تعطیلی تارنمای جنبش راه سبز
چرا بانگ «جرس» خاموش شد؟
در نخستین روز از بهار ۹۴ تارنمای جرس با انتشار بیانیهای اعلام کرد به صورت «داوطلبانه» به کار خود خاتمه می دهد. حسن یوسفی اشکوری و فیروزه رمضانزاده دعوت زمانه برای بررسی دلایل خاموشی جرس را پذیرفتند.
در نخستین روز از بهار ۱۳۹۴ تارنمای جنبش راه سبز (جرس) با انتشار بیانیهای اعلام کرد به صورت «داوطلبانه» به کار خود خاتمه می دهد.
تارنمای جرس که از تیرماه ۱۳۸۸ رسما کار خود را آغاز کرده بود، بنا بر بیانیه اعلام موجودیتش شبکهای خبری- تحلیلی بود که با هدف ترویج، تقویت و ارتقای جنبش سبز مردم ایران به صورت یک پایگاه اینترنتی منتشر میشد. به گفته بنیانگذاران این پایگاه اینترنتی، این تارنما بنا داشت که «در راستای به کرسی نشاندن آرمانها و اهداف جنبش سبز در جهت حاکمیت ملت ایران بر سرنوشت خویش» فعالیت کند.
بیشتر بخوانید: وبسایت «جرس» داوطلبانه به کار خود پایان داد
اما چه شد که شورای سیاستگذاری جرس تصمیم به توقف کار این تارنما گرفت؟
در بیانیه پایانی جرس که با عنوان «جرس فرياد میدارد که بربنديد محملها» منتشر شد، هیچ اشارهای به دلایل این تصمیمگیری نشده است. زمانه تلاش نمود با اعضای شورای سیاستگذاری جرس در این رابطه گفتوگو کند. اما پس از دو روز انتظار تا لحظه تنظیم این مطلب پاسخی از سوی آنان دریافت نکرده است.
حسن یوسفی اشکوری از بنیان گذاران جرس که سابقه حضور در شورای سیاستگذاری این تارنما برای نزدیک به پنج سال را در کارنامه خود دارد، دعوت زمانه برای بررسی دلایل خاموشی جرس را پذیرفت. اشکوری ضمن اشاره به سابقه شکلگیری جرس و کارنامه فعالیت این تارنما در سالیان گذشته به زمانه گفت او نیز از شنیدن خبر پایان کار جرس «متعجب» شده است. او همچنین از دلایلی که می تواند باعث این تصمیم شده باشد سخن گفت و به شایعات مطرح شده در این رابطه از جمله وجود فشارهایی از داخل ایران برای متوقف کردن فعالیت جرس در راستای "تلطیف فضا" برای کمک به برطرف شدن مساله حصر سران جنبش نیز پاسخ داد.
فیروزه رمضانزاده روزنامه نگار و نویسندهای که از سال ۸۹ با تارنمای جرس همکاری داشت، این تارنما را رسانهای معرفی می کند که کارش را امیدوارانه آغاز و در سالهای نخست، این امید را به کاربران و مخاطبان خود منتقل کرد. رمضانزاده به زمانه گفت: «هرچند این اواخر بارها شنیده و خوانده بودم جرس عمر طولانی نخواهد داشت ولی بدون توجه به این مسائل، همواره به آینده این رسانه امیدوار بودم.» او در رابطه با تعطیلی این تارنما گفت: «چند روز پیش وقتی اطلاعیه بسته شدن جرس را خواندم تعجب کردم، ابتدا باور نکردم، با یکی از مدیران جرس تماس گرفتم و متأسفانه مطمئن شدم این قضیه صحت دارد.»
رمضانزاده درباره دلایل پایان کار داوطلبانه تارنمای جرس گفت: «من به خودم اجازه نمیدهم که از مشکلات و آسیبهایی که به جرس وارد شده صحبت کنم اما میتوانم بگویم که در طول چند سال گذشته، جرس هم، مزه تلخ بلاها و مشکلاتی که بر سر رسانههای مستقل داخل و خارج کشور وارد آمده را چشیده است.»
او معتقد است: «به هر حال این داستان غم انگیز، میتواند پایان کار هر رسانهای باشد. جرس هم مثل هر رسانه مستقل دیگری برای حفظ و بقای استقلال خود مجبور به پرداخت هزینههای بسیاری شد اما خوشبختانه این هزینهها هیچگاه به قیمت زیرپاگذاشتن پرنسیب اخلاقی این رسانه نبود.»
این روزنامهنگار در رابطه با وجود برخی شایعات مبنی بر وجود فشارهایی از سوی "دولت اعتدال" برای خاموشی جرس گفت: «همان طور که میدانید اکثریت احزاب و جناحهای نزدیک به حاکمیت و اقتدارگرایان حاکم مخالف پایان حصر خانگی رهبران جنبش سبز هستند؛ از طرف دیگر، وعده های حسن روحانی هم برای بسته شدن پرونده حصر کماکان اجرا نشده، به نظرم این نظریه درحالی که سایر رسانههای خارج کشور به پوشش اخبار و انتشار گزارشها و مصاحبههای مرتبط به این موضوع میپردازند نمیتواند صحت داشته باشد. هرچند، در این چند سال، شانتاژهای محفلی اقتدارگرایان علیه رسانههای مستقل خارج کشور نظیر جرس به رویهای ثابت و البته دردناک تبدیل شده بود. ازجمله میتوان به پشتکار و همت حسین شریعتمداری، سردبیر روزنامه کیهان، از همان روزهای نخست تولد این رسانه در تحریف و تبدیل جرس به یک "رسانه برانداز نامسلمان اسراییلی" اشاره کرد.»
رمضانزاده در پایان سخنانش گفت: «حتم دارم پذیرش این مسئله همانطور که برای من ناراحتکننده بود پس از گذشت بیش از شش سال برای شورای سیاستگذاری، هیئت تحریریه، سردبیری، بخش فنی و به خصوص همکارانی که بیشتر از من برای این رسانه مطلب تهیه کردند بسیار سخت بوده و هست. به طور حتم، این تصمیمگیری برای دستاندرکاران این رسانه کار آسانی نبوده. همهکسانی که در طول این شش سال، صدای جنبش سبز دموکراسی خواهی ایران در خیابانها را از دریچه این رسانه به گوش شهروندان معترض رساندند، پشت جرس را خالی نکردند، با کم و کاستیهایش ساختند و نگذاشتند چراغ این رسانه خاموش شود، امیدوارند روزی دوباره از نو تلاشی را آغاز کنند یا در ادامه راه گذشته، گرد هم جمع شوند. من در مجموع خوشحالم در رسانهای کار کردم که با متانت و وسواس در هیچ یک از جنجالهای خارج از کشور شرکت نکرد و با وجود همه مصائب و مشکلاتی که داشت استقلال و هویت خود را حفظ کرد و تا آخرین روز، رسانهای تأثیرگذار و جدی باقی ماند.»
در همینحال پنجم فروردین ۹۴ جمعی از محققان، نویسندگان، روزنامه نگاران و فعالان اجتماعی و سیاسی در بیانیهای که به مناسبت توقف کار جرس منتشر شده است، از تلاشهای دست اندرکاران این تارنما در شش سال گذشته تقدیر بهعمل آوردهاند. نویسندگان این بیاینه ابراز امیدواری کردهاند که «گروه مسئول جرس، با دانستن قدر و ارزش کار خود، وعدهای را که برای آغازی دیگر دادهاند، عملی سازند.» چهرههایی چون حسن یوسفی اشکوری، حمید دباشی، سروش دباغ، تقی رحمانی، عیسی سحر خیز، عبدالکریم سروش، رضا علیجانی، مرتضی کاظمیان، ملیحه محمدی، رجبعلی مزروعی، عطاءالله مهاجرانی و فرخ نگهدار از جمله امضا کنندگان این بیانیه هستند.
زمانه این آمادگی را دارد که اگر اعضای شورای سیاستگذاری جرس تمایل به پاسخگویی در رابطه با این تصمیم داشتند، تریبون خود را در اختیار آنان قرار دهد.
نظرها
بهیه جیلانی .
هر رسانهای که خاموش میشود دری به روی ازادی بیان بسته میشود .
شاهین امینی
نه خیر خانوم فیروزه رمضانزاده جرس نظرات مخالفان را منتشر نمی کرد و در خبررسانی هم بسیار حزبی عمل می کرد بطور مثال اخبار مربوط به خاندان ه . ر
ali
جرس خودش یکی از عوامل افول جنبش سبز بود. سعی در مصادره جنبش سبز و حذف صداهای واقعی مردمی و انحصارگرایی داشت. جالبه کسانی بیانیه تشکر رو امضا کردند که خودشون دست اندرکاران سایت بودند. فکر نمی کنم در دو سال اخیر مخاطب زیادی به این سایت سر زده باشه.
جمهوریخواه
در نبود یک آلترناتیو دمکراتیک، خواستههای بر حق مردم بطرف اپوزیسیون تزئینی جمهوری اسلامی یعنی اصلاح طلبان کشیده شد. جنبش سبز ؟! به حکومت بنفش اتاق فکر امنیتیها تغییر رنگ داد و همراه با علم کردن فردی اپورتونیست و کم رنگتر از محمد خاتمی، بنام حسن روحانی به منجلاب بیشتری فرو رفت، حال جرس که جای خود دارد. مجموعه ایی از همان تزئینات سیاسی که اختلاف سلیقه ایی با جناح تندرو حاکم و بیت رهبری داشتند حالا به خارج از کشور آمدند و از امثال جرس شروع کردند و الان در صدای آمریکا، بی.بی.سی و.... تحلیل گر، متفکر و اندیشمند دینی لقب گرفته اند، پس سوال اصلی اینست که حالا جرس به چه دردی میخورد ؟ هر شخصی، هر پدیده ایی، هر سیاستی، هر مذهبی، هر ایدئولوژی، هر خدایی (استغفرولا ؛=)... تاریخ مصرف خاص خود را دارد !
کوروش
کار، کار انگلیساست. جمع کنید این توهم توطئه رو بابا. همش بساط پول بوده. خودشونم که دارن میگن
احمد
از مخاطبان بگذريم. يعني براي خودشون هم اينقدر اهميت قائل نبودن كه يه ااعلاميه مستدل و صادقانه جهت اينكار ارائه بدن؟