ارتباط ناشناخته. ارتباط بدون سانسور. ارتباط برقرار نمی‌شود. سایت اصلی احتمالاً زیر سانسور است. ارتباط با سایت (های) موازی برقرار شد. ارتباط برقرار نمی‌شود. ارتباط اینترنت خود را امتحان کنید. احتمال دارد اینترنت به طور سراسری قطع شده باشد. ادامه مطلب

چگونه عربستان با سلاح نفت خودش را نشانه گرفت

عربستان همواره بازیگر اصلی بازار نفت بوده و از قدرتش برای پیشبرد اهداف سیاسی سود جسته؛ اینک ورق برگشته و ریاض زیان‌هایی را تحمل می‌کند که خودش باعث آنهاست.

عربستان همیشه از بازیگران اصلی بازار نفت بوده و از قدرت خود برای پیشبرد اهداف سیاسی در منطقه سود جسته؛ اینک اما ورق برگشته و ریاض زیان‌هایی را تحمل می‌کند که خودش باعث و بانی آنهاست.

محوطه اطراف شرکت نفتی آرامکو - تابستان ۲۰۰۳

در نیم قرن گذشته، اقتصاد جهان گروگان عربستان سعودی بوده است. ذخایر گسترده نفتی، موجب شده ریاض به عنوان یک تولیدکننده دل‌بخواهی (swing producer) نقش بزرگی در اقتصاد کلان ایفا کند.

نخستین بار که سعودی‌ها  از اسلحه تحریم نفتی استفاده کردند، به زمان جنگ اعراب و اسرائیل در سال‌های ۱۹۷۴ و ۱۹۷۴باز می‌گردد. آن زمان عربستان در اقدامی تلافی‌جویانه، دولت‌های عربی را متحد کرد تا فروش نفت به آمریکا را به دلیل حمایتش از اسرائیل در جنگ، متوقف کنند. نتیجه، چهار برابر شدن ناگهانی قیمت نفت و به دنبال آن، افزایش چشمگیر هزینه زندگی، بیکاری و نارضایتی‌های اجتماعی در غرب بود.

اکنون اما غرب بیشتر پندهای مربوط به آن زمان را از یاد برده است؛ تا حدی به دلیل این که اقتصاد کنونی غرب با اقتصاد آن سال‌ها تفاوت دارد و دیگر به آن شدت از تصمیمات ریاض آسیب نمی‌بیند. اما دلیل مهم‌تری هم در کار است: غرب دیگر هدف اصلی سعودی‌ها نیست.

در عین حال، بر خلاف پیش بینی‌ها، قیمت بالای نفت ثابت نماند. امروزه بیش از قیمت پر نوسان نفت خام، این سیاست‌های کشورهای تولیدکننده نفت است که موجب بحران می‌شود. به عبارتی می‌توان گفت اینک دوران جنگ‌های نفتی فرا رسیده است.

تاکتیک مورد علاقه عربستان

سعودی‌ها در سال های اخیر روشن کرده‌اند که بازار نفت برای آنها حکم ابزاری مهم در جنگ را دارد. تاکتیک مورد علاقه عربستان با اکثریت جمعیت سنی در نبرد با رقیب‌اش ایران با اکثریت شیعه، اشباع بازار از طریق عرضه گسترده نفت است. این جنگی در مفهوم اقتصادی است: تجارت نفت در این معادله همانند بمب‌افکنی بر سر رقیب است و البته این چیزی نیست که سعودی ها آن را کتمان کرده باشند.

در سال ۲۰۰۶، نواف عبید، از مشاوران امنیتی عربستان خبر داد که ریاض تلاش می‌کند ایران را از طریق کاهش قیمت نفت زیر فشار بگذارد؛ چیزی که دو سال بعد عربستان به آن جامه عمل پوشاند تا به این طریق تهران را که حامی شبه نظامیان شیعه در عراق و لبنان و جاهای دیگرست، تضعیف کند.

بعدتر، در سال ۲۰۱۱ ترکی الفیصل، شاهزاده و رییس سابق سازمان اطلاعات سعودی، به مقامات ناتو گفته بود که ریاض در تدارک اشباع بازار نفت برای تشدید ناآرامی‌ها در داخل ایران است. سه سال بعد، سعودی‌ها دوباره تاکتیک‌های نفتی‌شان را عملی کردند. این بار اما، عربستان در بازی خود تند رفت.

در پاییز سال ۲۰۱۴، هنگامی که سعودی‌ها بازی را از سر گرفتند تا از بازاری که قبلا اشباع شده بود به منافع خود دست یابند و هدف اصلی‌شان این بود که زندگی را بر مردم در تهران سخت‌تر کنند. نواف عبید، در توضیح دلیل سیاست گذاری‌های نفتی عربستان گفته بود: «از آنجا که ایران به دلیل تحریم‌های اقتصادی متحمل خسارات شدیدی شده است، [به دنبال سیاست‌های عربستان در بازار نفت] تحت فشارهای مالی و اقتصادی بی سابقه‌ای قرار می‌گیرد.»

عربستان با نقشی که در بازار نفت برای کاهش قیمت ایفا می‌کرد، نه تنها به دنبال آسیب زدن به صنعت استخراج نفت آمریکا بود، بلکه ضربه به اقتصاد ایران و روسیه را هم دنبال می‌کرد تا بدین گونه موجب ناتوانی ایران و روسیه در حمایت از متحدان‌شان به ویژه در عراق و سوریه شود.

پیامدهای پیش‌بینی نشده

اما سقوط شدید قیمت نفت و به دنبال آن کاهش درآمدهای نفتی، کشورهای تولیدکننده را با مشکلات فراوانی روبرو کرد. گذشته از خساراتی که تولید‌کنندگان دیگر نفت مانند ونزوئلا دیده‌اند، در خاورمیانه کاهش درآمدهای نفتی، عراق را در تامین هزینه‌های جنگ با داعش ناتوان ساخت. تولیدکنندگان حاشیه خلیج فارس مانند قطر و امارات متحده عربی هم زیان‌های میلیاردی متحمل شدند.

در این میان البته، خود عربستان از این خسارت‌ها بی‌نصیب نماند. شواهد نشان می‌دهد مقامات ریاض هرگز انتظار سقوط قیمت نفت به زیر بشکه‌ای ۶۰ دلار را نداشتند. در عین حال، با وجود اظهارات خوشبینانه مقامات سعودی، تلاش‌های آنها برای جلب همکاری روسیه، ونزوئلا و قطر به منظور محدودسازی عرضه و بالا بردن قیمت نفت ناموفق ماند.

از طرفی، صندوق بین‌المللی پول هشدار داد که اگر عربستان هزینه‌های دولتی را کاهش ندهد، تا سال ۲۰۲ ورشکسته خواهد شد. این فشارهای اقتصادی شدید ناگهان عربستان را محتاج دریافت وام‌های هنگفت خارجی کرد؛  چیزی که عربستان را به اتخاد سیاست‌های اقتصادی ریاضتی، کاهش یارانه‌ها و گرفتن مالیات‌های بیشتر از مردمی واداشت که به گشاده دستی‌ها و کمک‌های دولتی عادت دارند.

به موازات تشدید فشارهای اقتصادی به ریاض، به سرانجام رسیدن توافق هسته‌ای با ایران، شرایطی دیگر را در تهران رقم زد. ایران که در حال رهایی از تحریم‌های اقتصادی است، دیگر به ریاض نخواهد باخت. و این یعنی آن که تولیدکننده دیگری به بازار نفت بازخواهد گشت.

اما ناپایداری و فلاکت اقتصادی در کشورهای کوچک‌تر تولیدکننده نفت مانند نیجریه و آذربایجان ادامه خواهد داشت. اما تمام این‌ها خسارت‌هایی ناخواسته هستند؛ داستان اصلی همان است که چطور عربستان سعودی با سلاح خودش، به خود زخم زد.

  • این نوشته خلاصه‌ای است از مقاله نیویورک تایمز در ۱۲ مارس به قلم اندرو اسکات کوپر

---------------------------------------------------------------------------------------------------------------------

مقالات مرتبط:

این مطلب را پسندیدید؟ کمک مالی شما به ما این امکان را خواهد داد که از این نوع مطالب بیشتر منتشر کنیم.

آیا مایل هستید ما را در تحقیق و نوشتن تعداد بیشتری از این‌گونه مطالب یاری کنید؟

.در حال حاضر امکان دریافت کمک مخاطبان ساکن ایران وجود ندارد

توضیح بیشتر در مورد اینکه چطور از ما حمایت کنید

نظر بدهید

در پرکردن فرم خطایی صورت گرفته

نظرها

  • azad

    همیشه این سوال برایم هست که چرا ایران و دیگر کشورها به چنین سطح تولیدی نرسیدند در اوپک بجز سعودی؟! من هم احتمال اهداف ساسی بوده که سعودیها وهابی را دارای چنین قدرتی کنند.

  • حقیقتگو

    بعد از برچیده شدن حکومت شاهنشاهی در اثر خودکامی و مقاومت و قلدری شاه ایران در مقابل چپاول کردن نفت مفت ایران توسط امپریالیست ها موردی بود که حکومتگران عربستان را به حرف شنوایی و دستور پذیری بدون پرسش از اپریالیست ها وادار کرد که اگر چنین نکنید که ما اربابان می گوییم سرنوشت شماها به حکومت گماشتگان عربستان هم همانند سرنوشت شاه ایران خواهد بود و خمینی عربستانی هم برای ظهور کردن آماده است . درحقیقت کسانی که قیمت نفت را دیکته می کنند در امریکا و اروپا و اسراییل تشریف دارند. این تصور ارزش یابی کاملا باطلی است که مجرم نزول قیمت عربستان است. برای هیاهو و جنجال اقتصادی نزول قیمت نفت مسببان و مجرمان اصلی ناپدید الظاهر هستند ولی در صف فحاشان به حکومت عربستان حضور دارند.

  • بهنام

    نویسنده مقاله طوری به مخاطب القاء کرده که گوئی مقصر تمام و کمال پائین آمدن قیمت نفت ، عربستان سعودی است . عربستان یک بار در دهه هشتاد میلادی و پس از سقوط قیمت جهانی نفت ، تولید خود را به شدت کاهش داد و نتیجه آن شد که رقبا به میدان آمده و بازار نفت را تا حدود زیادی از عربستان گرفتند و دولت عربستان تا مرز ورشکستگی در آن سالها پیش رفت و اگر امروز می بینیم که تولید خود را کاهش نمی دهد ، به خاطر درسهای تلخی است که از آن سالها به یاد دارد . ضمنا با این تدبیر و ترفند عربستان ،تولید نفت ارزان قیمت شیل که تنها بعد از سه هفته به بهره برداری می رسد ، به طور کلی از چرخه خارج شده است و شاید آمریکا و کانادا تا مدتهای مدیدی دیگر نتوانند نفت شیل تولید نمایند ، هر چند که خود نیز مانند بقیه کشورهای صادر کننده تک محصول نفت زیان فراوان دید . کاهش قیمت جهانی نفت کار غرب و کمپانیهای بزرک غربیست و یک کشور به خصوص نقشی در کاهش قیمت ندارد .