ارتباط ناشناخته. ارتباط بدون سانسور. ارتباط برقرار نمی‌شود. سایت اصلی احتمالاً زیر سانسور است. ارتباط با سایت (های) موازی برقرار شد. ارتباط برقرار نمی‌شود. ارتباط اینترنت خود را امتحان کنید. احتمال دارد اینترنت به طور سراسری قطع شده باشد. ادامه مطلب

«بازگشته»: بی‌رقیب در اسکار

پرویز جاهد - فیلم ایناریتو، جدا از کشمکش نیرومندی که در آن جاری است، بخشی از شکوه و گیرایی و تأثیرگذاری‌اش را بدون شک مدیون رئالیسم خشن و فیلمبرداری درخشان امانوئل لوبسکی است.

آکادمی اسکار، لیست نامزدهای نهایی هشتاد و هشتمین دوره جوایز اسکار را اعلام کرد و فیلم «بازگشته» (The Revenant یا: «بازگشته از گور») ساخته الخاندرو گونزالس ایناریتو، کارگردان مکزیکی، در ۱۲ رشته از جمله بهترین فیلم، بهترین کارگردانی، بهترین بازیگر نقش اول و نقش مکمل مرد و بهترین فیلمبرداری، نامزد دریافت اسکار شده است.

لئوناردو دی‌کاپریو در نمایی از فیلم «بازگشته»

یقیناً این برای ایناریتو، به عنوان یک فیلمساز غیر آمریکایی که چند سالی است بخت فیلمسازی در هالیوود را پیدا کرده، موفقیت بزرگی است. در سال‌های اخیر، فیلمسازان مکزیکی، حضور قدرتمند و درخشش چشمگیری در سینمای آمریکا و مراسم اسکار داشته‌اند.

در سال ۲۰۱۳، آلفونسو کوارون، هموطن دیگر ایناریتو، برای ساختن فیلم «جاذبه»، برنده هفت جایزه اسکار شد. ایناریتو نیز در سال گذشته با فیلم «مرد پرنده»، نامزد ۹ جایزه اسکار شده بود که در ‌‌نهایت توانست جوایز بهترین فیلم، بهترین کارگردانی، بهترین فیلمنامه غیر اقتباسی و بهترین فیلمبرداری را از آنِ خود کند. امسال نیز با حذف شدن غیر منتظره کوئنتین تارانتینو (برای «هشت نفرت‌انگیز»)، ایناریتو، جز استیون اسپیلبرگ برای «پل جاسوس‌ها» و ریدلی اسکات برای «مریخی»، رقیب گردن‌کلفت دیگری در برابر خود نمی‌بیند و شانس زیادی برای دریافت جوایز اصلی به ویژه بهترین کارگردانی دارد (ریدلی اسکات و اسپیلبرگ، هیچکدام نامزد جایزه بهترین کارگردانی نیستند و در این زمینه رقیب او به شمار نمی‌روند.)

پوستر فیلم «بازگشته»

«بازگشته»، بر محور کشمکش انسان با طبیعت ساخته شده اگرچه در آن جدال نیرومندی هم بین دو انسان (هیو گلس با بازی لئوناردو دی کاپریو و فیتزجرالد با بازی تام هاردی) وجود دارد که به قدرت کشمکش اولی و عنصر دراماتیک اصلی فیلم است.

کشمکش انسان با طبیعت برای بقا، یکی از قوی‌ترین نوع کشمکش‌ها در درام‌نویسی و فیلمنامه‌نویسی است و نیروی محرکه و پیش‌برنده فیلم‌های مستند و داستانی زیادی در تاریخ سینما بوده از «نانوک شمال» و «مردی از آران» رابرت فلاهرتی گرفته تا «به درون وحش» شان پن، «جاذبه» آلفونسو کوارون و «آگوئیرا خشم خداوند» و «فیتزکارالدو»‌ی ورنرهرتزوگ (کارهای هرتزوگ، چه مستند و چه داستانی، در زمینه جدال انسان با طبیعت و تلاش او برای مهار کردن آن حتی به قیمت نابودی آن مثال‌زدنی است.)

امسال نیز علاوه بر «بازگشته»، فیلم دیگری نیز در اسکار وجود دارد که بر مبنای چنین تضاد و کشمکشی ساخته شده است: «مریخی» ساخته ریدلی اسکات که تلاش انسان برای بقا در شرایط طبیعی سخت و محیطی ناشناخته در کره‌ای دیگر، یعنی مریخ را دنبال می‌کند.

«بازگشته» با اقتباس از رمان مایکل پانک ساخته شده که خودِ رمان بر اساس زندگی واقعی مردی سفیدپوست و شکارچی (تاجر خز) در قرن نوزدهم است که ناگزیر است برای زنده ماندن، نه تنها با طبیعت وحشی و خرسی درنده بلکه با سرخپوستانی که به دنبال کشتن سفیدپوست‌های شکارچی و غارتگرند و نیز مردی که فرزندش را کشته مبارزه کند. اما فیلم ایناریتو، جدا از کشمکش نیرومندی که در آن جاری است، بخشی از شکوه و گیرایی و تأثیرگذاری‌اش را بدون شک مدیون رئالیسم خشن و فیلمبرداری درخشان امانوئل لوبسکی است که استاد حرکت‌های پیچیده و سیال دوربین است و این استادی و مهارت خیره‌کننده را قبلاً در فیلم‌های ترنس مالیک و نیز فیلم قبلی ایناریتو یعنی «مرد پرنده» نشان داده است.

در «مرد پرنده»، دوربین لوبسکی در فضایی داخلی و بسته حرکت می‌کرد و با موانع بسیاری مواجه بود اما در این فیلم هیچ مانعی در برابر آن نیست. دوربین همانند یک پرنده یا ابر آزاد است و به راحتی از روی دشت‌های پر برف و لابلای درختان سر به فلک کشیده و دره‌ها و کوه‌ها و رودخانه‌ها و آبشارهای مرتفع عبور کرده و چشم‌اندازهای زیبا و شگفت‌انگیزی را در برابر چشمان ما ترسیم می‌کند، ضمن آنکه وقتی به آدم‌ها می‌رسد آنقدر به چهره آن‌ها نزدیک می‌شود که قرار گرفتن آن‌ها در برابر چنان پس زمینه طبیعیِ فراخی با عمق میدان تصویری زیاد، از نظر بصری درخشش چشمگیر و سحرانگیزی دارد.

برگ برنده دیگر ایناریتو، لوکیشن فیلم و فیلمبرداری در دل طبیعتی باشکوه اما بسیار سرد، خشن و ترسناک است. در دل چنین طبیعت بی‌رحم و سهمگینی است که تلاش و مقاومت مرد زخمی، لت و پار شده و تنهایی مثل هیو گلس و سفر ادیسه‌وار او ابعادی حماسی پیدا می‌کند. مطمئناً اگر این فیلم در تابستان و یا در آب و هوایی معمولی ساخته می‌شد، دیگر نه این کشمکش بین گلس و طبیعت وجود داشت و نه بازی دشوار دی کاپریو (از نظر فیزیکی و جسمی) این قدر تأثیرگذار می‌بود. دیگر هر دانشجوی کلاس بازیگری می‌داند که ایفای چنین نقش‌هایی بسیار راحت‌تر از ایفای نقش‌های به ظاهر ساده بازیگری است که هیچ حرکتی در صحنه ندارد و مثلاً مجبور است حس عمیقی را تنها با مکث‌ها و یا نگاه‌هایش منتقل کند. اما قرار گرفتن بازیگران در شرایط سخت و طاقت‌فرسا و فشارهای جسمی و روانی‌ای که به خاطر آن تحمل می‌کنند به راحتی می‌تواند تماشاگران سینما و نیز اعضای آکادمی اسکار یا جوایزی مثل گلدن گلوب و بفتا را تحت تاثیر قرار دهد و اینگونه است که بازی تحسین‌برانگیز برایان کرنستن در «ترومبو» دیده نمی‌شود و دی‌کاپریو جایزه بهترین بازیگر مرد گلدن گلوب را می‌گیرد و احتمالاً بعد از سال‌ها انتظار، اسکار هم در انتظارش خواهد بود.
(از میان شرایط سخت و طاقت‌فرسایی که ایناریتو با جزئیات کامل و خشن‌ترین شکل ممکن نشان می‌دهد، می‌توان برای مثال به صحنه‌های جنگیدن دی کاپریو با خرس گریزلی، زخم‌های مهلک بدن او، تحمل گرسنگی، خوردن گوشت خام بوفالو، خوابیدن در شکم اسب مرده، سفر مشقت‌بار او از میان برف و یخ و زنده به گور شدن اشاره کرد.)

ایناریتو هم دیگر آن فیلمساز مکزیکی فیلم‌های غیرمتعارف، تجربی و نوآورانه‌ای از نوع «عشق سگی» یا «۲۱ گرم» که با ساختارهای روایی پیچیده و غیر قابل پیش‌بینی‌شان ما را غافلگیر می‌کردند نیست بلکه بعد از «بابل» به تدریج، جایگاه خود را در هالیوود به عنوان یک کارگردان زبده و فن‌سالار درجه یک تثبیت کرده و همچون اسپیلبرگ، یا جیمز کمرون قادر است، سخت‌ترین و پیچیده‌ترین صحنه‌ها را در کنترل خود داشته و با مهارت تمام به بهترین و زیبا‌ترین شکل ممکن کارگردانی کند. نتیجه چنین مهارتی، حداکثر و در بهترین حالتش، خلق یک درام هالیوودی جذاب و پرکشش و از نظر تصویری خیره‌کننده است که بر محور انتقام فردی بنا شده و پرهیز از برخی کلیشه‌ها و قواعد آشنا و مستعمل ژانر وسترن- ماجراجویانه و یا گنجاندن صحنه‌هایی مثل مکالمه رئیس سرخپوست‌ها با فرمانده دسته شکارچیان فرانسوی در مورد ستم و تجاوزگری سفید‌ها، تنها در حاشیه این درام و برای خالی نبودن عریضه است و نمی‌توان آن‌ها را چندان جدی گرفت. با این حال، «بازگشته»، به لطف فیلمبرداری درخشان لوبسکی و موسیقی زیبا و حماسی ریوچی ساکاموتو، فیلمی دیدنی است اما برخلاف «مرد پرنده» و فیلم‌های اول ایناریتو، فیلمی است که خیلی در یاد نمی‌ماند.

پیش‌پرده «بازگشته» (The Revenant یا: «بازگشته از گور») ساخته الخاندرو گونزالس ایناریتو

این مطلب را پسندیدید؟ کمک مالی شما به ما این امکان را خواهد داد که از این نوع مطالب بیشتر منتشر کنیم.

آیا مایل هستید ما را در تحقیق و نوشتن تعداد بیشتری از این‌گونه مطالب یاری کنید؟

.در حال حاضر امکان دریافت کمک مخاطبان ساکن ایران وجود ندارد

توضیح بیشتر در مورد اینکه چطور از ما حمایت کنید

نظر بدهید

در پرکردن فرم خطایی صورت گرفته

نظرها

نظری وجود ندارد.