کاهش وزن شدید عبدالفتاح سلطانی در زندان به دلیل بیماری
مائده سلطانی، دختر عبدالفتاح سلطانی،
مائده سلطانی، دختر عبدالفتاح سلطانی، وکيل زندانی و از مؤسسان کانون مدافعان حقوق بشر در ایران، اعلام کرد که پدرش به‌دلیل بیماری گوارشی در یک ماه اخیر بیش از چهار کیلو وزن کم کرده است.
به‌گزارش «کمپين بين‌المللی حقوق بشر در ايران»، مائده سلطانی ضمن اعلام این خبر گفت مادرش چندين بار وقت پزشک برای پدرش گرفته و حتی دادستانی نیز با آن موافقت کرده است و کارهای اداری انتقال پدرش از زندان به بيمارستان نيز انجام شده اما بنا به دلايلی که برای خانواده این وکیل زندانی معلوم نیست مسئولان امر هر بار از انتقال وی به بیمارستان سر باز زده‌اند.
عبدالفتاح سلطانی ۱۹ شهريورماه ۱۳۹۰ بازداشت شد و ۱۸ دی‌ماه همان سال با اتهامات «تبليغ عليه نظام، تشکيل کانون مدافعان حقوق بشر، اجتماع و تبانی عليه نظام و تحصيل مال حرام از طريق گرفتن جايزه حقوق بشر نورنبرگ آلمان» محاکمه شد. او در دادگاه بدوی به ۱۸ سال حبس در تبعيد در شهر برازجان و ۲۰ سال محروميت از حرفه وکالت محکوم شد و دادگاه تجديدنظر اين حکم را به ۱۳ سال زندان کاهش داد.
مائده سلطانی گفت: «پدرم به علت بيماری گوارشی نمی‌تواند راحت غذا بخورد و به همين دليل به شدت لاغر شده است. پدرم از همان ماه‌های اول زندان دچار بيماری گوارشی شد و در آذرماه ۱۳۹۱ با شدت گرفتن بيماريش به بيمارستان منتقل شد پس از آن بايد برای ادامه درمان مرتب به بيمارستان می‌رفت و مورد معاينه پزشکش قرار می‌گرفت که اين اتفاق نيفتاد.»
عبدالفتاح سلطانی در آذرماه سال ۱۳۹۱ با تشديد بيماری گوارشی در بيمارستان سينای تهران بستری شد و نزدیک به ۴۰ روز در اين بيمارستان تحت مراقبت پزشکی بود اما مأموران قبل از بهبود کامل و برخلاف نظر پزشکان متخصص او را به زندان منتقل کردند.
دختر عبدالفتاح سلطانی همچنین از اینکه پدرش تاکنون نتوانسته حتی يک روز از مرخصی استفاده کند اظهار تأسف کرد. او درخواست کرد که قضات عادل و مستقلی که وابسته به وزارت اطلاعات نباشند به پرونده پدرش رسيدگی کنند، چرا که به‌عقیده وی در اين صورت حکم پدرش شکسته می‌شود.
وی همچنین خواهان اجرای حقوق زندانيان شد.
نظرها
آرمان شهر | Armanshahr| بنیاد آرمان شهر | هفت‌روز نامه حقوق بشری ایران ـ شماره 41
[…] کاهش وزن شدید عبدالفتاح سلطانی در زندان به دلیل بیمار… رادیو زمانه ۲۰ فروردین ۱۳۹۳ مائده سلطانی، دختر عبدالفتاح سلطانی، وکیل زندانی و از مؤسسان کانون مدافعان حقوق بشر در ایران، اعلام کرد که پدرش به‌دلیل بیماری گوارشی در یک ماه اخیر بیش از چهار کیلو وزن کم کرده است. […]
نوید
همیشه به یاد مدافعان حقوق انسانی که در بند اسیرند- از جمله جناب سلطانی عزیز- هستیم.
mmansour piry khanghah
عبدالفتاح سلطانی فردی ایدآلیست و با جهان بینی سوسیالیستی است.انسانی شریف ، مردم دوست و بامرام است. ایشان با توجه به تحصیلات عالیه و اشنایی با مسائل و معضلات سیاسی - اجتماعی در ایران،متأسفانه نتوانستند با واقعیات اجتماعی کشور و شرایط بد اقتصادی،فرهنگی،سیاسی و قضائی آن کنار بیایند و تلاش بی وقفه در تغییر نظام و فرهنگ سیاسی کشور را داشتند. بنیانگذاری جامعه دفاع از حقوق بشر اگر چه یک اقدام انسانی است،ولی کار هرکس نبوده ،نیست و نخواهد بود. اهداف و تکالیف مربوط به حقوق بشر را فقط و فقط شخصیت های مستقل سیاسی - اجتماعی دمکرات میتوانند پیگیر باشند.چون برای انان تمام ادیان،گرایشها و ایدئولژی ها امری عادی و شخصی است و همه اشخاص حق دارند که فکر کنند، محترمانه نظر بدهند و علائق مذهبی خود را داشته و اجازه انجام تکالیف مذهبی خود را داشته باشند. متأسفانه عبدالفتاح با همه انساندوستی و مهربانیش علاقه ای به مردمسالاری ندارد و مذهب را همچنان افیون انسان شمارده و اسلام را ارتجاعی میداند.لذا اگر صد در صد هم نظر این حقوق دان محترم درست باشد،وجود ایشان در رأس یک نهاد مدافع حقوق بشر در ایران ،غیر اصولی است.چرا؟ زیرا مسلمانان، حتی مرتجع ترینشان هم، تحت حمایت جوامع و یا سازمانهای حقوق بشری قرار میگیرند و حق انتخاب روش زندگی،نوع حکومت و آزادی پوشش و انتخاب دین را دارند.به عبارت دیگر: مفهوم بشر در نزد مدافعان واقعی حقوق بشر (با هر رنگ، ملّیت،قوم ،مذهب و گرایش) یکیست و تبصره و ماده شامل آن نمیشود. در پایان عرض میکنم :اقای عبدالفتاح سلطانی هم همچون سیاسیون ایدآلیست جامعه ایران ***قابل عرض است :صلاح سیاسیون مردمی، فعالان حقوق بشری و دمکراسی خواهان ایران این است که به امید غرب و شرق نباشند و روشهای مبارزه علنی،مسالمت آمیز ، اصلاح طلبانه را بیآموزند و از هر گونه همفکری،همکاری و آلت دست شدن برای اجنبی دوری کنند. تذکر!چنانچه اجانب فریاد دمکراسی ،حقوق بشر،آزادی زندانی سیاسی و غیره را برآوردند،شما علیه شان موضع دفاعی و حتی خصمانه اتخاذ کنید و آنگاه که اجانب که همانا خود دشمن اصلی ایران و ایرانی اند، دست از تفرقه افکنی و ریختن اشک تمساح برداشتند،از ان پس به داخل نگریسته و دیکتاتوران داخلی را مورد هجوم قرار دهید و با اعتصابات و تجمعات مسالمت آمیز خود،حکام را مجبور به اصلاحات اساسی و حتی استعفاء و در صورت عدم توجه مسئولین اقدام به تغیر نظام بنمایید. هموطن! اگر چنین نکنید و باز هم بخواهید پای خود را در راه های تجربه شده قرار دهید و یا بیراهه استعمارگران ،دایه بهتر از مادر را ترجیح دهید،نتیجه اش بهتر از سلاخی ۶۸ و بازداشتهای فله ای بعد از انتخابات ۸۸ نخواهد بود.البته حق انتخاب با شما است،ولی من پیوستن همگان به جمع معترضان اصلاح طلب صلح جو و دمکراسی خواهان را پیشنهاد میکنم .موفق باشید