ارتباط ناشناخته. ارتباط بدون سانسور. ارتباط برقرار نمی‌شود. سایت اصلی احتمالاً زیر سانسور است. ارتباط با سایت (های) موازی برقرار شد. ارتباط برقرار نمی‌شود. ارتباط اینترنت خود را امتحان کنید. احتمال دارد اینترنت به طور سراسری قطع شده باشد. ادامه مطلب

پاسپورت‌های توقیف شده، مالیات‌های پرداخت نشده

مربیانی که در ایران گروگان گرفته شدند

مبین افشار- جمهوری اسلامی تنها سابقه گروگان گرفتن دیپلمات‌های آمریکایی و تسخیر سفارتخانه آمریکا در تهران را در کارنامه ندارد، بلکه مربیان ورزشی هم در طول سال‌های گذشته، بارها و بارها در ایران گروگان گرفته شده‌اند.

جمهوری اسلامی تنها سابقه گروگان گرفتن دیپلمات‌های آمریکایی و تسخیر سفارتخانه آمریکا در تهران را در کارنامه ندارد، بلکه مربیان ورزشی هم در طول سال‌های گذشته، بارها و بارها در ایران گروگان گرفته شده‌اند.

فریاد کارلوس کیروش اما خیلی دیرهنگام بلند شد. تحمل این مربی صبور و محافظه‌کار پرتغالی بالاخره تمام شد و او خودش را "گروگانی در ایران نامید." گروگانی که نه راه پس دارد و نه راه پیش.

این جمله چنان واکنش‌های داخلی و خارجی را برانگیخت که بالاترین مقام دولتی ایران (حسن روحانی)، برای حل و فصل مشکلات کارلوس کیروش وارد عمل شد. او قراردادش را علی‌رغم میل وزارت ورزش، با فوتبال ایران بست و در روزهای گذشته، علی کفاشیان (رییس فدراسیون فوتبال ایران)، با حضور در اداره مالیات، مشکل مالیاتی کیروش را با قسط بندی کردن بدهی او، رفع و رجوع کرد.

کیروش حالا در ظاهر، گروگان فوتبالی جمهوری اسلامی نیست و به یکی از همان شهروندانی بدل شده است که حق ورود و خروج "با قید و شرط" را دارد.

سرمربی فعلی تیم ملی فوتبال ایران اما فریادی زد که تلنگری بود هم به جامعه ایرانی و هم به جامعه بین‌الملل. او از لفظ «گروگان» برای خود استفاده کرد و با این صفت نشان داد که چه تشابه عمیقی میان وضعیت او و شهروندان ایرانی در جمهوری اسلامی وجود دارد!

این شباهت البته تنها مختص به شخص کارلوس کیروش نیست. این مربی پرتغالی اولین شهروند خارجی یا به عبارتی اولین مربی خارجی در ایران نبوده که پس از مدتی، با ایرانیانی که زیر یک آسمان زندگی می کنند، دچار همزاد پنداری شده است. در طول این سال‌ها، گروگان‌های دیگری هم وجود داشته‌اند.

افشین قطبی

افشین قطبی در ۱۳ سالگی به همراه پدرش از ایران خارج شد و زندگی تازه‌اش را در آمریکا و دور از فرهنگ و مردم ایران آغاز کرد. این دوری ۳۰ ساله‌ از روش و ادبیات و گویش و فرهنگ ایرانی، باعث غریبگی قطبی با ذهنیت ایرانی شده بود.

افشین قطبی

قطبی در بدو ورودش به کشور، با فشار روزنامه «کیهان» دال بر داشتن نسبتی خانوادگی با خاندان پهلوی روبه‌رو شد، تا جایی که حسین شریعتمداری، مدیر مسئول و سردبیر این روزنامه در سرمقاله خود، مدیریت ورزش کشور را به دلیل حضور فرزند «رضا قطبی» در کشور محکوم کرد.

هرچند افشین قطبی و حبیب کاشانی (مدیر وقت باشگاه پرسپولیس) این مساله را تکذیب کردند، اما همین شایعه دلیل و بهانه‌ای کافی بود برای مدیران باشگاه تهرانی که گذرنامه افشین قطبی را به دلایل امنیتی در هفته اول حضورش در تهران ضبط کنند.

قطبی تا پایان قراردادش نه توانست پاسپورت خود را در اختیار داشته باشد و نه بالطبع حق و اجازه خروج از کشور را پیدا کرد. گذرنامه آمریکایی سرمربی پرسولیس در گاو‌صندوق مدیرعامل باشگاه ماند تا این مربی حتی در گفت‌و‌گو با شبکه الجزیره، ممنوع‌الخروج بودنش در طول دوران سرمربیگری پرسپولیس را یکی از تلخ‌ترین اتفاق‌های تاریخ زندگی‌اش بداند.

شمار زیادی از شهروندان سرشناس و حتی ناشناس ایرانی، شرایطی مشابه وضعیت افشین قطبی را داشته‌اند به دلایل سیاسی یا امنیتی، ممنوع‌الخروج هستند و پاسپورت‌شان ضبط و توقیف شده است.

خولیو وسلاسکو

خولیو ولاسکو، مربی صاحب‌نام والیبال، با نظر مستقیم محمود احمدی‌نژاد به تهران آمد و بعد با همان سیاق سیاسی و با فشار کریستینا فرناندس، رییس‌جمهوری آرژانتین، به کشورش بازگشت.

خولیو ولاسکو

وقتی اصرار‌ها برای بازگشت او به آرژانتین بالا گرفت، ولاسکو با معضلی مشابه مشکل افشین قطبی مواجه شد.

پاسپورت او در اختیار محمدرضا داورزنی، رییس فدراسیون والیبال بود و خولیو راهی برای بازگشت به آرژانتین نداشت.

شاید اگر تلاش‌های دیپلماتیک خیلی زود به نتیجه نمی‌رسید و مشکل این مربی برطرف نمی‌شد، مسائلی فراتر از تیره شدن روابط ورزشی، میان دو کشور ایران و آرژانتین به وجود می‌آمد.

برانکو ایوانکوویچ

جمله مشهوری توسط برخی سیاسیون و به‌خصوص مقام‌های بلندپایه وزارت امور خارجه جمهوری اسلامی، در مورد ایرانیان خارج از کشور نقل می‌شود که به نظر هم درست می‌رسد. آن‌ها و از جمله محمد‌جواد ظریف، وزیر امور خارجه ایران، مدعی‌اند که هیچ ایرانی «ممنوع‌الورودی» در خارج از ایران وجود ندارد. سوال و ابهام اما آنجا‌ست که فعالان سیاسی یا اجتماعی و حقوق بشر ایرانی که بیرون از مرزها مشغول فعالیت هستند، پس از بازگشت به ایران چه سرنوشتی پیدا می‌کنند؟

برانکو ایوانکوویچ، گرچه ایرانی نیست اما وضعیتش کم و بیش شبیه همان ایرانی‌هایی‌ست که بازگشت‌شان به کشور می‌تواند برای‌شان خطر‌آفرین باشد.

برانکو ایوانکوویچ

این مربی خارجی که بیش از هفت سال در ردای سرمربی و کمک مربی در تیم‌های امید و ملی ایران کار کرد، بدون آن که بداند، بر اساس قراردادی که بسته بود، خودش را در تله و دام مشکل مالیاتی انداخته بود.

فدراسیون فوتبالی که آن روزها زیر نظر محمد دادکان اداره می‌شد، در قرارداد سه ساله برانکو قید کرده بود که تمامی تعهدات مالیاتی ایوانکوویچ را برعهده خواهد گرفت. دادکان اما در دو سال پایانی فعالیت برانکو، مالیات او را پرداخت نکرد تا او پس خروج از ایران، متوجه بدهی سنگین مالیاتی‌اش شود.

برانکو حتی وقتی به آسیا برگشت و سرمربی یک تیم باشگاهی در عربستان شد، نمی‌توانست برای دیدار با استقلال ایران در چارچوب لیگ قهرمانان آسیا وارد کشور شود، چون به دلیل بدهی مالیاتی قدیمی‌اش، بدون تردید دیگر اجازه خروج از کشور را پیدا نمی کرد. او تا یک ماه پیش که وزارت ورزش به صورت پنهانی پرداخت بدهی مالیاتی انباشته شده‌اش را تقبل کرد، هرگز قصد ورود به ایران را نداشت.

نمونه‌های وطنی برانکو را در خارج از ایران به وفور می‌توان یافت اما با این تفاوت که این دسته از ایرانیان، نه برای مشکلات مالیاتی که صرفا به دلیل مسائل عقیدتی و سیاسی، پس از ورود به کشور، حق خروج دوباره را نخواهند داشت.

زلاتکو کرانچار

کرانچار پس از درگیری با فرزند رییس فدراسیون فوتبال مونته‌نگرو، به دلیل دخالت در امور فنی تیم ملی آن کشور، با وجود نتایج درخشانی که همراه با این تیم نه چندان قدرتمند اروپایی در راه انتخابی جام جهانی گرفته بود، از سرمربیگری این تیم استعفا داد.

زلاتکو کرانچار

حضور او در فوتبال ایران اما همراه با این شایعه بود که زلاتکو مشروب می‌نوشد و دائم‌الخمر است،‌ تا این‌که در نهایت چندی پیش، رضا حسنی‌خو، مدیر‌کل حراست وزارت ورزش و جوانان، در برنامه زنده تلویزیونی نود، از لفظ "دائم‌الخمر" برای کرانچار استفاده کرد.

این تک عبارت، حکم سرمربیگری تیم امید ایران را که به نام کرانچار خورده بود، باطل کرد و او وادار به ترک ایران و فوتبالش شد.

مشروبات الکلی و برچسب دائم‌الخمر، در طول بیش از سه دهه اخیر، ایرانیان زیادی را به سرنوشتی کم و بیش مشابه با کرانچار دچار کرده است.

دوباره، کارلوس کیروش!

قرارداد تازه کارلوس کیروش را به باز بهترین شکل ممکن و براساس همان فرمول همیشگی برای به گروگان گرفتن مربی بسته‌اند. بدهی قبلی مالیاتی او نه به صورت یک‌جا که مقرر شده به صورت قسطی پرداخت شود و مالیات قرارداد جدیدش را هم باز باید فدراسیون فوتبال پرداخت کند. به این ترتیب می‌توان یکی از قسط‌ها را پرداخت نکرد: کیروش باز ممنوع‌الخروج می شود!

این مطلب را پسندیدید؟ کمک مالی شما به ما این امکان را خواهد داد که از این نوع مطالب بیشتر منتشر کنیم.

آیا مایل هستید ما را در تحقیق و نوشتن تعداد بیشتری از این‌گونه مطالب یاری کنید؟

.در حال حاضر امکان دریافت کمک مخاطبان ساکن ایران وجود ندارد

توضیح بیشتر در مورد اینکه چطور از ما حمایت کنید

نظر بدهید

در پرکردن فرم خطایی صورت گرفته

نظرها

نظری وجود ندارد.