به مناسبت روز جهانی بدون خشونت
مبارزه بدون خشونت: راههای خوب برای هدفهای خوب
نعیمه دوستدار- اعمال خشونت در جهان ادامه دارد اما طرفداران مبارزه بدون خشونت میخواهند با مقاومت مدنی تغییر ایجاد کنند.
«چشم در برابر چشم سرانجام به كورشدن همگان میانجامد.»
این جمله مشهوری از ماهاتما گاندیست؛ مردی که زادروزش، دوم اکتبر، روز جهانی «بدون خشونت» نامیده شده است.
گاندی، رهبر هند، یکی از مشهورترین چهرههای سیاسی جهان است که توانست بدون استفاده از روشهای خشونت آمیز هند را از حکومت بریتانیا مستقل کند. شیوهای که بعد از او بسیاری از انقلابهای جهان و جنبشهای اعتراضی از آن بهره گرفتند.
در جهانی که شعار «هدف وسيله را توجيه میكند» هوادار داشت، گاندی نظریه تازهای را به جهانیان عرضه کرد: «از راههای خوب برای هدفهای خوب استفاده کنید.»
اما دنیا چندان به این شعار وفادار نمانده است.
در زمانه آشوب
ظهور گروههای افراطی و قدرت گرفتنشان در جهان، خشونتهای فرقهای و قومی، نابود کردن ميراث فرهنگی و یادبودهای تاریخ بشر و فرو افتادن بمبهای خوشهای و موشکهای ویرانگر بر شهرها، تنها چند جلوه از خشونتهای جاری در جهان است.
تنوع و گوناگونی رنگها و نژادها و زبانها، نه بهانه صلح و آشتی که انگیزه پراکندن تخم نفرت شده و صلح پایدار، آرزویی دور از دست به نظر میرسد.
اصل «عدم خشونت» يا «مقاومت بدون خشونت»، یکی از مشهورترین شیوههایی است که طرفداران تغییرات مسالمتآمیز آن را تبلیغ میکنند. این اصل استفاده از خشونت فيزيكی را برای ایجاد تغييرات اجتماعی و سياسی منع میكند. کمپینهای بسیاری در جهان تاکنون این شیوه را به کار گرفتهاند تا با روشهای سادهای مثل نافرمانی مدنی، تغییرات بنیادین را شکل دهند.
«جين شارپ»، پژوهشگر شناخته شدهای که به مقاومت عاری از خشونت اعتقاد دارد و نویسنده کتاب «۱۹۸ روش برای کنش غیرخشونتآمیز» است، این شیوه را چنین تعریف میکند: «عمل بیخشونت، شیوهای است كه آن دسته از مردم كه نمیخواهند نسبت به سرنوشت خود بیتفاوت باشند به کار میگیرند. عدم خشونت بهمعنی پرهيز از مبارزه نيست. پاسخی است به اين پرسش كه چگونه بايد در سياست عمل كرد و چطور بايد از نيروها به شکل موثر و مطلوب استفاده كرد.»
اما نظریات جین شارپ را حکومتهای خودکامه نمیپسندند. در ایران، حاکمیت به صراحت شارپ را دشمن میداند؛ دشمنی که میخواسته در جریان اتفاقات سال ۱۳۸۸ در ایران «انقلاب مخملی» راه بیندازد. در همان سال تعدادی از فعالان داخلی در دادگاههای پس از انتخابات ریاست جمهوری متهم شدند که از اندیشههای براندازانه جین شارپ الهام گرفتهاند.
با وجود رویایی و جذاب بودن نظریه بدون خشونت، این شیوه منتقدانی جدی در پهنه سیاست جهان دارد که آن را تابع شرایط سیاسی هر کشور و در نسبت مستقیم با وجود دموکراسی در آن تعریف میکنند و معتقدند که درباره میزان موفقیت جنبشهای بدون خشونت اغراق شده است. نمونه آنها جرج اورول، نویسنده بریتانیایی است که معتقد بود گاندی درک درستی از حکومتهای استبدادی نداشته است: «دشوار میتوان تصور کرد که روشهای گاندی چگونه میخواهد در کشوری به اجرا در آید که مخالفان نیمه شب ناپدید میشوند و دیگر هیچوقت خبری از آنها نیست. بدون مطبوعات آزاد و برخورداری از حق تجمع، ممکن نیست بتوان دیدگاهی را بیان کرد، چه برسد به اینکه جنبشی فراگیر در جامعه به وجود آورد.»
ایران و مبارزه بدون خشونت
هرچند هستند کسانی که انقلاب سال ۱۳۵۷ ایران را نمونهای از مبارزات بدرون خشونت میدانند، اما گروههای دیگری هم هستند که فکر میکنند تغییرات سال ۵۷ به دلیل ماهیت انقلابیشان، عاری از خشونت نبودهاند.
پس از انقلاب اسلامی، مهمترین جلوه جنبشهای اجتماعی در ایران، جنبش سبز بود که پس از انتخابات سال ۱۳۸۸ و به دنبال اعتراض مردم به نتایج انتخابات رخ داد.
با اینکه این جنبش را میتوان فراگیرترین جنبش سالهای اخیر ایران دانست، اما از شروع آن زمان زیادی نگذشت که در نتیجه سرکوب گسترده حکومت و فقدان رهبری و برنامهریزی، مبارزه بدون خشونت این جنبش، «بیعملی» خوانده شد و این پرسش را ایجاد کرد که اگر حکومت مقابل هر نوع فعالیت سیاسی مخالفان خشونت بورزد، چگونه میتوان به اصل عدم خشونت پایبند ماند؟
با وجود استمرار سرکوب حکومتی و کمرنگ شدن انگیزههای مردمی برای مشارکت در یک جنبش اجتماعی پویا با نیت ایجاد تغییرات بنیادین سیاسی در ایران، تعدادی از فعالان سیاسی و اجتماعی همچنان به عنوان چهرههای شاخص مبارزه بدون خشونت به فعالیتهای خود ادامه میدهند.
نمونه این فعالان سیاسی افرادی مانند نسرین ستوده، محمد ملکی، محمد نوریزاد، نرگس محمدی و … هستند که با تشکیل کمپینهای اعتراضی بدون خشونت و تجمعهای آرام، بر خواستههای مدنی خود پافشاری میکنند.
شیوههای اعتراضی فعالان سیاسی و مدنی ایران هم بر اساس اهداف و خواستههای اعتراضی آنها متفارت است: از اعتصاب غذا در زندان گرفته تا تشکیل تجمعهای اعتراضی و دیدار با خانوادههای زندانیان سیاسی.
اما تنها این چهرههای شناخته شده نیستند که مبارزه بدون خشونت را در ایران ادامه میدهند. در میان فعالان زنان، فعالان کارگری و صنفی، فعالان حقوق دگرباشان و … هم شیوههای مختلفی از مبارزه بدون خشونت پیگرفته میشود.
از نمونههای فراگیر مبارزه بدون خشونت در میان زنان ایرانی میتوان به نافرمانی مدنی نسبت به رعایت حجاب اجباری اشاره کرد که از زمان اجباری شدن حجاب تاکنون، به شیوههای مختلف استمرار داشته و در قالب کمپینهایی مانند «آزادیهای یواشکی» گسترش یافته است. همچنین فعالان زنان ایرانی با استفاده از روشهای بدون خشونت به قوانین تبعیضآمیز و ضد زن اعتراض میکنند که آخرین نمونه آن آگاهیرسانی و تهیه طومار اعتراضی به قانون اجازه شوهر برای خروج زن از کشور بوده است.
بیشتر بخوانید: ۶۵۰۰ امضا برای درخواست تغییر قانون خروج زنان متاهل از کشور
در میان فعالان کارگری و معلمان هم اعتصاب و برگزاری تجمع به عنوان شیوهای بدون خشونت برای بیان مطالبات صنفی همچنان وجود دارد.
گسترش و نفوذ شبکههای اجتماعی یکی از ابزارهایی بوده که در سراسر جهان و از جمله در ایران به رشد شیوههای مبارزه بدون خشونت کمک کرده و گرچه گروهی این شیوهها را بیفایده میدانند، هر از گاهی کمپینهایی برای ابراز مخالفت با سیاستهای رسمی و حکومتی تشکیل میشود. کمپین تحریم خرید خودروی داخلی یکی از جدیدترین نمونههاست که از ابزار شبکههای اجتماعی و اینترنت بهره گرفته است.
بیشتر بخوانید: کمپین تحریم خرید خودروهای داخلی و مخالفت کارگران خودروسازی
نظرها
مجید
در اینجا بجاست از فعالین مدنی آذربایجان سخن به میان آورد که چرا از بدو تاسیس این فعالیت ها عدم خشونت را سرلوحه خود قرار داده اند و همه گان میدادنند مبارزه مدنی برای نیل به اهداف خود مانند تدریس زبان مادری در تظاهرات های سال 85 و 86 و تیم تراکتور سازی که هر دفعه خواسته های خودرا بیان میکنند از جمله اینهاست امیداورم با درک درست از ایران چرا که از ملل مختلف تکشیل شده و طبقات مختلف و این را میتوان در جنبش سبز دید که چون فقط خواسته ی فارسها را مد نظر قرار داده بود صدایی از شهر های آذربایجان شنیده نشد