ارتباط ناشناخته. ارتباط بدون سانسور. ارتباط برقرار نمی‌شود. سایت اصلی احتمالاً زیر سانسور است. ارتباط با سایت (های) موازی برقرار شد. ارتباط برقرار نمی‌شود. ارتباط اینترنت خود را امتحان کنید. احتمال دارد اینترنت به طور سراسری قطع شده باشد. ادامه مطلب

کمی بهار؛ شهرنوش پارسی‌پور – ۱۱۹

شهرنوش پارسی‌پور -شوکت به دیدار مادرش مى‌رود. خانم لقا به او پیشنهاد مى‌کند با بهروز ازدواج کند. شوکت مى‌گوید دو شوهر دارد.

رمان «کمی بهار» در سال ۱۳۱۲ آغاز می‌شود؛ دو سال پیش از کشف حجاب. اردکان در این رمان صحنه‌ای‌ است که در آن و در قالب یک «ساگای خانوادگی» تاریخ ایران رقم می‌خورد.

خانم پارسی‌پور در این رمان می‌خواهد نشان بدهد که چگونه تحولات زن ایرانی در طول تاریخ، منجر به تحول مردان نیز می‌شود. «کمی بهار» همانطور که به‌تدریج نوشته می‌شود، در «رادیو زمانه» هم به شکل کتاب گویا در اختیار خوانندگان و شنوندگان قرار می‌گیرد.

شماره ۱۱۹ از این مجموعه را می‌توانید بشنوید. خلاصه این بخش چنین است:

شوکت به دیدار مادرش مى‌رود. خانم لقا به او پیشنهاد مى‌کند با بهروز ازدواج کند. شوکت مى‌گوید دو شوهر دارد. یکى سپهدار که دیگر شوهر او نیست اما با آن‌ها زندگى مى‌کند و همه چیز را زیر نظر دارد، و دیگرى پروانه که همانند سایه‌اى مادرش را تعقیب مى‌کند. شوکت اعتراف مى‌کند که پروانه را زیاد دوست ندارد و نسبت به او سرد است. مى‌گوید پروانه این را مى‌داند چون دائم از او مى‌پرسد مرا دوست دارى.

خانم لقا درباره تغییر حالت آذرماه با او حرف مى‌زند و به او پیشنهاد مى‌کند به دیدار او برود و ببیند چه شده. شوکت به دیدار آذرماه مى‌رود و به سرعت متوجه مى‌شود که به راستى اتفاقى افتاده است، اما هرچه مى‌پرسد آذرماه ساکت است. بعد ایرج مى‌آید و...

این مطلب را پسندیدید؟ کمک مالی شما به ما این امکان را خواهد داد که از این نوع مطالب بیشتر منتشر کنیم.

آیا مایل هستید ما را در تحقیق و نوشتن تعداد بیشتری از این‌گونه مطالب یاری کنید؟

.در حال حاضر امکان دریافت کمک مخاطبان ساکن ایران وجود ندارد

توضیح بیشتر در مورد اینکه چطور از ما حمایت کنید

نظر بدهید

در پرکردن فرم خطایی صورت گرفته

نظرها

نظری وجود ندارد.