حضور و فعالیت زنان در اجتماع و بالاخص جامعه ی جنوب ایران که مورد توجه خاص نگارنده می باشد، همواره با بحث های زیادی روبرو بوده و این مسأله دلایل زیادی دارد. به زنان در جامعه با نگاه “دیگری” نگریسته می شود. این تفاوت های دیدگاهی باعث برتری مرد نسبت به زن و عدم حضور و فعالیت زنان در اجتماع گردیده است.
دلایل دیگری از جمله نگاه های جنسیتی به زنان، عدم وجود موقعیت سوژگی در بین زنان، وجود تابوها و….. نیز وجود دارد که در این مقاله سعی گردیده، موارد مطروحه مورد بررسی قرار گیرد. در این مقاله برای رهایی از جامعه سنتی، راه هایی از جمله گسترش فرهنگ خانواده های مدنی که یکی از پایه های مهم برای جامعه ای مدنی و ارگانیک می باشد، توصیه گردیده است.
چرایی عدم حضور زنان در اجتماع
سیمون دوبووار در کتاب جنس دوم به زن به عنوان “دیگری” اشاره می کند و آن را “دیگری مرد” می نامد. از نظر وی در سامان جامعه موجود، مرد “اصل” و زن “عارضی بر این اصل” است و همین طبقه بندی از ملزومات بنیادین جوامع مردسالار است. در این جوامع با دیدگاه های مردسالارانه، هر چیزی که دون و پست باشد چه از لحاظ اجتماعی و چه عقلانی به زن نسبت داده می شود. طی کردن این پروسه گفتمانی و انتسابی به زنان باعث ایجاد نگرش های متفاوتی در بین خود زنان نیز گردیده است. موقعیت سوژگی (عاملیت) از زنان گرفته می شود و به زن تنها به صورت یک ابژه (وسیله و ابزار) نگریسته می شود. وجود تابوهای موجود در جامعه به دلیل نگاه های جنسیتی و وجود باور ابژه های متکثر در بین خود زنان/نسبت به زنان باعث می گردد که کنشگری در بین زنان نسبت به دغدغه هایی که در خصوص تابوها و ابژه ها وجود دارد، دارای اهمیت کمتری باشد. همواره زنان در سراسر تاریخ تابو شده اند که این تابوبودگی همراه با یک نوع ترس و اضطراب در بین زنان خود را به مثابه ی دیگری و متفاوت از مردان قلمداد می کنند. وجود تابوها برای زنان تاریکی و دور بودن از اجتماع و فعالیت های اجتماعی را رقم می زند. در کنار این موضوع می توان به شکل گیری هویت های جنسیتی در فرهنگ جامعه یا یک اجتماع مردسالار اشاره کرد. این هویت های جنسیتی به صورت یک واقعیت اجتماعی در حال نشو و نما بوده و هست. با توجه به وجود چنین دیدگاه های جنسیتی و توزیع نابرابر فرصت ها و موقعیت های نژادی، قومیتی، شغلی، دینی و….. در کنار تبعیض های جنسیتی، همواره باعث گردیده که حضور زنان در جامعه کم رنگ باشد. در چنین جامعه ای زنان کنشگر مجالی برای حضور و فعالیت و کنش نداشته و تعداد انگشت شماری از زنان را می بینیم که به دور از تابوها و نگاه های جنسیتی به کنشگری اجتماعی می پردازند.
زنان و جامعه مدنی جنوب
زنان در جامعه جنوب ایران به دلیل نگاه های سنتی و وجود مردسالاری از حضور در اجتماع نسبت به دیگر شهرهای ایران دارای محدودیت های بیشتری می باشند. زن جنوبی در اکثر خانواده های سنتی با دیدگاه های بسته، وظیفه خانه داری و تولید فرزند را دارد و از حضور و فعالیت در اجتماع منع شده است. در دیگر خانواده های منطقه جنوب که دارای دیدگاه های به نسبت بازتری می باشند عرصه برای حضور زنان در مکان های عمومی و فعالیت های اجتماعی بازتر هست ولی به دلیل نادیده انگاشته شدن زنان و نگاه های تبعیض آمیز زیادی که در خصوص زنان وجود دارد، برخی از زنان مکان هایی برای فعالیت و حضور در عرصه اجتماع پیدا نمی کنند و مجدد به حاشیه رانده می شوند. حضور کنشگران زن در عرصه ی عمومی جنوب به دلیل محدویت های فرهنگی- اجتماعی و عدم حمایت های اجتماعی به نوعی سرخوردگی تبدیل می گردد و این مساله در کنار نگاه های جنسیتی و دیدگاه های سنتی مزید بر علت گردیده است. زنان در جامعه جنوب؛ دیگری های فراموش شده ای هستند که حتا خود نیز زیاد قادر به بازگرداندن هویت اصلی خویش به مثابه دیگری هایی نیستند تا بتوانند در عرصه عمومی و سطح کلان جامعه حضور و فعالیت داشته باشند. زنان جنوب؛ شمع و چراغ هایی هستند که تنها در شب روشن می گردند و در روز سر در تاریکی دارند و به کارهای روزمره جامعه مرد سالار و سنت زده می پردازند.
واقعیت اجتماعی جامعه ایرانی ما و بالاخص جامعه مدنی جنوب با توجه به دیدگاه های سنتی که در آن حاکم است، این مسأله می باشد که این جامعه همواره قادر به تولید فرهنگ و ارزش حضور زنان در جامعه نبوده و تنها داشتن خانواده ای مدنی در جامعه جنوب می تواند یکی از مهم ترین راه های حضور کنشگران زن در جامعه جنوب ایران باشد. در خانواده مدنی امکان تولید و تربیت یک فرد مدنی، عدم وجود رفتارها و نگاه های جنسیتی نسبت به زنان که باعث حضور زنان در عرصه عمومی و سطح کلان جامعه می شود، وجود دموکراسی در این خانواده، وجود خانواده ای مستحکم در رفتارهای فردی و روابط اجتماعی، علاقه به اصلاح جامعه و….. وجود دارد. در خانواده مدنی بر برابری و فعالیت زنان در جامعه تاکید دارد و پیوند زن و مرد مبتنی بر نقش های متفاوت تر از جامعه سنتی هم در خانه و هم در اجتماع می باشد. خانواده مدنی مهم ترین راه رهایی زنان از دنیای تاریک تابوها و نگاه های جنسیتی در نگرش اجتماعی جنوب ایران می باشد.
منبع: انسان شناسی و فرهنگ
چرا چنین مطلبی باید مطلب برگزیده تریبون زمانه باشه؟ این نگاه مرکز محورِ تهران نشین شبیه نگاه غالب در جوامع “غربی” به زن “شرقی” یا “زن مسلمان” است. مگه کلیت یکپارچه ای به اسم جنوب هم معنا داره؟!! جنوب ایران شامل اقوام و مذاهب مختلفی میشه که هر کدوم آداب و رسوم و ویژگی های خاص خودشون رو دارند. جایگاه زن هم در اونها بسیار متفاوته. نویسنده اگر کوچکترین شناختی از سه چهار شهر در “جنوب” داشت، به خودش اجازه گزافه گویی نمیداد. نویسنده از نقش زنان “جنوب” در جنگ با عراق خبر داره؟ از تاریخ بوشهر و مبارزه با استعمار و نقش زنان “جنوب” در اون چیزی میدونه؟ از زنان بختیاری چطور؟ و… چنین مطالبی که با ظاهر “علمی” منتشر می شوند، دست در دست ساختار حاکم، در جهت سرکوب زنان عمل می کنند. برای انتخاب های رادیو زمانه باید متاسف بود
مهدی / 03 July 2015
یکی از علل که عودأ فراموش شده است،سنی مذهب بودن مرز نشینان میباشد .
mansour / 03 July 2015
حرفهاى عجیب وغریب مى شنویم نکًاه کلى وکًفتارى کلى کًویانه ترازاین تصور نیست ، وبه دورازواقعیت ، زن جنوبى به نسبت کل جامعه ایران همیشه ازازادى بیشترى برخورداربوده علت اصلى هم جغرافیاى زنان جنوب است که در بنادر زندکًى مى کنند زندکًى بندرى نه درایران درهمه ى دنیا برابرى بیشترى را بین زن ومرد رقم مى زند چون اصولا روابط بر پایه ى پدر سالارى ناشى روابط ارباب رعیتى ویا مرکز نشینى بر پایه عیش وعشرتى طبقه حاکم استوار نیست وشهرنشینى برپایه ى روابط تجارى ماهیکًیرى و خدمات دیکًر استوار است لطف کرده اکًر هوس مقاله نویسى مى کنید کمى عمیق تر به مسائل نکًاه کنید میزان زنان شاغل درجنوب کمتراز کجاى ایران بوده وهست ، وامکان اشتغال هم براى مردان وهم براى زنان در جنوب بیشتر است به طوریکه ماافراد جویاى کارازذیکًر مناطق داریم ما در کًذشته کداخداى زن نه یک مورد در موارد متعدد داشته ایم زنان جنوبى طلا فروش ، پارچه فروش دستفروش ، ازکًذشته ها ى بسیار دور در بازارها حضورداشته اند خیاط ، اشپزوحتى کارکًر ساختمان ، امروز تحصیلکردکًان بسیارى درعلوم مختلف داریم در کجاى ایران اکًر بناى مقایسه باشد چنین سابقه اى دارید ، برابرى که زن جنوبى دارددرکجاى ایران مى توانید همین امروزبیابید مثال بیاورید ! برقع اش را مى بینید حایلى است براى پیشکًیرى ازتابیدن نور افتاب نه پنهان کردن چهره براى حجاب اکًر چنین بود پس چرا درسایه ازچهره برمى دارد وازرونمایى نمى هراسد . یعنى اینکه مى نویسید که چیزى نوشته باشید ، زنان جنوب ایران ازجمله زنانى هستند که استقلال مالى دارند و کار با مزد انجام مى دهند وفقط درخدمت خانواده نیستند که بى مزذومواجب کار کنندسابقه ى فعالیت هاى مدنى دربین زنان جنوب خیلى پیشتر ازبسیارى نقاط ایران است ، من به عنوان یک زن جنوبى وفمنیست که سابقه کار با زنان را دارم به این مقاله اعتراض جدى دارم ، و از رادیوزمانه مى خواهم که این مقاله نویس پاسخکًو شود براساس کدام معیار ومدرک چنین مقاله اى نوشته شده است
Radio Zamaneh
درخواست اززنان جنوب ایران براى اظهار نظر درمورد این مقاله
منيژه محمدزاده / 04 July 2015