ارتباط ناشناخته. ارتباط بدون سانسور. ارتباط برقرار نمی‌شود. سایت اصلی احتمالاً زیر سانسور است. ارتباط با سایت (های) موازی برقرار شد. ارتباط برقرار نمی‌شود. ارتباط اینترنت خود را امتحان کنید. احتمال دارد اینترنت به طور سراسری قطع شده باشد. ادامه مطلب

انتشار رمان توقیف‌شده «عقرب» در فرانسه

<p>رمان ضد جنگ &laquo;عقرب روی پله&zwnj;های راه&zwnj;آهن اندیمشک&raquo; نوشته حسین مرتضائیان آبکنار به فرانسه ترجمه و منتشر شد. انتشارات لوور این رمان را منتشر کرده است.</p> <!--break--> <p><br /> به گزارش بخش ادبی رادیو زمانه، رمان &laquo;عقرب روی پله&zwnj;های راه&zwnj;آهن اندیمشک&raquo; نوشته حسین مرتضائیان آبکنار در فرانسه منتشر شد. لوسی مارتین این رمان را از فارسی به فرانسه ترجمه کرده و انتشارات لوور آن را به&zwnj;تازگی زیر عنوان &laquo;عقرب&raquo; منتشر کرده، اما هنوز روی پیشخوان کتاب&zwnj;فروشی&zwnj;های فرانسه قرار نگرفته است.</p> <p>&nbsp;</p> <p>این کتاب از اول فوریه در کتابفروشی&zwnj;های فرانسه پخش می&zwnj;شود و با این&zwnj;حال هم&zwnj;اکنون از طریق کتاب&zwnj;فروشی اینترنتی آمازون قابل تهیه است.</p> <p><br /> انتشارات لوور از ناشران معتبر فرانسه است.<br /> &nbsp;</p> <p>ناشر فرانسوی درباره &laquo;عقرب&raquo; نوشته حسین مرتضائیان آبکنار می&zwnj;نویسد: &laquo;عقرب یک رمان ضد جنگ است و مانند همه رمان&zwnj;های ضد جنگ موضوع آن به جبهه، زندگی سربازان در سنگرها، گرسنگی و ترس ربط دارد. اما حسین مرتضائیان آبکنار موفق شده است با مصالح ادبی، در نهایت ایجاز و در رمانی ساختارمند و با زبانی شاعرانه و با تسلط بر سبک&zwnj;های ادبی یک رمان ضد جنگ بیافریند.&raquo;<br /> &nbsp;</p> <p>انتشارات لوور از این اثر به&zwnj;عنوان &laquo;یک بمب عاطفی&raquo; یاد کرده است که در یادها خواهد ماند. <br /> &nbsp;</p> <p><img alt="" align="left" width="250" height="443" src="http://zamanehdev.redbee.nl/u/wp-content/uploads/abkenar02.jpg" />&laquo;عقرب روی پله&zwnj;های راه آهن اندیمشک&raquo; از دریچه چشم یک سرباز وظیفه به نام مرتضی هدایتی روایتی بس دردناک از هزیمت ارتش ایران در روزهای پایانی جنگ هشت ساله با عراق و بمباران شیمایی سنگرها و مواضع سربازان ایرانی را به&zwnj;دست می&zwnj;دهد.&nbsp;&nbsp; <br /> &nbsp;</p> <p>در گزارشی که در سال ۱۳۸۵ رادیو زمانه از این رمان در مجموعه &laquo;ادبیات جنگ&raquo; منتشر کرده بود، آمده است: &laquo;سرباز وظیفه، مرتضی هدایتی در یکی از دو احتمالی که در پایان داستان به وجود می&zwnj;آید ممکن است با قطاری که مجروحان شیمیایی را به تهران حمل می&zwnj;کند، خود را به تهران برساند و نجات پیدا کند. این امکان هم وجود دارد که اتفاقی ناخواسته بیفتد و او ناگزیر در اندیمشک بماند، و مانند هزاران نفر دیگر از همقطاران&zwnj;اش از بین برود. آبکنار با این تمهید سرگذشت نسل چهل تا پنجاه ساله&zwnj;های ایرانی را نمادین می&zwnj;کند.&raquo;<br /> &nbsp;</p> <p>در ادامه گزارش می&zwnj;خوانیم: &laquo;عقرب روی پله&zwnj;های راه آهن اندیمشک، داستانِ فروپاشی جهانی&zwnj;ست که در آن دیگر هیچ کس نمی&zwnj;تواند قهرمان باشد.&raquo;<br /> &nbsp;</p> <p>&laquo;عقرب روی پله&zwnj;های راه آهن اندیمشک&raquo; نخستین بار در سال ۱۳۸۵ توسط نشر نی، هم&zwnj;زمان با برگزاری نمایشگاه کتاب در ایران منتشر شد و پس از مدتی نسبتاً کوتاه به چاپ دوم رسید. <br /> &nbsp;</p> <p>&laquo;عقرب روی پله&zwnj;های راه آهن اندیمشک&raquo; جایزه ادبی بنیاد گلشیری، جایزه ادبی نویسندگان و منتقدان مطبوعات، جایزه ادبی واو، جایزه مهرگان ادب و همچنین جایزه ادبی روزی روزگاری در سال ۱۳۸۶ را از آن خود کرد. پس از این اقبال گسترده طبیعی بود که به&zwnj;زودی به چاپ سوم برسد. اما وزارت ارشاد پس از انتشار سومین چاپ این رمان، توزیع و پخش آن را ممنوع اعلام کرد و مجوز انتشار این رمان را لغو نمود. چنین بود که نسخه&zwnj;های چاپ سوم &laquo;عقرب&raquo; نوشته حسین مرتضائیان آبکنار خمیر شد و هرگز روی پیشخوان کتاب&zwnj;فروشی&zwnj;ها قرار نگرفت.<br /> &nbsp;</p> <p>حسین مرتضائیان آبکنار پس از لغو مجوز رمان&zwnj;اش در گفت&zwnj;وگويی که به این مناسبت با روزنامه کارگزاران انجام داد، گفت: &laquo; شاکی&zwnj;ام. من به عنوان سرباز در دوران خدمت، اجباری به جنگ رفتم و نه داوطلبانه، اما حالا که رفته&zwnj;ام و جنگ را تجربه کرده&zwnj;ام، از آن&zwnj;ها می&zwnj;پرسم چرا نمی&zwnj;گذارند روایت فردی خودم را بگویم؟ تجربه ملموسم را. چرا تحمل ندارید روایت شخصی من را بشنوید؟ &laquo;عقرب...&raquo; نگاه من است به جنگ. باید حذف شود؟ من در موقعیتی قرار گرفته&zwnj;ام و چیزهایی را دیده&zwnj;ام، آیا باید وانمود کنم همان&zwnj;هایی را ديده&zwnj;ام که دیگران می&zwnj;گویند یا دیده&zwnj;اند؟ من نمی&zwnj;توانم دروغ بگویم.&raquo; <br /> &nbsp;</p> <p>حسین مرتضائیان آبکنار متولد ۵ اسفند ۱۳۴۵ در تهران است. او داستان&zwnj;نویسی را از&nbsp; ۱۳۶۹ در کارگاه داستان&zwnj;نویسی هوشنگ گلشیری آغاز کرد و در سال&zwnj;های ۱۳۷۷تا ۱۳۷۹ مدیر داخلی ماهنامه کارنامه بود. <br /> &nbsp;</p> <p>حسین مرتضائیان آبکنار به تدریس داستان&zwnj;نویسی و فیلم&zwnj;نامه&zwnj;نویسی اشتغال دارد. <br /> &nbsp;</p> <p><strong>در همین زمینه:<br /> </strong></p> <p><a href="http://zamaaneh.com/literature/2006/09/_2.html">ادبیات جنگ، حسین مرتضائیان آبکنار، رادیو زمانه</a><br /> <br /> &nbsp;</p>

رمان ضد جنگ «عقرب روی پله‌های راه‌آهن اندیمشک» نوشته حسین مرتضائیان آبکنار به فرانسه ترجمه و منتشر شد. انتشارات لوور این رمان را منتشر کرده است.

به گزارش بخش ادبی رادیو زمانه، رمان «عقرب روی پله‌های راه‌آهن اندیمشک» نوشته حسین مرتضائیان آبکنار در فرانسه منتشر شد. لوسی مارتین این رمان را از فارسی به فرانسه ترجمه کرده و انتشارات لوور آن را به‌تازگی زیر عنوان «عقرب» منتشر کرده، اما هنوز روی پیشخوان کتاب‌فروشی‌های فرانسه قرار نگرفته است.

این کتاب از اول فوریه در کتابفروشی‌های فرانسه پخش می‌شود و با این‌حال هم‌اکنون از طریق کتاب‌فروشی اینترنتی آمازون قابل تهیه است.

انتشارات لوور از ناشران معتبر فرانسه است.
 

ناشر فرانسوی درباره «عقرب» نوشته حسین مرتضائیان آبکنار می‌نویسد: «عقرب یک رمان ضد جنگ است و مانند همه رمان‌های ضد جنگ موضوع آن به جبهه، زندگی سربازان در سنگرها، گرسنگی و ترس ربط دارد. اما حسین مرتضائیان آبکنار موفق شده است با مصالح ادبی، در نهایت ایجاز و در رمانی ساختارمند و با زبانی شاعرانه و با تسلط بر سبک‌های ادبی یک رمان ضد جنگ بیافریند.»
 

انتشارات لوور از این اثر به‌عنوان «یک بمب عاطفی» یاد کرده است که در یادها خواهد ماند.
 

«عقرب روی پله‌های راه آهن اندیمشک» از دریچه چشم یک سرباز وظیفه به نام مرتضی هدایتی روایتی بس دردناک از هزیمت ارتش ایران در روزهای پایانی جنگ هشت ساله با عراق و بمباران شیمایی سنگرها و مواضع سربازان ایرانی را به‌دست می‌دهد.  
 

در گزارشی که در سال ۱۳۸۵ رادیو زمانه از این رمان در مجموعه «ادبیات جنگ» منتشر کرده بود، آمده است: «سرباز وظیفه، مرتضی هدایتی در یکی از دو احتمالی که در پایان داستان به وجود می‌آید ممکن است با قطاری که مجروحان شیمیایی را به تهران حمل می‌کند، خود را به تهران برساند و نجات پیدا کند. این امکان هم وجود دارد که اتفاقی ناخواسته بیفتد و او ناگزیر در اندیمشک بماند، و مانند هزاران نفر دیگر از همقطاران‌اش از بین برود. آبکنار با این تمهید سرگذشت نسل چهل تا پنجاه ساله‌های ایرانی را نمادین می‌کند.»
 

در ادامه گزارش می‌خوانیم: «عقرب روی پله‌های راه آهن اندیمشک، داستانِ فروپاشی جهانی‌ست که در آن دیگر هیچ کس نمی‌تواند قهرمان باشد.»
 

«عقرب روی پله‌های راه آهن اندیمشک» نخستین بار در سال ۱۳۸۵ توسط نشر نی، هم‌زمان با برگزاری نمایشگاه کتاب در ایران منتشر شد و پس از مدتی نسبتاً کوتاه به چاپ دوم رسید.
 

«عقرب روی پله‌های راه آهن اندیمشک» جایزه ادبی بنیاد گلشیری، جایزه ادبی نویسندگان و منتقدان مطبوعات، جایزه ادبی واو، جایزه مهرگان ادب و همچنین جایزه ادبی روزی روزگاری در سال ۱۳۸۶ را از آن خود کرد. پس از این اقبال گسترده طبیعی بود که به‌زودی به چاپ سوم برسد. اما وزارت ارشاد پس از انتشار سومین چاپ این رمان، توزیع و پخش آن را ممنوع اعلام کرد و مجوز انتشار این رمان را لغو نمود. چنین بود که نسخه‌های چاپ سوم «عقرب» نوشته حسین مرتضائیان آبکنار خمیر شد و هرگز روی پیشخوان کتاب‌فروشی‌ها قرار نگرفت.
 

حسین مرتضائیان آبکنار پس از لغو مجوز رمان‌اش در گفت‌وگويی که به این مناسبت با روزنامه کارگزاران انجام داد، گفت: « شاکی‌ام. من به عنوان سرباز در دوران خدمت، اجباری به جنگ رفتم و نه داوطلبانه، اما حالا که رفته‌ام و جنگ را تجربه کرده‌ام، از آن‌ها می‌پرسم چرا نمی‌گذارند روایت فردی خودم را بگویم؟ تجربه ملموسم را. چرا تحمل ندارید روایت شخصی من را بشنوید؟ «عقرب...» نگاه من است به جنگ. باید حذف شود؟ من در موقعیتی قرار گرفته‌ام و چیزهایی را دیده‌ام، آیا باید وانمود کنم همان‌هایی را ديده‌ام که دیگران می‌گویند یا دیده‌اند؟ من نمی‌توانم دروغ بگویم.»
 

حسین مرتضائیان آبکنار متولد ۵ اسفند ۱۳۴۵ در تهران است. او داستان‌نویسی را از  ۱۳۶۹ در کارگاه داستان‌نویسی هوشنگ گلشیری آغاز کرد و در سال‌های ۱۳۷۷تا ۱۳۷۹ مدیر داخلی ماهنامه کارنامه بود.
 

حسین مرتضائیان آبکنار به تدریس داستان‌نویسی و فیلم‌نامه‌نویسی اشتغال دارد.
 

در همین زمینه:

این مطلب را پسندیدید؟ کمک مالی شما به ما این امکان را خواهد داد که از این نوع مطالب بیشتر منتشر کنیم.

آیا مایل هستید ما را در تحقیق و نوشتن تعداد بیشتری از این‌گونه مطالب یاری کنید؟

.در حال حاضر امکان دریافت کمک مخاطبان ساکن ایران وجود ندارد

توضیح بیشتر در مورد اینکه چطور از ما حمایت کنید

نظر بدهید

در پرکردن فرم خطایی صورت گرفته

نظرها

  • کاربر مهمان مهدی رودسری

    <p>یکی از بهترین واشکافی ها در بارۀ عقرب..... نوشتۀ حسین مرتضائیان آبکنار را از بهروز شیدا در کتاب هفت دات کام یک وبلاگ فرضی خوانده ام . در واقع به دور از روند جاری نقد ادبیات معاصر که امروزه بیشتر به نوعی شناسایی در سطح و معرفی تنبلانه تقلیل یافته است بهروز شیدا توانسته است دل و رودۀ این رمان را برای هر چه شفافتر و بی پرده عیان نمودنش کنکاش کند.<br /> در واقع در بارۀ سرگذشت رنجبار بعضی از کتابها می شود گفت که نه رمان عقرب مرتضائیان آبکنار و نه نقد رمان عقرب در هفت دات کام بهروز شیدا منتشر شده توسط نشر باران در سوئد به شهری که البته کتابسرا ها و کتابفروشی هایی نیز دارند چون تورنتو یا مونتریال کانادا و....نرسیده است تا جایی که من اطلاع دارم .<br /> و همینجاست که می توان گفت : انچه بر جماعت اهل قلم ایرانی حاکم است دو سو دارد . داخلی وخارجی.<br /> ناشران داخلی فراورد ه های ایرانی در حصار سانسور سخت استوار وطنی و ناشران خارجی فراورده های فرهنگ ایرانی در حصار سانسور سخت پوستۀ بی توجیه عدم ارتباط خویش در اقلیمی گسترده .<br /> مهدی رودسری</p>