شاهنامه به روایت شهرنوش پارسیپور- قسمت ۱۲۸
ادامه نبرد سهراب و گردآفرید
در مرز توران و ایران، دژی به نام سپیددژ بود. گُژدَهَم، ایرانی و امیر سالخورده ای بر آن فرمان میراند و همواره در برابر دشمن پایداری میورزید. گژدهم پیر، پسری به نام گُستَهَم و دختری به نام گردآفرید داشت. سهراب ناچار بود پیش از در آمدن به خاک ایران از این دژ بگذرد. در نبرد میان سهراب و هژیر، فرماندۀ دژ، سهراب بر او پیروز میگردد. نخست میخواهد او را بکشد، اما او را اسیر کرد و راهی سپاهش نمود. آگاهی از این رویداد، دژنشینان را سراسیمه میسازد، گردآفرید چنان این را مایۀ ننگ میداند که بر آن میشود خود به نبرد او رود!
نظرها
نظری وجود ندارد.