ارتباط ناشناخته. ارتباط بدون سانسور. ارتباط برقرار نمی‌شود. سایت اصلی احتمالاً زیر سانسور است. ارتباط با سایت (های) موازی برقرار شد. ارتباط برقرار نمی‌شود. ارتباط اینترنت خود را امتحان کنید. احتمال دارد اینترنت به طور سراسری قطع شده باشد. ادامه مطلب

غیر قابل سکونت بودن شهرهای اطراف خلیج فارس در آینده‌ای نه چندان دور

مجید محمدی محقق – یک تحقیق جدید نشان می‌دهد که آخرین زنگ خطر برای منطقه خلیج فارس به صدا درآمده است. اگر دست روی دست بگذاریم، منطقه در حد غیرقابل تحملی گرمازده می‌شود.

کنفرانس اقلیمی پاریس (۳۰ نوامبر تا ۱۲ دسامبر / ۹ آذر تا ۲۱ آذر ۱۳۹۴) به موافقت‌نامه‌ای بین المللی برای مهار گرمایش زمین دست یافت. این توافقْ تاریخی توصیف شده، و این در حالی است که این نگرانی جدی از طرف سازمان‌ها و کارشناسان دلسوز محیط زیست ابراز می‌شود، که حد تلاشی که قرار است صورت گیرد با فاجعه‌ای که زندگی بر روی کره خاکی را تهدید می‌کند، همخوانی ندارد.

ایرانیان اکنون آشکارا ابعادی از فاجعه را در قلمرو خود می‌بینند، اما هنوز به نظر می‌رسد که افکار عمومی نسبت به کلیت قضیه کم‌توجه است. برای آنکه ببینیم وضع در ایران چگونه است، به جنوب کشور نظر می‌دوزیم. مطلب زیر فشرده تحقیقی را در زمینه تأثیر تغییرات اقلیمی در منطقه خلیج فارس عرضه می‌کند.

خلیج فارس − غروب زندگی در آن فرا می‌رسد اگر به مقابله با گرمایش زمین برنخیزیم.

با ۹۹ درصد اطمینان، یعنی با فقط یک درصد احتمال خطا برآورد شده است که شتاب گرم شدن زمین ناشی از گاز‌های گلخانه‌ای[1] است، گازهایی که توسط بشر تولید شده و همچنان با روند فزاینده‌ای تولید می‌شوند. ذوب شدن یخ‌های قطب شمال و جنوب و یخچال‌های طبیعی و درنتیجه بالا آمدن سطح آب دریا‌ها‌ی آزاد از پی آمد‌های این پدیده است.

دراین زمینه پژوهش‌های قابل ملاحظه‌ای انجام گرفته است. این که دمای کره زمین به طور کلی تا چه اندازه بالا خواهد رفت و چه نتیجه‌ای در مناطق مختلف زمین برجای خواهد گذاشت مورد بررسی قرارگرفته است. در جنوب ایران وضع چگونه خواهد بود؟ یک تحقیق تازه درباره جنوب غربی آسیا توجه ویژه‌ای نشان داده است به منطقه خلیج فارس و نواحی اطراف دریای سرخ و دریای عرب.

به استناد نتایج حاصل از آخرین تحقیق منتشر شده توسط موسسه nature climate change شاید آخرین زنگ خطر برای منطقه خلیج فارس به صدا درآمده باشد.[2]

این تحقیق، وضعیت خاص منطقه خلیج فارس و دریای سرخ را در نظر گرفته است که به این سه عامل برمی‌گردد:

  • جریان هوا در سطوح بالا‌ی زمین از سمت ترکیه و عراق به گونه‌ای است که میزان تشعشع گرمایی را در منطقه خلیج فارس تشدید می‌کند.
  • سطح پایین زمین درمنطقه خلیج فارس با بیابان‌های اطرف آن باعث می‌شود که مقدار زیادی از گرما جذب شود
  • حرارت جذب شده در خلیج فارس، به دلیل عمق کمی که دارد موجب افزایش سطح تبخیر و در نتیجه بالا رفتن رطوبت هوا می‌شود.

حاصل این سه عامل این نتیجه ناگوار را برای منطقه دارد که اگر وضعیت به همین ترتیب ادامه پیدا کند به دلیل وضعیت جغرافیایی خاص خلیج فارس تواتر شوک‌های گرمایی که محصول ضریب گرمایی بالا است به شرایطی راه می‌برد در آن که زندگی کردن در این منطقه در حد غیر قابل سکونت می‌شود.

یکی از نتیجه‌های شوک گرمایی، که اگر دست روی دست بگذاریم در آینده‌ای نه چندان دور شاهد آن خواهیم بود، این است که هم بهره برداری کشاورزی در منطقه به خطر می‌افتد و هم فعالیت کردن در بیرون ساختمان‌ها غیر قابل تحمل می‌شود. تازه این در صورتی است که منطقه انرژی لازم را داشته باشد تا بتواند ساختمان‌ها را با کولر خنک نگه دارد. ناحیه فقیری مثل یمن که در آن دسترسی به انرژی لازم بسیار دشوار و درحد غیر ممکن است، از این مختصر راحتی نیز محروم خواهند بود.

در کل مناطق اطراف خلیج فارس و دریای سرخ زندگی در داخل ساختمانها نیز مانند محیط خارج از ساختمان غیر قابل تحمل می‌شود. ماهشهر و بندر عباس در ایران ازجمله شهر‌هایی هستند که درمعرض رویارویی با این آینده‌ی نامطلوب هستند یعنی با تداوم شرایط فعلی در آینده‌ای نه چندان دور زندگی در آن‌ها غیر قابل تحمل خواهد شد.

کویت، قطر، عربستان سعودی، امارات متحده عربی و یمن ازجمله کشورهای دیگر منطقه هستند که ضریب گرمایی در آنها بسیار بالا خواهد بود. بعضی از محققان به این نتیجه رسیده‌اند که در صورت ادامه گرم شدن کره زمین بسیاری از شهر‌های واقع دراین کشور‌ها به ناچار از سکنه خالی خواهند شد و اهالی این شهر‌ها باید در جایی دیگر اسکان داده شوند.

در این نمودار (که برگرفته از گزارش nature climate change است) هر آنچه بالای ۵۱ درجه است برای انسان بسیار خطرناک است. در دمای ۳۵ درجه، وقتی رطوبت بالا باشد، بدن برای خنک کردن با مشکل روبرو می شود. در نمودار بالا، حالت خطرخیز 3 آن هنگامی بروز می‌کند که وضعیت کنونی را ادامه دهیم و کاری برای مهار گرمایش انجام ندهیم. نمودار نشان می‌دهد که در این حالت تواتر ضریب موجهای گرمایی دما بالای ۵۰ درجه بسیار بالا است و بخش بزرگی از منطقه جنوب غربی آسیا را در بر می گیرد.

گرمازدگی

ممکن است تصور شود که افزایش دما در حد یکی دو درجه مشکل بزرگی نیست و آن را می‌توان تحمل کرد. اما افزایش دما تنها مشکلی نیست که با آن مواجه هستیم. برای درک موضوع از زاویه حد تحمل گرما و شوک گرمایی به انسان باید به این نکته توجه کنیم:

یکی از ابزار‌های اصلی خنک کردن بدن، تعریق و تبخیراست. فرایند تبخیر عرق بر روی پوست، که از جمله فرایند‌های تبد یل مایع به گاز (آب به بخار) است، انرژی زیادی طلب می‌کند. پوست ما این انرژی را از فضای اطراف پوست دریافت می‌کند و در نتیجه پوست خنک می‌شود. اما اگر فضای اطراف پوست مرطوب باشد این مکانیسم ضعیف می‌شود و هرچه رطوبت هوا بیشتر شود مکانیسم مزبور ضعیف و ضعیف تر می‌شود. بنابر این، میزان تحمل انسان در برابر گرما نه فقط با میزان حرارت بلکه با رطوبت هوا نیز ارتباط دارد. برای مثال دمای ۳۲ درجه ولی با رطوبت بالا احساس ۴۱ درجه را به انسان می‌دهد. شما می‌توانید چند دقیقه در حمام سونا با گرمای ۳۵ درجه به سر برید اما اگر این گرما تداوم طولانی داشته باشد غیر قابل تحمل خواهد بود. به همین دلیل برای اندازه گیری شدت دما سنجه‌ای پیشنهاد شده است به نام شاخص گرما (Heat Index) که ازتلفیق میزان حرارت و رطوبت هوا به دست می‌اید. با بالا رفتن این شاخص بدن ما از طریق فرایند تعریق و تبخیر به مقابله برمی‌خیزد، اما اگر شاخص گرما همچنان افزایش یابد سرانجام بدن دچار شوک گرمایی می‌شود. اگر دمای بدن به شکلی پایین نیاید، می‌تواند کشنده باشد.

با در نظر گرفتن این موضوع بهتر می‌توان خطرناکی وضعیت در مناطق خلیج فارس، دریای سرخ و دریای عرب را درک کرد. فقط دمای مطلق بالا نمی‌رود؛ شاخص گرمایی روبرو رشد است و این عامل است که این مناطق را در حد غیر قابل تحملی گرمازده خواهد کرد.

سه خطر

بر اثر گرم شدن کره زمین که شتاب آن بطور عمده محصول گازهای گلخانه‌ای است، سه خطر جنوب غربی آسیا را تهدید می‌کند:

  • یکی موج‌های گرمایی است که منطقه را غیرقابل سکونت می‌سازد،
  • دیگری بالا آمدن سطح آب است که به دلیل پایین بودن سطح زمین اطراف خلیج فارس، مناطق وسیعی را زیر آب می‌برد،
  • و دیگر آن که تمامی منطقه، دمایی بیش از حد متعارف پیدا می‌کند که نتیجه‌ آن خشک سالی‌های پیاپی خواهد بود.

در خصوص دریای سرخ و شهرهای اطراف آن مثل مکه و مدینه وضعیت به همین منوال خواهد بود و برای مثال در سال‌هایی که حج در تابستان واقع می‌شود رفتن به سفر حج برای مؤمنان غیر ممکن خواهد بود.

حاصل این خرابی‌ها آوارگی عده‌ای زیادی از ساکنین این شهرها است. آوارگانی که معلوم نیست در کجا باید اسکان داده شوند زیرا سایر مناطق اطراف نیز خشک و گرم خواهد بود و فعالیت‌های کشاورزی که می‌باید تامین کننده‌ی معاش آنان باشد صدمه خواهد دید.

در این وضعیت متاسفانه رفتار ما همانند کودکانی است که در ساحل با شنها بازی می‌کنند و بر سر بیلچه‌ای با هم به نزاع بر می‌خیزند، بی خبر از آن که یک سونامی در راه است، توفانی که هست و نیست همه را از بین خواهد برد.

فشرده‌ای از تحقیق مورد استناد این مقاله را می‌توانید در این ویدئو (به زبان انگلیسی) ببینید.

پانویس‌ها

[1] گازهای گلخانه ای گازهایی هستند که باعث گرم شدن کره زمین می شوند. عمل کردن این گازها درست همانند یک گلخانه است. تمامی طول موج تشعشع خورشید را از خود گذر می دهد ولی بخشی از آنرا می گذارد به فضا برگردد. دو گاز مهم در میان گازهای گلخانه‌ای عبارتند از گاز متان و گاز دی اکسید کربن. حجم عظیمی از گاز متان محبوس در یخ‌های قطب‌های شمال و جنوب است. اگر مرز گرم شدن به جایی برسد که این گازها شروع به آزاد شدن کنند در آن صورت دیگر پس از آن فعالیت بشر نیست که عامل اصلی گرم شدن زمین می‌شود، بلکه آزاد شدن گاز متان است که بیست برابر گاز دی اکسید کربن به لحاظ اثر گلخانه‌ای (به لحاظ جذب و انتشار تشعشع آفتاب) عمل می‌کند و تابع یک مکانیسم خود محور می‌شود.

[2] دراین تحقیق دو سناریو (Representative Concentration Pathway = RCP) در مقابل هم قرار گرفته است: یکی با نام RCP 8.5 شناخته می‌شود و دیگری با نام RCP 5.4. در حال حاضر برآورد می‌شود که در سال ۲۱۰۰ اگر وضع بر همین روال بماند تشعشع گرمایی در منطقه خلیج فارس ۸,۵ وات بر مترمربع باشد. سناریوی اول فرض را بر این می‌‌گذارد که مداخله‌ای صورت نگیرد و انتشار گازهای گلخانه‌ای با همین شتاب ادامه یابد. فرض سناریوی RCP 5.4 این است که بشر مداخله کند و تشعشع گرمایی را تا حد ۵,۴ وات بر مترمربع کاهش دهد.

این مطلب را پسندیدید؟ کمک مالی شما به ما این امکان را خواهد داد که از این نوع مطالب بیشتر منتشر کنیم.

آیا مایل هستید ما را در تحقیق و نوشتن تعداد بیشتری از این‌گونه مطالب یاری کنید؟

.در حال حاضر امکان دریافت کمک مخاطبان ساکن ایران وجود ندارد

توضیح بیشتر در مورد اینکه چطور از ما حمایت کنید

نظر بدهید

در پرکردن فرم خطایی صورت گرفته

نظرها

  • Methane

    رودخانه‌های دجله و فرات را با کارون و زهره مقایسه میکنید. از هر بهانه ای برای مدیریت اب به نفع مردمان ایران مخالفت میشود. عمده آب شیرین ورودی مربوط به فرات و دجله است که ترکیه و البته عراق و سوریه سدهای عظیمی زده اند. علت اصلی ریزگردها هم همین سدهای عظیم ترکیه و عراق و سوریه است.

  • بهنام

    یک منبع خنک کننده آبهای خلیج فارس به خصوص در مناطق شمالی آن که کم عمق است و از آبهای دریای عمان دور است, آبهای رودخانه‌های دجله و فرات و کارون و زهره و ... است که به خلیج فارس می‌ریزد. متاسفانه دبی این رودخانه‌ها هم در پایین دست کاهش بسیار یافته است.

  • بهنام

    به درستی به کم عمق بودن خلیج فارس و سریعتر گرم شدن آبهای آن اشاره شده. دریایی که در پهنه وسیعی از مناطق غربی و شمالی آن عمق بین ۱۰ تا ۳۰ است که در دماهای بالای ۵۰ درجه و با تابش مستقیم آفتاب عملاً همچون سماور جوشانی رطوبت بسیار گرم را روانه خشکی میکند.

  • بهنام

    خیلی ساده است. در مناطق حاره شما تکلیفتون مشخصه دما بین ۲۷ تا ۳۳ درجه است و همیشه هم رطوبت بالاست. چه گرمایش زمین باشه چه نباشه. نهایتش ۱ درجه دما بالاتر میره. اما گرمایش زمین در خوزستان به گونه خشن‌تری عمل کرده و می‌کند. میدانید که در خوزستان مدتی از سال پیش میاد که دمای بالای ۴۵ درجه و رطوبت بالای ۹۵ درصد داریم. یعنی یه چیزی در حد جهنم وعده داده شد. شرجیهای سالیان اخیر خوزستان علاوه بر افزایش مدت زمان دارای رطوبت و گرمای بالاتر نیز بوده‌اند.

  • كشكساب

    با درود بر همه ايرانيان . حدودِ پانزده سال قبل يك بانوي محققِ شاغل در ناسا ، ايراني ، اگر درست بگويم ، بنامِ ستوده ، ثابت كرد كه تغيرات طبيعي و اتشفشان ها دليل اصلي سوراخ شدن لايه اوزون ، نيستند و فقط كاز هاي گلهانه اي و صنايع بايد مورد توجه و كنترل قرار بگيرند . البته جايزه اي هم به ايشان داده شد ، ولي پيگيري نشد كه در امروز هستيم . جالب ، تاسفبار ، خفتبار براي بنده و غرور افرين براي ميهن دوستان اينكه اين بانوي دانشمند ميگفت مرا در مدرسه براي عدمِ رعايت حجاب اسلامي ميزدند ، در دهه طلايي اول حكومت اسلامي ، فرار كردم و با (( پاي برهنه )) از مرز پاكستان رفتم . و از دبيرستان درامريكا درس خواندم . اين مطلب در كيهان لندن ِ آنزمان چاپ شده بود . پاينده ايران ، سربلند ايراني