ارتباط ناشناخته. ارتباط بدون سانسور. ارتباط برقرار نمی‌شود. سایت اصلی احتمالاً زیر سانسور است. ارتباط با سایت (های) موازی برقرار شد. ارتباط برقرار نمی‌شود. ارتباط اینترنت خود را امتحان کنید. احتمال دارد اینترنت به طور سراسری قطع شده باشد. ادامه مطلب

کمی بهار؛ شهرنوش پارسی‌پور – ۱۲۶

شهرنوش پارسی‌پور - بهروز و دوستش هوشنگ به خانه‌ى شوكت مى‌روند تا از سپهدار شوكت را خواستگارى كنند. مراسم عجيبى‌ست و سپهدار بسيار رنج مى‌برد.

رمان «کمی بهار» در سال ۱۳۱۲ آغاز می‌شود؛ دو سال پیش از کشف حجاب. اردکان در این رمان صحنه‌ای‌ است که در آن و در قالب یک «ساگای خانوادگی» تاریخ ایران رقم می‌خورد.

خانم پارسی‌پور در این رمان می‌خواهد نشان بدهد که چگونه تحولات زن ایرانی در طول تاریخ، منجر به تحول مردان نیز می‌شود. «کمی بهار» همانطور که به‌تدریج نوشته می‌شود، در «رادیو زمانه» هم به شکل کتاب گویا در اختیار خوانندگان و شنوندگان قرار می‌گیرد.

شماره ۱۲۶ از این مجموعه را می‌توانید بشنوید. خلاصه این بخش چنین است:

بهروز و دوستش هوشنگ به خانه‌ى شوكت مى‌روند تا از سپهدار شوكت را خواستگارى كنند. مراسم عجيبى‌ست و سپهدار بسيار رنج مى‌برد. او اعلام مى‌كند كه نه او و نه دخترش تحمل چنين وضعيتى را ندارند و اين خانه بايد به فروش برود و سهم او و شوكت جدا بشود. در لحظه آخرى كه مردان از خانه بيرون مى‌روند پروانه فرياد مى‌زند كه هرگز اجازه نخواهد داد مادرش با كسى ازدواج كند. شوكت مرتب به ديدن بهروز مى‌رود و يك ماه بعد احساس مى‌كند باردار است. آنها ازدواج مى‌كنند و شوكت به خانه‌ى بهروز منتقل مى‌شود. زندگى او اكنون به جهنمى تبديل شده. پروانه از هر فرصتى براى گفت‌وگو با او استفاده مى‌كند. نه ماه بعد شوكت پسرى به دنيا مى‌آورد و...

این مطلب را پسندیدید؟ کمک مالی شما به ما این امکان را خواهد داد که از این نوع مطالب بیشتر منتشر کنیم.

آیا مایل هستید ما را در تحقیق و نوشتن تعداد بیشتری از این‌گونه مطالب یاری کنید؟

.در حال حاضر امکان دریافت کمک مخاطبان ساکن ایران وجود ندارد

توضیح بیشتر در مورد اینکه چطور از ما حمایت کنید

نظر بدهید

در پرکردن فرم خطایی صورت گرفته

نظرها

نظری وجود ندارد.