ارتباط ناشناخته. ارتباط بدون سانسور. ارتباط برقرار نمی‌شود. سایت اصلی احتمالاً زیر سانسور است. ارتباط با سایت (های) موازی برقرار شد. ارتباط برقرار نمی‌شود. ارتباط اینترنت خود را امتحان کنید. احتمال دارد اینترنت به طور سراسری قطع شده باشد. ادامه مطلب

نگریستن به فاجعه: یادمان متفاوت تابستان ۶۷ در فرانکفورت

مراسم یادمان تابستان ۶۷ در فرانکفورت با استقبال خوبی مواجه شد و ایرانیان زیادی را از شهرها و کشورهای نزدیک به این شهر کشاند.

یکشنبه ۹ سپتامبر مراسم سی‌امین سالگرد ۶۷ و کشتارهای دهه ۶۰ در شهر فرانکفورت به همت گروه یادمان برگزار شد. این برنامه با پخش مستند ساخته پرستو فروهر و اجرای تئاتر «گمشدگان» به کارگردانی نیلوفر بیضایی و برگزاری نمایشگاه مستندی از یادمان‌های کشتار حال و هوایی متفاوت‌ داشت.

میزگرد حافظه و انکار با حضور پرستو فروهر و بهار مجدزاده و مریم حسین‌خواه و امید منتظری

مراسم سی‌امین سالگرد ۶۷ و کشتارهای دهه ۶۰ با سخنرانی منیره برداران و با اشاره به اعدام‌های اخیر زندانیان سیاسی کُرد در ایران آغاز شد:

«در وضعیت حساسی بسر می بریم، خبرها غافلگیرمان می‌کنند. دیروز هم غافلگیر شدیم: زانيار و لقمان مرادي و رامين حسين پناهي را اعدام کردند. برگی دیگر بر بی‌شمار جنایت‌های حکومت اسلامی. حوادثی در کشورمان رخ می‌دهند که بیش از هر زمان دیگری سرنوشت ساز هستند. در انبوه مسائل امروز، دیروز کجاست؟ دیروزی که امروز ما را اینجا گردهم آورده، گذشته ای سپری نشده نیست.»

منیره برادران، نویسنده کتاب «حقیقت ساده» در سخنان افتتاحیه‌اش گفت: «پرسش آن روز، پرسش اول، پرسش روزهای بعد و سالهای بعد، همچنان پرسش امروز است: چرا کشتند؟». به گفته او، پرسش "چرا کشتند؟" هم اعتراض است و هم نپذیرفتن و مقابله با جنایت.

یکی از بخش‌های ویژه این مراسم، پخش فیلم «او به یاد می‌آورد» پرستو فروهر بود. فیلمی متفاوت که محصول چندین مرتبه حضور او در خاوران بود.

تئاتر «گمشدگان» نیلوفر بیضایی نیز از دیگر از برنامه‌های این مراسم بود که بر مبنای اسناد کشتار ساخته شده بود.

در طول مراسم شماری از نامه‌هایی که خانواده‌ها در طول دهه‌های گذشته خطاب به مسئولان و مقامات جمهوری اسلامی نوشته بودند نیز قرائت شد.

قرائت این نامه‌ها، در کنار نمایشگاه عکس و اسناد کشتار زندانیان که در بیرون سالن برقرار بود، مستنداتی تاریخی اعدام‌های سیاسی دهه شصت را پیش روی مخاطبان یادمان فرانکفورت قرار می‌داد.

در این یادمان منصوره بهکیش، از خانواده‌های فعال در زمینه دادخواهی اعدام‌های سیاسی دهه ۶۰ نیز سخنرانی کرد. او که به دلیل مسائل مربوط به پرونده پناهندگی‌اش نتوانسته بود به شکل مستقیم در مراسم شرکت کند از طریق اسکایپ در این مراسم شرکت کرد. موضوع بحث او جنبش دادخواهی و ضرورت آن برای جلوگيری از تكرار جنايت بود. او گفت اگر چه جنبش دادخواهی را نمی‌‌توان به کنش صرفاً حقوقی فروکاست، اما پیگیری حقوقی و شکایت و دادخواهی چه در چارچوب قوانین کشوری چه در عرصه بین‌المللی ضروری است. او گفت اگر چه شرایط حقوقی شکایت عادلانه مهیا نیست، زیرا جمهوری اسلامی خود متهم به جنایت است، و از این رو  نمی‌تواند بر مسند قضاوت بنشیند و جنایت‌های خود را بررسی نماید، اما در عین حال نباید از جریان دادخواهی داخلی دست کشید. همچنین در سطح جهانی، سازمان ملل و نهادهای بین‌المللی در حقیقت سازمان حامی دولت‌ها هستند به همین دلیل نمی‌خواهند یا نمی‌توانند از منافع مردم حمایت کنند. ولی با این وجود ضرورت دارد که مردم بر حقوق خود پای فشارند و مسئولیت‌های سازمان ملل و نهادهای حقوق بشری را به آنها یادآوری کنند.

برنامه بعدی مراسم میزگرد «حافظه، دادخواهی و انکار» بود. گرداننده این میزگرد پرستو فروهر، هنرمند شناخته شد بود و بهار مجدزاده، پژوهشگر، مریم حسین خواه، نویسنده کتاب داستان ناتمام و امید منتظری، روزنامه‌نگار در آن شرکت داشتند.

در ابتدا پرستو فروهر گفت آن چه که پس از قتل سیاسی پدر و مادر اهمیت پیدا کرد همانا بدل ساختن درد و غم فاجعه به نیروی اعتراض بود. او گفت که دادخواهی برای او و بسیاری از کسانی که در این راه تلاش کرده‌اند یک مفهوم تجربی و زنده است، برای بازماندگان و جانباختگان  زاينده استقامت و اميد و از جنس واژه‌‌هایی همچون عدالت، حق و آزادی است كه توانمندمان می‌كند، و برای حضور و تلاش ما سنگر می‌سازد. در مفهوم دادخواهی مفهوم مسئوليت نهفته است. دادخواهی از مهر فردی به جانباخته فراتر می‌رود و تعلق را به تعهدی بدل می‌كند برای يادآوری سرگذشتی که استبداد شریان حیاتش را قطع کرده است. با چنین تعبیری دادخواهی به چالش کشیدن مرگی است که پیامد استبداد است.

پس از پرستو فروهر، بهار مجدزاده درباره اهمیت دو حرکتی سخن گفت که سبب شدند ما هنوز بتوانیم درباره این کشته‌شدگان حرف بزنیم: یکی حرکت تبعیدیان سیاسی در خارج از کشور که در این سال‌ها کوشیدند با نوشته‌های خود و یادمان‌هایی از این دست کشته‌شدگان را به همان جایی که از آن حذف شده‌اند برگردانند، و دیگری حرکت خانواده‌ها - خانواده‌هایی که به خاوران می‌رفتند. او گفت آن چه از منظر بازنمایی اهمیت دارد پرداختن به این موضوع است که چگونه می‌توان کسانی را که در ادبیات حاکمیت به «درک واصل شدند» دوباره به عرصه عمومی بازگرداند، این‌ها کسانی هستند که طی سال‌ها مشروعیت مبارزه سیاسی آنها زیر سوال رفته، کسانی که چه آنجایی که از یاد می‌روند و چه آنجایی که به یاد می‌آیند برانگیزاننده بحث‌هایی هستند پیرامون سیاست، و پیرامون تاریخ. جایی که حضورشان هر جا که به حضور می‌آیند و هرجا که به حضور نمی‌آیند شکاف‌ها را بحرانی می‌کنند شکاف‌هایی در امر سیاست، در امر جامعه و در امر حافظه.

سخنران بعدی این مراسم مریم حسین خواه بود. او در ابتدا از اولین مواجهه خود با کشتارهای دهه ۶۰ و سال ۶۷ در سنین جوانی و سال اول دانشگاه سخن گفت، آن هم به لطف اینترنت و امکانات تازه‌ای که به همراه آورده بود برای خیلی‌ها ممکن شده بود تا فارغ از روزنامه‌های رسمی، کتاب‌ها و سایر منابع رسمی دیگر به بخش‌های ناگفته تاریخ ایران نگاه کنند. او گفت که در فضای عمومی سال‌های دهه شصت تنها چیزی که وجود داشت این بود که عده‌ای به عنوان «منافق» اعدام شده‌اند. حسین خواه گفت که این مواجهه با لیست نام اعدامیان، و با اتفاقات دهه شصت برای او همچون یک شوک بود، شوکی که نه فقط او را وادار ساخته بود تا باورهای قدیمی خود به پرسش بگیرد، بلکه همچنین بپرسد که عدالت در کجا قرار دارد. چگونه ممکن است که در زمانی کوتاه هزاران نفر اعدام شوند و کماکان بتوان از عدالت حرف زد.

در ادامه میزگرد امید منتظری به بازخوانی انتقادی دادخواهی در ایران پرداخت. او گفت بر خلاف سال‌هایی که واکنش جامعه و رسانه‌ها به کشتار زندانیان سیاسی در سال ۶۷ سکوت بود، اکنون این کشتار دستکم در رسانه‌های خارج کشور بازنمایی می‌شود. اما این بازنمایی بر مبنای همان گفتمانی صورت می‌گیرد که در جهان پس از ۱۹۹۱ حاکم شد. دوره ای که لیبرال دموکراسی با ادعای به ارمغان آوردن صلح و استقرار حقوق پیروزی‌اش را اعلام کرد. به گفته او، همین گفتمان خاص نهادهای حقوق بشر، اکنون بر فضای حقوق بشری ایران نیز حاکم است. این گفتمان از حقوق بشر اقتصاد ویژه خود و مفاهیم و سازکارهای مخصوص خود را به همراه می‌آورد. برای همین نیز بازنمایی کشتارهای سیاسی سال ۶۷، بیش از آنکه بازنمایی تاریخی و حقیقی باشد برای توضیح خود دست به گرته‌برداری مفاهیم و معانی زده. او گفت بر مبنای مناسبات بین‌المللی، اکنون نه با حقوق بشر که با اقتصاد حقوق بشر و بازار آزاد رقابت بر سر اطلاعات گورهای دسته‌جمعی و غیره مواجهیم. این روزنامه نگار مثال هایی از روآندا، بنگلادش، هند و سوریه زد و از ان جی او هایی گفت که بدون مشارکت اقلیت‌ها یا گروه‌های اجتماعی شکل گرفته اما ادعای نمایندگی آنها را دارد. او می‌گوید این نظام ان جی اویی سلطه خود را با انحصارگرایی در خصوص منابع اطلاعاتی و آرشیو و همچنین حمایت نهادهای بین المللی یا دولت‌ها پیش می‌برد. به گفته او، این نظام ان جی اویی  و حقوق بشری مسلط، عملاً بازنمایی فاجعه را در دست می گیرد و از جنبش‌های مقاومت، سلب عاملیت می‌کند. او می‌گوید این نهادهای حقوق بشری در نگریستن به فاجعه، فاصله خود را با رنج دیگران حفظ نمی‌کنند و با روایت بی‌واسطه رنج، مثلاً پخش زنده آلام ستم‌دیدگان از آنها تصویری رنجور می سازد.

مراسم فرانکفورت با اجرای چند قطعه از سیروس ملکوتی، نوازنده و آهنگساز به پایان رسید. سیروس ملکوتی در این مراسم پس از مدت‌ها دوری از صحنه، دو قطعه جدید نواخت. او و گروه همراهش چند ترانه آشنای سیاسی را نیز اجرا کردند.

مراسم یادمان  ۹ سپتامبر با استقبال خوبی مواجه شد و شرکت‌کنندگان بسیاری را از شهرهای مختلف در اروپا و حتی آمریکا به این مراسم کشاند.

سی‌امین سالگرد تابستان ۶۷

در همین زمینه

این مطلب را پسندیدید؟ کمک مالی شما به ما این امکان را خواهد داد که از این نوع مطالب بیشتر منتشر کنیم.

آیا مایل هستید ما را در تحقیق و نوشتن تعداد بیشتری از این‌گونه مطالب یاری کنید؟

.در حال حاضر امکان دریافت کمک مخاطبان ساکن ایران وجود ندارد

توضیح بیشتر در مورد اینکه چطور از ما حمایت کنید

نظر بدهید

در پرکردن فرم خطایی صورت گرفته

نظرها

نظری وجود ندارد.