سایت خبرآنلاین گفتوگویی با دو فرزند سید محمود طالقانی، از روحانیان بلندپایه زمان پیروزی انقلاب در ایران انجام داده است. محمود طالقانی، عضو جبهه ملی و از موسسان نهضت آزادی ایران، سال ۱۳۵۷ از سوی روحالله خمینی به عنوان امام جمعه تهران معرفی شد.
در این مصاحبه مفصل که بخشهایی از آن درباره دیدگاههای سیاسی و نقش طالقانی در حوادث اول انقلاب است، فرزندان او مرگ پدرشان را مشکوک دانستهاند و گفتهاند که بسیاری از اتفاقات بعد از انقلاب، در صورت زنده ماندن طالقانی به وقوع نمیپیوست.
محمود طالقانی در شهریور ۱۳۵۸ درگذشت و علت مرگش سکته قلبی اعلام شد اما مهدی طالقانی، فرزند او گفته که به مرگ پدرش مشکوک است و آقای طالقانی را «برداشتهاند».
به اعتقاد مهدی طالقانی «حسادت» و «کینه» عدهای در جمهوری اسلامی باعث از میان برداشته شدن او شده است: «اینها فکر میکردند تا زمانی که طالقانی است در مصدر امور قرار نمیگیرند٬ بنابراین طالقانی نباشد به نفعشان است».
او گفته که مرگ پدرش «مشکوک» است و با گذشت ۳۷ سال درباره نحوه مرگ پدرش پرسشهای فراوانی وجود دارد.
طاهره طالقانی هم این مساله را تایید کرده و گفته که برای همه فرزندان آقا٬ فوت ایشان «مشکوک» است.
مهدی طالقانی گفته است: «اگر طالقانی زنده بود خیلی از مسیرهایی که ما در انقلاب رفتیم رفته نمیشد، مثلا به احتمال ۹۰ درصد جنگ نمیشد.»
او معتقد است پدرش میتوانسته با صحبت جلوی وقوع جنگ را بگیرد.
طاهره طالقانی فرزند دیگر این روحانی شیعه هم گفته است: «جنگ را نمیدانم ولی خیلی مسائل پیش نمیآمد.»
مهدی طالقانی در این مصاحبه درباره ارتباط پدرش با مجاهدین خلق میگوید که بنیانگذاران مجاهدین افراد خوبی بودند و در آغاز انقلاب مجاهدین خلق حتی با حسین خمینی {پسر مصطفی خمینی} هم در ارتباط بودند: «اصلا تا آن زمان که مرحوم طالقانی زنده بود این گروه به خیابان میآمدند و در استادیوم شیرودی برنامه میگذاشتند و سخنرانی میکردند. یعنی تا زمانی که طالقانی زنده بود مجاهدین خلق مشکلی نداشتند، دیگران هم از آنها حمایت میکردند. فقط برای اینکه طالقانی را بکوبند میگویند طالقانی از مجاهدین حمایت میکرد. سوال این است که چه کسی آن زمان از مجاهدین حمایت نمیکرد؟ همه از آنها حمایت میکردند.»
طاهره طالقانی هم گفته که پدرش و نهضت آزادی در آغاز انقلاب با آنها ارتباط داشتند: «ایام انقلاب در پادگانها به روی همه باز بود، بنابراین اسلحه در اختیار همه قرار داشت. پدر معتقد بود که باید کاری کرد مجاهدین دست به اسلحه نبرند چون اگر دست به اسلحه ببرند و جرقهای زده شود، تا ۲۰ سال دیگر آتش آن خاموش نمیشود.»
مهدی طالقانی همچنین گفته که در صورت حیات پدرش، سفارت آمریکا هم تصرف نمیشد و او حتما جلوی این قضیه را میگرفت.
مهدی طالقانی در بخش دیگری از این مصاحبه گفته است که پدرش با اعدامهای آغاز انقلاب هم موافق نبوده است: «یک روز آقا و من برای دیدار با امام به قم رفتیم، قبل از دیدار منزل حاج احمد آقا رفتیم که رو به روی منزل امام بود. آقای خلخالی هم حضور داشت. یادم است آقا بسیار عصبانی با آقای خلخالی صحبت کرد و گفت آشیخ همه قرآن رحمان و رحیم است تو این قاصم الجبارینت را از کجا آوردی که بیجهت مردم را اعدام میکنی؟»
او گفته است: «ولی متأسفانه آقای خلخالی حمایت میشد.»
او به اینکه چه کسانی از خلخالی حمایت میکردند اشاره نکرده است.
به اعتقاد مهدی طالقانی اگر پدرش زنده بود، حسینعلی منتظری قائم مقام رهبری نمیشد: «اول انقلاب که سپاه بیانیه میداد و راجع به آقای طالقانی بود مینوشت رهبران انقلاب (منظور آیتالله طالقانی و آیتالله خمینی بود) بنابراین طالقانی قطعا نفر دوم انقلاب بود. بعد از فوت آقا، آقای منتظری قائم مقام رهبری شد.»
طاهره طالقانی اما گفته که پدرش جایگاه قائم مقامی را قبول نمیکرد: «همانطور که قبول نمیکرد نامزد انتخابات مجلس خبرگان قانون اساسی شود اما بچهها رفتند ثبتنام کردند و با دو میلیون رأی منتخب نخست تهران شد. حتی برای ریاست جمهوری هم زمزمه کاندیداتوری آیتالله طالقانی مطرح شد اما گفت نه! به هیچ وجه قبول نمیکنم.»
مهدی طالقانی همچنین گفته که پس از مرگ پدرش روحالله خمینی استعفای دولت موقت را پذیرفته است و پیش از آن، او چند مرتبه جلوی این کار را گرفته است.
بخشهای دیگری از این مصاحبه به بررسی عملکرد برخی از شخصیتهای دیگر جمهوری اسلامی از جمله اکبر هاشمی رفسنجانی میپردازد.
مهدی طالقانی با اشاره به اینکه «افراد بیجهت تخریب نمیشوند»، گفته که هاشمی حتی رفقای خود را به زندان فرستاده: «مثلا آقای سحابی را زندان کرد و گفت میخواهم روی او کم شود.»
طالقانی گفته که برخوردهای هاشمی رفسنجانی با رفقای خود به دلیل «قدرت» است و او بعد از انقلاب «بسیار روحیه ارباب منشیاش را حفظ کرده است.»
آیت الله«طالقانی»توسط ماموران صهیونیزم مسموم شده است
روزنامه انقلاب اسلامی،۲۲شهریور۱۳۵۸
مصاحبه با«شیخ محمدمنتظری»پاریس،۲۰شهریور،خبرگزاری فرانسه:
«شیخ محمدمنتظری»،پس ازورودبه پاریس درروزسه شنبه به خبرگزاری فرانسه اظهارکرد:«که فکرمی کندآیت الله«طالقانی»توسط ماموران صهیونیزم مسموم شده است».
پسر«آیت الله منتظری»که از«تریپولی»به قصدشرکت درجشن های سالگردانقلاب لیبی به آنجارفته بود،به پاریس رفته،وی آشکارکردکه درماه تیرگذشته کوششی به قصدترورآیت الله طالقانی انجام گرفته بودکه جلوی آن گرفته شد.
وی اضافه کرد:«متاسفانه ماازیکی ازرهبران بزرگ انقلابی خودراکه مدت۵۰سال علیه صهیونیزم،امپریالیزم واستبدادپهلوی مبارزه کرد،ازدست داده ایم».
اینجا:
https://www.facebook.com/assize.mahkame/posts/1089690604432366
محمد شوری / 07 September 2016
ایشون چطور حساب کرده به این عدد ٩٠٪ رسیده؟
دیدیمً شریعتمدارى و منتظرى و مطهرى چگونه تونستن جلوى خمینى رو بگیرن . ضمنا تاریخ و وقایع اجتماعى رو نمیشه با فرضیات نظیر اگر اینطور نشده بود اونطور میشد روندشونو پیش بینى کرد . من هم میتونم از این پیشگویىها کنم اگر خمینى موقعى که بچه بود سینه پهلو کرده بود و مرده بود هیچوقت انقلاب اسلامى صورت نمیگرفت و هزاران از این اگر ها. فعلا میدونیم که ایشون مثل هر بچه ایى سینه پهلو گرفت ولى نمرد و انقلاب کذایى هم صورت گرفت.
Roozbeh / 08 September 2016
یکصد چهره سرشناس مدنی شامل اساتید دانشگاه و فعالان حقوق بشر ایران که مقیم خارج از کشور هستند در نامه ای به شورای حقوق بشر سازمان ملل متحد و دیوان بین المللی کیفری خواستار شناسایی کشتار زندانیان سیاسی به عنوان «جنایت علیه بشریت» شدند
آنها نوشته اند: “جمهوری اسلامی ایران در طول ۳۷ سال، بیش از پانزده هزار زندانی سیاسی را اعدام کرده است. در سال ۱۳۶۷، به فرمان شخص آیت الله خمینی، انبوهی از زندانیان سیاسی اعدام شدند. بنا به گزارش عفو بین الملل، دست کم ۴۴۸۲ مرد و زن جوان در فاصله دو ماه در آن سال «ناپدید» شدند. محکومیت بسیاری از اعدام شدگان به سرآمده بود و باید از زندان آزاد می شدند. جنازه اعدام شدگان در جاهایی بدون نشان به گور سپرده شد و خانوادههای آنها هرگز از گور عزیزان شان آگاهی نیافتند. در سال ۲۰۱۲، یک دادگاه مردمی متشکل از قضات بین المللی سرشناس، سران حکومت ایران را در جنایت علیه بشریت مجرم شناخت. رهبران دینی – سیاسی جمهوری اسلامی ایران بیش از سی سال در برابر این جنایت سکوت کردند.
: قتل عام ۱۳۶۷ زندانیان سیاسی ایران را موردی واضح و روشن از جنایت علیه بشریت می دانیم. ما از سازمانهای حقوق بشر بین المللی و شورای حقوق بشر سازمان ملل درخواست میکنیم جمهوری اسلامی ایران را برای دشمنی سیستماتیک به حقوق مدنی و سیاسی شهروندان خود محکوم سازد.
این نامه را افرادی چون کاظم علمداری، مهران براتی، مهرداد درویش پور، پرویز دستمالچی، شیرین عبادی، منصور فرهنگ، هادی قائمی، مهرانگیز کار، نسیم خاکسار، علی اکبر مهدی، علی میرسپاسی، مجید محمدی، اسفندیار منفرد زاه، حسن شریعتمداری، مهدی خانبابا تهرانی و نیره توحیدی امضا کرده اند.
در بخش دیگر این نامه آمده، تنها راه حقوقی برای گشایش پرونده ایران از سوی دیوان، درخواست رسمی شورای امنیت سازمان ملل است
nader / 08 September 2016
و «اگر» طالقانی معنای «زنده» و در «حیات» بودن را درک کرده و فرق آنها را با «زیستن » و «بودن» تنها را به فرزندان خود آموخته بود اکنون آن*** و «اگر» سازیها به زیستن بی ثمر خودن ادامه نمیداند و از انقلابی که هرگز اتفاق نیافتاد نمیگفتند.
رهبر / 08 September 2016
پای سخن محمد آقا مدیر شانهچی
آخرین شب زندگیِ آیتالله طالقانی
فیلم ضمیمه در پاریس، در خانهاش(در اتاقی زیر شیروانی) گرفته شده، گوشهِ آن اتاقِ مُحقّر، تخت خواب و میز کوجکی قرار داشت. روی دیوارها دو «چُرتکه» بود و عکسهایی از دکتر مصدق و دکتر شریعتی و آیتالله طالقانی که آنهمه دوستشان میداشت.
https://www.youtube.com/watch?v=Icy-qklMEsI
همنشین بهار / 09 September 2016
همنشین بهار:
این همنشینی با «مظلوم نمایی» در فرهنگ خزان و داغان ما ایرانیان است که از طالقانی «بت» سا خته و همچنان مشغول بت سازیست عزیزجان. و همچنان است که فرزندان ایشان هم بجای رها ساختن از گذشته و بجای «اگر ورزی» مسخره همچنان به تمسک ورزی و همنشینی با «مظلومیت» کاذب خود ادامه میدهند!
در ضمن «ظلمت» به معنای تاریکی و سیاهی است در فارسی. و مظلوم یعنی در سیاهی و ظلمت به سر بردن. محض اطلاع.
میرضا رضا / 09 September 2016
چند سال پیش(۴۱)خروج آیت الله طالقانی ازتهران،۲۳فروردین۱۳۵۸
رد پای اسرائیل!
روزنامه نبرد ملت،۱اردیبهشت۱۳۵۸،دوره انقلاب،ش۱۴:
«…درماجرای تاسف آورهفته که برای آیت الله طالقانی رخ دادوهمه مارامتاثرکرد، رد پای اسرائیل واربابش آمریکابه روشنی مشاهده می شود.برای به جریان افتادن یک توطئه لزومی نداردحتمامقامات بلندپایه دولتی ویاغیردولتی درآن شرکت داشته باشند.هم اکنون شرائط مملکت مابگونه ای است که چندعنصرمنحرف می توانندجریان عظیمی راراه بیاندازندوازکلیه عناصرمرتجع وفرصت طلب هم دزاین حرکت سمت بگیرند.بدون اینکه مرتجعین ازازهرگروه وهرصنف بدانندددرچه راهی قدم می گذارند..».
ردپای محمدغرضی!
مجله تهران مصور،۳۱فروردین۱۳۵۸:
اینجا:
https://www.tribunezamaneh.com/archives/95932
محمد شوری / 09 September 2016