ارتباط ناشناخته. ارتباط بدون سانسور. ارتباط برقرار نمی‌شود. سایت اصلی احتمالاً زیر سانسور است. ارتباط با سایت (های) موازی برقرار شد. ارتباط برقرار نمی‌شود. ارتباط اینترنت خود را امتحان کنید. احتمال دارد اینترنت به طور سراسری قطع شده باشد. ادامه مطلب

● دیدگاه

تخلیه غزه، شانسی که بر باد رفت

حبیب حسینی‌فرد- ده سال از خروج شهرک‌نشینان و سربازان اسرائیل از نوار غزه می‌گذرد. این گام ورای انگیزه‌های اسرائیل می‌توانست فرصتی باشد که شایستگی فلسطینی‌ها در داشتن کشوری مستقل به نمایش گذاشته شود.

ده سال از خروج شهرک‌نشینان و سربازان اسرائیلی از نوار غزه می‌گذرد. این گام ورای انگیزه‌های اسرائیل می‌توانست فرصتی باشد که شایستگی فلسطینی‌ها در داشتن کشوری مستقل به نمایش گذاشته شود. روزی که نیروهای اسرائیلی برای خروج از نوار غزه آماده می‌شدند، جبرئیل رجوب از رهبران الفتح گفت غزه را به هنگ‌کنگ خاورمیانه بدل می‌کنیم. اما در این ده سال، غزه شاهد ۵ جنگ متوالی بود.

۱۵ اوت، دهمین سالگرد روزی است که با تصمیم دولت آریل شارون، خروج نزدیک به ۷ هزار اسرائیلی شهرک‌نشین در نوار غزه آغاز شد؛ امری که اغلب با زور سربازان ارتش انجام گرفت.

آریل شارون نخست‌وزیر وقت اسرائیل که سال ۲۰۰۰ به قدرت رسید، در سه سال اول زمامداری خود حاضر به دادن کوچک‌ترین امتیازی به فلسطینی‌ها نبود، او قرارداد اسلو را عملا به خاک سپرد و عرفات را نیز در مقرش در رام‌الله به حصر کشید. این که او به یک باره خروج شهرک‌نشینان و نیروهای اسرائیلی از غزه را به جریان انداخت دلایل متفاوتی داشت که کمتر انگیزه صلح‌خواهی و حل مناقشه با فلسطینی‌ها را دنبال می‌کرد.

این اقدام یک جانبه و بدون هماهنگی با دولت تشکیلات خودمختار، هم با افزایش هزینه حراست از ۷ هزار شهرک‌نشین در نوار غزه پیوند داشت و هم تلاشی بود برای کاهش فشار بین‌المللی در راستای حل مناقشه فلسطین (نقشه راه دولت بوش و ابتکار هواداران صلح موسوم به طرح ژنو) و هم مهار اعتراض‌ها و مخالفت‌ها در درون ارتش را دنبال می‌کرد که روز به روز ماندن در مناطق اشغالی را زیر سوال می‌بردند.

تجربه تخلیه یک جانبه غزه همچنین محملی بود برای مدیریت خروج بعدی از بخشی از کرانه غربی به صورت یک جانبه و بدون توافق و هماهنگی با فلسطینی‌ها، به گونه‌ای که با ایجاد کشور مستقل فلسطینی مرتبط نشود.

شارون در قبال این اقدام، این امتیاز را از دولت جرج دبلیو بوش گرفت که اعلام کند آمریکا دیگر تاکیدی بر بازگشت اسرائیل به پشت مرزهای ۱۹۶۷ ندارد.

فرصتی که فلسطینی‌ها از کف دادند

ورای انگیزه‌های اسرائیل و ورای این واقعیت که محاصره درونی غزه از سال ۲۰۰۵ عملا به محاصره بیرونی این ناحیه از سوی اسرائیل بدل شد و صرفنظر از این نکته که برخورد نفی‌‌کننده اسرائیل و غرب با حضور حماس در دولت ائتلافی در غزه، راه را برای رادیکالیز‌ه‌تر شدن این نیرو گشود، خود فلسطینی‌ها هم این شانس را از دست دادند که در چارچوب منافع ملی خودشان، کارنامه‌ای از لیاقت و همکاری و ایجاد ساختارهای متوازن اداری در غزه را به جریان بیاندازند تا به جهان نشان دهند که شایسته کشوری مستقل هستند و نتیجتا اشغالگری اسرائیل باید سریع‌تر پایان یابد.

کودتای متقابل حماس و فتح در نواز غزه علیه یکدیگر در سال ۲۰۰۷، تشدید جدایی‌ها و دو دستگی‌ها میان آنها که با مرگ عرفات شروع شده بود، تبدیل نوار غزه به کانون افراطی‌گری و اجرای درکی بسته از اسلام، به علاوه میدان‌‌دادن هر چه بیشتر به کشورهای خارجی (ایران و عربستان و ترکیه و مصر و قطر ) که فلسطین و مسئله فلسطین و به‌ویژه تحولات در نوار غزه را به میدانی برای جنگ نیابتی خود بدل کنند، همه و همه چشم‌انداز مثبتی را که می‌توانست حاکمیت نیم‌بند فلسطینی‌ها دراین منطقه برای دستیابی به کشوری مستقل را رقم بزند، تیره و تار کرد.

ویرانه‌های بازمانده از جنگ غزه

روزی که نیروهای اسرائیلی برای خروج از نوار غزه آماده می‌شدند، جبرئیل رجوب، از رهبران الفتح گفت که غزه را به هنگ‌کنگ خاورمیانه بدل می‌کنیم. گلخانه‌های باقیمانده از اسرائیلی‌ها، ساحل شنی مدیترانه که برای جذب توریست حرف ندارد و نیز منابع گازی در نواحی ساحلی منطقه، همه و همه می‌توانست پشتوانه مدعای رجوب و زمینه‌ای برای برکشیدن غزه به یک منطقه آباد و الگویی برای کشور آینده فلسطین بشود.

جنگ به جای هنگ‌کنگ

در ۱۰ سالی که از تخلیه غزه می‌گذرد، این منطقه به جای تبدیل‌شدن به هنگ‌کنگ، ۵ جنگ به خود دیده که آخرین آن در سال گذشته، ۲ هزار کشته و ۱۶۰هزار ساختمان ویران بر جای گذاشت. هنوز هم خالد مشعل، از رهبران حماس، روانه این پایتخت و آن پایتخت است شاید که اسرائیل و مصر محاصره را کم کنند و گشایشی در فقر و ویرانی نوار غزه پدید آید و هنوز هم تهران و عربستان و ترکیه و مصر برای نفوذ منطقه‌ای خود در این باریکه مشغول یارگیری و مچ‌اندازی‌‌اند.

این که ریشه کل ماجرای فلسطین در اشغالگری اسرائیل است، حرفی نیست، ولی خود فلسطینی‌ها هم در ماجرای غزه تدبیر و شایستگی لازم را نشان ندادند و حالا وضعیت این منطقه به قدری بدتر شده که اسرائیل می‌تواند ادعا کند که اگر از ساحل غربی خارج نمی‌شود، دلیل دارد؛ نگاه کنید به غزه که تخلیه‌اش کردیم و چه شد!

تجربه یک جانبه و مبتنی بر انگیزه‌های بحث‌انگیز به اسرائیل نشان داد مادام که اراده‌ای برای صلح وجود نداشته باشد اقدامات ظاهرا مثبت ولی در خفا با نیاتی متفاوت، لزوما امنیت برای آن به بار نمی‌آورد. فلسطینی‌ها هم در ماجرای غزه نشان دادند که هنوز از درک و دریافتی معقول از مصالح و منافع ملی‌اشان و رویکردهایی که فضای بین‌المللی را به سود دستیابی آنها به کشور مستقل فلسطینی بچرخاند، دورند. به این ترتیب تخلیه غزه تا اینجای کار بیش از آن که کمکی به حل دیرین‌ترین معضل خاورمیانه کرده باشد، به نقیض آن بدل شده است.

این معضل نیازمند یک راه‌حل جامع و منصفانه و پایدار است. ولی در شرایطی که مسائلی مانند طرد داعش یا حل بحران در سوریه یا چاره‌یابی برای معضل یمن اولویت یافته‌اند و جامعه اسرائیل هم بیش از پیش از حل صلح‌آمیز و عادلانه مناقشه با فلسطینی‌ها دور شده، و نیز در شرایطی که خود فلسطینی‌‌ها هم چندان شتابی برای همگرایی و اتحاد و یافتن زبان مشترک ندارند، حل این مناقشه هم در دهمین سالگرد تخلیه نوار غزه بیش از پیش به عهده تعویق افتاده است.

این مطلب را پسندیدید؟ کمک مالی شما به ما این امکان را خواهد داد که از این نوع مطالب بیشتر منتشر کنیم.

آیا مایل هستید ما را در تحقیق و نوشتن تعداد بیشتری از این‌گونه مطالب یاری کنید؟

.در حال حاضر امکان دریافت کمک مخاطبان ساکن ایران وجود ندارد

توضیح بیشتر در مورد اینکه چطور از ما حمایت کنید

نظر بدهید

در پرکردن فرم خطایی صورت گرفته

نظرها

  • m

    مشکل فلسطینیهای مسلمان مثل مشکل بقیه مسلمانان خاورمیانه فقط یک دلیل دارد: فرهنگ جنگ طلبی و برتری طلبی و زیاده خواهی و اشغالگرانه اسلامی شان. فلسطینیها به همان دلیل بدبخت هستند که مردم ایران و عراق و سوریه و لیبی و یمن و افغانستان و پاکستان و غیره! هیچکدام اهل ساختن و رشد فرهنگی و علمی و فرهنگی نیستند و فقط به دنبال صدور اسلام به کشورهای دیگر و اثبات برتری اسلام و مسلمانان بر مردمان دنیا هستند. فلسطینها هیچوقت به دنبال خودمختاری و زمین و غیره نیستند. اینها همه اش دروغهایی است برای گول زدن غربیها. فلسطیینها هم مثل ایران دنبال نابود کردن اسراییل و یهودی کشی مردم اسراییل هستند چون این را دستور اسلام و الله میدانند و برایشان همانطور که بارها اعلام کرده اند نابودی مردم اسراییل بیش از هر چیزی اهمیت دارد. آیا اگر ایران هم در عرض 37 سال گذشته به دنبال دستور نابودی اسراییل که امام خممینی داده بود با عراق جنگ نمیکرد و بر علیه اسراییل صدها جنگهای نیابتی و حمله های انتحاری نیابتی راه نمی انداخت و دنبال بمب هسته ای برای نابودی این کشور نبود مردم ایران تا این حد بدبخت و فقیر میشدند. تازه وضع فلسطینها خیلی بهتر از مردم ایران است چون کشورهای اروپایی و آمریکا کلی پول مجانی و تحصیلات مجانی و دکتر و دوا و بیمارستان مجانی درغزه و نوار باختری برایشان راه انداخته اند. دلیلی برای تلاش بشتر و کار مثبت و ساختن ندارند.