سنگ مزار محمد علی سپانلو را هم تخریب کردند
اشخاصی ناشناس در دو نوبت به سنگ قبر شاعر تهران تعرض کردند و آن را با سیمان پوشاندند. باربد گلشیری سنگ قبر سپانلو را طراحی کرده بود.
شبنم سپانلو، برادرزاده محمد علی سپانلو اعلام کرده است که سنگ مزار این شاعر فقید ایرانی را هم تخریب کردهاند.
در بیانیهای که شبنم سپانلو در خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا) منتشر کرده، آمده است که اشخاصی که هویت آنها ناشناس باقی مانده، به سنگ مزار محمد علی سپانلو تعرض کردهاند و سنگ قبر او را که یک اثر هنری و از آفریدههای باربد گلشیری، هنرمند معاصر ایرانیست تخریب کرده و سپس روی آن را با سیمان پوشاندهاند.
محمدعلی سپانلو، شاعر، نویسنده و مترجم پرسابقه، از اعضای کانون نویسندگان ایران شامگاه دوشنبه ۲۱ اردیبهشتماه در سن ۷۵ سالگی درگذشت. ابتدا قرار بود او را در امامزاده طاهر در جوار احمد شاملو، هوشنگ گلشیری، محمد مختاری و محمد جواد پوینده دفن کنند. اما به گفته شبنم سپانلو مسئولان موافقت نکردند و چنین بود که سرانجام شاعر تهران در قطعه نامآوران به خاک سپرده شد. باربد گلشیری با تکیه بر مهمترین درونمایههای مجموعه «قایقسواری در تهران» سنگ قبری به شکل یک اثر هنری برای این شاعر نامآور طراحی کرده بود.
شبنم سپانلو این اثر هنری را به این شکل وصف کرده است:
«سنگ مزار با متریالی از آسفالت تهیه شد که نشانهای از تهران بود و در درون آن قایقی متلاطم و پلکانی به نشان قایقسواری روی آسفالت تهران به همراه اسم و تاریخ زندگی شاعر و چند کلامی از کلام ماندگارش روی سرب و با حروف چاپی برعکس توسط طراح کار، آماده شد.»
تخریبکنندگان در دو نوبت، ابتدا نقش روی سنگ مزار را با فریز مخدوش کردند و سپس کل سنگ مزار را با سیمان پوشاندند.
باربد گلشیری به خبرگزاری ایسنا گفته است که تنها یک هفته پس از نصب سنگ قبر، با قلم و چکش در صدد تخریب آن برآمده بودند.
تخریب سنگ قبر محمد علی سپانلو، بخشی از رویدادهای زنجیرهای تخریب سنگ قبر مشاهیر ایرانیست. پیش از این سنگ مزار ایرج افشار ناپدید شده بود و در روزهای اخیر هم سنگ مزار غلامحسین مظلومی و همایون بهزادی، دو بازیکن و مربی فوتبال ایران را تخریب کردهاند. سنگ قبر سهراب سپهری را هم به دلیل مخالفت متولیان امامزاده سلطان علی کاشان با او تخریب کردهاند.
نبش قبر شاعران و جابجایی مزار آنها و یا تخریب سنگ گور آنها در ایرانِ بعد از انقلاب سابقه دارد: علی اسفندیاری (نیما یوشیج) در امامزاده عبدالله تهران دفن شده بود. قبر او را در سال ۱۳۷۲ به زادگاهش یوش منتقل کردند.
احمد شاملو در امامزاده طاهر کرج، در نزدیکی مزار هوشنگ گلشیری و محمد مختاری و محمد جعفر پوینده دفن شده است. سنگ مزار این شاعر نوپرداز ایرانی بارها تخریب شد، تا اینکه کانون نویسندگان ایران در سال ۱۳۸۵ به خانواده شاملو پیشنهاد داد که سنگ مزار او را بازسازی نکنند و بگذراند در آرامگاه او نیز «شعر انسانگرای احمد شاملو نقش خود را در افشای آلودگیها ایفا کند.»
نظرها
پرویز تهرانی
خانواده هنرمندان ونام داران درگذشته که آرامگاهشان مورد اهانت قرار گرفته است باید از مسولان قبرستان شکایت کرده و آنها را وادار به حفاظت بیشتر از آرامگاه این عزیزان از دست رفته کنند. ضمنا با قرار دادن دوربین های قابل کنترل از راه دور نسبت به شناسایی هتاکان وافکار شومی که در سر دارند میتوان ازتکرار این حرکات شرم آور جلوگیری کرد.
میر ز ا رضا
با عرض معذرت لغت احتیاج بعد از کلمه یقینأ در کامت بالا از قلم افتاد.
میر ز ا رضا
گر مثقالی ایمان به خداوند و اعتقاد به تولدی دگربار در وجود انسان باشد نه سنگ قبر برایش اهمیت دارد و نه به مقبره سازی مجلل و طلایی این و آن ذره ای اهمیت میدهد! حال این میخواهد خمینی دجال باشد و یا آن احدی دیگر! که خالق حیات و مرگ و خالق هر آنچه که هست و نیست یقینأ به سنگ شناسایی و یا قفس چهار گوش طلایی برای دوباره برانگیختن در خاک خفته ای را ندارد! حال آن در خاک خفته هر کس میخواهد بوده باشد با هر نام و هر گونه مقام و درجه دنیوی!
roozbeh
چقدر آدمهای پست و زبونی باید باشند که به قبر مردگان تعرض می کنند . آخه پستی تا این حد و اندازه؟
شهروند
این سیاستی است که به دیگران بگویند شما حق اظهار وجود ندارید و پس از مرگ هم باید مکتبی باشید. سنگ قبر حنانه را نیز به دلخواه تعویض کردند. اینها با زیبائی و هنر دشمنند ، اینان از قعر تاریخ بیرون آمده اند، تا سیاهی را بر همه جا سایه گستر کنند. بر گور این جنازه چه خواهد نوشت داور تاریخ شاید چنین بنویسد در اینجا کسی در خاک است که هزار سال از تولد خویش تاخیر داشت از معاصرین نبود و کاسه سفالین قلبش گنجایش در یای محبت خلق را نداشت در میان اشک شوق آمد و در منجلاب فرو رفت (شعر از نعمت آزرم است و از حافظه نقل کردم شاید با اصل متفاوت باشد)
بهرام
واقعا مخالفت این حکومت با داعش را نمیفهمم. مخالفتشان سیاسی و برای توسعه قلمرو هست .همین
شهربانو
از حراميان انتظار آبادي و آباداني و فرهنگ نداشته باشيد.
ح_سیناریس
بادرود اگر مقا م های درجه ی اول کشور از رئیس جمهور گرفته.تا دیگران از همان آغاز تخریب گورها واکنش شدید نشان می دادند,آیا این شناعت ادامه می یافت؟!راستی چرا در تاریخ این زادبوم بسیاری گورهای نام آوران ناشناخته مانده است؟!