ارتباط ناشناخته. ارتباط بدون سانسور. ارتباط برقرار نمی‌شود. سایت اصلی احتمالاً زیر سانسور است. ارتباط با سایت (های) موازی برقرار شد. ارتباط برقرار نمی‌شود. ارتباط اینترنت خود را امتحان کنید. احتمال دارد اینترنت به طور سراسری قطع شده باشد. ادامه مطلب

کمی بهار؛ شهرنوش پارسی‌پور – ۱۳۸

شهرنوش پارسی‌پور- الیزابت متوجه شد که دلبرى کردن در برابر آذرماه کار سادهاى نیست. او که با تصور شبهاى عربى به ایران آمده بود داشت متوجه مىشد که ایران با کشورهاى عربى فرق دارد.

رمان «کمی بهار» در سال ۱۳۱۲ آغاز می‌شود؛ دو سال پیش از کشف حجاب. اردکان در این رمان صحنه‌ای‌ است که در آن و در قالب یک «ساگای خانوادگی» تاریخ ایران رقم می‌خورد.

خانم پارسی‌پور در این رمان می‌خواهد نشان بدهد که چگونه تحولات زن ایرانی در طول تاریخ، منجر به تحول مردان نیز می‌شود. «کمی بهار» همانطور که به‌تدریج نوشته می‌شود، در «رادیو زمانه» هم به شکل کتاب گویا در اختیار خوانندگان و شنوندگان قرار می‌گیرد.

شماره ۱۳۸ از این مجموعه را می‌توانید بشنوید. خلاصه این بخش چنین است:

میهمانى آذرماه و ایرج اغیار به زیبایى برگزار شد. الیزابت متوجه شد که دلبرى کردن در برابر آذرماه کار سادهاى نیست. او که با تصور شبهاى عربى به ایران آمده بود داشت متوجه مىشد که ایران با کشورهاى عربى فرق دارد. اما ایرج و آرین تصمیم گرفتند روز بعد در جلسه پان ایرانیست‌ها شرکت کنند. آنها به آنجا رفتند و موضوع جلسه انتقاد از دروغى به نام مارکسیسم بود. آنها از این حرف زدند که در ایران باستان چهار طبقه وجود داشت که در صلح و صفاى کامل در کنار یکدیگر زندگى مىکردند و دلیلى وجود ندارد که دو طبقه رو در روى یکدیگر قرار بگیرند. آرین اشکانى گفت که شاید بتوان طبقه بورژوا را به عنوان یک طبقه جدید پذیرفت، اما دلیلى براى تضاد آن با طبقه کارگر وجود ندارد.
ایرج تصمیم گرفت از آن پس مرتب در این جلسات شرکت کند و...

این مطلب را پسندیدید؟ کمک مالی شما به ما این امکان را خواهد داد که از این نوع مطالب بیشتر منتشر کنیم.

آیا مایل هستید ما را در تحقیق و نوشتن تعداد بیشتری از این‌گونه مطالب یاری کنید؟

.در حال حاضر امکان دریافت کمک مخاطبان ساکن ایران وجود ندارد

توضیح بیشتر در مورد اینکه چطور از ما حمایت کنید

نظر بدهید

در پرکردن فرم خطایی صورت گرفته

نظرها

نظری وجود ندارد.