ارتباط ناشناخته. ارتباط بدون سانسور. ارتباط برقرار نمی‌شود. سایت اصلی احتمالاً زیر سانسور است. ارتباط با سایت (های) موازی برقرار شد. ارتباط برقرار نمی‌شود. ارتباط اینترنت خود را امتحان کنید. احتمال دارد اینترنت به طور سراسری قطع شده باشد. ادامه مطلب

اعدام اهل سنت، القاعده سنی و القاعده شیعه

برای من که در زندان عده‌ای از افراد متهم به همکاری با اعضای القاعده را از نزدیک دیده‌‌ام، جالب بود که درباره "اعضای ایرانی داعش" هم بدانم. یکی از هم‌بندیانم که در این‌باره اطلاعاتی داشت، سعی کرد با یک جمله جواب کاملی به من بدهد. پاسخ او این بود که آن‌ها دقیقا مانند «زندانیان القاعده» هستند.

به دنبال اعدام شماری از زندانیان اهل سنت زندان رجایی‌شهر کرج به اتهام اقدام علیه امنیت ملی، تبلیغ علیه نظام، عضویت در گروه‌های سلفی، افساد فی‌الارض و محاربه، احسان مهرابی، روزنامه‌نگار مقیم آلمان که به دنبال حوادث پس از انتخابات ریاست جمهوری سال ۸۸، به اتهام "تبلیغ علیه نظام از طریق ارتباط با رسانه‌های بیگانه" بازداشت، محاکمه و زندانی شد، گزارشی (۱) را در اختیار رادیو زمانه قرار داده است که حاصل مشاهده‌های او از شرایط زندانیان سنی‌ مذهبی‌ست که به اتهام‌ ارتباط با «القاعده» در زندان اوین بوده‌اند و با بازداشت‌شدگان پس از انتخابات، هم‌بند شده‌اند. برخی از این افراد در سال‌های بعد به زندان رجایی‌شهر منتقل شده‌اند و شماری از آن‌ها همچنان در این زندان در حبس هستند. 

عکس تزیینی است

وقتی مقام‌های جمهوری اسلامی از بازداشت به گفته آنان اعضای ایرانی گروه داعش خبر دادند، برای من که در زندان با عده‌ای از افراد متهم به همکاری با اعضای القاعده از نزدیک آشنا شده بودم، جالب بود که درباره "اعضای ایرانی داعش" هم بدانم.

یکی از هم‌بندیانم که در این‌باره اطلاعاتی داشت، سعی کرد با یک جمله جواب کاملی به من بدهد. پاسخ او این بود: «آن‌ها دقیقا مانند "زندانیان القاعده" هستند.»

پس از حمله آمریکا به افغانستان به عنوان خبرنگاری که در حوزه دیپلماسی مشغول به فعالیت بودم در جلسات سخنگوی وزارت امور خارجه شرکت می‌کردم. در این جلسات پس از مصاحبه رسمی نشستی غیر‌خبری برای خبرنگاران داخلی برگزار می‌شد که قبل از جلسه توافق می‌شد درباره صحبت‌هایی که مطرح می‌شود خبری منتشر نشود. در یکی از این جلسات خبرنگاران درباره اتهامات مطرح شده علیه ایران درباره همکاری با القاعده سوال کردند که حمیدرضا آصفی، سخنگوی وقت وزارت امور خارجه توضیح داد جمهوری اسلامی برخی از اعضای اصلی این گروه را که به ایران فرار کرده بودند، تحویل کشورهای غربی داده است.

درتاریخ دهم شهریور ماه سال ۱۳۸۳ نیز علی یونسی، وزیر وقت اطلاعات در دولت محمد خاتمی، از دستگیری کسانی خبر داد که او «شاخک‌های القاعده» می‌نامید: «برخی از شاخک‌های القاعده قصد انجام عملیات تروریستی در کشور داشتند اما بدون این‌که بتوانند اقدامی انجام دهند، همگی بازداشت شدند. ما بیش‌ترین مبارزه را با القاعده داشته‌ایم و بسیاری از اعضای القاعده و انصارالاسلام در بازداشتگاه‌های ما به سر می‌برند.»

با وجود این اظهار‌نظرها، خبرهای چندانی در رسانه‌های ایران یا حتی سایت‌های مخالفان درباره ماهیت این افراد دستگیر شده منتشر نشده است.

برخی فعالان سیاسی و روزنامه‌نگارانی که پس از حوادث انتخابات سال ۸۸ ریاست جمهوری دستگیر شدند، برای اولین بار با این افراد در سلول‌های بند ۲۰۹ زندان اوین که متعلق به وزارت اطلاعات است، آشنا شدند.

سعید نورمحمدی، عضو حزب جبهه مشارکت از جمله زندانیانی است که در سلول‌های بند ۲۰۹زندان اوین به همراه افراد متهم به ارتباط با القاعده زندانی بوده است.

وضعیت بند ۲۰۹ زندان اوین به گونه‌ای است که زندانیان به دلیل گذراندن انفرادی طولانی مدت و محروم بودن از سخن گفتن با دیگران، هنگامی که به سلول‌های چند نفره می‌روند علاقه دارند با افراد دیگر حرف بزنند.

صحبت‌های زندانیان سیاسی با زندانیان متهم به ارتباط با القاعده اما چندان به نتایج خوبی منجر نمی‌شد چرا که تصور این افراد از اسلام بسیار متفاوت از زندانیان اصلاح‌طلب بود به گونه‌ای که یکی از همین افراد به سعید نورمحمدی، عضو جبهه مشارکت گفته بود خدایی که تو قبول داری با خدای من زمین تا آسمان تفاوت دارد و من خدای تو را زیر پا می‌گذارم و له می‌کنم.

درباره این زندانیان دیدگاه‌های متفاوتی وجود داشت. برخی از زندانیان سیاسی معتقد بودند صحبت کردن با این زندانیان که عقاید خاصی درباره اسلام دارند تاثیری روی آن‌ها ندارد. برخی از زندانیان دیگر اما معتقد بودند که با گفت‌و‌گو می‌توان عقاید خشن آنان را تغییر داد منتها باید با روش و ادبیات خاص خود این افراد با آن‌ها صحبت کرد و به‌خصوص کسانی که از اسلام شناخت خوبی دارند می‌توانند روی آنان تاثیر‌گذار باشند.

عماد‌الدین باقی، فعال شناخته شده حقوق بشر ایرانی که سال‌ها در حوزه علمیه قم درس خوانده و تدریس کرده و همچنین سعید نور‌محمدی، از اعضای جوان حزب اصلاح طلب جبهه مشارکت از جمله زندانیانی بودند که توانستند رابطه خوبی با این افراد برقرار کنند. این روابط به حدی بود که برخی از دیگر زندانیان به شوخی به این دو نفر می‌گفتند: « القاعده شیعه!»

پس از تشکیل دوباره بند ۳۵۰ زندان اوین و انتقال زندانیان سیاسی زندان اوین به این بند، نزدیک به ۳۰ نفر از زندانیان متهم به عضویت در القاعده نیز به این زندان منتقل شدند و زندانیان سیاسی‌ای که اغلب مربوط به اعتراضات پس از انتخابات ریاست جمهوری سال ۸۸ بودند با این زندانیان بیش‌تر آشنا شدند.

آشنایی با زندانیان سیاسی انتخابات ریاست جمهوری تاثیرات زیادی بر روحیات زندانیان متهم به ارتباط با القاعده گذاشت. به طور مثال این زندانیان در ابتدای حضور خود در بند ۳۵۰ زندان اوین در جشن‌های دیگر زندانیان شرکت نمی‌کردند و کف نمی‌زدند اما پس از گذشت حدود یک سال، این زندانیان نیز برای آزادی زندانی‌های خود جشن برگزار می‌کردند و در این جشن‌ها سرودهایی می‌خواندند و کف هم می‌زدند.

عادت غذایی این زندانیان نیز به مرور تغییر کرد. زندانیان متهم به ارتباط با القاعده در ابتدای حضور خود در بند ۳۵۰ زندان اوین غذاهایی که دیگر زندانیان درست می‌کردند یا گوشت‌هایی که در فروشگاه زندان به فروش می‌رفت، به دلایل مذهبی که مربوط به نحوه ذبح مرغ یا حیوانات دیگر می‌شد نمی‌خوردند اما به مرور این رفتار این زندانیان نیز تغییر کرد و مانند دیگر زندانیان از گوشت‌های فروشگاه بند استفاده می‌کردند.

در ابتدای حضور زندانیان متهم به ارتباط با القاعده به دلیل حضور تعداد زیادی از زندانیان در بند ۳۵۰ زندان اوین، این زندانیان با دیگر زندانیان سیاسی به شکل مشترک در یک سلول زندان حضور داشتند اما بعدها با آزاد شدن تعدادی از زندانیان مربوط به اعتراض‌های سال ۸۸ و خالی شدن سلول‌ها، زندانیان سیاسی به سلول‌های دیگر انتقال یافتند و یک سلول به "القاعده‌ای‌ها" اختصاص یافت. زمانی که زندانیان سیاسی اعتراضات سال ۸۸ با زندانیان متهم به ارتباط با القاعده در یک سلول بودند، به دلیل تعصبات مذهبی آن‌ها، درگیری‌های زیادی در این سلول رخ می‌داد و این درگیری‌ها حتی یک بار به درگیری فیزیکی هم منجر شد.

ماجرای یکی از این درگیری‌ها این بود که یکی از زندانیان سیاسی سال ۱۳۸۸ به نام مهدی اقبال برای دیدن یکی دیگر از زندانیان به این سلول رفته بود و هنگام خداحافظی به این زندانی گفته بود به خدا می‌سپارمت. این زندانی هم در پاسخ گفته بود که من هم خدا را به تو می‌سپارم.

این جمله یک شوخی معمول در سخنان برخی ایرانیان است اما "القاعده‌ای‌ها" این جمله را کفر گفتن و توهین به خدا می‌دانستند که این امر باعث بحث‌های زیادی در زندان شده بود.

به مرور اما این درگیری‌ها در بین زندانیان متهم به ارتباط با القاعده و دیگر زندانیان تبدیل به روابط دوستانه شد. یکی از افرادی که نقش زیادی در این امر داشت، محمد برایی بود. او امام جماعت و مدرس یکی از مساجد اهل سنت بوکان بود که در زمان حضور خود در بند ۳۵۰ زندان اوین روابط نزدیکی با عماد‌الدین باقی، از فعالان حقوق بشر و مدافعان آیت‌الله منتظری، مرجع سرشناس شیعه داشت.

محمد برایی از جمله کسانی بود که اتهام ارتباط با القاعده را قبول نداشت و می‌گفت که تنها به دلیل یک نشست مذهبی با افرادی در عراق دیدار کرده و وزارت اطلاعات ایران همین سفر را مستمسکی برای زندانی کردن او قرار داده است.

او که به ۱۰ سال زندان محکوم شده، نامه‌ای هم از زندان نوشته است و اتهام‌های مطرح شده درباره عضویتش در القاعده را تکذیب کرده است.

"زندانیان القاعده" اما اتهامات مختلفی داشتند و حکم زندان آن‌ها از یک سال تا ۱۰ سال بود. برخی از آن‌ها در افغانستان علیه نیروهای آمریکایی جنگیده بودند و پس از بازگشت به ایران دستگیر شده بودند. برخی اما می‌گفتند که در عملیات نظامی القاعده حضور نداشته‌اند و تنها در سمینارهای مذهبی در کشورهای پاکستان یا عراق شرکت کرده‌اند.

اکثر زندانیانی که منسوب به القاعده بودند مربوط به استان آذربایجان غربی بودند.

حدود ۳۰ زندانی عضو القاعده که در بند ۳۵۰ زندان اوین نگهداری می‌شدند در تابستان سال ۹۰ به زندان رجایی‌شهر منتقل شدند. بعضی از آنان همچنان در زندان به سر می‌برند.

پانویس

۱- این گزارش با عنوان «یک سال با القاعده» ششم اوت سال ۲۰۱۵ میلادی برای وب‌سایت آلمانی زبان Iran Journal که به مسائل ایران می‌پردازد نوشته شده و حالا نسخه فارسی آن با توجه به گذشت زمان با اندکی تغییر منتشر شده است.

در همین زمینه

این مطلب را پسندیدید؟ کمک مالی شما به ما این امکان را خواهد داد که از این نوع مطالب بیشتر منتشر کنیم.

آیا مایل هستید ما را در تحقیق و نوشتن تعداد بیشتری از این‌گونه مطالب یاری کنید؟

.در حال حاضر امکان دریافت کمک مخاطبان ساکن ایران وجود ندارد

توضیح بیشتر در مورد اینکه چطور از ما حمایت کنید

نظر بدهید

در پرکردن فرم خطایی صورت گرفته

نظرها

  • یک سوال

    سلام آقایون اصلاح طلب من خودم ضد داعش هستم وضد القاعده هستم اما انصافا شما خودتان به حکم کشتن مرتد اعتقاد ندارید در واقع حکم کشتن مرتداساس تروریسم است که شما هم بدان باور دارید

  • راهبرد دمکراتیک

    اعدام، یعنی کشتن عمدی انسانها. رویکرد حقوق بشری، سعی کم کردن و ترجیحا تبدیل همه احاکم به حبس است. اما کسی که مستقیما، عامل یا آمر به قتل نیست، اعدامش هیچ توجیهی انسانی-اخلاقی ندارد، به صرف عضویت در یک گروه یا گفتن و نوشتن، نبایست جان انسان ها راگرفت. رویه ها قضایی معقول و صراحت اکثر شارعا در ترایخ هم گواه است، حکم اعدام محدود است و تفسیر توسع داده شده، با ارزش های اخلاقی روز منافات دارد. بجای این کارها، بایست زمینه های بوجود آمدن این تفکرات و گرایش ها برطرف شود. چون آحاد مردم ایارن علاقه به افراطیسم مذهبی ندارند و بلکه بیراند. زمینه های مثل کمبود دمکراسی، وجودبیکاری و فقر و تبعیض...

  • خشایار

    مثل همیشه تا یجایی جنایت های نظام بیداد می کنه٬ سریع اصلاح طلبا و ملی مذهبی ها به طور مثلا غیر مستقیم میگن حق بارژیم بوده. سوال: اگه اینا یا اونا جزو القائده بودن پس چرا از دادگاه هاشون هیچ اخباری به بیرون درز نمی کنه؟؟؟ رژیم از چی میترسه؟؟؟ اعضای القائده تو لواسان چه کار می کنند؟ رهبر طالبان یک ساعت قبل از مرگش تو ایران چکار می کرده؟ راستی ستاره پورن تو کشور شیعی چکار می کرده؟