ارتباط ناشناخته. ارتباط بدون سانسور. ارتباط برقرار نمی‌شود. سایت اصلی احتمالاً زیر سانسور است. ارتباط با سایت (های) موازی برقرار شد. ارتباط برقرار نمی‌شود. ارتباط اینترنت خود را امتحان کنید. احتمال دارد اینترنت به طور سراسری قطع شده باشد. ادامه مطلب

یک سال از مرگ سردبیر هرانا گذشت- علت مرگ، نامعلوم!

علی فتوتی- سیدجمال حسینی در هنگام مرگ ۳۲ سال داشت. او از بنیان‌گذاران مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران و همچنین مسئول هماهنگی این تشکل بود.

در روزهای گذشته، مراسم اولین سالگرد درگذشت سیدجمال حسینی توسط جمعی از فعالان سیاسی و مدافعان حقوق بشر ساکن ترکیه، بر مزار او برگزار شد. مراسمی که در آن تنی چند از فعالان سیاسی و دوستان جمال حسینی در سخنانی یاد او را گرامی داشتند و مزارش را گلباران کردند.

قرار است روز شنبه هشتم ماه آگوست نیز مراسمی به یاد جمال حسینی در تورنتوی کانادا  برگزار شود.

صبح سه‌شنبه، ۱۴ مردادماه ۱۳۹۳/ پنجم ماه اوت ۲۰۱۴ بود که پلیس ترکیه از مرگ ناگهانی «سید جمال حسینی»، سردبیر خبرگزاری هرانا و از مسئولان مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران خبر داد.

جمال حسینی

جمال حسینی در هنگام مرگ ۳۲ سال داشت. او متولد سال ۱۳۶۱ خورشیدی در شهر زنجان بود و از بنیان‌گذاران مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران. حسینی همچنین مسئول هماهنگی این تشکل نیز بود.

او که در فعالیت‌هایش، خود را با نام‌های مستعار «اسفندیار بهارمس» و «نادر بازرگان» هم معرفی می‌کرد، در اواخر سال ۸۴، همراه کیوان رفیعی، مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران را تأسیس کرد.

از سال ۲۰۰۹ و پس از تأسیس خبرگزاری هرانا، وابسته به مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، جمال حسینی، عهده‌دار مسئولیت سردبیری این سایت شد.

مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، سازمانی غیرسیاسی و غیردولتی است که در زمینه دفاع از حقوق بشر در جغرافیای حقوقی کشور ایران فعالیت می‌کند. هدف این مجموعه اطلاع‌رسانی، دید‌بانی، حمایت، حفاظت، ارتقا و ابقا وضعیت حقوق بشر در ایران با توسل به روش‌ها و ابزارهای مسالمت‌آمیز است.

خبرگزاری هرانا، کمیته رکن چهارم، ماهنامه خط صلح، کمپین یازده اسفند، یادمان فرزاد کمانگر، روزنامه هرانا، مرکز مطالعات و کتابخانه هرانا و مرکز آمار و اسناد، از جمله ارگان‌ها و پایگاه‌های فعال این مجموعه هستند.

خبرگزاری هرانا، وابسته به مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، نخستین خبرگزاری تخصصی حقوق بشر ایران است که از سال ۲۰۰۹ و اندکی پیش از رویدادهای بحث‌برانگیز پس از انتخابات ریاست جمهوری دوره دهم (۱۳۸۸/۲/۲)، فعالیت خود را آغاز کرد. هدف هرانا گردآوری اخبار و گزارش‌های مربوط به وضعیت حقوق بشر در ایران و نیز انتشار گزارش‌های اختصاصی و استخراجی گزارشگران مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران است.

از جمله حوزه‌های کاری این خبرگزاری می‌توان به حقوق زنان، کارگران، دگرباشان جنسی، محیط‌ زیست و کودکان اشاره کرد. مطالب این سایت در قالب گزارش‌های خبری، مقاله تحلیلی، گفت‌وگو، بیانیه و گزارش‌های مناسبتی ماهانه و سالانه ارائه می‌شود.

خبرگزاری هرانا یک‌بار در اسفندماه سال ۸۸  مورد حمله اینترنتی قرار گرفت. این حمله باعث شد بانک‌های اطلاعاتی آن تخریب شود و این تارنما برای مدتی از دسترس خارج بود. این اتفاق چندین بار دیگر نیز تکرار شد که البته هیچ‌گاه به گستردگی و شدت حمله هکری سال ۸۸ نبود.

همچنین در رویدادی دیگر، ۱۱ اسفندماه ۱۳۸۸ در یک سری بازداشت گروهی و گسترده توسط نیروهای امنیتی و تحت مدیریت سپاه پاسداران در نقاط  مختلف ایران تعداد زیادی از فعالان حقوق بشر که بیشتر آن‌ها با مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران در ارتباط بودند، بازداشت شدند.

از مهاجرت به ترکیه تا مرگ ناگهانی

جمال حسینی در سال ۸۳ خورشیدی و در ۲۲ سالگی به ترکیه رفت و روند پناهندگی خود را آغاز کرد.

در سال ۲۰۰۷ میلادی/ ۸۶ خوذشیدی، تقاضای پناهندگی او از طرف کمیساریای عالی پناهندگان سازمان ملل پذیرفته شد.

در سال ۲۰۰۸ میلادی/ ۸۷ خورشیدی، پرونده انتقال او به کشور سوئد باز شد اما به دلایلی که روشن نیست، کشور سوئد او را نپذیرفت.

بار دیگر و در سال ۲۰۱۰ میلادی/ ۸۹ خورشیدی، پرونده انتقال او به کشور کانادا سپرده شد، اما روند انتقال به کانادا هم با مشکلاتی رو‌به‌رو شد و در حالی که جمال و همسرش ،مشغول پیگیری کارهای‌شان برای منتقل شدن به کانادا بودند، این پرونده با مرگ ناگهانی جمال، برای همیشه بسته شد.

پلیس ترکیه پیکر بی‌جان جمال حسینی را در خانه او در شهر نوشهیر و پشت میز کارش در حالی یافت که قطره‌های خون بر صورت او و همچنین برخی نقاط خانه‌اش دیده شده بود.

مزار سید‌جمال حسینی در نوشهیر ترکیه

دادستان شهر نوشهیر، مرگ جمال حسینی را مشکوک تشخیص داد و خواستار رسیدگی دقیق به آن شد و به این ترتیب پیکر جمال حسینی در آنکارا و استانبول، مورد انواع نمونه‌برداری‌ها و آزمایش‌های پزشکی قانونی و کالبد‌شکافی قرار گرفت.

در نهایت پزشکی قانونی پس از گذشت مدتی کم و بیش طولانی، نتیجه تحقیقات درباره مرگ مبهم حسینی را ابتدای ماه آوریل سال ۲۰۱۵ صادر و در تاریخ ۱۳ می همین سال به تیم وکیلان مجموعه فعالان حقوق بشر در ترکیه ابلاغ کرد.

بنا بر این گزارش که بیش از ۱۵ صفحه است، پزشکی قانونی ترکیه هیچ دلیلی برای مرگ غیرطبیعی، قتل یا خودکشی جمال حسینی نیافته است.

بر اساس این گزارش، پزشکی قانونی ترکیه «هیچ‌گونه شواهد پزشکی‌ای که فرضیه یک قتل یا مرگ غیرطبیعی را تایید کند، نیافته است. همچنین هیچ‌گونه نشانه‌ای از وجود مواد مخدر، الکل یا هیچ نشانه‌ای که یک مرگ خود خواسته را تقویت کند نیز یافت نشده است. با این‌حال پزشکی قانونی توانایی تشخیص علت دقیق مرگ سید جمال حسینی را نیز نداشته است.»

در این گزارش، دلیل ناتوانی پزشکی قانونی در تشخیص علت دقیق فوت، ناشی از انتقال دیر‌هنگام پیکر جمال حسینی به پزشکی قانونی عنوان شده است و این‌که گرمای شدید هوا هنگام مرگ او، موجب آسیب‌دیدگی داخلی پیکر شده است.

تاخیری سوال‌برانگیز در انتقال پیکر سید‌‌جمال حسینی که باعث شده است تا با توجه به ناممکن بودن انجام آزمایش بافت‌شناسی برای تشخیص نهایی علت مرگ، در مورد پرونده مرگ جمال حسینی، نتیجه مشخصی از سوی دادستانی ترکیه ارائه نشود.

بر اساس اعلام مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، جمال حسینی پیش از مرگ، چندین مرتبه توسط دستگاه امنیتی حکومت ایران تهدید شده بود. او به همین دلیل و با صلاحدید پلیس ترکیه، از شهر مرزی وان به شهر نوشهیر در مرکز این کشور نقل مکان کرده بود.

با وجود این، هیچ سندی در مورد این‌که مرگ او یک ترور یا قتل بوده باشد، در دست نیست.

جایگاه و تأثیر جمال حسینی بر دید‌بانی و گزارشگری حقوق بشر

در نخستین سالگرد درگذشت سید جمال حسینی، احتمالاً مهم‌ترین پرسشی که می‌توان درباره فعالیت‌های او مطرح کرد، در مورد بررسی جایگاه و تأثیر او بر ترم «دید‌بانی و گزارشگری حقوق بشر» در ایران است.

شاهد علوی

شاهد علوی، روزنامه‌نگار مقیم آمریکا، در این‌باره به رادیو زمانه می‌گوید: «واقعیت این است که صرف گزارشگری حقوق بشر و گذاشتن زندگی بر سر این راه بدون چشم‌داشت مادی، شایسته قدردانی، تکریم و یادآوری است. سید جمال حسینی یکی از کسانی است که جوانی و زندگی خود را به تمامی در این راه صرف کرد. مرگ زود هنگام او (با فرض طبیعی بودن این مرگ) نیز نتیجه سبک زندگی اوست که ارتباط ناگزیری با دید‌بانی حقوق بشر در شرایط اضطرار داشت. اما فارغ از نکته پیش گفته، اهمیت کارنامه حقوق بشری مرحوم حسینی را باید در نقش بی‌بدیل او در ایجاد تحول بنیادی در مقوله "گزارش حقوق بشری در ایران" دید.»

علوی در ادامه می‌گوید: «تا پیش از شروع به کار مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران که جمال حسینی نقش مهمی در تأسیس، سر پا ایستادن و تداوم فعالیت مؤثر آن داشت، گفتمان غالب در فضای سیاسی ایران "حقوق بشر" را "حقوق فعالان سیاسی مرکز" و "فعالیت سیاسی" را صرفاً "فعالیت سیاسی مسالمت‌آمیز" تعریف می‌کرد و کم و بیش در همین چارچوب هم کار دیدبانی حقوق بشر و گزارش نقض حقوق بشر را انجام می‌داد. با شروع به فعالیت مجموعه فعالان و در پیامد باور عمده فعالان این مجموعه و به طور مشخص، سید جمال حسینی، این نگاه غالب و مشروعیت آن زیر سوال رفت و گزارش نقض حقوق اولیه فعالان سیاسی و مدنی، بدون در نظر گرفتن وابستگی و تعلق زبانی، هویتی، سیاسی، حزبی و شیوه مبارزه آن‌ها، در دستور کار مجموعه قرار گرفت.»

مزار جمال حسینی در ترکیه

به اعتقاد شاهد علوی، سید جمال حسینی تا مدت‌ها به عنوان تنها کسی که اداره وب‌سایت و دریافت گزارش‌ها و انتشار آن‌ها را بر عهده داشت، نقش مهمی در این سدشکنی بسیار مهم داشته است: «از نظر سید جمال حسینی نه نام کسی که خبرش به او می‌رسید مهم بود و نه تعلق سازمانی و اتهام‌های نخ نمای تکراری و نه شیوه مبارزه یا اتهامات قربانی نقض حقوق بشر. هر انسانی از نظر او حقوقی داشت که نقض آن‌ها با هر هدفی و با هر انگیزه‌ای، باید گزارش می‌شد.»

علوی معتقد است که این نگاه قطعاً نتایج سیاسی بسیار مثبتی در پی داشت و دارد که باید به آن پرداخت.

در همین زمینه: 

این مطلب را پسندیدید؟ کمک مالی شما به ما این امکان را خواهد داد که از این نوع مطالب بیشتر منتشر کنیم.

آیا مایل هستید ما را در تحقیق و نوشتن تعداد بیشتری از این‌گونه مطالب یاری کنید؟

.در حال حاضر امکان دریافت کمک مخاطبان ساکن ایران وجود ندارد

توضیح بیشتر در مورد اینکه چطور از ما حمایت کنید

نظر بدهید

در پرکردن فرم خطایی صورت گرفته

نظرها

  • احمد سراجی

    «از نظر سید جمال حسینی نه نام کسی که خبرش به او می‌رسید مهم بود و نه تعلق سازمانی و اتهام‌های نخ نمای تکراری و نه شیوه مبارزه یا اتهامات قربانی نقض حقوق بشر. هر انسانی از نظر او حقوقی داشت که نقض آن‌ها با هر هدفی و با هر انگیزه‌ای، باید گزارش می‌شد.» بخاطر همین بود که سال ۸۸ وقتی بنده را ۴۵ روز ۴۵ روز به بند ویژه ( انفرادی) محکوم می کردند اسم بنده را حتی با اصرار همسرم جزو زندانیان حتی عادی هم نزد در حالی که زیر فشار شکنجه و آزار بودم راستی علت مرگ اش هنوز براتون روشن نشده!!