ارتباط ناشناخته. ارتباط بدون سانسور. ارتباط برقرار نمی‌شود. سایت اصلی احتمالاً زیر سانسور است. ارتباط با سایت (های) موازی برقرار شد. ارتباط برقرار نمی‌شود. ارتباط اینترنت خود را امتحان کنید. احتمال دارد اینترنت به طور سراسری قطع شده باشد. ادامه مطلب

منشأ برابری‌خواهی در انسان‌ها

گروهی از دانشمندان به منشأ حس برابری‌خواهی در انسان پی برده‌اند. برابری‌خواهی برای مهار کردن عواطف ویرانگر و همکاری با همنوع لازم است و به تنازع بقا کمک می‌کند.

حس عدالت‌خواهی و برابری‌طلبی در انسان از کجا سرچشمه می‌گیرد؟ آیا هر انسانی در بدو تولد از ژن‌هایی برخوردار است که مسئول مفاهیم اخلاقی مانند عدالت‌خواهی‌‌ست؟

سارا اف بروسنن هنگام پژوهش بر روی پریمات‌ها: واکنش به مزد ناعادلانه در برابر کار یکسان

گروهی از پژوهشگران تلاش کرده‌اند به مفهوم عدالت‌خواهی پی‌ببرند. آن‌ها در این پژوهش که زیر نظر سارا اف بروسنن و فرانس بی ام دوال انجام شده، به پژوهش‌های پیشین درباره این موضوع مراجعه کرده‌اند و همچنین رفتار پریمات‌ها را از نظر برابری‌خواهی بررسی کرده‌اند. این پژوهشگران به این نتیجه دست یافته‌اند که برابری‌خواهی برای تنازع بقا لازم است. اگر مکانیسمی وجود نداشت که توزیع عادلانه دستاورد‌ها را تنظیم کند، رفتار مبتنی بر تفاهم هم بین اعضای یک مجموعه شکل نمی‌گرفت و بقا دشوار می‌شد. آن‌ها نتیجه این پژوهش را جمعه، ۲۸ شهریور/۱۹ سپتامبر در نشریه «ساینس» منتشر کرده‌اند.

این پژوهشگران برای سنجش حس برابری‌خواهی در میان پریمات‌ها دو نوع کارمزد تشویق‌آمیز برای آن‌ها در نظر گرفته بودند: خیار و انگور. پریمات‌ها خیار را دوست می‌دارند، اما انگور به مذاق آنها بیشتر خوش می‌‌آید. پریماتی که در برابر کار یکسان، از مزد نابرابر برخوردار می‌شد، به خشم می‌آمد و اعتراض می‌کرد. پریماتی که در برابر کار یکسان، از مزد بهتر برخوردار شده بود، از این آمادگی برخوردار بود که مزدش را با هم‌نوعش تقسیم کند، به ویژه آنگاه که احساس می‌کرد ممکن است نابرابری بر رابطه او با هم‌نوعش تأثیر سوء بگذارد و همکاری و همیاری را دشوار کند.

پریمات‌ها در طبیعت برای زنده ماندن به همکاری هم نیاز دارند. پژوهشگران حدس می‌زنند حس عدالت‌خواهی و برابری‌طلبی در ژن آنان قرار داده شده تا این همکاری سر بگیرد و تنازع بقاء میسر شود.

پژوهشگران تیم سارا اف بروسنن و فرانس بی ام دوال این نظریه را بر انسان‌ها هم تعمیم می‌دهند، اما بر آن‌اند که در جوامع انسانی بحث برابری‌خواهی بسیار پیچیده‌تر است. آن‌ها گمان می‌کنند بحث کم و زیاد در میان نیست. آنچه که در جوامع انسانی اهمیت دارد اراده فرد به تقسیم داشته‌هایش با دیگری است. اگر چنین اراده‌ای وجود داشته باشد، روابط بین انسان‌ها پایدار و باثبات خواهد شد. به گفته این پژوهشگران «حس برابری‌خواهی جوامع انسانی را سامان‌مند می‌کند.» دامنه این نظام‌ها اما بسیار گسترده‌ است و عرصه‌های گوناگونی، اعم از نظام دستمزدها تا سیاست جهانی را در برمی‌گیرد.

پیش از این برخی از اقتصاددانان هم چنین نظریه‌هایی را عرضه کرده بودند. ارنست فر، استاد اقتصاد در دانشگاه زوریخ اعتقاد دارد که برای رسیدن به شکوفایی اقتصادی، قبل از همه لازم است در جامعه اعتماد، حس برابری‌خواهی و همدردی شکل گرفته باشد. فساد اداری، رشوه‌خواری، نابرابری احتماعی، تبعیض‌های جنسیتی و سوءاستفاده‌های مادی اما کار را دشوار می‌کند و انسان‌ها را وامی‌دارد که حق دیگری را پایمال کنند. در حالی که در یک جامعه سالم، حس برابری‌خواهی قاعدتاً بنا به طبیعت انسان وجود دارد.

اکنون بر اساس پژوهش سارا اف بروسنن و فرانس بی ام دوال می‌توان چنین پنداشت که حس برابری‌خواهی در طول تاریخ تکامل به تدریج در انسان شکل گرفته و نهادینه شده است. این پژوهشگران می‌نویسند: «انسان در اثر نیازش به تسلط بر عواطف تند و ویرانگر از یکسو و ضرورت همکاری با هم‌نوعانش از سوی دیگر به تدریج موفق شده است حس برابری‌خواهی‌اش را تقویت کند.»

این مطلب را پسندیدید؟ کمک مالی شما به ما این امکان را خواهد داد که از این نوع مطالب بیشتر منتشر کنیم.

آیا مایل هستید ما را در تحقیق و نوشتن تعداد بیشتری از این‌گونه مطالب یاری کنید؟

.در حال حاضر امکان دریافت کمک مخاطبان ساکن ایران وجود ندارد

توضیح بیشتر در مورد اینکه چطور از ما حمایت کنید

نظر بدهید

در پرکردن فرم خطایی صورت گرفته

نظرها

نظری وجود ندارد.