابی

در آخرین سرشماری نفوس و مسکن در ایران، نسبت ترکیب جمعیتی شهرها و روستاها تغییری معنادار داشت. ۷٠ درصد جمعیت شهرنشین در مقابل ٣٠ درصد جمعیت روستانشین، از خالی شدن روستاها از جمعیت حکایت دارد.

با شروع اصلاحات ارضی در ایران در سال ١٣۴٢، جرقه ورود روستاییان به شهرهای بزرگ زده شد. در آن زمان از کارتن‌خوابی خبری نبود و روستاییان در اطراف شهرهای بزرگ اراضی بی‌سند و شناسنامه را پیدا کردند و حلبی‌آبادها را بنا نهادند.

با اجرای قانون برنامه‌ریزی شهری و طرح تفصیلی شهرها و سند دار شدن زمین‌های بی‌مالک، کپر‌نشینی و گودنشینی در شهرهای بزرگ کم‌رنگ‌تر شد. اگر حاشیه‌نشینی را حاصل سیاست‌های اصلاحات ارضی و انقلاب سفید محمد‌رضا شاه پهلوی بدانیم، عوامل اصلی بی‌خانمانی و کارتن‌خوابی در دوره جدید چیست؟

میثاق پارسا

میثاق پارسا، استاد جامعه شناسی دانشگاه دارتموث در ایالت نیوهمپشایر آمریکا، عوامل بی‌واسطه را که موجب کارتن‌خوابی می‌شوند، «بیکاری»، «از دست دادن شغل» و «سطح بالای تورم» می‌داند و عوامل نظام‌مند گسترده‌ای را که باعث شکل‌گیری کارتن خوابی می‌شوند، چنین برمی‌شمارد: شکست توسعه اقتصادی، ناتوانی کشاورزی در تأمین [نیازهای] جمعیت کشاورز، افزایش تمرکز ثروت و بالارفتن سطح نابرابری.

این پژوهشگر، جامعه‌شناس و نویسنده کتاب «اقتصاد سیاسی انقلاب‌های جهان سوم» به رادیو زمانه می‌گوید: «توسعه اقتصادی ایران به دلیل فساد، سوء مدیریت، رشد جمعیت و تاثیرات تحریم‌های بین‌المللی شکست خورده است.»

پارسا می‌گوید: «در سال ۱۳۸۸ تولید سرانه ناخالص ملی واقعی ایران از اوج آن در سال ۱۳۵۴ کمتر بود و حتی ایرانیانی که تحصیلات عالی دارند مجبور شده‌اند به کارهای پست تن بدهند. به گفته شهردار خرم‌آباد، از هر ۱۵۰ رفتگر، ۲۳ نفر آن‌ها دارای مدرک کارشناسی و کارشناسی ارشد هستند.»

میثاق پارسا در ادامه در مورد نقش سیاست‌های دولت در گسترش حاشیه‌نشینی در ایران می‌گوید: «شکست اقتصادی تأثیرات معکوسی بر بخش‌ کشاورزی گذاشته که موجب مهاجرت روستاییان شده است. برخلاف اظهاراتی که پس از انقلاب درباره توسعه کشاورزی و دستیابی به خودکفایی در محصولات غذایی مطرح شد، تغییرات اندکی در بخش کشاورزی اعمال شده است. حکومت تلاش کرده تا [کمبودها را] از طریق صرف پول حاصل از فروش نفت برای وارد کردن مواد غذایی از خارج، جبران کند، اما نتیجه آن تضعیف بیش از پیش تولیدات داخلی بوده است. کمبود آب که در اثر تغییرات آب و هوایی پدید آمده، موجب بیابان‌زایی در قسمت‌هایی از ایران شده است. ساکنان مناطق روستایی به طور روزافزون مجبور می‌شوند در حاشیه شهرهای بزرگ، به ویژه تهران سکنی گزینند.»

این استاد دانشگاه دارتموث با اشاره به تأثیر افول اقتصادی بر طبقه متوسط در ایران می‌گوید: «بخش‌هایی از طبقه متوسط افول اقتصادی را تجربه کرده‌اند. آن‌ها که دیگر توان پرداخت هزینه مسکن را ندارند به جمعیت کارتن‌‌خواب‌ها در شهرهای بزرگ پیوسته‌اند.»

کارتن‌خوابی و جامعه مدنی

سرمای سخت زمستان ١٣۸٢ را کم‌تر کسی در تهران فراموش کرده است. در همان زمستان بود که جان باختن چندین کارتن‌خواب بر اثر سرمای شدید در سطح شهر تهران، توجه عمومی را به سمت کارتن‌خواب‌ها جلب کرد.

١۸ آبان ١٣۹۴، افرادی ناشانس (که در برخی از خبرها از آن‌ها به عنوان اهالی محله هرندی یاد شده)، با حمله به چادر کارتن‌خواب‌ها  در پارک حقانی تهران، چادرها و وسایل آن‌ها را آتش زدند.

مرتضی طلایی، از اعضای شورای شهر تهران، در واکنش به حمله افراد ناشناس به چادر کارتن‌خواب‌ها، ۲۷ آبان ۱۳۹۴ به خبرگزاری ایلنا گفت: «وقتی عرصه بر مردمی که حق زندگی دارند، تنگ می‌شود و از آن‌ها سلب آسایش شده و زندگی‌شان در معرض خطر قرار می‌گیرد، طبیعی است که عکس‌العمل نشان دهند.»

با وجود محدودیت‌های سیاسی در ایجاد تشکل‌های غیر دولتی در ایران، از سال ١٣۹٣ تلاش‌هایی از سوی مردم تهران برای کمک به کارتن‌خواب‌ها صورت گرفت. جمعیتی که در تلاش هستند با کمک‌های دارویی و غذایی به حمایت از کارتن‌خواب‌ها بپردازند.

اعضای کمپین «پایان کارتن‌خوابی» که به تازگی در خیابان شوش تهران، یخچال‌هایی را برای تأمین غذای کارتن‌خواب‌ها نصب کرده‌اند، فعالیت‌های خود را به شهرهای رشت، اصفهان، سنندج و مشهد هم گسترش داده‌اند.

آیا فعالیت‌های جامعه مدنی می‌تواند به مساله کارتن‌خوابی در کلان‌شهرهایی مانند تهران پایان دهد؟ آیا جامعه مدنی در مبارزه با کارتن‌خوابی، وظایف فراموش شده دولت را به عهده می‌گیرد؟

آزاده کیان، پژوهشگر و جامعه شناس در دانشگاه پاریس فرانسه، در رابطه با مسئولیت‌هایی که جامعه مدنی برای مبارزه با کارتن‌خوابی در ایران پذیرفته است، به رادیو زمانه می‌گوید: «جامعه مدنی نباید چنین مسئولیت‌هایی را بپذیرد. به چه دلیل کسی کارتن‌خواب می‌شود؟ این افرادی که کارتن‌خواب شدند، قبلا به احتمال قوی اشتغال داشتند، درآمدی داشتند، سرپناهی داشتند. به خاطر وضعیت معیشتی و مشکلات اجتماعی و اقتصادی است که افراد تمام آن چیزی را که داشتند از دست می‌دهند و از خانواده‌های‌شان بریده می‌شوند و به سمت کارتن‌خوابی می‌روند.»

کیان در ادامه با اشاره به نقش جامعه مدنی در مواجهه با کارتن‌خوابی می‌گوید: «درست است که جامعه مدنی می‌تواند به شکل موقتی به افراد کارتن خواب کمک کند، اما این جزء وظایف دولت است و جزء وظایف جامعه مدنی نیست. جامعه مدنی در نهایت همانند آن‌چه که در اروپا اتفاق می‌افتد، غذا و سرپناهی به صورت موقت به افراد بی‌خانمان می‌دهد. اما این کار از کارتن‌خوابی جلوگیری نمی‌کند برای اینکه سیاست‌های اجتماعی و اقتصادی کلان لازم است که از افزایش تعداد کارتن‌خواب‌ها جلوگیری کند و این مسئولیت بر عهده دولت است.»

از سال ١٣۸٢، چندین گرمخانه در شهر تهران با ابتکار شهرداری و بهزیستی تهران راه‌اندازی شده‌اند که در زمستان‌ها افراد کارتن‌خواب را می‌پذیرند. در حال حاضر چهار گرمخانه در تهران وجود دارند که تنها ظرفیت اسکان دو هزار نفر را دارند.

جدای از سیاست‌های توسعه اقتصادی، رکود، تورم اقتصادی و بیکار شدن جمعیت کثیری در ایران که دولت نقشی اساسی در آن دارد، هنوز تلاشی جدی برای مقابله با کارتن‌خوابی و پایان دادن به آن صورت نگرفته است.

این مطلب را پسندیدید؟ کمک مالی شما به ما این امکان را خواهد داد که از این نوع مطالب بیشتر منتشر کنیم.

آیا مایل هستید ما را در تحقیق و نوشتن تعداد بیشتری از این‌گونه مطالب یاری کنید؟

.در حال حاضر امکان دریافت کمک مخاطبان ساکن ایران وجود ندارد

توضیح بیشتر در مورد اینکه چطور از ما حمایت کنید

نظر بدهید

در پرکردن فرم خطایی صورت گرفته

نظرها

  • بهنام

    ثروت ایرانیان توسط ولی امر دزدان جهان غارت و چپاول گردیده و در عوض ملتهای فلسطین و لبنان و عراق و سوریه با پول ملت ایران در ناز و نعمت زندگی میکنند و طرفدار رژیم پوسیده اسلامی ایران .