نزدیکی اردوغان و اسد، فراتر از شایعه ملاقات
خبرملاقات اسد و اردوغان اگرچه تکذیب شد، اما آنکارا و دمشق از آغاز جنگ داخلی در سوریه تا امروز هیچگاه این قدر به هم نزدیک نبودهاند.
«رجب طیب اردوغان و بشار اسد، در اواخر ماه سپتامبر در روسیه با هم دیدار خواهند کرد.» این خبری بود که روزنامه لبنانی السفیر منتشر کرد، و به سرعت، البته به شکلی غیررسمی، تکذیب شد.
محمد بلوط در روزنامهی السفیر مدعی شده بود طرح این دیدار در جریان سفر اردوغان به سن پترزبورگ در ماه گذشته ریخته شده، و سفر علی مملوک، رئیس امنیت ملی سوریه، به مسکو نیز در همین راستا صورت گرفته است.
اگرچه هیچکدام از مقامات رسمی روسیه، ترکیه و سوریه به این خبر واکنشی نشان ندادند، اما لیز اسلای، خبرنگار واشنگتنپست به نقل از یک مقام رده بالای ترکیهای، آن را «چرند» خواند.
ملاقات اردوغان و اسد شاید در شرایط فعلی دور از ذهن باشد، اما آنکارا و دمشق از آغاز جنگ داخلی در سوریه تا امروز هیچگاه این قدر به هم نزدیک نبودهاند.
اسد باید برود؟
ماه گذشته، اردوغان در پاسخ به این سؤال خبرنگاران لوموند که آیا نزدیکی به روسیه میتواند رویکرد شما را در قبال رژیم اسد تغییر دهد؟ بیدرنگ پاسخ داد:
«اسد باید برود. راه حل جنگ سوریه ماندن اسد در قدرت نیست. ششصد هزار نفر تا امروز در سوریه کشته شدهاند. مسئول آن چه کسی است جز اسد؟ مسئول مرگ ششصد هزار شهروند نباید از پیشتیبانی ما برخوردار باشد. اگر به دموکراسی اعتقاد داریم، نباید این بازی را انجام دهیم و باید راه حل دیگری بیابیم. همهی ما باید همانطور که با داعش میجنگیم، با این رژیم نیز مبارزه کنیم. وظیفهی ما فراهم آوردن شرایطی است که مردم سوریه بتوانند خود رهبرشان را انتخاب کنند.»
اگرچه پس از این، اردوغان اظهارنظر متفاوتی نکرده است، اما از مدتها قبل ترکیه حضور و مشارکت بشار را در دورهی انتقالی قدرت پذیرفته و آن را حتی ضروری توصیف کرده بود؛ این موضع که ماه گذشته بینالی ایلدریم، نخست وزیر ترکیه یک بار دیگر بر آن تأکید کرد، جا را برای همکاری با جبههی روسیه- ایران- سوریه باز میگذارد؛ همکاریای که پس از کودتای نافرجام ماه ژوئیه در ترکیه رنگ و بوی واقعیت گرفت. پس از کودتا، روابط ترکیه با کشورهای غربی دچار تنش شد. و در ماه گذشته، اردوغان آشکارا مشارکت آمریکا و غرب در کودتا را مورد انتقاد قرار داد، و همزمان دست دوستی به سمت روسیه دراز کرد. در همین راستا، پس از دیدار اردوغان با پوتین، نخست وزیر ترکیه اعلام کرد که روسیه نیز میتواند در کنار امریکا و آلمان از پایگاه هوایی اینجرلیک در مأموریتهایش علیه داعش استفاده کند.
رؤیای یک امپراطوری
یک دهه قبل، رابطهی ترکیه با دولت سوریه کاملاً از جنس دیگری بود؛ در سالهای ۲۰۰۶، ۲۰۰۷، اردوغان به وضوح متحد بشار به حساب میآمد؛ مرزها باز بودند، و میان طرفین مبادلات اقتصادی وجود داشت. معادلات با آغاز بهار عربی تغییر کرد، آن زمان که اردوغان در رویای احیای امپراطوری عثمانی، خیال رهبری خاورمیانه را با ایجاد جبههای از کشورهایی در سر پروراند که اسلام سیاسی را مطابق با الگوی ترکیه پی بگیرند و تحقق بخشند. ترکیه کوشید با کمک به اخوان المسلین در مصر، تونس و سوریه نقش فعالی بازی کند، و در بدو امر نیز موفق بود.
رویای امپراطوری و امتناع اسد از انجام اصلاحات، آنکارا را از دمشق دور کرد. اردوغان همسو با کشورهای غربی مثل فرانسه سیاست دفاع از اپوزیسیون را اتخاذ کرد و طرف گروههای شورشیای را گرفت که بعداً بخشی از بدنهی داعش را تشکیل دادند. با ظهور داعش از دل وقایع سوریه، و همزمان وقوع کودتای مصر در ژوئن ۲۰۱۳ ورق کاملاً برگشت و روابط دیپلماتیک ترکیه با مصر و سوریه قطع شد؛ همین اتفاق در صحنهی لیبی نیز تکرار شد، جایی که پس از سقوط قذافی، اردوغان همچون یک قهرمان به آنجا سفر کرده بود.
رویای اردوغان برای تشکیل یک امپراطوری اسلامی با قمار روی اخوان المسلمین باعث شد مسیر ترکیه از غرب جدا شود. و ترکیه به شکلی غیر حسابشده در کنار محور سنی منطقه، یعنی عربستان و قطر تنها بماند ، بیآنکه بتواند دست بالا را داشته باشد. حالا اردوغان با نزدیکی به جبههی روسیه بازی جدیدی را آغاز کرده است. پس از عادیسازی روابط با روسیه، نخست وزیر ترکیه، بینالی ایلیدریم، روز جمعه از تمایل و تلاش آنکارا از بهبود روابط با مصر و سوریه خبر داد.
معادلهی غیرممکن
داعش، کردها و رژیم اسد، سه متغیر معادلهای اند که حل آن برای ترکیه حالا به دردسری بزرگ بدل شده است. رابطهی آنکارا اگر صرفاً تا پیش از این با داعش دوسویه بود، حالا با رژیم اسد نیز، در سایهی نزدیکی با روسیه، دستخوش ابهام شده است. آنچه مشخص است، اکنون ترکیه موضع نرمتری در قبال اسد اتخاذ کرده و از قطعیت نه آنکارا به اسد کاسته شده است.
در مورد داعش نیز، اگرچه بسیاری از منتقدان اردوغان، آنکارا را پایتخت اصلی دولت اسلامی میدانند، اما تجربهی حمایت از جهادگرایان اسلامی در سوریه، چندان هم برای ترکیه راضیکننده نبوده است؛ گروههای جهادگرا در عمل نشان دادند که غیرقابل کنترلتر و خودسرتر از آن اند که تن به دستورات مستقیم آنکارا بدهند؛ وانگهی، بر خلاف باور عمومی، طرفداران آنها در بدنه آکپ، حزب اردوغان، دست بالا را ندارند. و درست به همین خاطر، بعید به نظر میرسد ترکیه تمام بختش را به کارت داعش گره بزند.
از میان سه متغیر معادله منطقهای، تکلیف کردها نزد اردوغان اما کاملاً روشن است. ترکیه به صراحت اعلام کرده است، حضور کردها در غرب رود فرات خط قرمز اوست، و در خصوص جلوگیری از گسترش قلمرو آنها در شمال سوریه کوتاه نمیآید. با این حال، تا اطلاع ثانوی حل معادلهی منطقهای ترکیه به نظر غیرممکن میرسد. کنترل کردها در سوریه دردسرهای خود را دارد و توأمان میتواند به جنگی داخلی و جنگی بینالمللی بدل شود؛ جنگی بینالمللی از آنجا که ممکن است در تضاد با منافع غرب و آمریکا قرار گیرد، و جنگی داخلی تا آنجا که متصور است تا قلب آنکارا را دستخوش ناآرامی کند.
این جنگ نه فقط به لحاظ سیاسی، که به لحاظ اقتصادی هم پرهزینه است؛ بینالی ایلدریم به تازگی اعلام کرده که ترکیه تا اینجا در جنگ با پکک و دیگر گروههای کرد متحمل سه میلیون دلار خسارت شده، و این تازه در حالی است که با ورود نیروهای نظامی ترکیه به خاک سوریه، این جنگ وارد دور جدیدی شده است.
بیشتر بخوانید:
نظرها
saeid
مذهب فقط ظاهر کاره. هر جای منافع ایجاد کنه همونو دنبال می کنن. مذهب فقط برای گول زدن و رام کردن من و توست. کاش از نیاز انسان به معنویت سوء استفاده نمیشد.