مرگ مبهم یک زندانی در ایران
در گفت و گو با یکی از مجرمان عادی زندان رجایی شهر
پیکر بهرام تصویری خیابانی، از زندانیان عادی محکوم به اعدام در زندان رجاییشهر کرج، در تاریخ ششم شهریورماه در سلولهای انفرادی بند پنج این زندان پیدا شد.

به گزارش هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، پیکر بهرام تصویری خیابانی، از زندانیان عادی محکوم به اعدام، در سلولهای انفرادی زندان رجاییشهر پیدا شده است.
این زندانی پیش از این با انتشار یک ویدیو، علیه مسئولان و زندانبانان این زندان شهادت داده بود و در اعترافات خود گفته بود که مورد شکنجه و تجاوز جنسی قرار گرفته است.

محمد پورعبدالله زندانی سیاسی که بیشتر مدت محکومیت خود را در زندان قزلحصار کرج در بین زندانیان عادی گذرانده در مورد وضعیت زندانیان عادی به زمانه میگوید: «زندانیهای عادی مصداق بارز "همه برابرند اما بعضیها برابرترند"، هستند. در شرایطی که اکثر مردم معتقدند هر چه بر سر زندانیان عادی بیاید حقشان است٬ توجه فعالان و رسانهها هم به این موضوع بسیار کم است. در حالیکه نقض حقوق انسانی در مورد این زندانیان چشمگیر است. آنهم در حالی که اکثر آنان از حقوق خود اصلاً اطلاعی ندارند. بیشتر زندانیان عادی از طبقات پایین جامعه هستند. فارغ از اینکه فقر و جایگاه اجتماعی فرودستشان چقدر در اینکه آنها مرتکب جرمی شوند موثر بوده، باید گفت بسیاری از آنها در دوران بازجویی(مخصوصا در پلیس آگاهی) شکنجه میشوند.»
یک زندانی: اینجا با ما بدتر از حیوانات رفتار میکنند. حتی یکی از مسئولان به نام آقای محمدی اینجا بارها خطاب به ما زندانیان گفته که آزادی شما از زندان خاری است در چشم من. ما در زندان حق زندگی داریم. بعد از زندان، حق آزادی و ادامه زندگی داریم؛ اما اینها میخواهند ما را از حقوق خودمان محروم کنند.
به گفته این فعال اجتماعی، در بسیاری از موارد این شکنجهها بسیار خشنتر و سنگینتر از شکنجه زندانیان سیاسی است: «آنها در اکثر موارد دسترسی به وکیل ندارند. همچنین شرایط نگهداری آنها در زندانها بسیار بد است. علاوه بر همه اینها هزینههای مادی و غیرمادی زندگی در چنین محیطهایی (مانند اعتیاد به مواد مخدر) باعث میشود که ورود به زندان برای بسیاری از افراد ورود به دنیای جدید جرم و خلاف باشد که از قضا در بسیاری موارد جوابگوی نیازهایشان نیز هست. جامعه با پاسخ ندادن به این نیازها چنین زندانی را ضروری کرده و ما با بیتوجهی به آنها باعث میشویم تداوم این وضع ممکن باشد.»
بهرام تصویری خیابانی، دست کم از سال ۸۸ جزو زندانیانی بوده که به دلیل اعتراض و همینطور شکایت از مسئولان اجرایی زندان بخصوص به دلیل تجاوز و شکنجه، همواره در تنش و درگیری با زندانبانان این زندان بوده است. او مدت زیادی از ایام حضور خود در زندانها را به دلیل اعمال رفتارهای سلیقهای زندانبانان این زندان ناچار در سلولهای انفرادی و در شرایط روحی و جسمی نامناسبی سپری کرده بود.
همبندان و دوستان این زندانی معتقد هستند که او توسط ماموران زندان در سلولهای انفرادی کشته شده است.
از دلیل حضور آقای تصویری در انفرادی موسوم به «سوئیت» و چگونگی مرگ او اطلاعی در دست نیست. در همین زمینه با یکی از زندانیان عادی زندان رجایی شهر کرج گفتوگویی کردهایم.
شهادت ویدئویی بهرام تصویری خیابانی، زندانی فقید، در مورد تجاوز و شکنجه در زندان رجایی شهر:
بهرام تصویری چطور کشته شد؟
یکی از زندانیان زندان رجاییشهر - وقتی جسد بهرام تصویری پیدا شد به خانواده اش اعلام کرده بودند که ایشان خودکشی کردهاند، در حالی که خانواده هیچ نشانی از آثار طناب دور گردن ایشان ندیده بودند و همین طور شرایط سوئیت هم طوری است که حتی بند شلوار را هم از زندانی میگیرند. بنابر این یا بهرام تصویری خودکشی نکرده است یا وسیله خودکشی را خود مسئولان زندان در اختیارش گذاشتهاند و او را مجبور به خودکشی کردهاند.
دلیل دوباره انتقال او به انفرادی موسوم به سوئیت چه بود؟ آیا به خاطر دعواهایی بوده که با برخی از زندانبانان داشته یا به خاطر شهادتی بوده است که به صورت فیلم در وب سایتها منتشر شد مبنی بر شکنجهها و تجاوزاتی که در زندانهای ایران وجود دارد؟
- بله همه این عوامل باعث فرستادن بهرام تصویری به سوئیت میشود. مدتی قبل هر دو پای بهرام را شکستند و ایشان را مورد تعرض قرار دادند. همین موضوع سبب افسردگی آقای تصویری شد و به همین دلیل تصمیم گرفت به همراه زندانی دیگری که شلاق خورده بود پیام خودشان را به صورت تصویری روی سایتها قرار بدهند و بعد از این افشاگری اداره زندان از آقای تصویری بسیار شاکی بود و به دنبال انتقام از او بود.
شما از کسی نام بردید به نام خادم که تهدید کرده بود که در صورت دعوا و درگیری خودش زندانیان را میکشد؟
- بله آقای خادم مسئول «حفاظت اطلاعات زندان» بود و البته از این سمت برداشته شد. در حال حاضر آقای حسن آخریان که قبلا رئیس اندرزگاه یک بود، رئیس اندرزگاه پنج و مسئول سوئیتها شده است. بهرام تصویری هم در همان سوئیتی که ایشان مسئولش هستند کشته شد.
در مورد سوئیت و شرایطش برای ما بیشتر توضیح بدهید.
- سوئیت یک سلول انفردای است که بعضی وقتها تا چند نفر را آنجا میاندازند ولی وقتی میخواهند بلایی سر کسی بیاورند به صورت انفرادی او را در آنجا نگه میدارند. هیچ امکاناتی ندارد و آنجا زندانی را مورد شکنجه قرار میدهند.
مدتی قبل هر دو پای بهرام تصویری را شکستند و ایشان را مورد تعرض قرار دادند. همین موضوع سبب افسردگی آقای تصویری شد و به همین دلیل تصمیم گرفت به همراه زندانی دیگری که شلاق خورده بود پیام خودشان را به صورت تصویری روی سایتها قرار بدهند و بعد از این افشاگری اداره زندان از آقای تصویری بسیار شاکی بود و به دنبال انتقام از او بود.
همه ما با ارتکاب جرایمی به این زندان افتادهایم که ممکن است برای هر کسی پیش بیاید، ولی این دلیل نمیشود که با ما اینطور رفتار کنند و تا این حد مورد شکنجه و آزار و اذیت قرار بگیریم. اینجا با ما بدتر از حیوانات رفتار میکنند. حتی یکی از مسئولان به نام آقای محمدی اینجا بارها خطاب به ما زندانیان گفته که آزادی شما از زندان خاری است در چشم من.
ما در زندان حق زندگی داریم. بعد از زندان، حق آزادی و ادامه زندگی داریم؛ اما اینها میخواهند ما را از حقوق خودمان محروم کنند.
در حال حاضر مدیر داخلی اینجا کسی است به نام امیریان، ایشان با تبعیض نژادی با ما رفتار میکنند و طوری شده که فقط قوم کرد و لر اینجا امینت دارند و بقیه اقوام امینت ندارند.
آیا مسئولان زندان در بین زندانیان تنشهای قومی به وجود میآورند؟
- بله. خود مسئولان زندان برنامهریزی میکنند و دو نفر را به جان هم میاندازند و خودشان خط میدهند و کاری میکنند که عدهای از زندانیان به سراغ عده دیگر بروند و ایجاد دعوا کنند.
در مورد بهرام هم به همین منوال بود. چند نفری با نقشه امیریان به سراغاش رفتهاند و با ایجاد دعوای ساختگی شرایط را طوری فراهم کردند که مسئولان زندان بتوانند بهرام را به سوئیت ببرند. بعد هم که جنازهاش پیدا شد.
آیا موارد دیگری هم بوده که زندانی را به سوئیت برده باشند و گفته باشند که خودکشی کرده یا کشته شده است؟
- بله خیلی زیاد مثلا محمد حکیمی، امین کاظمی و سید محمد حسینی.
آنان چه جور جرایمی مرتکب شده بودند؟
- زندانیان عادی بودند. اکثراً جرمشان شرارت، قتل و از این جور موارد بود. یک زندانی بود به اسم سیامک بندهلو. جوان سالم و ورزشکاری بود که هیچگونه موادی هم مصرف نمیکرد. در یک دعوای ساختگی با چاقو ضربهایی به بینیاش زدند و به بهداری زندان برده شد و فردایش اعلام کردند که مرده است. در پروندهاش علت فوت را نرسیدن مواد مخدر عنوان کرده بودند.
در مورد شرایط کلی زندان رجایی شهر بگویید. از امکانات رفاهی تا مواد غذایی و جیره میوه و شیر توضیح بدهید.
- اینجا غذایی داده میشود که اصلا نمیشود خورد. جیره میوه و شیری وجود ندارد. سه وعده غذای روزانه است که قابل استفاده نیست و اکثر زندانیان با پول خودشان مواد غذایی را از همین زندان تهیه و برای خودشان غذا درست میکنند.
رئیس زندان اینجا کاری کرده است که تهیه مواد غذایی فقط از منابع خودش باشد، اینجا برق را گاهی برای یک ساعت قطع میکنند برای انجام شرارت و برای اینکه زندانیها هر بلایی خواستند سر هم بیاورند. امنیت وجود ندارد.
این جا در واقع زندان پولی و خصوصی است. رئیس زندان از شما پول میگیرد و به جایش به شما آزادی عمل میدهد و راه را باز میکند برای پول در آوردن شما و اگر هم پول نداشته باشی یا ندهی آن قدر شرایط را برایت سخت میکنند که حتی نفس هم نتوانی بکشی.
زندان رجاییشهر زندان باند و باند بازی شده است و هر باندی که با مسئولان زندان باشند و پول بیشتری بدهند هر کاری که بخواهند میکنند.
آیا مواد مخدر در زندان وجود دارد؟ اگر وجود دارد از چه طریقی به زندان وارد میشود؟
- بله فراوان و از هر نوعی موجود است. اینجا زندان امنیتی است و فقط از طریق خود مسئولان رده بالا، مواد مخدر وارد زندان میشود.
این جا در واقع زندان پولی و خصوصی است. رئیس زندان از شما پول میگیرد و به جایش به شما آزادی عمل میدهد و راه را باز میکند برای پول در آوردن شما و اگر هم پول نداشته باشی یا ندهی آن قدر شرایط را برایت سخت میکنند که حتی نفس هم نتوانی بکشی
در این زندان خود آقای مردانی واردکننده است. البته ایشان وقتی مسئول این زندان شدند تمامی راههای نفوذ مواد به داخل را بستند و کاری کردند که مواد فقط از طریق خودشان وارد شود و خرید و فروش شود و در نهایت هم سودش توی جیب خودش میرود و ما که سالهاست اینجا هستیم میدانیم که خود مردانی همه این کارها را میکند.
دسترسی زندانیان به دارو و درمان چطور است؟
- بهداری اینجا طوری شده است که دارو در اختیار زندانیان نمیگذارد و فقط انواع مسکنها را به آنها میدهد.
در مورد متادون که باید به صورت رایگان به زندانیان داده شود ماهانه سی هزار تومان میگیرند و برای دیگر داروها هم نسخه را به خانواده زندانی میدهند که از بیرون تهیه کند و اگر کسی باشد که خانوادهای نداشته باشد یا پول نداشته باشد، درمانی برایش انجام نمیشود.
اینجا آنقدر مسئولان زندان همه کارها را وابسته به پول کردهاند که زندانیان ناچار میشوند کلاهبرداری تلفنی از بیرون زندان بکنند تا بتوانند خرجشان را در بیاورند.
در پایان اگر نکتهای است بفرمائید.
- ما از مراجع بینالمللی در خواست داریم به وضعیت ما در زندان رجاییشهر رسیدگی کنند.
بهرام تصویری کسی بود که رضایت گرفته بود از شاکی خودش ولی مسئولان زندان دعوای ساختگی را به وجود آوردند که منجر به این شد که بهرام کسی را در زندان بکشد و بعد همان مسئولان کاری کردند که خانواده فرد مقتول رضایت ندهد.
کسی به نام صادق کوهی هم همینطور بود. ایشان هم در حال گرفتن رضایت از خانواده مقتول بود که خود آقای مردانی مانع شد و حتی خانواده مقتول را تهدید کردند که اگر آقای کوهی را ببخشید برایتان دردسر درست میکنیم، اینها چون قدرت دستشان هست، در زندان هر کار که بخواهند با ما میکنند.
نظرها
farid
واقعا که فاجعه است ! قوم داعشی چه بلایی به کشور اورده اند.
عبداله
داعش کاری را که آقای ایران خامنه ای انجام داده انجام نمیدهد داعش سر میبرد آدم میکشد اما علنا اعلام میکند نه مثل این بی بوته های بزدل !!!! دلیل این اتفاقات و کشته شدن زندانیان زندان های ایران در جایی دیگر است اگر سلطان کشور خوش گذران و حکومتی مبتذل داشته باشد زندان های او اینگونه است و مهم نیست کسی در زندان بمیرد اما اگر سلطان با شرف و غیرت باشد میگوید ما حکم زندان دادیم نه حکم مرگ چه کسی بی اذن ما حکم مرگ داده است؟ این حرف را در سیاست نامه های باستان میبینیم و به همین دلیل خاطی را که زندانی را کشته است اعدام میکرد این موارد اینچنین ثابت میکند که خامنه ای انسانی خوشگذران است دیدیم که او گفت من در بیمارستان تفریحی داشتم جالب است او تفریحی داشته در کنار سیخ و سنگ و پیپ او تفریح دیگری نیز داشته و آن تفریح این بوده که در تلوزیون(جز تلوزیون نمیتوانسته باشد) اخبار داعش را دیدم کسی که شخص اول مملکت است و سپاهیان قدس اش در مبارزه با داعش لت و پار شده اند کار های داعش و ائتلاف علیه داعش برایش تفریح است اوج وقاحت تا کجا که پیروان خامنه ای چقدر دلشان غش رفت برای این سخنان دلبرشان در تلوزیون !!! معلوم است که با چنین ابتذالی سلطان شرفی ندارد که بگوید ما حکم زندان دادیم و نه حکم مرگ چه کسی بی اذن ما حکم مرگ داده است؟
Neda
تحرکات نگران کننده در مورد زندانی سیاسی اعدامی خبرگزاری هرانا- طی روزهای گذشته تعدادی از نیروهای امنیتی در ملاقات با خانواده آقای عبدالهی و تنی از نزدیکان ایشان به این افراد گوشزد کرده اند که آنها آقای عبدالهی را زندانی سیاسی نمی دانند و چنانچه حکم اعدام ایشان اجرا شود و خانواده ادعایی غیر از این کنند با آنان برخورد خواهد شد، این تحرکات نیروهای امنیتی نگرانی فعالان حقوق بشر در خصوص احتمال اجرای حکم محمد عبدالهی را در پی داشته است. به گزارش خبرگزاری هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، در طی هفته های اخیر در چندین نوبت نیروهایی امنیتی در شهر مهاباد به دیدار خانواده محمد عبدالهی، زندانی سیاسی محکوم به اعدام در منزل ایشان و همچنین تعدادی از بستگان وی در اماکنی همچون محل کار رفته و ضمن صحبت با افراد مورد اشاره ادعا کرده اند که جرم آقای عبدالهی سیاسی نیست و ایشان یک فرد بزهکار هستند، این افراد به خانواده و بستگان وی هشدار داده اند که چنانچه احتمالا حکم اعدام ایشان اجرا شد حق ندارند وی را فعال سیاسی معرفی کنند یا برای وی مراسمی برگزار کنند. این موضوع بعنوان زمینه سازی دستگاه امنیتی نگرانی ها در مورد احتمال اجرای قریب الوقوع حکم اعدام محمد عبدالهی را افزایش داده است. لازم به یادآوری است برخلاف ادعاهای نیروهای امنیتی، محمد عبدالهی ۳۳ ساله، متاهل و شهروند ساکن شهر بوکان به اتهام عضویت در یکی از احزاب کردی توسط شعبه اول دادگاه انقلاب شهر مهاباد محاکمه شده است و حکم اعدام وی، پس از تایید در دیوان عالی کشور در فرودین ماه سال جاری به صورت رسمی از سوی دایره اجرای احکام زندان مهاباد به او ابلاغ شده است.