ارتباط ناشناخته. ارتباط بدون سانسور. ارتباط برقرار نمی‌شود. سایت اصلی احتمالاً زیر سانسور است. ارتباط با سایت (های) موازی برقرار شد. ارتباط برقرار نمی‌شود. ارتباط اینترنت خود را امتحان کنید. احتمال دارد اینترنت به طور سراسری قطع شده باشد. ادامه مطلب

واژن خود را پس بگیریم

پریسا کاکایی ـ سال‌ها پیش هنگامی که می‌خواستیم از این عضو ممنوعه صحبت کنیم هیچ نامی برای آن نداشتیم.

اشارات مختلفی چون «آنجا، ناز، شرمگاه و…» همه اشاراتی بودند که مادران و خواهران‌مان در کودکی و بزرگسالی به کار می‌بردند تا ما نیز با پیروی از آن‌ها به دنیای واژه‌های مبهم بپیوندیم. شرمی که نسل به نسل منتقل شده است و هیچ انقلاب و تحولی در دنیا، آن را متاثر نمی‌کند.

حتی در سال‌های اخیر، عصر اینترنت، ماهواره و سفرهای فضایی هنوز وقتی به سالن‌های اپیلاسیون می‌رویم از همه اندام نام می‌بریم و اندام جنسی را «اضافه» می‌نامیم. ‌گاه نام‌های بی‌پروایی نیز برای این اندام به کار رفته‌اند که بیش از بازی نقشی برای کشف زبانی زنانه، تبدیل به کلامی برای تحقیر و توهین توسط جامعه‌ای مردانه شده‌اند تا جایی که شنیدن نام دو حرفی «کُس» موجی از نا‌امنی، خشونت‌های خیابانی و فحاشی‌هایی در پایین‌ترین سطح فرهنگی را به یاد می‌آورد.

اما این شرم موروثی تنها گفتمان زندگی شخصی‌مان را در بر نمی‌گیرد. ما حتی در موقعیت‌های خاص زندگیمان که حق داریم آزادانه‌تر سخن بگوییم خود را سانسور می‌کنیم. در مطب دکتر نمی‌دانیم چگونه سخن را بی‌شرم آغاز کنیم و‌گاه برای معاینه، به خصوص اگر پزشک مرد باشد، زمان سخت و طاقت فرسایی را پشت سر می‌گذاریم. تجربه معاینه پستان‌ها توسط پزشک کار ساده‌ای نیست. پذیرش معاینه دندان، چشم، دست و پا آنقدر دشوار نیست که عریان شدن و خصوصی‌ترین عضو بدن را به دست پزشکی سپردن. اما پرسش همین جا آغاز می‌شود. چرا این عضو، خصوصی‌ترین بخش است؟ احساس مالکیت ما نسبت به این عضو در مقایسه با دیگر اعضای بدن چگونه است؟

بیایید پرسش را به تصویر کشیده و از نگاه زنانه بنگریم. تصویری توام با اولین همخوابگی. لحظه‌ای که هر دو طرف به نوعی همه اندامشان را به اشتراک می‌گذارند. در آن لحظه بوسیدن، لمس صورت، دست و حتی پستان آنقدر دشوار نیست. چه بسا بسیاری از دختران جوان جامعه‌مان که بر اساس باورهای خود و یا سنت و فرهنگ غالب جامعه برای حفظ پرده بکارت حاضر به تجربه‌های سطحی و به قولی، تماس‌های بالاتنه‌ای هستند اما خط قرمز، همیشه واژن و پرده بکارت است. در این تصویر، دختر سعی در حفظ چیزی ارزشمند و گرانبها دارد که سال‌ها به حفظ آن تشویق شده است. ورود به آن و رد شدن از این خط قرمز به معنای از دست دادن هویتی است که فرد را از دنیایی دخترانه به دنیایی زنانه پرتاب می‌کند. در اصل اتفاق خاصی نیافتاده است. تنها واژه‌ها دنیای دیگری را به نمایش می‌گذارند. زنی بدون مرد که زن شدن و زن بودنش معنا ندارد.

در حقیقت زن تا آنجا که مسوولیت نگهداری از این عضو با او همراه بوده است «امانتدار» و نه «صاحب» آن است. پس از آن باید مردی باشد که آن را به تملک درآورده و محافظت کند. ترس از طرد شدن توسط مردان به دلیل رد شدن از این خط قرمز، ترس از تنهایی، قضاوت دوستان و جامعه، برخورد خانواده و تجربه سرنوشتی متفاوت نسبت به دختران دیگر، همه و همه دلیل آن هستند که اساسا ما نه احساس مالکیت که تنها احساس امانت‌داری را نسبت به این عضو بدنمان داشته باشیم و باید تلاش کنیم تا امانت را سالم و بی‌تجربه به دست صاحبش برسانیم.

اما این پایان راه نیست. محفوظ نگه داشتن آنچه امانت می‌خوانیمش آن را سربسته و ناشناخته باقی می‌گذارد و فرصت کشف آن را می‌رباید. بنابراین زن حتی پس از واگذاری امانت نمی‌داند قدم در چه راهی می‌گذارد و چه در تجربه‌ای در انتظارش است. دشواری دسترسی به منابع آگاه، اطلاعات غلط و افسانه‌ها بیشتر فضایی از ترس و حرکت در تاریکی را ایجاد می‌کنند. تصمیم لذت بردن یا نبردن، آرایش ظاهری این عضو، چگونگی واگذاری‌اش همه و همه از اراده او خارج است. مرد هم در بسیاری موارد یک هیولای تخریب گر نیست. او هم بخشی از جامعه‌ای ناآگاه است که حتی اغلب خود نیز نسبت به کاری که می‌کند شناخت کافی ندارد و از این رو هر دو آسیب‌پذیرند.

عدم احساس مالکیت بر آنچه تنمان می‌خوانیم، و قائل نشدن حقی برای خود، برای تصمیم‌گیری در مورد باید‌ها ونبایدهای بدن‌مان، گویا چیزی را، بخشی را از ما جدا کرده است. پاره‌ای از تن‌مان را در فرهنگ و سنت جا گذاشته‌ایم. پاره‌ای که قسمتی از هویت و زنانگی‌مان است. کسی برای بازگرداندن آن بخش کمک نخواهد کرد. قرار هم نیست کسی کمک کند جز صداهای زنانه‌ای که صدای واژن خود باشند. واژنی که همیشه ممنوع،‌ گاه کثیف و زشت و ‌گاه منفور خوانده شده است باید لب به سخن بگشاید. داستان آغاز زنانگی، داستان زندگی‌مان است. درست از همان‌جایی که اتفاق افتاد و مرز‌ها شکستند،‌ گاه به خشم و‌ گاه به مهر.

سینه به سینه نقل این داستان‌ها، گفتن از تجربه‌های جنسی بهانه‌ای برای درک و پذیرش بدن و باز پس گرفتن بخشی از آن است که به تاراج رفته است. لزوم چنین پذیرشی حتی می‌تواند گذر از خاطرات حوادثی تلخ باشد که رنج زنانگی و نفرت از خود را بر جا گذاشته است. گفتن از تجارب، گامی به سوی گروه درمانی زنانه است. گروهی که پیش از این گفتن آغاز کرده است و آرام آرام شکل می‌گیرد و به جلو می‌رود. زنانی چون ایو انسلر، نویسنده امریکایی، که سال‌ها پیش، نمایشنامه «تک گویی‌های واژن» را به نمایش گذارد. تک گویی‌های واژن زنانی از بیش از ۱۴ کشور در سراسر جهان در مورد تجارب جنسی، خاطرات و نگاهشان به موضوعی که طرحش تازه و عجیب بود.

حال نیز نسل‌ها دگرگون شده‌اند. نسل جدید، رویکردهای تابوشکنانه و طغیان بر علیه آنچه سنت و یا فرهنگ مردسالارانه تعبیر می‌شود را نمی‌توان نادیده گرفت اما هنوز آلت تناسلی ما ملکی ست که مردان بی‌شماری تمایل به فتح آن دارند. مردانی که‌گاه برای چنین فتحی، تن به جنگ می‌دهند و قربانی می‌گیرند. خشونتی که بسیاری از مردان آگاه دیگر را به مقابله و مبارزه برای رفع آن علیه زنان، در کنار زنان وا داشته است. ولی ما هنوز نیازمند مبارزه برای بازپس گرفتن بدنمان هستیم و این مبارزه جز بر پایه جسارت، آگاهی و تقسیم دانسته‌هایمان اتفاق نخواهد افتاد.

اولین مطلب از سلسله مطالبی که درباره سکسوالیته نوشته خواهد شد، ماه گذشته با عنوان «نوشتن از تن و شکستن تابوهای قدرت» منتشر شد. این مبحث برای اینکه بتواند با بستر جامعه ارتباط برقرار کند نیاز به مشارکت دارد. از همین رو می‌توانید پیشنهادات خود را در زیر مطالبی که منتشر می‌شوند ارائه دهید. از سوی دیگر وبلاگی به نام «زمانی برای گفتن» در راستای به اشتراک گذاشتن تجارب شخصی در مورد موضوعاتی که در این سری مقالات در رادیو زمانه مطرح می‌شوند، شکل گرفته است که بنابر موضوعی که در وبلاگ پست می‌شود می‌توانید به صورت نا‌شناس تجربه خود را در میان گذاشته و در نگارش مطالب کمک کنید.

این مطلب را پسندیدید؟ کمک مالی شما به ما این امکان را خواهد داد که از این نوع مطالب بیشتر منتشر کنیم.

آیا مایل هستید ما را در تحقیق و نوشتن تعداد بیشتری از این‌گونه مطالب یاری کنید؟

.در حال حاضر امکان دریافت کمک مخاطبان ساکن ایران وجود ندارد

توضیح بیشتر در مورد اینکه چطور از ما حمایت کنید

نظر بدهید

در پرکردن فرم خطایی صورت گرفته

نظرها

  • MEHDI

    به نظر من ناز و ناناز اسم های زیبا و با مسمایی هست، به خصوص اینکه این اسامی به زیبایی و لطافت این عضو زنانه هم اشاره می کنند.

  • احمد

    ادب و شرم ترا خسرو مه رویان کرد (حافظ) نویسنده محترم یا محترمه یک مبحثی را شروع کرده که باید در محاق بماند هر چند که واقعا مرد فکر میکند که تصاحب زن را دارد و البته باید هم داشته باشد زیرا زنان با احساسات بیشتر زندگی میکنند و قلمرو عقل در آنها در ورای احساسات است ، و مردان بالعکس البته این به طور کلی اسست ولی در حریم خصوصی و هر چه این دایره خصوصی تر میشود در زندگی مشترک مرد و زن این تابوها می شکند .

  • مهدی

    اشاره به اندام جنسی زنانه همیشه همراه با تحقیر و در مورد مردانه اش توام با برتری طلبی بوده و هست. این امر ریشه در سمبل شناسی میمون برهنه دارد و به همین دلیل فالوس پرستی در جاجای دنیا به چشم می خورد. فالوس یا آلت مردانه نشان قدرت و ابزار باروری تلقی می شده و در عوض هر حفره ای خلائی است که با فالوس پر می شود لذا فرو دست می نماید. ملاحظه می فرمایید که موقعیت فرهنگی مقعد هم بهتر از واژن نیست. به هر حال با روند رشد جامعه ی بشری این برداشتهای بدوی بسیار تغییر کرده و بزودی شاهد این تغییرات در فرهنگ سنتی تر شرق هم خواهیم بود. امری است ناگزیر

  • روزبه

    با درود به همه دوستان والا از خیلی کلمه های دیگه که بار منفی دارند معمولابطورروزمره استفاده نمیشه واز کلمات با بار مثبت اون استفاده میشه نه تنها در ایران بلکه حتی در غرب مثلا صدای بوق روی بعضی جا های مکالمه گذاشته میشه. مثلا بفرمایید بنشیند بجای بتمرگ یا آلت تناسلی مردانه و زنانه بجای دول یا کیر یا کس. یا مدفوع بجای ان و ادرار بجای شاش و یا مخرج بجای سوراخ کون و یا تماس جنسی یا آمیزش جنسی یا ارتباط جنسی به جای کردن و گاییدن و دادن و امثالهم. بنابر این میشه در صحبت و نوشتن از لغات با بار مثبت استفاده کرد و آموزش فرهنگ جنسی داد و هم مخاطب وسیعتری داشت تا مسله به خود لغت ختم نشه بلکه بحثها عمق بیشتری پیدا کنه. خلاصه اینکه بنده طرفدار عفت کلام هستم و مخالف استفاده از الفاظ رکیک در یک بحث جدی عمومی. نکته دیگه ممنوع بودن صحبت بی پرد ه و جدی راجع به مسایل جنسی است که ریشه فرهنگی و دینی داره و در اکثر جوامع هست و به عدم کاربرد لغت کیر و کس ربط نداره والا میشه همون صحبتها رو با لغات مودبانهاش انجام داد و شخصا هیچ مشکلی باهاش نداشته و ندارم خیلی هم خوب . منتظر مقالات بعدی شما هستم. موفق و سر بلند باشید.

  • شيلا

    <p>مرسي مرسي مرسي ....<br /> بسيار عالي بود ...<br /> متاسفانه مشكل از ناداني و نفهميه ... مشكل از ترس طرد شدنه .... مشكل از وحشت متفاوت بودنه ... مشكل از تعبير غلطه ... مشكل از نشناختن حريم شخصي و خصوصي خود و ديگرانه ...<br /> اينها قابل حله ... با گفتن و گفتن ... با آگاهي دادن ... با در موردش حرف زدن .... با آگاه كردن دختر بچه ها و پسر بچه ها از حريم خودشون ، حريم ديگران ... همين بچه ها وقتي بزرگ بشن ميفهمن كه واژن يه دختر ، بكارت يه دختر، اصلا زندگي جنسي آدمهاي ديگه ، حريم شخصي و خصوصي اونهاست و كسي &quot;حق نداره&quot; &quot;حق نداره&quot; &quot;حق نداره&quot; &quot;حق نداره&quot; &quot;حق نداره&quot; راجع بهش كنجكاوي ، دخالت يا اظهار نظر يا بدتر از همه &quot;قضاوت&quot; بكنه ، هيچكس ، هيچكس ، هيچكس نه مادر نه پدر نه دوست نه نامزد نه همسر نه ....<br /> اميدوارم يه روز همه ماها مفهوم حريم شخصي و خصوصي رو با تموم وجود بفهميم و درك كنيم ...</p>

  • کاربر مهمان

    <p>در حالِ حاضر زندگی کردن خلافِ سنت و عرفِ رایج در کشور یعنی خلافِ جریانِ آب شنا کردن.<br /> من دختری هستم 22 ساله و میدانم اکثر هم سن و سالانِ من رابطه ی جنسی دارند...<br /> ولی متاسفانه برای جلوگیری از تمامیِ اتهاماتی که در جامعه برای زنانی که قبل از ازدواج ، رابطه ی جنسی دارند وجود دارد، از روش های غلط استفاده می کنند<br /> و شاید بعد از گذشتنِ چندین سال همچنان از درکِ لذتِ جنسی عاجز باشند و جدا از آن به دیگر اعضای بدنِ خود آسیبِ بیشتری میرسانند و حتی بعد از ازدواج بدلیلِ نا اگاهی ، ناپختگی و ... با مشکلاتّ بیشتر و بدتری مواجه شوند<br /> از طرفی همین کار هم در آینده نوعی دروغ گفتن محسوب می شود چرا که در واقع رابطه های به وجود امده هر چند ناقص و غلط ، نوعی رابطه ی جنسی و به اشتراک گذاشتنِ تن است. </p> <p>فراموش نکنیم که رابطه ی جنسی در ایران امریست که عموما به نفع مردان دیده میشوند و هیچ گاه در آن از لذتِ زن حرفی زده نمیشود و در نتیجه همیشه باعث نا آگاهی و ناتوانی شده و از همین رو بالاترین آمارِ طلاق را در ایران به خود اختصاص میدهد.چرا ؟<br /> چون بعد از ازدواج ، زوجین تازه متوجه میشوند که مساله ی ارضای جنسی و .... نیز جز ارکان و دلایلِ یک زندگی پایدار در کنارِ هم به شمار می آید.قسمتی که قبل از ازدواج به آن بها داده نمی شود که هیچ!!! بلکه آن را حذف هم می کنند </p> <p>بسیار متشکرم از نوشته ی بسیار مفیدتان ، به امیدِ اینکه هر زنِ ایرانی جسارتِ گرفتنِ حقِ خود را داشته باشد و بپذیرد که در این دنیای فانی حقِ انتخاب برای چگونه زندگی کردن با خودش است<br /> امیدوارم زنانِ ایرانی این مقاله را بخوانند و کمی در بابِ آن فکر کنند </p> <p>من فکر میکنم دانستنِ توانایی های خود، شناختِ درست از آنها و استفاده از آنها به درست در سنِ جوانی ، کمکِ بیشتری به زندگیِ همه ی ما میکند تا طبقِ یک اصولِ غلط به جلو رفتن و تا مدت ها نا آگاه بودن و از دست رفتنِ عمری که بر نمی گردد البته که درکِ یک زن از خود و جامعه ای که در آن زندگی می کند و اطرافیانش بسیااااار متفاوت و پخته تز از یک دختر خواهد بود </p>

  • کاربر مهمان

    <p>با درود :به گمان من تمامی این واژه ها ساخته دست انسان است و او کسی است که باید این واژه ها را به فراموشی بسپارد ...این یک مشکل از صدها مشکلی است که مذهب بر سرمان آورده ...دیدگاهمان را نسبت به مذهب ترمیم کنیم </p>

  • کاربر مهمان

    <p>پاسخی کوتاه به &quot;خاتون&quot; خاتون خانم دقیقا واژن شما آنقدر که به برادرتان و پدر تان و شوهرتان تعلق دارد به شما تعلق ندارد ناموس و آبروی خانوادگی شرف فامیلی نجابت خانوادگی همه این محملات در گروی نوع استفاده و برخوردیست که شما با واژن میکنید آگر این واژن از چشم نامحرم پوشیده ماند اگر شما سالها ی سال خود را از لذت جنسی محروم کردید آن شرافت خانوادگی آن ابروی فامیلی حفظ میشه .<br /> خانم این فرهنگ کثیف و بیمارجامعه اسلامی ما است یعنی شما از این واقعیت بی اطلاعید که واژن شما به شما تعلق ندارد عجب آدم نابغهای شما تشریف دارید .<br /> از تیتر مقاله خوشتان نیامد<br /> به جهنم که خوشتان نیامد ما هم یک عمر است که از تفکرات متجر خوشمان نیامده</p> <p>&quot;آشنا&quot;</p>

  • کاربر مهمان

    <p>پریسا جون<br /> من قبل از ازدواج در نگهداری از این امانت به شوهرم کوتاهی کردم و به تبع از آنجایی که اعتقاد به راستی و صداقت داشتم به شوهرم گفتم که رابطه جنسی قبل از ازدواج داشتم و او قبول کرد. بعد از ازدواج سکس نمکیرد و دلیلش این بود: "من با تو سکس نمیکنم چون یادم می افته همین کارهایی که با من میکنی با یکی دیگه هم کردی... تو نه تنها بکارت جسمی نداری بلکه بکارت روحی هم نداری..." البته قابل توجه هست که شوهرم یا بهتر بگم، شوهر سابقم خودش را روشنفکر معرفی میکرد در حالی که ....</p>

  • کاربر مهمان Ehsan Ahmadinejad

    <p>زن ایرانی و کلا جنس زن (یا مردان نابرابر (برابر حساب نشده!) به واسطه نگاه و روش پیشبرد انسانی‌ و انسانیت و منتقد سنت و ارتجاع دینی و غیر دینی بربریت بازار موجود !) ناموس کسی‌ نیست و مبارزه انسان امروز و زن ایرانی هم برای رهایی از همین فرهنگ یا بی‌ فرهنگی‌ ناموس و ناموس پرستی‌ و نگاه به عنوان جنس دوم یا تحت قرآنش به عنوان هیچ و برسمیت شناخته نشده و یا با ارفاق کنیز ، و رسیدن به حد اکثر حقوق برابر و انسانی‌ خود و نه ناموسی که همین الان و در همین ویدئو فرض شده و با او به مثابه آن رفتار میشود که البته تفاوت چندانی با مرد برابر و تحت ستم خود ندارد، هست، کلا علاوه بر ستم مضآعفی که سیستماتیک به جنس زن میشود ستمی کمابیش برابر به انسان و انسانیت و غیر جنسی‌، به همه بیش از ۹۵ % زنان و مردان دنیا و صاحبان واقعی‌ رفاه و زندگی‌ و امکانات موجود جامعه که در دست اردوگاه مخألف و برای ستم به این گروه عظیم استفاده میشود، در جریان است !.... </p> <p>http://www.facebook.com/anatlev.lev?sk=info#!/permalink.php?story_fbid=205985246085124&amp;id=100000443223830&amp;notif_t=like </p> <p>'' </p> <p>این نکبت‌ها در هر شرایطی قصد فریب </p> <p>مردم را دارن...غافل از اینکه مردمی که خارج از ایران زندگی‌ می‌کنن سال </p> <p>هاست که این مزخرفاتو دور ریختن...کسی‌ میگفت: دموکراسی دینی مثل * پهن خوش </p> <p>بو * میماند...حالا خانوم عبادی و حسن اشکوری میخوان کلاه گشاد اسلامی </p> <p>...سرمون بزارن...خمینی ۳۳ سال پیش کلاهو سرمون گذشت ...شما دیگه برین خجالت </p> <p>بکشین... </p> <p>''<br /> مراسم روز جهانی زن با آخوند و بدون حضور زنان ! </p> <p>http://www.facebook.com/photo.php?fbid=174173942603957&amp;set=a.147737801914238.24659.100000340566581&amp;theater#!/permalink.php?story_fbid=194237443930129&amp;id=100000180327666&amp;notif_t=share_reply</p>

  • کاربر مهمان

    <p>این مطلب مهم و خواندنی است و تأمل برانگیز. حتی کسانی از دوستان آقا و خانم که مخالفت یا موافقت کرده اند،به بحث یاری رسانده اند. واقع اینست که آن چیزی که به عنوان شرم و حیا مانع تصریح به نام اصلی آلت تناسلی مرد یا زن می شود،قدری جدید است و در فرهنگ گذشته های ایران چندان هم غیر معمول نبوده است مثال بسیار روشن آن مولاناست در مثنوی و سعدی در هزلیات و حکایات عبید که دیگر بسیار واضح است. حتی در فرهنگ اسلامی هم این موضوع را می توان دید . </p>

  • کاربر مهمان

    <p>پریسا جان<br /> همه مشکلات زنان حل شد و تنها در واژه کس یا واژن مشکل داریم؟<br /> ای کاش به جای بحث کردن در خصوص این موضوع در مورد حذف زنان از جامعه صحبت می کردیم، شما کسی هستی که بتازگی از ایران خارج شده و درک بهتری از مسائل داخل کشور داری من فکر میکنم رویه را عوض کنی بهتر باشه<br /> آخوند ها نیز رساله های زیادی در مورد زیر شکم و ناف دادند، ما باید فرقی با اونها داشته باشیم و به مسائل اساسی تر برسیم.<br /> اگر مخاطب شما جامعه غربی بود در خوشبینانه ترین حالت ها واکنش هایی که در بالا خواندید را خواهند داشت زیرا که اکثر افرادی که نظر دادن در خارج کشور هستند و بسیاری از این مسائل برای ایشان حل شده است </p> <p>به نظر شما یک دختر خانم در یاسوج یا کرمان این مطلب شما را بخواند چه خواهد گفت و چه برداشتی خواهد کرد؟ آیا این نیست که فمنیسم و مبارزات زنان در طی سالهای اخیر را در همین وادی شکم و زیر شکم نخواهد دید؟<br /> آیا با خواندن این مقاله به سمت شما جذب خواهد شد؟ </p>

  • کاربر مهمان

    <p>انچه در این مقاله آمده واقعیتی است که البته نیازمند نگرشی متفاوت است. زن و مرد مکمل یکدیگرند و نباید با روحیه مبارزه طلبی انسانها را بیش از این تنها کرد.فرهنگی که ما در آن هستیم را خیلی زیبا بیان کردید اگر چه بسیاری از خوانندگان مرد این واقعیت را حرفهای فمنیستی بیمعنی بدانند اما این تفاوت مطرح شده بین زن و مرد در جامعه ما امری غیرقابل انکار است و ترس زن از داشتن این رابطه و تجربه آن میتواند سر منشا بسیاری از تزلزلات روانی او باشد .اما نباید تاثیر تفاوت زن و مرد را روی فرهنگ ایجاد شده نادیده انگاشت و راه حل قبل از هر چیز شناخت خود است و حتی این امانتداری در زن میتواند ناشی از حس تاییدطبی او باشد حسی که اگر چه به زنان جامعه ما القا شده است اما باید پذیرفت که از سوی آنان رد نشده است.پس قبل از هر چیز یک زن باید خود را دوست داشته باشد تا بتواند دست ها چشمها بدن و حتی واژن خود را دوست داشته باشد.</p>

  • کاربر مهمان

    <p>اهمیت بکارت به مهریه و درآمد زنان مربوط است و از این پول کلان نمی توان گذشت!!! </p>

  • بهاره بیات

    <p>موضوع بسیار خوبی را پیش کشیدید ، این موضوع بسیار جای بحث دارد ،دوستانی هستند که خیلی سریع در برابر این موضوع گارد می گیرند ، اما توجه نکردن به آن درست مثل پاک کردن صورت مسئله است ، نیاز جنسی همانند دیگر نیازهای انسان است و نمی توان آن را نادیده گرفت و بر آورده نشدن آن بسیاری از آسیبهای جسمی و روانی را به همراه دارد ، خودارضایی در جوانان یکی از شایع ترین آنهاست، این روزها بسیاری از جوانان برای ترس از بین رفتن آبرو و به دلیل فراهم نبودن شرایط ازدواج خودارضایی را انتخاب کی کنند که به ظاهر ساده ترین راه است ، متاسفانه همین ساده ترین راه مضرترین راه است ، اتقهای چت در اینترنت مملو از جوانان با تقاضای سکس چت است، چرا؟ دلیل آن غیر از باورهای غلط ماست ؟ خودکشی های دخران جوان به دلیل از دست دادن بکارت ، آیا تا به حال کسی برای غذا خورن و نفس کشیدن خودکشی کرده است؟ </p>

  • بهاره بیات

    <p>اگر کمی دقت کنیم مادران ایرانی هنگام عوض کردن پوشک بچه ، دختر را در خفا پنهانی عوض می کنند و پسر را با افتخار در پیشم چشم دیگران باز می کنند و به پسران عنوان دودول طلا می دهند ، بکارت دختران هنوز باید گواهی داشته باشد وحال آنکه پسر می تواند هزارن رابطه قبل از ازدواج داشته باشد بی آنکه مشخص شود ، پسرها اغلب از دوست دختر خود تقاضای سکس دارند در حالی که در هنگام ازدواج دختری را می خواهند که دست نخورده باشد </p>

  • بهاره بیات

    <p>ازدواج وصلتی است برای زندگی مشترک ، اما در جامعه ما پیوندی است با الویت سکس مشترک ، این عامل قدرت فکر کردن را از آنان میگیرد و انتخابها بر اثر احساسات زودگذر است ، ریشه همه این مشکلات تفکر سنتی و پوشالی جامعه ماست</p>

  • کاربر مهمان

    <p>ضمن سپاس از مقاله پر باری که نوشتید، میخواستم به دوستانی که انقدر از مسائل و مشکلات زنان در غرب نام میبرند و نام سینگل مام رو هی مطرح میکنند بگم، که این دقیقن نشون دهنده استقلال زنان در جوامع متمدن هست نه مشکلاتشون. تا جایی که من فهمیدم گفتگو بر سر نام بردن بی حیا از عضو جنسی نیست.بلکه سر جایگزینی حیا به جای شرم هاست. در جوامعی مثل ایران همه ما شرمگین هستیم به خاطر تابو های بیشماری که وجود داره، ولی در جوامع پیشرفته مرز هایی وجود داره که این بار گناه و شرم را از دوش انسان ها برداشته. فکر میکنم منظور نویسنده این جایگزین کردن این مرز هاست.</p>

  • کاربر مهمان

    <p>بسیار زیبا. از تحلیل شما لذت بردم. تعبیر درست امانتداری بجای مالکیت را کاملا تایید می کنم.<br /> و راهکار تابوشکنی را نیز می پسندم اما در مورد حدود آن تردید دارم. به عقیده من با اندام تناسلی هرگز نمی توان و نباید به سادگی سایر اندام رفتار کرد و حدوی باید وجود داشته باشد. اما این حدود به مراتب باید کمتر از حد کنونی باشد که به بیان شما حتی اسم مناسبی در ادبیاتمان برای نام بردن از آن نداریم!<br /> سپاس فراوا.</p>

  • کاربر مهمان Ehsan Ahmadinejad

    <p>هرچه با بازار و سود تناقض داشته باشد، دير يا زود کنار زده ميشود. بسيارى از جان سخت ترين افکار و تعصبات و راه و رسمهاى کهنه در برابر نيازهاى پيش پا افتاده و روزمره تجارت و توليد ور افتاده اند. و لاجرم، اگر زن آزارى و زن ستيزى و تبعيض و خشونت... عليه زن هنوز يک واقعيت پابرجاى زندگى مردم اين عصر است، اگر عليرغم جنبشهاى قوى و اجتماعى براى رهايى زن، هنوز ستم جنسى در چهار گوشه جهان حکم ميراند، بايد حکمتش را همينجا، در همين عصر و در مصالح همين نظام جستجو کرد<br /> جنايت از سر "جنون"، هميشه ممکن است وجود داشته باشد. اما آن نوع جنونى که قربانيانش، از خيابان و خانه تا مدرسه و کارخانه، عمدتا زنان هستند، ديگر جنون نيست، بلکه بيان جنون آميز گوشه اى از عقل حاکم بر جامعه است.<br /> http://www.facebook.com/note.php?saved&amp;&note_id=202840059727273<br /> واژن خود را پس بگیریم </p> <p>پریسا کاکایی ـ سال‌ها پیش هنگامی که می‌خواستیم از این عضو ممنوعه صحبت کنیم هیچ نامی برای آن نداشتیم. </p> <p>اشارات مختلفی چون «آنجا، ناز، شرمگاه و...» همه اشاراتی بودند که مادران و خواهران‌مان در کودکی و بزرگسالی به کار می‌بردند تا ما نیز با پیروی از آن‌ها به دنیای واژه‌های مبهم بپیوندیم. شرمی که نسل به نسل منتقل شده است و هیچ انقلاب و تحولی در دنیا، آن را متاثر نمی‌کند.</p>

  • کاربر مهمان

    <p>اگر بخواهم در این مورد خاص ابراز عقیده کنم. نظرم این است که رابطه آزادی که در کشورهای غربی رواج دارد و مردها اهمیتی به بکارت نمی دهند. یک کار بسیار زیرکانه و مردسالارانه است که تحت عنوان آزادی، زنها را استثمار می کنند. به همین کتاب اخیری که در انگلستان مشهور شده است ، اشاره می کنم با عنوان «مردها به جز سکس چه می خواهند؟» کتابی دویست صفحه ای که سفید است زیرا نویسنده به این نتیجه رسیده است که مردها در زندگی به جز سکس چیزی نمی خواهند. پس مساله بکارت را بی اهمیت جلوه می دهند که دست خودشان بازتر باشد. خوب اینم یه نظره دیگه. </p>

  • کاربر مهمان

    <p>سلام. نوشته شما را چند باربا دقت خوندم که واقعا ببینم چه چیز و یأ چیز&zwnj;هایی&zwnj; شما را به نوشتن این موضوع وادار کرده تا شاید بتونم به بعضی از پرسش&zwnj;هایتان پاسخگو باشم. کلا&quot; به چند مورد اشاره کردید. مورد اول &quot; وقتی&zwnj; برای معاینه پیش دکتر زنان میرفتید خجالت میکشیدید که از کلمه کس استفاده کنید و سوال کردید چرا نباید آزاد می&zwnj;&zwnj;بودید و راحت از این کلمه برای بیان مشکلتون استفاده میکردید. جواب این سوال کاملا&quot; مشخص هست. همینطور که دیگران هم به درستی اشاره فرمودند بعضی از کلمات مثل کس، کیر، کون کلماتی هستند که ممکن است در صحبت&zwnj;ها بین دوستان مورد استفاده قرار بگیرد ولی&zwnj; در مجامع عمومی و مدارس از اصطلاح علمی&zwnj; این کلمات استفاده میکنند . این یک قانون ملی و مذهبی نیست بلکه یک سری نزاکت&zwnj;های اجتماعی است و در تمام ممالک دنیا به نسبت&zwnj;های مختلف رعایت میشود.</p> <p>مورد دوم:اشاره به مالکیت و عدم احساس مالکیت به آلت تناسلی کردید. همه اعضا بدن شما، شما را تشکیل میدهد و مغز شما به عضو&zwnj;های دیگر بدن فرمان میدهد. آلت تناسلی شما هم مثل دست، چشم و یأ گوش شما قسمتی از شماست. چطور میشود که دست شما &quot;مال&quot; شما باشه ولی&zwnj; آلت تناسلی شما &quot;مال&quot; شما نباشه؟ صحبت از تصمیمگیری در مورد باید ها و نباید&zwnj;ها کردید. دوست عزیز لطفأ&quot; این قسمت از نوشته خودتون را یکبار بخوانید ببینید میفهمید چی&zwnj; نوشتید و منظورتون چیه. اگر منظور شما از این متن گنگ و بی&zwnj; سر و ته این است که چرا زنها و دختر های ما نباید مثل بعضی از کشور&zwnj;های دنیا با هر کسی&zwnj; و در هر سنی سکس داشته باشند، حامله شوند، به قول فرنگی&zwnj;ها &quot;سینگل مادر&quot; شوند که این یک بحث جداگانه است و ربطی به مالکیت، عدم تصمیم گیری، .... ندارد</p>

  • آفريدگار

    <p>از روز نخست خدا انسان را عريان آفريد و گفت تو اشرف مخلوقاتي<br /> نام گذاري با خود انسان بود و حساسيت آن نيز با خود ما!!!<br /> چشم - ابرو - دهان - دست - پا - سينه - کُس و كير همه اعضاي بدن هستند ديد شما به آنها با آموخته هاي غلط از پدران و مادرانمان ذهنيتي متفاوت به وجود آورده است</p>

  • کاربر مهمان

    <p>ظاهرا&quot; شما قصد دارید که کس<br /> را مانند سایر اعضا معرفی کنید ولی باید به این نکته توجه فرمائید که کس عضوی برای سکس و لذت جنسی می باشد مانند کیر در مردان خوب در اینصورت اگر سخن گفتن از مسائل جنسی به راحتی سخن گفتن از سایر مسائل باشد سخن گفتن از کس نیز راحت است شما باید به ساختار فرهنگی هر جامعه توجه نمائید همیشه شکستن تابوها چاره کار نیست.</p>

  • کاربر مهمان

    <p>تا آن زمان که بتونیم ماننداروپائی ها راحت در باره سکس لوژی حرف بزنم فاصله نجومی داریم، با اینکه خودم مانند شما فکر می کنم، اما از اینکه مقاله تونو رو در صفحه فیس بوک به اشتراک بگذارم شرم کردم. واقعا باعث تأسف است.</p>

  • فرید

    <p>سلام.مطلب جالب و قابل بحثی رو بیان کردین.کشی خانوما بیشتر در این بحث شرکت میکردن و نشون میدادن که این تابو چه اثرات منفی بر روحیه اونا گذاشته.شکستن این تابو بدون همت شما ممکن نیس. همونطوری که مرد با افتخار از کیرش یاد میکنه.زن هم باید کس خود رو بازیابی کنه و نذاره بیش از این به این عضو ی که همه ادما از زن و مرد دوسش دارن و شاید هم میپرستنش ظلم شه.در منزلت کس همین بس که اگه کیر داشته باشی باید دربه در دنبال کس بگردی.اما با داشتن کس همه کیرا واسه کس ادم خبردار می ایستند</p>

  • رضا

    <p>هم مقاله رو خوندم و هم نظریاتی که تا این لحظه نوشته شده بود. مجموعه این نظرات مشت نمونه خرواری از ((گفتمان بدن)) در فرهنگ ایرانیه که هیچ وقت در طول تاریخ ایران موضع اصولی اظهار شده ای نداشته. من فکر می کنم خانم نویسنده از گفتمان بدن صرف نظر از جنسیت که در اروپا از اوایل قرن بیستم و با ظهور مدرنیسم آغاز شد و با جولیا کریستوا در سالهای اخیر به اوج خودش رسیده بیشتر تاثیر گرفتن - یا حداقل نظرشون به اون خط فکری نزدیک تره - تا فمینیسم صرف که اونم خودش داستانی طولانی داره. گرچه بعضی جاها از حالت تحلیلی خارج شده و موضعگیری معلمی اخلاق - نه اون اخلاق متعارف - و اکتیویستی پیدا کرده، مقاله اش رو در مجموع دوست داشتم، چون منو به یاد بدن دوستی و مهربونی با بدن انداخت که ما در فرهنگ ایرانی معمولا به اون معنی ازش نهی می شیم، و این نهی و نفی در گذار تاریخ تبدیل به اصلی اخلاقی شده که حالا عامل عکس العمل شدید بسیاری از ما به این حقیقت زندگیه. فکر می کنم نوشتن راجع بهش خوب باشه، با اذعان به این حقیقت که هرکسی مختاره در قبال خودش نسبت به این موضع اونجور که خودش می پسنده رفتار کنه.</p>

  • کاربر مهمان

    <p>به سوال کشیدن نگاه یک جامعه به زنان از منظر الفاظی که برای اندام جنسی اونها به کار می بره بسیار دیدگاه جالبیه.<br /> به نویسندهٔ مقاله پیشنهاد می‌کنم در همین مسیر و از نقطه نظر‌های دیگه هم این مشکل رو نگاه کنن. برای مثال، می‌شه روند جامعه پذیری ای که در طی اون، زنها رفتار مطرح شده در مقاله رو پیدا می‌کنن، عمیق تر بررسی کرد.<br /> در ضمن، به نظرم حفظ این قالب ساختار شکنانه میتونه بر عمق تاثیر گذاری مطالب اضافه کنه.</p>

  • کاربر مهمان

    <p>مقاله عالی بود. در همین کامنتها هم میشه دید چه مقاومتی در مقابل تابو ها وجود داره. محل اخلاقیات در فکر و ذهن و دل انسانهاست نه زیر شکم. چیزی که انتها نداره حماقت انسانهاست.</p>

  • اهورا

    <p>مطلب جالبی بود و ازهمه مهمتر اینکه قلم شیوایی هم دارید ، اما استدلالها گاهی می لنگد ، نگاه شیئ گونه به اعضای انسان بدیدن صورت که &quot; مال خودمه هر کاری دلم می خواد می کنم &quot; البته نگاه درستیه و کسی نمی تونه این حق مالکیت را از کسی بگیرد اما قطعا اخلاقی نیست ، یعنی درست هست اما خوب اخلاقی نیست ، در مورد مسایل اخلاقی گاه شما حق انتخاب دارید ، هر چند انتخابتون به مساوات نباشد ، با مثال توضیح می دم ، فرض بگیرید من دوست داشته باشم همسری اختیار کنم که فلان عمل اخلاقی را انجام دهد ، کسی نمی تواند در این انتخاب بر من خرده بگیرد ، یا همچین کسی را می یابم یا تنها می مانم ، حال بذارید به شکل عضوی به قضیه نگاه کنیم ، انگشت کوچک پای من مال من است ، می خواهم انرا قطع کنم ، ایا به کسی مربوط است ؟؟ خیر ؟؟ پس از ان کسی حاضر به ازدواج با من نمی شود ، ایا انها مقصرند ؟؟ باز هم خیر</p>

  • کاربر مهمان - خورشید بانو

    <p>به نظر من مطلب خوبی بود و اصلن موضع فمنیستی نداشت. چون ضرر تابوها دامنگیر هم زن و هم مرد است. و هر دو جنس به یک میزان بها پرداخت می کنند. فرقش در عیان و پنهان بودن بهایی است که می پردازیم و مشخصه فرهنگی ما این است که ما زن ها از ترس پرداختن بها سعی در همدیگر فروشی و متفاوت با باقی هم نوعانمان بودن و تأیید گرفتن از دیگران برای ایجاد احساس خوشایند با ارزش به نظر رسیدن و کتمان حقوق اولیه مان کردیم. این بحث زن بر علیه زن است. پس بهایی که ما زن ها می پردازیم پیداست ولی آنچه مردها در قبال تابوها می پردازند نهان و گاهی عمیق تر است. فقط چون پیدا نیست دلیل بر نبودنش نیست.<br /> اما مسأله بکارت تنها و فقط مسأله&quot; انتخاب&quot; است. شاید پس از چندی لذت از احساس لطیف جنسی بخواهید که خود را از هر حس و وابستگی به کسی که حاضر نیستید باقی عمرتان را با او در شراکت بگذرانید تصمیم به یک دوره گاه طولانی به دور از عمل جنسی باشید تا به تمامی با جفت خود در لحظه ی یکی شدن درآمیزید که این هم یک نوع بکارت است و در هر حال فقط &quot; انتخاب&quot; است و بس.<br /> مررسی از متن و شهامت و تحقیق در این موارد. خسته نباشید :)</p>

  • کاربر مهمان

    <p>همه مشکلات را حل کردیم فقط مانده که آلت تناسلی خود را در ملا عام بگذاریم تا گروهی تصور بفرمایند که ما هم پیشرفته ایم. آن گروه که به لغت "آلت تناسلی" قانع نیستند و فکر میکنند که اگر به جای کلمه آلت تناسلی زن که در حقیقت یک کلمه علمی‌ است کلمه "ک" را بکار ببریم آزادی به دست آوردیم و دیگر عقب مانده نیستیم. در ممالک غربی هم که "پیشرفته" هستند از لغت علمی برای این منظور استفاده میکنند مگر آن دست که در هر جمله چند بار کلمه فاک را به کار میبرند که کلمه فاک هم در نوشته‌ها و رادیو‌ و تلوزیون نوشته و گفته نمیشود. جالب اینجاست که همین گروه فقط به این که کلمه آلت تناسلی‌ زن و یا مرد را به "ک" تغییر دادند هم قانع نخواهند بود. چند سال دیگر میل میفرمایند که چرا ما نباید "آزاد" باشیم و راحت و آسوده کنار خیابان، داخل رستوران، تو اتوبوس و هواپیما سکس داشته باشیم. </p>

  • کاربر مهمان

    <p>نویسنده محترم! این مقاله معلوم نیست در زندگی خودشان چه وقایع تلخی داشته اند و یا چه سو استفاده های فیزیکی ازشون شده که هم اکنون برای توجیه گرفتاری های گذشته شان و برای اینکه بتوانند وجدان خودشان را ( اگر خودشان عمدن مرتکب عملی غیر اخلاقی شده اند) آرام کنند ، دست به نوشتن این مقاله زده اند. خانم عزیز و محترم! لطفن گفتگویی که با وجدان خود و یا نا خودآگاه خود دارید را به روی صفحه عمومی و وب نیاورید. این از من به شما نصیحت. من نمی دانم شما چقدر مطالعات فرهنگی داشته اید. چون اگر می داشتید می فهمیدید privacy و حفط حریم شخصی و قواعد شهر نشینی و رفتار اجتماعی در انسان امروزی مانند انسانهای بدوی نیست! </p> <p>شرم و حیا در مورد پنهان کرد اعضای خصوصی بدن، مرز نمی شناسد خانم! آن کلمات را هم که شما ناراحتید چرا مردم بیانش را توهین و بی آبرویی می دانند به واقع زشت هستند. این را از یک دختر بچه ٧ ساله هم می داند. نمی دانم چطور برایتان توضیح دهم که بفهمید. به همان دلیل که شما در دستشویی خود را باز نمی گذارید! </p> <p>اما این را مطمین هستم که از یک موضوع خاصی در رابطه با زنان ناراحت و نگران هستید و آن را با مسایل دیگر حسابی قاطی پاتی کرده اید! یک خشم فروخورده دارید! و آن را نمی توان بدون اینکه با شما ملاقات حضوری داشته باشم تشخیص دهم! اما از من به شما نصیحت بروید روی شخصیت روحیه و افکارتان کار کنید. اگر از شما سو استفاده ای شده آن را حل کنید! با این حرف ها اعتراضات و غر و لند ها هرگز نمی توانید رفتاری زشت فرد متجاوز را توجیه یا ماس مالی کنید! و اگر خودتان مرتکب به کاری شدید به این گونه هم نمی توانید از شر افکارش راحت شوید. </p>

  • floral

    <p>My answer to her : </p> <p>ادب و شرم تو را خسرو مه رویان کرد<br /> آفرین بر تو که شایسته صد چندینی !!!!<br /> so sorry for her!!</p>

  • کاربر نادر

    <p>پریسا خانم . من کمی خجالتیم ! من نرینه حساب میشوم چند مدتی است این سئوال را یواشکی پییش خودم تکرار میکنم!(پس پنیس من کو؟؟!)این نرینه های مرد نما قرنهاست این عضو برامده واویزان را برخ میکشند و فریادمیکنند به این دلیل ما مردیم! و جنس برتر !! این را صدبار توی جدول پرکردم!(جنس برتر = نر) !!و....ولی در عمل دریغ از یک عمل!! تاریخ را تورق کنید.همین یکصدساله اخیر ! پراست از القاببیست که خودشان بخودشان میدهند. مثل قوام الدوله و قوام السلطنه و و قوام المله و... و اخیرا شده اند قوامی!!!! قوام بمعنی کاتالیزوراست ! یعنی اگر بعنوان چاشنی به غذا اضافه شود غذا مطبوعترمیشود . البته فارسی ان ( گوادیست ) و گواد کسی است که سفره رختخواب توی خانه خودش پهن میکند و ازهن هن وهون هون انها چندر غازی کاسب میشود ! اینها برایشان فرق نمیکند رختخواب برای کی پهن میکنند ؟! پریسا حالا اجازه میدهید ؟ از نرینگی خودم شرمنده باشم ؟؟؟؟!!!</p>

  • roya

    <p>مطمینن خود این خانم که این متن رو نوشته از خودشون خجالت نکشیده ند. </p> <p>من به جای ایشون بسیار خجالت می کشم! ای کاش گروه سنی شون رو هم می </p> <p>نوشتن! فرزند خردسال من از ایشون بیشتر شعور نشون میدن. </p>

  • کاربر مهمان

    <p>دوست عزیز. نوشته بودید وقتی‌ پیش دکتر میرفتید اسمی‌ برای "آن" نداشتم. وقت آن رسیده که اسم "آن" را یاد بگیرید. اسم "آن" هست "آلت تناسلی" آلت تناسلی آلتی است که انسانها و حیوانات از طریق آن تولید مثل میکنند. سوال میکنید چرا این عضو نباید عمومی باشد. چرا فقط این عضو از بدن باید پوشیده شود؟ حیوانات در این امر از ما حتی از اروپا و آمریکا هم پیشرفته تر هستند!! نسبت به هیچ عضوی از بدنشون تبعیض قائل نمیشوند و از این بابت راحت و آسوده هستند. ولی‌ دوست عزیز یادمان باشد که فرقی‌ هست بین انسان و حیوان. یک گوسفند مذکر وقتی‌ به سنّ بلوغ رسید با مادرش هم جفتگیری می‌کند، آیا میفرمایید انسان‌ها هم باید این کار را بکنند </p> <p> مرقوم فرموده بودید "واژن" من را پس بده. چند مورد میتونه اتفاق افتاده باشه. قصدم توهین نیست فقط برای روشن کردن موضوع مطلب زیر را مینیویسم. </p> <p>۱. آیا کسی‌ از طریق تجاوز واژن شما را از شما گرفت؟ اگر موضوع این بوده که بحثی‌ است جدا. </p> <p>۲. اگر شما با میل و رغبت با شوهرتون و یأ دوست پسرتون سکس داشتید، دیگه چی‌ را میخواهید پس بگیرید؟ </p> <p>اشاره فرموده بودید به شرم موروثی. این شرم و حیا فقط مختص ایران نیست. در همه ممالک دنیا این "شرم و حیا" به گونه‌های مختلف رعایت میشود. </p> <p>اشاره کرده بودید "چرا این عضو باید خصزصی باشد؟ پس سوال بفرمایید چرا همگی دور هم می‌‌نشینیم و غذا می‌‌خوریم ولی‌ وقتی‌ به دستشویی میرویم در را میبندیم و حتی قفل هم می‌کنیم که احیانا کسی‌ اشتباها وارد نشود. </p> <p>دوست عزیز این‌ها یک سری نزاکت‌های پذیرفته شده در جامعه بشری هستند و فقط جامعه ما نیست که این ادب را رعایت میکند. </p>

  • کاربر مهمان

    <p>برای بنده که دو دو تا چهار تا کردن دلایل شما واقعا عملی دشوار هست. شما خانمها رو به این متهم می کنید که چون مالک جسمشون نیستند پس راحت در هر جایی در موردش صحبت نمی کنند و نتیجه گیری می کنید که هرگاه خانمها به نقطه ای رسیدند که از نظر شما مالکیت جسم قلمداد می شود آنگاه آنها این الفاظ رو به راحتی بکار می برند. </p> <p>من یک آقا هستم .لیکن بر این باور نیستم که بکار نبردن نام اندامهای جنسی در صحبتهای روزانه یا خانوادگی دلیلی بر مالک نبودن من بر جسمم می باشد!! </p> <p>هر لغت و کلمه ای برای خودش جایگاه و کاربرد خودش رو داره و این ارتباطی که شما بین عدم مالکیت جسم به خاطر بکار نبردن برخی الفاظ بیان می نمایید.صحبتی بدون اساس و نظر شخصی شما هست . </p>

  • کاربر مهمان

    <p>100% قبول دارم. ولی یه جور ترویج فحشا داری میکنی !!!</p>

  • کاربر مهمان

    <p>من اصولا فکر میکنم آقایون صلاحیت اظهار نظر دراین زمینه رو ندارن! چون هرگز با همچین مساله ای درگیری شخصی نداشتن! </p>

  • خورشید

    <p>من هم با بعضی از دوستان موافقم .دلیلی ندارم که چون میخواهیم جامعه مان را وارد مرحله والاتری کنیم و با تمدن جدید<br /> همراه شویم در مورد چیزمان همانطور صجبت کنیم که در مورد دستمان!به هر حال باید حریمی قائل باشیم.اشکالی هم ندارد.اگر قرار است زنان آزاد تر باشند و از آژادی جنسی ای که مردان دارند برخوردار شوند نیازی نیست اسم چیزمان را با صراحت به زبان بیاوریم !مردان هم با این کار به آژادی نرسیده اند!!! نه در اروپا نه ودر جای دیگر</p>

  • طلا

    <p>حالا بعد از پس گرفتن واژنت میخوایی باهاش چی‌ کار کنی‌؟ به قول معروف اول چاه رو بکن بعدا منار رو بدزد! </p>

  • صادق

    <p>با سلام<br /> ما مالک خیلی چیزهاییم که ازش خبر نداریم<br /> میلیاردها ملکول در بدن ماست که اصلا اسمی و کاربردی و اطلاعاتی راجع بهش نداریم !<br /> حالا میشه بگیم خب مال خودمه میخوام اینکارش کنم اون کارش کنم !</p> <p>....<br /> یک انسان نوزاد هم تمام جیغ و دادش و گریه اش اینه که آسایش خودشو میخواد از خوردن دوا و آمپول و... ناراحته اما آیا منطقیست که به حرفش بشه ؟ اینطور اگه به خواستش عمل کنه که میمیره<br /> خب انسان جوان هم نسبت به اندامش جهالت داره<br /> نمیداند خداوند چه نعمت گرانبهایی بهش داده و نباید هر جا خرجش کنه و به هرکسی نشونش بده<br /> قلب و دل و احساس نیز مال خودشه اما آیا درسته این نعمت بزرگ الهی را به هرکس هدیه بده و دل ببنده ؟<br /> مثل بچه ای که با دیدن مار افعی ازش خوشش میاد ولی اون بلای جونشه و بزرگترا باید نجاتش بدهند !<br /> میشه انسان به نجاست دل ببنده ؟<br /> .......<br /> خب نگاه انسان عاقل اینطوری نیست<br /> بیایید به عالمان و اندیشمندان جهان نگاه کنیم<br /> چند نفر انسان فرهیخته و ارزشمند و بزرگ در طول تاریخ تا کنون لخت و عور بوده اند و یا معتقد به ولنگاری جنسی بوده اند ؟؟؟<br /> خوبست کمی فکر کنیم<br /> وگرنه احساس شیطانی جای آنرا می گیرد<br /> و مثل این پیشنهاد جای خوب و بد را عوض میگیریم</p> <p>اصلا در این دیدگاه خوبی یعنی چی؟<br /> بدی یعنی چی؟</p>

  • کاربر مهمان

    <p>یکی دو جمله در مورد مقایسه این معانی در فارسی و انگلیسی بنویسم. </p> <p>در انگلیسی طرح مباحث جنسی مشکلی ندارند اگر در مکان و زمان مناسب مطرح شوند. پیرو ان اسم اعضاء تناسلی (پی نس یا وجاینا) که اسامی علمی آن اعضاء هستند بار منفی و غیر اخلاقی ندارند. در زبان انگلیسی پی نس به همان راحتی استفاده میشود که فینگر یا آرم یا کیدنی. چناچه اشاره شد چنین مباحثی در هر جایی و هر زمانی و با هر کسی نمیتواند مطرح شود. مثلا سر کار کسی از این موضوعات صحبت نمیکند. </p> <p>اما در فارسی اصلا خود موضوع ، صحبت کردن یا حتی فکر کردن به اعضاء تناسلی تنقبیح شده است. این تقبیح ناشی از فرهنگ اسلامی است که انسان را به مقابله با شهوت (و محدود کردن آن به محیط خصوصی دو همسر) ترغیب میکند. </p> <p>بنظر من صحبت کردن راجع به این اعضاء بصورت آموزشی لازم است ولی مشکل اینجاست که چگونه بچه ها را از دسترسی زودرس به این موارد نگهبانی کنیم. این قسمت فنی آن است. در مورد از بین بردن قبح اجتماعی ما واقعا با یک فرهنگی روبرو هستیم که پویایی زیادی ندارد و در کوتاه مدت نمیتوان انتظارات تغییرات بزرگ از آن داشت. به یاد بیاورید وقتی که رضاشاه خواست بی حجابی را به جامعه پیوند بزند. نه تنها بیمار دچار تشنج شد و پیوند را کاملا پس زد بلکه دکتری را آورد که هرگز صحبت از پیوند نکند. </p>

  • جوزف کا

    <p>خیلی این مطلب رو دوس داشتم.بهترین تکه این متن این جاش بود که گفته بود:در حقیقت زن تا آنجا که مسوولیت نگهداری از این عضو با او همراه بوده است «امانتدار» و نه «صاحب» آن است..... </p>

  • رضا ک

    <p>بار اول که اول که مقاله را می خوانم تحت تاثیر قرار می گیرم به خودم می گویم راست می گوید چه سرنوشتی برای زن اسیر سنتی نوشته شده است . اما دوباره که می خوانم متوجه می شوم. مانند خیلی دیگر از ابراز نظرها این مقاله نیز مجموعه از حقایق و اشتباهات، استفاده از فرضهای درست و نتیجه گیری اشتباه.<br /> در نظر نگرفتن آلت تناسلی بیش از هر چیز به این دلیل است که مرز بین عقلانیت انسانی و رفتار حیوانی و غیر عقلانی اوست. این همه قتل و تجاوز خیلی از اوقات محصول مشترک از حالت شرم در آمدن همین آلت تناسلی و آزادانه درباره او سخن گفتن است. ما کمتر درباره او سخن می گوییم چون می دانیم اگر به آن پر و بال داده شود باید با عقلانیت خداحافظی کرد و منتظر خطاهای بزرگ بود. </p>

  • طناز

    <p>در بعضی نظرات دیدم که همه روی یک نکته ی کوچک و آن هم پوشاندن آلت صحبت کرده بودند، در صورتی که این مقاله حرف های بزرگ تری دارد می زند. این که کسی بخواهد یا نخواهد آلتش را بپوشاند بسته به خود اوست، اما مسئله این جاست که در حال حاضر بسته به خود شخص نیست، و اجبارن و برای محافظت از بکارت است که تمام این اتفاق ها می افتد. انگ هرزگی خوردن یکی از مهمترین دغدغه های یک زن است در صورتی که اگر مردی شرکای جنسی متعددی داشته باشد با افتخار آن را مطرح می کند. بخواهیم یا نخواهیم این دید منفی نسبت به آزادی جنسی زنان وجود دارد و نمی شود به راحتی از کنار آن گذشت. خود من در نوزده سالگی "انتخاب" کردم که همه ی این تابوها را کنار بگذارم و گذاشتم، ولی خیلی وقت ها و در خیلی موقعیت ها مجبور شده ام به فراخور نظر جمع خودم را باکره معرفی کنم. این بحث زبان شناسی هم مدت هاست که یک مشکل اساسی است. وقتی می خواهیم از آلت تناسلی مان حرف بزنیم چه باید بگوییم؟ در موقعیت های مختلف چطور؟ وقتی پیش دکتر هستیم، وقتی با دوستانمان صحبت می کنیم، و در حین سکس؟<br /> ضمنن، یکی از آقایان (فکر می کنم اقای بهرام) فحش motherfucker را به مادرقحبه ترجمه کرده بودند و گفته بودند که همه جا فحش ها بار جنسیتی دارند. خدمت ایشان باید بگویم که مادرقحبه و سایر فحش هایی که به مادر برمی گردند، در اصل دارند مادر شخص را مورد خطاب قرار می دهند، و معنی شان این است که مادر تو خطاکار است. اما motherfucker یک صفت است که به خود شخص برمی گردد و معنی آن این است که تو با مادرهای دیگران رابطه داری، که البته تفاوت این دو از زمین تا آسمان است!</p>

  • نیما

    <p>به نظر من هم این قضیه باید از حالت تابو خارج بشه . در حال حاضر تنها وسیله قدرت زنان همین قسمت از بدنشان هست که به وسیله ان امتیاز گیری می کنند . در زمان حاضر نباید هیچ ÷وشش و محدودیتی برای آن وجود داشته باشد و بنا به گفته نویسنده باید به راحتی در اختیار همه قرار گیرد .</p>

  • ساسان

    <p>به نظرمی رسد ازآن جا که درجوامع سنتی به زن همچون مایملک مرد نگریسته می شود ؛ بنابراین هرآن چه که این مالکیت را مخدوش می کند، غیراخلاقی شمرده می شود.<br /> ازاین رو درنظام برده داری اگر شما بهای کنیز را بپردازی ، می توانی بهره گیری جنسی خود ازکنیز یا برده را اخلاقی تلقی کنی ، چون مطابق با حقوق یک مالک رفتار کرده اید.دراینجا مبنای اخلاق ، حقوق برخاسته ازمالکیت است .<br /> حال پرسش این است که اگر زن را مایملک مرد فرض نکنیم ، بازهم می توان درحوزه ی روابط جنسی قائل به اخلاق باشیم وبه عبارتی دقیق تر مبنای دیگری به غیرازمالکیت مرد برزن برای آن تعریف کنیم ؟<br /> پاسخ من مثبت است ، به واقع می توان اززاویه حقوق انسانی که به طوریکسان زن ومرد را دربرمی گیرد، قائل به این باشیم که بهره کشی جنسی اززن به شکلی که موقعیت او را در حد واندازه ی یک شی یا کالا تنزل دهد ، عملی غیر اخلاقی به شمار می رود. به ویژه آن که مجبور به این کارباشد و اززاویه نیازهای مالی و اقتصادی خود به بهره کشی جنسی تن دهد.<br /> اما اگر فرض کنیم که این اجبار مطرح نباشد و زن ازانجام رابطه ی جنسی آزاد لذت ببرد ، درآن صورت چه معیاری برای اخلاقی یا غیر اخلاقی بودن کار او وجود دارد؟<br /> پاسخ به این پرسش درصورتی که زن مجرد باشد ، آسان است ومی توان گفت که تا جایی که او ازاین رابطه لذت می برد مجازبه انجام آن است ، امااگر این زن متاهل باشد و صاحب فرزند، درآن صورت اگر رابطه ی جنسی خارج از خانواده منجربه فروپاشی خانواده و انتقال بحران به فرزندان شود، بازهم با قاطعیت می توان ازرابطه ی آزاد جنسی زنان متاهل نیزسخن گفت، با این استدلال که او مالک واژن خویش است؟<br /> اگر یک مرد متاهل به همین استدلال که من مالک پنیس خود هستم ، پس مجازم که برای لذت بردن اززنان دیگر اقدام کنم ، چه پاسخی برای آن خواهیم داشت ؟ آیا چنین برخوردی را ظالمانه فرض نخواهیم کرد؟<br /> به نظرمی رسد که اگر فاکتورهای انسانی را از رابطه ی جنسی حذف کنیم ، به طور طبیعی به دام روابطی خواهیم افتاد که فاقد مبناهای انسانی و مبتنی برنوعی نگاهی ابزاری به این رابطه خواهد بود.</p>

  • کاربر مهمان

    <p>با مخلوتی از اطلاعات اوليه درست و غلط یه نتيجه غلط گرفته شده<br /> کدوم مردی راحت از اونجاش صحبت میکنه که ما بگیم حق ما ضايع شده<br /> مگه درد ما اينه که نمی تونیم از این صحبت کنیم؟؟؟؟؟<br /> همچي تحليل های سبکی باعث میشه که وقتي حقمون رو خواستیم حتی یه عده از زنها هم جلومون وایسن<br /> تنها میتونم بگم متاسفم</p>

  • کاربر مهمان

    <p>من این مقاله رو تازه خوندم و البته کمی در خوندن کامنتهای اون بی حوصلگی به خرج دادم و نخوندمشون اما اول از نویسنده ی مقاله بسیار ممنونم که چنین بحثی رو باز کرده و انقد بی پروا از کُس نوشته! واقن ممنون چرا که توو جامعه ی بیمار ایرانی این قسمت که از قضا همه تمناشو دارن از همه بیشتر سرکوب میشه! </p>

  • ع.دهقانی

    به عقیده من حرف زدن از واژن نه تنها عیبی ندارد حتی نشان دادنش هم باید عادی شود. من که طرفدار نشان دادن واژن ها هستم. پیش بسوی ازادی بیان و کلام و مطبوعات و رسانه ها و نمایش واژن.

  • کاربر مهمان

    <p>بنام خدا سلام چرا ما خوب فكر نميكنيم؟؟؟خداوند متعال اين ابزار و آلات را براي ادامهء نسل و لذت و رفع حاجت آفريده و هم او دستور داده كه در مقابل رفع بكارت بايد مهريه در نظر گرفته شود!.همين يك جمله براي اهل ادب و حقيقت كافيست تا به اهميت آن پي ببرند.چرا مردان بايد مهريه بدهند/چرا مهريهء يك دختر نصف يك زن است؟...اينها تدبير خالق است و من و توي ***چقدر گستاخ شده ايم كه در برابر خالقي كه امر به پوشاندن آنجا داده خلاف ميكنيم.كدام زنيست كه نداند مردان به آنجاي زنان فقط بخاط شوت نگاه ميكنند.كدام بشذ است كه نداند ثروت واقعي در سكس داشتن فقط با حلال خود است و بقيه اش كار شيطان... بيائيد باهم ادم شويم و بخدا دهن كجي نكنيم/يا حق</p>

  • ندا

    آقا بهرام عالی گفتید...مرسی خانواده و زن و مالکیت زن همه اش بعد از دوران سرمایه داری و مالکیت ایجاد شده....

  • ندا

    در این لینک خواهید دید که چگونه زنان آفریقایی با آن زندگی طبیعی و ساده، از دیدن یک زن پوشیده غربی، تعجب می کنند. (شاید آن زن روسی باشد) و تا سینه های او را نبینند، نمی توانند با او ارتباط برقرار کنند! چقدر ما انسان ها در عصر تکنولوژی از خودمان و بدنمان بیگانه شده ایم. http://skyke.net/devushki/9830-kak-devushki-nashli-obshhijj-jazyk-8-foto.html

  • Golom hosein

    <p>In the south of Iran the problem of terminology is solved since long long time ago. we call the kir mard for "DAR" mard and the Vajan for "KOLe zan. </p> <p>It is probably with urbanization and more civilized societies do not use the straight forward terminology according to the customs that the people create in transformation to the urban culture. Another reason may be the degree of religiousity of the areas and provinces in Iran can have an impact on the way we express ourselves on issues regarding sex and sexaulity.<br /> it is possible the weather can be another factor that has impact on our sexuality and in turn on the way we express ourselves. I think it is synthetic to analyse the terminology of sex in an un reasonable way. in spite of I am for the equality of the man and women...."</p>

  • باکرگی ممنوع

    به پیج ما در فیسبوک با نام (باکرگی ممنوع) بپیوندید

  • کاربر مهمان

    <p>حال کردم ،<br /> البته با مطلب !</p>

  • کاربر مهمان

    <p>من فکر می کنم یه سوء تفاهم پیش اومده و اکثر افرادی که کامنت گذاشتن ظاهر قضیه رو دیدن!<br /> کل مطلب به نظر من مساله ظلم به زن در جامعه ای متحجره و در جزء قضیه ی ظلم جنسی به زنه<br /> نویسنده نمیگه خانم ها لخت مادر زاد بیان تو خیابون می خواد تفاوت های فاحش بین زن و مرد و بی انصافی موجود در جامعه رو در رابطه با سکس بیان کنه</p>

  • کاربر مهمانreza

    <p>درود<br /> خاتون<br /> شما تشریح کنید که عفت زنانه و مردانه یعنی&zwnj; چی&zwnj; و برای چیست؟؟؟</p>

  • نام مستعار عبدالله

    <p>من از خانم پریسا کاکایی تشکر می کنم با اینکه چهل و نه سال دارم و در احادیث هم مطالعه دارم برداشت من از احادیث شیعه این است که گرایش پیامبر اسلام و امامان شیعه به گونه ای است که صحبت و چگونگی به کارگرفتن باید آزاد باشد متاسفانه از فرهنگ شیعه دور مانده ایم و فقها و دولتمردان به جای بحث آزاد در این مورد برافروخته می شوند و زیان های زیادی را به جامعه و مسلمانان می زنند بدون اینکه خودشان هم بفهمند امید است به چنین بحث هایی اهمیت داده شود و تداوم یابد متاسفانه من که در ایران زندگی می کنم نمی توانم در این مورد چیزی بنویسم موفق باشید</p>

  • آریا

    <p>سلام با احترام خواهشمندم اول به لینک ارسالی بنده توجه کنید تا نظر خانم ناتالی پورتمن هنرپیشه مطرح هالیوود و برنده جایزه اسکار را ببینیم:</p> <div class="eminline-wrapper"> <div class="emvideo emvideo-video emvideo-youtube"> <div class="media-youtube" id="media-youtube-1"> <div id="emvideo-youtube-flash-wrapper-"><object height="350" width="425" id="1" data="/sites/all/libraries/audio-player.org/audio-player/player.swf" type="application/x-shockwave-flash"> <param value="/sites/all/libraries/audio-player.org/audio-player/player.swf" name="movie" /> <param value="image=http%3A%2F%2Fimg.youtube.com%2Fvi%2FtlEC0bS2UMw%2F0.jpg&amp;type=youtube&amp;file=http%3A%2F%2Fwww.youtube.com%2Fv%2FtlEC0bS2UMw%26amp%3Brel%3D1%26amp%3Bcolor1%3D0xdce6e9%26amp%3Bcolor2%3D0x91c9db%26amp%3Bborder%3D1%26amp%3Bhd%3D1%26amp%3Bshowinfo%3D0%26amp%3Benablejsapi%3D1%26amp%3Bplayerapiid%3Dytplayer&amp;autostart=false" name="flashvars" /> <param value="transparent" name="wmode" /><img height="350" width="425" title="See video" alt="See video" src="http://img.youtube.com/vi/tlEC0bS2UMw/0.jpg" /></object></div> </div> </div> </div> <p>با کمال تاسف متن نوشته شده در بالا نه تنها به نظر من در جهت فرهنگ سازی نوشته نشده حتی تابو شکن هم نیست و با ربط دادن گودرز به شقایق(; ، به تحمیل عقاید فمینیستی افراطی بیشتر شبیه هست !!! و با توجه به مشکلات جامعه امروز زنان ایران مسائلی به مراتب مهم تر و اساسی تر از متن بالا مورد نیاز و تحقیق هست تا استفاده کلمه دوحرفی نام اندام خصوصی !!!</p>

  • آریا

    <p>رک بگویم با دیدن این تیتر و عنوان تابوشکنانه!!! این نوشته فقط به یاد جوک زیر افتادم:<br /> روزی حوا نزد خدا رفت و عنوان کرد که آدم قطعه ای از بدن مرا برداشته و به خود نصب کرده خدا نیز در جوواب گفت نگران نباش کاری خواهم کرد تا آخر عمر التماس کند آنرا سرجایش بگذارد حالا شما هم می خواهید پس بگیرید؟</p>

  • aria

    <p>لینکه ناتالی پورتمن</p> <p>&quot;http://www.youtube.com/watch?v=tlEC0bS2UMw&quot;</p>

  • شومبول طلا

    <p>متاسفانه هرچقدر تلاش میکنم شباهت فمینسم ایرانی با مذهب ایرانی و فمنیست ایرانی با آخوند ایرانی را انکار کنم، خودشان شباهتشان را فریاد میکنند.<br /> هر دو وعده خوشبختی میدهند، هر دو راههای عجیب غریب با ظواهر دلفریب میدهند، هر دو مخالفشان را نه با استدلال که با تحقیر سطح شعور رد میکنند، هر دو شان با بوق و هوچی بازی و کف و هورا کشیدن های هوادارانشان (شعبان بی مخ ها) برای استدلالهای بی محتوایشان دوره ای را به صورت افراطی در دست گرفتند و همه چیز را وابسته ای از دیدگاه ایدئولوژیکشان دانستند، و در نهایت هر دو شان به شدت دروغـــــگـــــو و برای جامعه بشری مضرند.</p>

  • قاسم

    <p>مطلب بسیار بجا و قابل تاملی بود. من به یک نکته اشاره کنم و آن تمایل به یک جور &laquo;فروشندگی&raquo; در قضیه حفظ بکارت و کلا جنسیت است. عده زیادی از دختران/زنان ایرانی سکس را قابل فروش می دانند. منظور من انچیزی که به اسم فحشا معروف شده نیست بلکه الزام به ازدواج به عنوان شرط و قضیه مهریه و ...مورد نظر من است. من دختر ایرانی نمی شناسم که بخاطر لذت یا تجربه سکس داشته باشد. دختر/زن ایرانی غالبا به دنبال این است که از عامل سکس چیزی به دست بیاورد. به همین دلیل سکس با دختر ایرانی لذت بخش نیست مگر اینکه از قبل تکلیف ما بعد آن روشن شده باشد تا دختر بتواند با اعصاب راحت سکس داشته باشد. اگر در این مورد هم بنویسید (موافق/مخالف) ممنون می شم.</p>

  • مهرداد

    <p>من با این دیدگاه که قبلا ذکر شده شدیدا موافقم.شدیدا:<br /> مطلب بسیار بجا و قابل تاملی بود. من به یک نکته اشاره کنم و آن تمایل به یک جور &laquo;فروشندگی&raquo; در قضیه حفظ بکارت و کلا جنسیت است. عده زیادی از دختران/زنان ایرانی سکس را قابل فروش می دانند. منظور من انچیزی که به اسم فحشا معروف شده نیست بلکه الزام به ازدواج به عنوان شرط و قضیه مهریه و ...مورد نظر من است. من دختر ایرانی نمی شناسم که بخاطر لذت یا تجربه سکس داشته باشد. دختر/زن ایرانی غالبا به دنبال این است که از عامل سکس چیزی به دست بیاورد. به همین دلیل سکس با دختر ایرانی لذت بخش نیست مگر اینکه از قبل تکلیف ما بعد آن روشن شده باشد تا دختر بتواند با اعصاب راحت سکس داشته باشد. اگر در این مورد هم بنویسید (موافق/مخالف) ممنون می شم.</p>

  • احسان

    <p>دوستان عزیزم در رادیو زمانه.. گویا منظور از بحث مطرح شده توسط پریسا رو بعضی نا درست برداشت کردن. موضوع این نیست که اندام تناسلی خودمون رو بپوشانیم یا خیر..<br /> پریسا خیلی شیوا از حقیقتی که در جامعه ما در جریانه سخن گفت. شرمی که بی دلیل بر زنها فقط بخاطر زن بودنشان تحمیل شده و گاه تحقیر و خفت.. میبینم که مادرم عرق شرم بر پیشانی میغلتاند آنوقتی که تصویر اندام زنی نیمه برهنه را در حضور ما حتی در تلویزیون میبیند.. چرا؟ چون حتی از بدن خویش شرم دارد.. تحت تاثیر سالها فرهنگ مرد سالاری حالا زنان ما خود باوری خویش را از دست داده ند. میپندارند چون زن هستند پس باید در حجاب بمانند..<br /> پریسا... بنظرم قبل از واژن زنان ما باید تن خود را پس بگیرند..</p>

  • ‫‫منیژه

    <p>‫یک واژه ای وجود دارد به اسم شرم که مرز بین انسان و حیوان بودن را مشخص می کند. خوشبختانه شرم و حیا از ویژگی های مشتک همه انسانهاست و محدود به جنسیت، مذهب، قومیت و ملیت خاصی ندارد.</p>

  • محمد رضا

    <p>من به نوبه خودم از این بحث و نظرات دوستان استفاده کردم،و در یک نظر اجمالی متوجه یک نکته مهم و استراتژیک شدم.آن اینکه ما اصلا مشگلی با مسله مطرح شده نداریم، و خوب با توجه به ارتقا سطح تفکر و بینش امروزی، متوانیم با جنبه های مختلف آن به خوبی کناری بیایم.<br /> آما تکلیف اجتماع عوام چیست؟یک چیز را فراموش نکنیم، ما با جامعه ایی سر و کار داریم که هم اکنون 32 سال است با تمام قوا در حال عقبگرد به سر میبرد.تمام دستگاههای عریض و تویل حوضه علیمیه قم، و حکومتی، اصلا سعی در تجر جامعه دارند،انهم جامعه ایی که در قسمتهای شهرستانی و روستایش سنتی و یا نیمه سنتی است.<br /> اینکه من چه میخواهم ، و چگونه آنرا میخواهم ،یک امر طبیعی است، و اصلا جزو حقوق اولیه بشری است، اما ایا &quot;من&quot; یک فرد منزوی در یک حاله و حباب هستم؟ و با این اجتماع سر و کار ندارم؟ و مجبور نیستم با این اجتماع بسازم؟<br /> مشگل اینجاست که متاسفانه ما &quot;خواهان&quot;هستیم، اما درک صحیح اموزشی از اجتماع نداریم هیچ، سعی هم برای اموزش صحیح ان نداریم.<br /> مسله امیزش جنسی ، و درک در رفتار جنسی ، و یا درک رفتار اجتماعی جنسی در جامعه ما، چه در داخل ایران و چه در خارج از ایران، در میان مردم معمولی که نمیخواهم آنان را &quot;عوام&quot;خطاب کنم، بر اساس استفاده، و بهره برداری و یا سو استفاده و یا سو برداری ماجراست، و متاسفانه جنبه استفاده &quot;کالایی&quot; دارد.<br /> متاسفانه نویسنده محترم مقاله هم خودش بدون اینکه بخواهد با این موضوع کالایی برخورد کرد، و الت تناسلی خویش را در حد یک &quot;واژه بدون&quot; روح تنزل داد.ایا این موضوع در قاموس خویش پذیرفتنی است؟من فکر نکنم.مطمعن هستم که خود نویسنده هم دوست ندارد با او به عنوان یک کالا برخورد شود.بنا بر این دوستانه توصیه میکنم به سه جنبه فراتر ماجرا توجه شود : جنبه سنتی، اجتماعی و اموزشی مسله در کل طرحش.من شخصا به یک زن به عنوان وسیله ایی برای ارضای جنسی نگاه نمیکنم، و این یک شعار نیست، بلکه میزان درک من از یک موجود دیگر اجتماعی است برا اساس فورمول احترامی که دوست دارم برای خودم باشد، باید برای دیگری هم باشد.که غیر از این دیگر توازنی در اجتماع نخواهد بود.<br /> دست اخر در مورد مسله &quot;واژن&quot; باید عرض کنم که خود &quot;واژن&quot; یا &quot;واژینا&quot; مسله اساسی نیست، بلکه ادامه این مجرا که در نهایت به &quot;رحم&quot;ختم میشود است.این یک درک غریزی انسانی است که میخواهد بداند ایا او مادری است که از یک مرد مشخص باردار شده؟ و ایا ان مرد پدر فرزندی است که داخل رحم است یا خیر ؟ این یک بحث مذهبی نیست،یک بحث اجتماعی هم نیست، بلکه بحثی است که از دیر باز ذهن ملیونها انسان در سراسر تاریخ بشری را به ذهن خویش مشغول داشته.در اصل این یک بحث مسولیتی است ، که اگر در همین حیطه مسولیتی اش مورد برخورد قرار گیرد، انوقت است که برخوردها عمیقتر، با فرازتر، و کاملتر میشوند، و اگرنه یک تکه گوشت ، همراه با شریانهای خونی و عصبی، در هر صورت به هر عنوان در جامعه اثری خود به خود ندارند.<br /> با سپاس.پیروز باشید</p>

  • کاربر مهمان

    <p>جسارت و رک گویی شما که بر گرفته از زبان دل آیینه گون و بی پروای شما است را تحسین میکنم ،</p>

  • کاربر مهمان

    ممنون از مقاله ی جسورانه و مفیدتان. ادامه بدهید

  • کاربر مهمان

    <p>به عقیده ی بنده اول از همه باید باورهای مذهبی مان را کمی بهبود ببخشیم.چون به نظر من اول از همه مذهب دست و پای ذهن ما رو می بنده.حداقل در جامعه ی ما که متاسفانه مذهب همه کاره س و ریشه دوانیده در تمامی اخلاقیاتمون،پس معقوله کمی هم این موضوع بسیار خوب و اساسی رو بدور از هرگونه وابستگی به مذهب بررسی کنیم.<br /> من با بسیاری از دخترها در این مورد صحبت کردم و همه ی اونا یه جورایی دو دستی بهش چسبیدن! در صورتی که همه ی اونها دوست داشتن که سکس کامل داشته باشن!!! خوب این که یه لذت بی بدیل به زنان میده که شکی نیست،اما توی جامعه ی ما به یه دختر بدون پرده ی بکارت به خودشون جرات میدن که خیلی حرفهای بی معنی نسبت بدن!<br /> به هر حال ممنون از شما که این مبحث بسیار مهم رو مطرح کردید.<br /> به امید روزهای پاک از تمامی ی اشتباهات مردم این سرزمین</p>

  • امیر ح

    <p>برای شما آرزوی موفقیت دارم، امیدوارم که روز های آگاهی تمام جوامع بشری فاصله زیادی با ما نداشته باشد و روزی شاهد ذهن های روشنی باشیم که مبنای تفکرشان، انسانیت، آزادی و برابری باشد.</p>

  • کاربر مهمان

    <p>تمام داستانها و افسانه های که وجود دارد .وقتی وارد دنیای زنانه می شوی .وقتی درها راباز می کنی و با ترس و لرز خودت را پرتاب می کنی .بعد از پشت سر گذاشتن . ....می فهمی توسط مردان ابدا ع شده سات .مردانی که می خواسته اند فتح بکارت به دست خودشان باشد و ..<br /> اما وقتی عبور کردی .می فهمی هیچ اتفاقی نیفتاده . از دست رفتن بکارت .پا گذاشتن به زنانگی .بقدر ی بزرگ شده که انتظار داری بعد از پایان یافتن . روی سرت شاخی ببینی .یا ناگهان یک جفت بال روی شانه هایت بروید<br /> اما در اخر می فهیم تمام این ایینها چه مسخره هستند .همه مسخره هستند و تو همانی هستی که قبلا بودی<br /> و هر چی شنیده بودی .حر ف حرف و حرف بوده است</p>

  • کاربر مهمان

    <p>در جواب به کامنت دوست گرامی&zwnj; ،در استرالیا هم با همان شرمی که در خانومها و آقایان ایرانی&zwnj; هست آنگونه خطاب میکنند و به نظر بنده این بحثها نشأت گرفتهٔ تفکرات فمینیستی می&zwnj;باشد .<br /> با مهر<br /> وحید</p>

  • کاربر مهمان

    <p>مطلب خیلی خوبی بود و جالب تر از اون جواب هایی که بهشه داده شده بود و بعضی هاش نشون می ده که چه نگاه های سطحی به این مسأله می شه</p>

  • کاربر مهمان

    <p>من خیلی خوشحالم که موضوع هایی ازاین دست که هیچ وقت بهش پرداخته نشده و همیشه پنهان بوده، مورد بحث گذاشته شده و گامی در جهت رفع بحران هایی که واقعا بیهوده پدیدار شدن برداشته شده.<br /> امید وارم که همیشه از این گامها برای درمان این زخم های کهنه و ناشناخته برداشته بشه.</p>

  • کاربر مهمان

    <p>من معتقدم که هر کس خودش باید نحوه ی زندگی کردنش را انتخاب کند.به این خاطر با اصل موضوع کاری ندارم ولی تکلیف دختری که در اثر بیماری یا یک حادثه پرده ی بکارت خود را از دست داده است چیست باید به علت یک حادثه یک عمر پیش دوستان و جامعه سر افکنده باشد و تحقیر شود هیچ وقت هم نتواند خودش را به خاطر بعضی باورهای غلط به دوستانش ثابت کند همه به گناهی که نکرده محکومش کنند.</p>

  • رضا

    <p>من خیلی سعی میکنم دیدگاههای مردسالار را دور بیاندازم. ولی موضوعی که شما مطرح کردید خداییش خیلی بیربط بود. آیا نام بردن از شرمگاه مردان آزاد بوده و مردان براحتی درباره آن با دکترشان صحبت میکنند؟<br /> یک نکته طریف را به عنوان یک مرد به شما بگویم. از روابط آزاد جنسی مردان بیشتر سود میبرند اما زنان بیشتر زیان میبینند. باور نمیکنید؟ به آمار طلاق وتعداد روزافزون سینگل مام ها در کشورهای غربی مراجعه کنید.</p>

  • ممدآقا

    <p>قبول دارم که به قول میشل فوکو در مورد سکسولیته پرحرفی شده است و می فهمم که در نتیجه این پرحرفی به صورت غیر عادی اندامهای جنسی آدم تقدس پیدا کرده اند که با توجه به ضمینه مردسالاری موجود منجر به نوع خاص و بی موردی از تاکید بر اندام جنسی زن به عنوان یک کالا شده است؛ اما اولا فراموش نکنیم که نمی توان به سادگی بیل زد زیر هر آنچه از قدیم آمده است و ژست روشنفکری گرفت. هنوز آثار مخرب این چنین بیل زدنی در بلوک شرق جلو چشممان است. می خواهم بگویم شاید ما آن دسته از گونه انسان باشیم که به خاطر انضباط جنسی موفق شدیم پایداری بیشتری در طبیعت کسب کنیم و توسط طبیعت انتخاب شده ایم و نسلمان در جهان گسترش پیدا کرده است (تفسیر تکاملی از اخلاق) و به اصطلاح این محدودیت ها چندان هم بی حکمت نیست. دوما دختر خانمهایی که می خواهند واژنشان را پس بگیرند حتما این حق را دارند ولی حواسشان باید به نیازهای دیگرشان هم باشد. ما نیاز به زندگی خانوادگی داریم و این هم نیاز به انضباط جنسی دارد. درواقع ما برای امور اجتماعی روزانه از بعضی حقوقمان صرف نظر می کنیم و به این موضوع هم می توان از این دریچه نگریست.</p>

  • کاربر مهمان

    <p>خسته نباشید نمیدونم که باید با چه زبانی از شما تشکر کنم موضوع بسیار خوبی را پیش کشیدید و شایسته تقدیر بسیار زیادی است دختری 25 ساله هستم خسته از فشار ها ی اجتماعی علیه زنان امید روزی که مادری باشم که بتوانم تغییر دهم این فرهنگ غلط را و زنان سرزمین من بدون هیچ ترسی آزادانه به لذت جنسی برسند ... برای تغییر نسل آینده باید از خودمان شروع کنیم.</p>

  • الهه

    <p>من زنان جوان بسیاری را دیده ام که با وجود داشتن روابط جنسی متعدد، انگار هنوز بار آن تابوی بکارت را در ذهن به دوش می کشند. صحبت از موقعیت هاییست بیشتر ذهنی تا فیزیکی در جامعه ای با طیف وسیعی از ملغمه سنت و مذهب با مدرنیته و نمودهایش که بومی نیست.<br /> موضوع جالب و مناسبی را مطرح کرده اید منتها به نظرم قدری کلیست و شاید به همین جهت برای بعضی سطحی و برای بعضی دیگر کهنه می نماید. پیشنهاد می کنم کمی جزیی تر به جوانب مختلف مسئله بکارت و حق زن بر بدنش مثل آگاهی های جنسی و رابطه اش با همین در دسترس بودن فیلمهای پرن، به قول یکی از خونندگان، رواج ادبیات عامیانه ای که تابوی نام برن از عضو جنسی را میان طبقه ای از زنان جوان ظاهرا از بین برده، و تفاوت دیدگاه دو .. سه نسل فرهنگی زنانی، که همه موضوع مقاله شما بودند، بپردازید.</p>

  • pa

    <p>باسلام،<br /> با توجه به تابو بودن این قضیه در اجتماع ، شما هم حتی نتوانستید از آن بگریزید. به کار بردن واژه &quot;واژن&quot; دو اشکال دارد 1: کلمه ای است انگلیسی و به نظر میرسد جهت گریز از این تابو از آن استفاده شده باشد 2: واژن شامل مجرای داخلی اندام زنانه می باشد و تنها معادل اندام بیرونی زنانه (vulve) واژه &quot;کس&quot; و یا معادل عربی آن &quot;فرج&quot; می باشد.<br /> در جامعه ای که حتی واژه سکس در آن مذموم است ، نمی توان به یک باره انتظار داشت که پشت پا به قرن ها باورهای سنتی و متعصبانه زد. این جامعه هنوز از جامعه باز غرب چندین دهه عقب است. ما جایی زندگی می کنیم که هنوز در خیلی نقاط از آوردن اسم زنشان شرم دارند و از واژه هایی مثل ضعیفه، عیال ، خانواده و..... استفاده می کنند. البته به تدریج نسل جوان از این باورها فاصله می گیرند. چیزی که مرتجعین و خشک مذهب ها از آن به عنوان انحراف یاد می کنند، ولی هنوز راه بسیار پر فراز و نشیبی جهت برقراری توازن و دوری از افراط و تفریط باقی است.</p>

  • کاربر مهمانbabam

    <p>بسیاری از خوانندگان عکسهائی از پسران در کودکی دیده اند که همه اندامها لخت هستند و خانواده براحتی آنرا به دو ستان نشان میدهنداما هرگز در ایران آلبومی دیده نشده که عکس دختر بچه ای را لخت مادر زاد در آلبوم خانوادگی بگزارند ....چرا .....این تعصب از کجا آمده .....</p>

  • بهرام

    <p>در جوامع غربی اصلا هم گفتن کلمات مثل Pussy یا Dick که همون کُس و کیر میشه تابو نیست. همیشه هم توی فیلمهاشون گفته میشه و هم توی حرف زدن عادیشون میگن. این تابو بیشتر مربوط به شرق میشه که البته اون هم از یک دوره ای وارد زبان شده و گرنه توی شعرهای ایرج میرزا و حتی قبل ترش مولوی هم این دو وازه وجود داره. اینکه بار معنایی تحقیر آمیزی پیدا کرده توی غرب هم وجود داره. یعنی شما Motherfucker که همون مادر قحبه خودمون باشه رو به شکل مردونه اش رو ندارید. اصولا فحش ها بار سکشوالیتی داره و بیشتر تحقیرش هم روی زن است. اینکه چرا عمل جنسی یک عملی است که میشه زن رو با اون تحقیر کرد جای بررسی داره و موضوع جالبی می تونه باشه. اما خانواده و زن و مالکیت زن همه اش بعد از دوران سرمایه داری و مالکیت ایجاد شده و گرنه سالها پیش مزدک گفت زن هم بخشی از طبیعت است جون مرد و همه موجودات و حق مالکیتی بر او نیست. به هر حال از نظر زبان شناسی بحث جالبی را مطرح کردید.</p>

  • کاربر مهمان

    <p>با سلام</p> <p>مطلبی به ذهنم رسید من دقیقا هدف پریسا خانم رو نگرفتم اما آیا مشکل خانمها تو این دنیای امروز با راحت نام بردن از اندام جنسیشون حل می&zwnj;شه ؟</p> <p>میپذیرم که در طول تاریخ بشر در بعضی&zwnj; جاها به خانمها ظلم شده اما اگر ملاحظه بکنید در خیلی&zwnj; از جوامع هم ما زنسالاری داشتیم</p> <p>فکر می&zwnj;کنم باید خانوما از زاویه دیگی&zwnj; به مساله نگاه کنن. الان چندین ساله که تو آمریکا زندگی&zwnj; می&zwnj;کنم سینگل مادر زیاد دیدم چرا ؟.</p> <p>چندسالی هم تو کشورهای لاتین بودم، خانمهای لاتین به راحتی&zwnj; در این مورد صحبت می&zwnj;کنن، از اندام جنسی&zwnj; و ........ آیا مشکلشون حل شده جایگاهشون بهتر شده؟</p> <p>آیا تو کشورهای اسکاندیناوی که خانمها همه کار هستن، و کشورهای آزادی هستن خانمهشن مشکل ندارن؟</p> <p>معتقدم مردان و زنان باید هردو پایبند باشند هردو حقوق برابر داشته باشند اما الزاماً نه حقوق یک شکل.</p> <p>چرا طمع مالی&zwnj; باید خانمها رو وادار کنه که برن تو فیلمهای پورنو بازی کنن یا مدل لباس بشن</p> <p>کارهای دیگه&zwnj;ای هست که می&zwnj;تونن تو جامعه انجام بدن</p> <p>من فکر می&zwnj;کنم با پرداختن به این مشکلات خانوما به جایگاه واقعی&zwnj; خودشون بهتر میرسن تا با راحت نام بردن اندام جنسیشون</p> <p>خیلی&zwnj; خوبه اگه تو کارهای بعدیتون یکم به این سمت حرکت کنید</p> <p>از مقالتون هم تشکر می&zwnj;کنم زحمت کشیدید</p>

  • کاربر مهمان

    <p>با تشکر از شما که به مطلب به این مهمی پرداختید. ممکن است لطفا در مورد بکارت توضیح دهید؟ ما در جامعه ای مدرن زندگی می کنیم.(یعنی امیدوارم که اینطور باشد!) یکی از پزشکان زن در یک سایت خبری فاش کرده است رقمی که دختران جوان برای جراحی ترمیم پرده بکارت می پردازند رقمی قابل توجه است. و این جدای از فشار و هیجان روحی و استرسی است که در جامعه ما بابت چنین امری است که به یک دختر وارد می شود. چرا این قضیه اینقدر مهم است. چرا مردان اجازه دارند رفتار جنسی آزادانه داشته باشند.( قبل از ازدواج) و هیچ کس در مورد بکارت از ایشان بازخواست نمی کند؟ اصولا این چه رسم جاهلانه و مسخره ای است که در مورد امری که هم یک دختر و پسر مشترکا از آن لذت برده اند فقط آن دختر مسئول باشد. و چه اشکالی دارد اگر یک دختر جوان سکس قبل از ازدواج داشته باشد ولی بعد از ازدواج شوهرش را دوست داشته باشد و تنها شریک جنسی اش شوهرش باشد؟ آیا این گونه رفتار بسیار سالمتر از تظاهر دروغین به داشتن<br /> پرده بکارت نیست با تشکر؟</p>

  • یک خاتون

    <p>پریسا خانم با احترام به نظرتون باید عرض کنم که مقاله تان را نپسندیدم. عزیز من پوشاندن آلت تناسلی چه از طریق مرد یا زن عمل بجائی است. این موضوع نه خود سانسوری است و نه نقض آزادی و نه نقض حقوق بشر. با این نوشته تان دارید ازادی و فمینسیت و حقوق برحق زنان را لوث می کنید.زندگی که تنها در آلت جنسی و س ک س و آزادی بی بند و بار خلاصه نمی شود. تو رو خدا با این نوشته هایتان شرم و عرف و سنت و آداب و رسوم درست را نیز لوث نکنید.<br /> تیتر مقاله تان نیز جالب نبود. واژن خود را پس بگیریم. مگر واژن ما دست یکی دیگر است که پس بگیریم؟ مگر داشتن عفت زنانه و مردانه عیب است که چنین تیتری می نویسید؟ تابو شکنی پس گرفتن واژن نیست. بلکه دادن آگاهی و اطلاعات لازم در مورد آلت جنسی چه مرد و چه زن و رعایت بهداشت و سلامتی اش مهم است و در مدارس و مراکز بهداشتی در هر جای دنیا نیز آموزش می دهند و احتیاجی به این مقاله هم نیست.</p>

  • کاربر مهمان.الهام

    <p>سعي كردم مردايي روكه باهاشون درتماسم به گفتن واژه واژن عادت بدم.انگاردرحال حاضرمناسبترين واژه س.ولي گويانميشه باضميرناخوداگاه آدماكاري كرد.وقتي توروتوبغل ميگيرن وپيش ميرن.....حافظه ي جديدياري نميكنه</p>

  • کاربر مهمان

    <p>واقعا از نظرات مطرح شده در این مقاله متعجبم. ضمن تشکر از دکتر جوزانی، منطورم نویسنده محترم مقاله نیست اما باید بگویم برخی از فمینیست های سال های اخیر ما از مرحله بسیار سنتی سرکوب شده به یکباره به سوپرفمینیست جهش کرده اند و همه پدیده ها را از دیدگاه جنسیت نگاه می کنند و در چارچوب محدودیت های شخصی عجیب و غریبشان. من یک زن ایرانی ام و همه محدودیت هایی را که زن ایرانی در جامعه ای مردسالار تجربه کرده، درک می کنم اما این یک رقم که عضو تناسلی زن را امانت مردان نزد زن دانسته ایم یا دانسته اند، عجبا که نکته ای بسیار جدید است که ایشان مطرح می کند. این را هم می پذیرم که حتی این طرز فکر در میان زنان جامعه مردسالار حتی بطور ناخودآگاه وجود دارد که فرزند خودشان را امانت همسرشان نزد خود می دانند اما در مورد اینکه نسبت به واژن یا هر کلمه دیگری که بنامید چنین احساسی را دارند، کاملا غلط است. دو مبحث متفاوت بکارت، و شرم در مورد اشاره به آلت تناسلی را بسیار به غلط با هم درآمیخته اید و شعاری و احساساتی نتیجه می گیرید</p> <p>. بحث بکارت بحثی سواست. بحث ساده شرمساری از نام بردن یک عضو بدن بحثی کاملا متفاوت است. در همه جای دنیا چه مرد و چه زن، مردم اکثرا راحت نیستند که عضو تناسلی شان را در بوق فریاد کنند. من در کشورهای مختلف غربی زندگی کرده و می کنم و این را ناشی از سرکوب و غیره نمی بینم تنها به این دلیل ساده که در خیابان هیچ مرد یا زنی بدون شورت مشاهده نمی کنید، نشان می دهد که بشر ملبس، عورت یا واژن یا ماتحت خود را می پوشاند. شمارا بخدا دست از فمینیستی کردن هر نکته کوچک بردارید و به بدبختی های دیگر زنان فکر کنید.</p>

  • محمد

    <p>با سلام پوشاندن انچه شرمگاه نامیده می شود ریشه در کرامت انسان دارد و نمی توان با نوشتن راجع به ان از چرایی ان پرده برداشت.حتی انسان نخستین نیز از ان اگاه بود و برگ درختان را محرم تر از چشم دیگر انسان ها می دانسته و خود را با ان می پوشانیده.حتی تفکرات و گرایش های مثل نهلیسم(پوچ گرایی) نتوانسته پیروان این گونه گرایش ها را از پوشیدن باز دارد.این احساس شرم همیشه با انسان عجین بوده است.مدرنتیه نیز نتوانسته این احساس را از نوع بشربگیرد.شاید اگر اینگونه می بود که نوع بشر لخت باشد زییایی مفهومی دیگر میافت و دیگر میل شدید به هم جنس نیز تحت الشعاع قرار می گرفت.</p>

  • کاربر مهمان

    <p>با پيش فرضهايي غلط اندر غلط و با نگاهي بسيار تنگ و يك بعدي نتيجه اي اشتباهتر گرفته شده و به ناكجاآبادي ناشناخته تر و در عين ناشناختگي بدتر راهنمايي مي كند. در اين كه ريشه مشكلات همه مردم دنيا در ناآگاهي است، شكي نيست، ولي اين كه شما مي گوييد آگاهي نيست. تغيير يك سيستم احتمالا غلط به سيستم نه كمتر غلط ديگري است كه صرفا شايد براي شما آشناتر است. با نظريه پردازيهاي قلنبه سلنبه اي كه خود غربيها دهها سال راهش را رفته اند و به جايي نرسيده اند،&zwnj; با سرنوشت مردم بازي نكنيد. غرب سه پيامبر جهود داشت عيسي و ماركس و فرويد. هر سه آنها به نوبت اروپا را ويران كردند.<br /> شما كه غم آگاه كردن داريد خودتان هم نگاهي به خيل شكست خوردگان همين نظريه تان در جوامعي كه آن راه را رفته اند بياندازيد. فقط يك نمايشنامه و فلان را نبينيد. دور زندگي زن در غرب كنوني گر چه با ظاهري فريبنده بهتر به نظر مي رسد ولي در باطن غم انگيز است و فوقش بعد از همخوابگي با چند مرد بيشتر غزل ژ ن رگرت رين (اديت پياف)&zwnj; را مي خوانند و اسم همه آنها را هم مي گذارند عشق. به نتيجه اين به اصطلاح &laquo;بازپس گيري واژن&raquo; نگاه كنيد. از زناني &laquo;صاحب واژني&raquo; بپرسيد كه همه مرداني كه داشته اند، به آنها گفته اند هر چه تو بگويي فقط بچه بي بچه. و وقتي تصادفي يا تعمدي از طرف زن به بارداري ختم شده، يا جور سقط را يا جور بچه بي پدر را باز هم زن كشيده. تا وقتي چشم بر آن طرف ماجرا ببنديد، نگاهتان ارزشي نخواهد داشت.<br /> عرايضم تصميم گيري براي واژن كسي تعبير نشود. غرض در يك كلام اين است كه تجربه غريزي و هزاران ساله زن و مرد را با يك حرف در زباله نياندازيد. با استفاده نا به جا از كلمه &laquo;مردسالار&raquo; كل هستي و تأثير زن را در طول تاريخ زير سؤال نبريد. در طول تاريخ نظامهاي مختلف زندگي در مناطق و قبايل مختلف وجود داشته و اگر به فرض خودمان و دانسته هاي محدود به زمان خودمان را در زمان حال حق مطلق بدانيم و اجازه قضاوت همه پيشينيان را هم داشته باشيم، در همه آن نظامها مرد و زن به يك اندازه خوشبخت يا بدبخت بوده اند. چه آگاه به آن چه ناآگاه از آن.<br /> موفق باشيد</p>

  • کاربر مهمان

    <p>ولی این حرفها بوی قرن گذشته را می دهد. دیگر این حرفها و بحثها کهنه شده. یک بچه 12 ساله امروزی به اندازه مجموعه تمام عمر خانم کاکایی و بنده به اضافه والین ایشان و والدین والدین ایشان، فیلم پرنوگرافی دیده است. دیگر اندام جنسی زنانه یک چیز مرموز و ندیده نیست. برای نسل فعلی به اندازه چشم و گوش عادی است. دیگر نگرانی های نگارنده از بیخ و بن کهنه شده و از موضوعیت خارج است.<br /> مثل این می ماند که در عرصه اینترنت و دوست یابی در فیس بوک و غیره بخواهیم درباره جنس کاغذ نامه های عاشقانه حرف بزنیم. در حالیکه بحث و موضوعش با هم مشمول گذشت زمان شده اند.</p>

  • کاربر مهمان

    <p>حتی در یک جامعه مدرن غربی هم حرف زدن از اندام تناسلی زنانه یا مردانه کار زیاد آسانی نیست. تصور کودکانه ای خواهد بود اگر انتظار داشته باشیم به همان سادگی که چشممان را، &laquo;چیز&raquo;مان را هم معاینه کنند. بلاخره یک بخشی از تن ما به دلایل گوناگون با بخش های دیگر تفاوت دارد و نمی توان راحت درباره اش حرف زد.لزومی هم ندارد &laquo;چیز&raquo;مان را مانند تسبیح درویش ها همه جا در دست داشته باشیم و در گفتگوها و مهمانی هایمان حضور همیشگی داشته باشد.<br /> من یک مرد هستم و هیچوقت نتوانسته ام با یک دکتر درباره&laquo;اش&raquo; راحت حرف بزنم.هیچوقت هم نخواهم توانست. فکرش را هم که می کنم می بینم هیچ دلیلی ندارد به عنوان یک انسان درباره همه ی چیزهایم راحت صحبت کنم.<br /> همچنان که رازها و شرمگاههای زیادی در روحم وجود دارند، جسمم نیز تابو هایی دارد که شکستن آنها دردی را دوا نخواهد کرد، بلکه بر دردهایش خواهد افزود.</p>

  • حمیده نظامی

    <p>پریسای عزیز ممنون از این مطلب . موضوع مناسب و مغفولی را مطرح کردی و امیدوارم این کار ادامه پیدا کنه. سالها پیش در دوران دانشجویی با چند تن از دوستان در باب تابو واژن گفتگو کردیم و نکات مبهم زیادی برامون پیش اومد. از جمله وازه های که بار تحقیرامیزی برای وازن دارد. پینشنهاد میکنم از موضع زابانشناختی هم به این موضوع پرداخته بشه. چون این محتوا در قالب زبان خودش رومنعکس میکنه و در نتیجه خودش رو بازتولید میکنه<br /> با مهر</p>

  • کاربر مهمان

    <p>یعنی مردا راجع به اون جاشون آزادانه صحبت می کنن و ما زنا حقمون از این بابت ضایع شده؟ یا این که نه ، چون اسم بی تربیتی مال مردا سه حرفیه ما زنا کم آوردیم!!! خوب خانم محترم این موضوعیه که عرف همه جوامع نسبت بهش یکسان برخورد می کنه و زن و مرد هم نداره . در واقع پرده پوشی در این مورد نه به خاطر تحقیر زن ها بلکه به خاطر یک سری خط قرمز هاست که هرجامعه ای اونا رو برای خودش تعریف کرده و اتفاقا این مورد خاص در تمام جوامع یکسان باهاش برخورد می شه . البته من بین بومی های جزایر دوردست آفریقا یا استرالیا زتدگی نکردم . شاید در بین اون ها راجع به این قضیه آزاذانه صحبت بشه و هیچ منعی هم وجود نداشته باشه!!</p>

  • نیما

    <p>پرداختن و نوشتن درباره&zwnj;ی تن و تلاش برای کنار زدن ابرهای ابهام و رازآلودگی از تن خویش، دست&zwnj;مریزاد و سپاس دارد.<br /> حس مالکیت مرد بر این پاره&zwnj;ی تن زن در ذهن سنتی چنان بدیهی است، که مرد سنتی&zwnj;ذهن در میانه&zwnj;ی دعوا برای حمله بردن به مرد دشمن، به این ملک طلق مرد رویاروی&zwnj;اش حمله می&zwnj;برد و اقسام فحش و فضیحت&zwnj;های&zwnj;اش ترکیبی می&zwnj;شود حاوی نام &quot;شرمگاه (!)&quot; زن. (در نوشتن همین کامنت هم من مرد نمی&zwnj;دانم این پاره&zwnj;ی تن زن را چه بنامم و کمابیش شرمی فرامی&zwnj;گیردم! این شرم تاریخی انگار دست برنمی&zwnj;دارد از سرمان)<br /> عدم شناخت این پاره&zwnj;ی تن، عدم حس مالکیت بر آن، احساس شرم و حتا احساس گناه نسبت به تن خویش برای زن، و از سویی نادانی و ادعای غیرت و مالکیت بر تن دیگری از سوی مرد، رنج و آزارهای روانی برای زن و مرد هر دو به ارمغان می&zwnj;آورد (و رنج&zwnj;های جسمی هم). گذشتن از این رنج&zwnj;ها تنها با گفتن و آگاه شدن ممکن است.<br /> ممنون از شما</p>

  • کاربر مهمان

    <p>درود<br /> بي عدالتی در هر شکل و فرم زشت و نا پسند است .<br /> امید وارم روزی واژه زن و مرد به کناری رفته و فقط واژه انسان معنا دار باشد .<br /> به امید عدالت<br /> بهروز.</p>

  • فریدالدین

    <p>با اینکه این حرفها موضیعت ندارد موافق نیستم. هنوز حتی کسانی که تیپ روشنفکری دارند، زمان ازدواج بکارت برایشان مهم است. بازار گرم ترمیم بکارت، دلیل این مدعاست. دوستی که نوشته اند که از منظر زبانشناختی هم به موضوع نگاه کنید، به نظرم نکته ی بسیار خوبی را مطرح کردند. بیشتر فحشهایی که به صورت روزمره استفاده می شود، حق طبیعی آدمهاست. در مورد همجنسگراها هم به همین ترتیب ظلم می شود. جسارت نویسنده را در باز کردن این بحث ستودنی است و امیدوارم روزی جامعه ی ما هم حق انسان بودن انسانها را به رسمیت بشناسد.</p>

  • کاربر مهمان

    <p>از ابتدای خلقت و تا آنجا که بشر به خاطر دارد , نوع بشر و نه حیوان از در معرض قرار دادن وبه نمایش گذاشتن اعضای</p> <p>تناسلی خود ممانعت بعمل می آورده است و این یکی از مهمترین تفاوتهایی است که انسان را از دیگران جانداران متمایز</p> <p>برتر می نماید , و این فطرت انسان است که نمی توان در آن دخل وتصرف نمود و این معقوله در تمامی جوامع متمدن و</p> <p>غیر متمدن بشری و بر اساس نوع فرهنگ جامعه مد نظر بوده است و خواهد بود .</p> <p>یادتان باشد که این موضوع در مورد سینه ها هم صادق است ولی با شدت کمتر .</p> <p>در ضمن اینجانب جراح کلیه و مجاری ادرار و تناسلی هستم و بیماران آنقدر هم که می فرمایید محدودیتی در بیان</p> <p>مشکلاتشان ندارند .</p> <p>و باید در نهایت بیان کنم که بحث در این مورد نه دلیل بر روشنفکریست و نه دیدگاه بشر را تغییر خواهد داد و اگر هم تغییر</p> <p>کند نه تنها عامل پیشرفت نیست که نزدیک شدن به جوامع غیر انسانیست . با تشکر دکتر جوزانی</p>

  • داود

    <p>ممنون پریسا که بحثی را شروع کردی که قرن هاست یک درد جانکاه برای زنان ایجاد کرده و وقاحت را برای مردان . جایگاه این عضو شریف در دشنام ها و فحش ها که جای خود را دارد . سه کاف محترم همیشه حواله یکدیگر شده اند . این کاف من به کاف مادر تو . کاف من تو کاف خواهر تو . اما آیا زنی توانسته کاف خود را حواله کاف مردی دهد؟ مگر در واقع زنان فاعل نیستند ؟ مرد با ذلت تن به لاس زدن باید ناز زن را بخرد و کافش را به دست اورد . اما در فحش و دشنام و ظاهر داستان همیشه کاف مرد فاعل است و کاف زن مفعول . مردی که با تحریک پروستاتش در کاف عقبش ذلیل تر از فواحش به خودر ارضایی و جلق دست میازد به چه حق همیشه کاف زنان و خواهران و مادران را به تملک قدرت عقب افتاه خود میگیرد؟<br /> ضعف مرد در فیزیولوژی کافش نیز بسیار ضعیف تر از زن است . مرد بدون هزار تا کوفت و مرض و اسپری و کاندوم آب انار و شیره تریاک و آب یخ و تمرین های جیکل نمیتواند آب خود را بیش از 5 دقیه حفظ کند و این زن است که چونان مادر طبیعت با نوازش و نرمی به دقایق متمادی نیاز دارد تا ارضا شود . کدامین ضعیف تراست . روزی زنی کولی را در خیابان دیدم که برای فرار از آزار یک مرد کاف مردانه نداشته خود را حواله خواهر و مادر مرد میکرد و مرد میخندید و میگفت تو که کاف نداری از کاف خودت مایه بزار . زنی کولی در لحظه گفت :با این سر گنده چطور از کاف مادرت عبور کردی ؟ و مرد جری شد . چون کاف مادرش در خیابان افتاده بود و داشت مردانگی اش که وابسته به کاف مادرش بود له میشد و با لگد به جان زن کولی افتاد تا مردانگی اش را ثابت کند !!</p>

  • کاربر مهمان

    <p>مطلب بسیار خوبی است. موضوع امانت&zwnj;دار و صاحب را بسیار جالب مطرح کردید.</p>

  • سودا

    <p>خیلی ممنونم از مطلب خوبتون. این بزرگترین ظلمی بوده که در طول تاریخ در حق زنان شده. ولی ما زنان اگه بتونیم خودمون به خودمون احترام بذاریم و حقوق خودمون رو بشناسیم، اونوقت که میتونیم این حقمون رو پس بگیریم. مهم اینه که این مساله فقط سکس و لذت جنسی زن رو تحت تاثیر قرار نمیده. بلکه تمام زندگی یک زن تحت تاثیر این مساله ست. حتی لذت های کوچک کودکانه و تمام روابط و کار و زندگیش.</p> <p>یک کتاب خیلی خوب معرفی میکنم. کتاب &quot;زن و سکس در تاریخ&quot; اثر &quot;سیامک ستوده&quot;</p>

  • داود

    <p>آنقدر قضاوت منفی در مورد مقاله نوشته اند که بهتر است من فقط مثبت بگویم و تنها به این پیشنهاد بسنده کنم که مستندتر بنویسید تا افراد ناآگاه با احتیاط بیشتری انتقاد خود را بنویسند، و در نهایت انتقادها برای شما نیز سازنده تر از این باشد.</p> <p>در ایران صحبت کردن از کُس آنقدر غریب هست که شما از دیدن این کلمه در جمله جاری جا خوردید. پس نوشتن این مقاله بر خلاف نظر دوستان کار عبثی نیست.<br /> تغییر دادن این احساس شرم در اجتماع (و نه در مطب دکتر) چقدر می تواند مخرب باشد؟ اول باید خراب و مخرب را تعریف کرد. آنها که از تفاوت زندگی حیوانی و انسانی یا حیا بین پدر و فرزند یا عدم موفقیت در ازدواج سخن گفته اند بدون شک تعریف دیگری برای جامعه سالم دارند. در کنار آنها افرادی هم هستند که از آزادی فردی صحبت می کنند که قطعا تعریفی متفاوت برای این عبارت خواهند داشت.</p> <p>در نهایت جامعه از اقشار متفاوتی ترکیب شده است. از بسیار سنتی تا بسیار آوانگارد. و همه این ها هم به طور مساوی حق زندگی سالم دارند. و حق دارند تعاریف خود را داشته باشند.</p> <p>من نیز به عنوان یکی از همین اجتماع فکر می کنم آزادی فردی و آگاهی منجر به رشد جامعه میشود. فکر می کنم که اگر کلمه ای مثل واژن را بتوانم جلوی پدر و مادرم به کار ببرم بسیار زندگی سالم تری خواهم داشت. و به عنوان یک مرد امیدوارم خانمها و به خصوص خواهر و مادر و به طور کلی &laquo;نوامیس&raquo; من زود تر واژنشان را پس بگیرند، چون واقعا مسئولیت نگهداری آن بسیار برای ما مردها دشوار است و در بعضی شرایط منجر به مرگ ما، یا تحمل قتل عزیزانمان شده است.</p> <p>به شخصه حاضرم با زنی ازدواج کنم که به باور عمومی ایران &laquo;باکره&raquo; نیست، و به او بسیار احترام بگذارم، به شرطی که او و خانواده اش حاضر باشند به مردی زن بدهند که به باور عمومی ایران &laquo;بی عیرت&raquo; است.</p> <p>امیدوارم در مقاله بعدیتان قضایا را از دید ما مردها هم ببینید. به هر حال بعضی از ما شوهرها، دوست پسرها، برادرها و پدرها هم از اینکه شخصیتمان به خاطر &quot;خطا&quot;های همسر، دوست دختر، خواهر، ... هایمان زیر سوال میرود و مجبوریم با حرکتی خشمگین (و نا محربان در حق عزیزمان) این آبرو و شخصیت را دوباره احیا کنیم واقعا به ستوه آمده ایم.<br /> ما هم دلمان میخواهد شخصیتمان تنها بر اساس کارهای خودمان سنجیده شود، نه کارهای خواهر و همسر و...</p> <p>در یک کلام آبرویمان را پس بدهید، ما هم واژن های شما را پس بدهیم!<br /> یک طرفه نمیشود.</p> <p>منتظر مقاله بعدیتان هستیم.</p>

  • مهمان ناخوانده

    <p>به گمان من آنچه که غلط است این نیست که برای این بخش از بدن با سایر بخش ها تفاوتی قایل می شوند . آن اشتباه است که در این باب فرقی بین زن و مرد باشد. در واقع یکی از لذت&zwnj;های رابطه جنسی خصوصی بودن آن است اگر اعضای تناسلی مردان و زنان همیشه هویدا بود تاحد زیادی از لذت همخوابگی کاسته می&zwnj;شد. تصور کنید چه بد بود اگر اعضای تناسلی ما همانند بینی یا دهانمان همواره در معرض دید بود. از همین روست که در همه جوامع حتا جوامع بدوی زن&zwnj;سالار و در گرم ترین اقلیم&zwnj;ها همواره این بخش از بدن را پوشیده نگاه میدارند. البته قبول دارم که بسیاری از جوامع دچار خطایی فاحش شده و در این پوشیدگی دچار افراط بیش از حد شده&zwnj;اند و به ویژه در مورد خانم&zwnj;ها حساسیت بسیار بی موردی قایل شده&zwnj;اند تا حدی ککه بخشی از زندگی و حقوق اولیه انسانی آنها پایمال شده. اما حواسمان باشد که از پس آن همه چپ روی مفرط دچار راست روی نابجا نشویم.</p>

  • آتوسا

    <p>از بين نظرات، با کامنت داود و آرام از همه بيشتر موافق بودم. به خصوص حرف داود خان خيلی جالبه که ميگه آبرويمان را پس بدهيد تا واژنتان را پس بگيريد! آفرين. کاملاً صحيحه. از طرف ديگه واقعاً متأسف می‌شم که می‌بينم اون دکتر جراح مملکتمون بعد از اين همه درسی که خونده هنوز فکر می‌کنه ما به خاطر پوشوندن عورتمون برتری خاصی نسبت به حيوانات داريم. </p> <p>بعضی از دوستان چنان وانمود می‌کنند که انگار شرم و پوشاندن عورت مسئله‌ای غريزی و ژنتيکه و به همين دليل از زمان بشر اوليه تا به حال در تمام جوامع وجود داشته! نه عزيزان. شرم و نياز به پوشيدگی کاملاً اکتسابيه و بچه که به دنيا مياد هيچ تصوری ازش نداره تا بزرگترها توی مغزش فرو می‌کنند که اين قسمتها از بدنت تابوست! احتمالاً به اين خاطر که در بعضی جوامع بدوی، مسئله توليد مثل يکی از مسائل محوری بوده و اغلب به اين نتيجه می‌رسيده‌اند که مثلاً برای دور نگه داشتن ارواح خبيثه و شياطين از اين اعضای مهم يا برای اينکه همخوابگی رو تحت کنترل دربيارند و به اصطلاح قانونمند و هدفمندش کنند اونها رو بپوشونند. بعد از مدتی علت و دليل قضيه فراموش شده اما تابو به جا مونده و در اديان جديدتر مثل اديان ابراهيمی تبديل شده به يه مسئله محوری و تا جايی پيش رفته که حتی موی سر زن هم تبديل به تابو شده. در بسياری از فرقه‌های مسيحی همخوابگی برای لذت بردن اصلاً گناهه و فقط بايد برای توليد مثل معاشقه کرد (اگر بشه اسمش رو معاشقه گذاشت) چون توليد مثل فرمان خداست و لذت لايق آتش جهنم. </p> <p>جنبه اقتصادی قضيه رو فراموش نکنيد که ميشه گفت از همه چيز مهمتره. ارث و ميراث، کنترل قدرت و پول و ملک در ايجاد تابوهای جنسی نقش خيلی مهمی بازی ميکنه. مثال خوبش ممنوعيت ازدواج برای کشيشهای کاتوليکه. از اول که اينجوری نبود. يه زمانی کليسای کاتوليک به اين نتيجه رسيد که اگر کشيش‌ها ازدواج کنند و بچه‌دار بشند، بعد از مرگشون سر املاکی که به کليسا تعلق داره با وراث کشيش جنگ و دعوا سر می‌گيره. راحتترين کار اين بود که ازدواج کشيش‌ها ممنوع بشه که البته تا عمل شدن طرح يکی دو قرن طول کشيد. امروز در مباحث مربوط به اين ممنوعيت خيلی بيشتر به بهانه‌های مذهبی قضيه پرداخته ميشه که اون موقع برای اين دستور تراشيدند، تا اصل ماجرا.</p>

  • ایوب

    <p>چه دوستان بخواهند چه نخواهند تابوی شرم آلت تناسلی در حال شکستن است . و بقول شاملو حجابی که ستر عورت است جلپاره ای بیش نیست ، چرا که تاثیری دو گانه دارد و آثار زیانبارش بسیار بیشتر از فوایدش است . از طرفی وعده عافیت و سلامت میدهد در حالی که خود باعث مریضی روحما ن است &quot; مانند تمدن&quot; پس آن به که به دور افکنیمش و صد البته هزینه هایی نیز دارد اما هیچ کاری نتوان کرد جز در توهم .</p>

  • کاربر مهمان

    <p>پنهان کردن آنچه آلت تناسلی می نامند مخصوص زنان نیست بلکه مردان هم این کار را می کنند و نام انرا با اکراه بزبان می اورند... در مردان بازگو کردن تجربه های جنسی بسیار نادر است و آنرا منافی اخلاق و غیرت می دانند...پس چرا مردان باندازه بانوان با این مسئله درگیر نیستند!؟ بحث بکارت و خیانت در بین مردان هنوز جا نیافتاده است! بنظرم این مسئله تنها توسط خانم ها قابل حل نیست بلکه جامعه باید فرهنگ و دید ش را نسبت به این مسئله تغییر دهد... چه مرد و چه زن! شروع ان از خانواده ست! شاید مردان بیش از بانوان تاثیر گذارند...!</p>

  • mahnaz

    <p>خوب میشود اگر در ادامه مطلبتان در مورد استفاده آلت جنسی زنانه در فحش ها بنویسید. من حتا در مردان بسیار روشنفکر هم دیدم که چطور مثلا میگویند &quot; کس شعر&quot; و یا ...</p>

  • کاربر مهمان

    <p>چه تبلیغی می کنید برای بیشرمی و بی حیایی!!این هم شد دلیل پیشرفت آخه؟</p>

  • کاربر مهمان

    <p>فکر میکنم خیلی از دوستانی که این نوشته رو خوندن درست متوجه نشدند که خانوم پریسا چی میخوان بگن. از اون بخش نوشته شما که در مرود مالکیت و امانت داری بود خیلی خوشم اومد و با تمام وجودم حسش کردم. من یه بچه دارم و در تمام مدت قبل از ازدواجم از مالکیت و بهره بری از وجودم می ترسیدم. با تمام وجودم می ترسیدم.<br /> کاملاً حس میکنم که خیلی از زنها و دخترها مالک جسم خودشون نیستند . از شجاعت شما ممنونم و بنویسید، بنویسید تا من یاد بگیرم و به دخترم بیاموزم مالک جسم و روان خودش باشه.</p>

  • کاربر مهمان

    <p>من به عنوان یه مرد که اتفاقا فرهنگ غرب رو میپسندم اصلا تصور نمیکنم که این مساله اصلا چیز مهمی باشه که دربارش آدم بخواهد مفاله بنویسد....بابا یه سری چیزا تو دنیا هست که خصوصی..حالا به کسی چه ربطی داره که بخواد حرفش رو تو انظار عمومی مطرح کنه...اگه کسی بخواد خودش زبون داره میگه...اگه هم نخواد که نمیگه! اینو دیگه مثل دینمون زوری نکنیدش تورو خدا از اوون ور بوم می افتیم!!!! هر چیزی آزاد... اما دلیل نداره چون آزادیم هرچی بگیم...مثلا چون تا 3 جلسه غیبت تو کلاس ایرادی نداره و الان آخر ترم شده ، که نباید غیبت کنیم...که بگیم ،،، من میخوام از حقم استفاده کنم!!! این منطق با منطق شما برای آزادی در حرف یکی است....</p>

  • یک زن

    <p>مطلبتان بسیار عالی بود. تیتر مطلب واقعا متفاوت و با معنی و پر از حرف بود.<br /> از خودمان باید شروع کنیم، اولین باری که کلمه "اضافه" را شنیدم در یک مرکز اپیلاسیون بود، جایی که همه زن بودیم...<br /> آلت ما اضافه نیست! ما مالک اعضای بدن خود هستیم و نه امانتدار برای اهدا به مردان پس از ازدواج!<br /> باید واژن خود را پس بگیریم...</p>

  • کاربر مهمان

    <p>با نگاه به تمام مسائل پیرامون می توان به این نکته ی بسیار ساده رسید که اکثر اتفاقات دنیا بر اثر بازی با کلمات شکل میگیرد.... موضوعات سیاسی... اقتصادی.... فرهنگی و حتی در جزئی ترین و اساسی ترین قسمت یعنی روابط خانوادگی و فردی و واقعا متوجه نمی شوم که اگر به جای شرمگاه از واژن استفاده کنیم چه فرقی در اصل قضیه خواهد داشت....! </p>

  • کاربر مهمان

    <p>من به عنوان یک روانپزشک برخلاف کامنت برخی از دوستان معتقدم حفظ پرده بکارت صرف نظر از اعتقادات دینی، یک مقوله فرنگی است که به آسانی نمی توان از گذر کرد . بیماران بسیاری داشته ام که </p>

  • کاربر مهمان

    <p>جالب است که نویسنده از این صحبت می کند که این اندام را با اسم اصلی اش، یعنی کس، بنامیم ولی خودش شرم می کند که این اسم را در عنوان و در ادامه متن مقاله بکار گیرد و به جای آن از واژن استفاده می کند. چرا؟</p>

  • کاربر مهمان

    <p>پریسای عزیز واقعا برای نوشتن چنین مطلبی، جدای از اینکه خیلی جای بحث داره، بهت تبریک میگم.<br /> من نمیدونم کجای مطلبت نوشتی که ملت باید آلتشونو به هم نشون بدن که بعضی از دوستان بهت ایراد گرفتن! فکر میکنم اینقدر این چیزا واسشون تابو شده که موقع خوندن مطلب مرتبا از زمینه های ذهنیشون الهام میگیرن و این باعث میشه اصلا متوجه نشن حرف نویسنده چیه. ای کاش سطح سواد و درک مردممون یه کم بالاتر بره.<br /> این مطلب صرفا برای خانوما یا آقایون نیست، منطورش هم لخت شدن جلوی هم و در طبق اخلاص گذاشتن و به کار بردن و بازی کردن با بعضی از لغات نیست. منظور نوع تفکر و پرده های ذهنیه غلطیه که خواسته و نخواسته جلوی ذهنمون بسته شده و اجازه نمیده بدون پیش داوری روی مسایل قضاوت کنیم...<br /> بازم ازت ممنونم پریسا جان.<br /> دانیال.</p>

  • مینا

    <p>ممنونم از متنت.این متن من رو یاد داستانی انداخت که در سوئد برای بچه های مهد می خونند در این داستان این شعررو به بچه ها یاد می دهند: بدن من مال منه ، بدنه تو مال تو، اگه به من دست بزنی وقتی من نمی خوام من می گم نه نه نه.<br /> و از همون کودکی به این سبک نه تنها به بچه ها یاد می دهند که نگذارند مورده ازار جنسی قرار بگیرند بلکه بهشون یاد می دهند که تنها اون...ها هستند که مالک تن شونند.</p>

  • مانی - ایران

    <p>با سلام<br /> مطلب جالبی بود .<br /> اما:<br /> باید دید ما در چه جامعه ای زندگی می کنیم . واقعیت امر این است که جامعه ایران یک جامعه به شدت بسته و سنتی است فرهنگ شرق و ایران زمین به شدت پدر سالار و نافی آزادی ها از نوع مونث آن است. این امر حتی در بین روشنفکرترین افراد ، طبقات و گروههای جامعه نیز وجود دارد . بنابراین راه بسیار زیادی است تا آن روزی که شما و ما شاهد آزادی های گسترده جنسی برای زنان باشیم. نمونه این نوع از فرهنگ در کامنت هایی است که در بالا آمده است.<br /> نکته جالب توجه اینکه حتی خود زنان جامعه ایرانی نیز این را نمی پذیرند . آنها با افتخار از عفت و شرف و هویت خود سخن می گویند و به دیگرانی که مثل آنان نیستند فخر می فروشند.<br /> یادمان نرود خانواده ، مدرسه دانشگاه و جامعه ایرانی زنانی از این دست را ستایش می کند و زنانی از آن دست را به شدت سرکوب و منزوی می کند . خود زنان نیز آتش بیار این معرکه اند.<br /> فرهنگ شبه مدرن طبقات تحصیلکرده و روشنفکر ما نیز کم از طبقات سنتی و متحجر جامعه نمی آورد. روشنفکران ما نیز روشنفکرانی توده ای و سنتی اندفقط زیبا سخن می گویند.<br /> فکر می کنم حتی فمنیستهای جامعه ما نیز با نظر شما مخالف باشند.<br /> ما با یک جامعه مدرن به اندازه هفت آسمان فاصله داریم.<br /> به هر حال باید از زنانی چون شما که اینچنین می اندیشند و اینچنین سخن می گویند تقدیر کرد<br /> فرهنگ ایرانی ، نیاز به تابو شکنی داریم .</p>

  • مهرنوش

    <p>اگر منظور شما از پس گرفتن شناختنه درسته، فکر نکنم اصلا پس گرفتن کار درستی باشه باید آزادش کنیم از بند سنت و شرم بیهوده.</p>

  • کاربر مهمان alireza

    <p>تا که این قوم در بند حجابند---گرفتار همین شی عجابند .ایرج میرزا</p>

  • شهرزاد

    <p>با سلام<br /> ممنون پريساي عزيز بابت مقاله اي كه نوشته ايد گرچه من معتقد هستم كه موضوع مالكيت بر بدن و موضوع بكارت از تا حدي از هم مجزا هستند و نياز به بررسي جداگانه دارند اما آنچه من را متعجب كرده كامنتهايي است كه دوستان گذاشته اند<br /> اين نشان مي دهد اكثر افراد اصلاً متوجه بيان اين مطلب نشده اند و صرقاً چون مي خواستند مخالفت كنند چيزي نوشته اند<br /> در هيچ كجاي مقاله مطلبي دال بر بدون پوشش بودن يا عريان كردن عضو تناسلي زنانه نيست كه بگوييم خب مردان هم آن را مي پوشانند. بحث بر سر از خود دانستن يك عضو است وقتي به عضو مردانه مي رسيم در اكثر جوامع حتي در ايران از كوچك تا بزرگ اكثراً در صحبت از اشاره مستقيم يا نام بردن از عضو مردانه ابايي ندارند اما در مورد عضو زنانه هميشه پرده ها بسيارند. مردها هميشه مالك مطلق عضو خود هستند اما عضو تناسلي زنان متعلق به خودشان نسيت. مردها، جامعه، سنت، فرهنگ و مذهب به خود اجازه مي دهند براي اين بخش از بدن زنان، نحوه استفاده و زمان استفاده از آن تصميم گيرند و حكم صادر كنند. عضو مردانه براي مردها از منظر اجتماع و سنت هميشه مايه افتخار بوده و براي زنان مايه شرمساري نمونه آن را هم همه خصوصاً زنان تجربه كرده اند كدام مردي را ديده ايد كه اگر موقع نشستن پاهايش را باز بگذارد پدري، مادري ، بزرگتري به او خورده بگيرد؟ در صورتي كه چند بار اين را شنيده ايد كه به دختر مي گويند پاهايت را ببند و جمع بشين؟ در نوع نشستن عضو كداميك پيداست؟ زنان يا مردان؟ چند بار اين اصطلاح را شنيده ايد كه ماشاالله پسرم چوچور طلاست؟ تا بحال شنيده ايد كسي بگويد دخترم كس طلاست؟ نه چون اين افتخار به يكي و شرم از ديگري وجود داشته.<br /> شما آقايان مخالف چند درصدتان وقتي جلوي آينده برهنه مي ايستيد به عضو خود افتخار نمي كنيد و اندازه و ضخامت آن مايه مباهاتتان نيست؟ و چند درصد از زنان تا به حال به خود جرات داده اند و به اين عضو خود نگاه كرده اند؟ من به جرات مي گويم كه اكثر زنان ما به دليل همين ديدگاه و تابويي كه از كودكي در ذهنشان پرورانده اند تا به حال كاملاً برهنه خود را نديده اند و بسيار هستند زناني كه نمي توانند حتي جلوي شريك جنسيشان كاملاً برهنه بايستند و اين موضوع هيچ ربطي به شرم و حيا ندارد چون اگر شرم و حيا بود دو جانبه بود نه صرفاً مختص زنها و اينكه زن بايد با حيا باشد دليلش همين است كه زن مالك بر اين قسمت از بدن خود نيست.<br /> باز هم ممنون بابت باز كردن اين بحث و اميدوارم روزي برسد كه هيچ زني شرم از تن خود نداشته باشد و خودش بتواند براي بدنش تصميم بگيرد.</p>

  • خورشید خانوم

    <p>من با هر که بخواهم، هر زمان که بخواهم درمیآمیزم. اعضای بدنم متعلق به خودم است. پریسا جون شجاعتتو ستایش می کنم.</p>

  • sina

    <p>با این دیدگاه که طرح کردید موافقم و اینو هم می دونم که با فقر و مشکلات فرهنگی که وجود دارد راه رسیدن کوتاه نیست اما میسر است و در این راستا به بررسی های گسترده جامعه شناسی و روانشناسی ، پزشکی ، تاریخ شناسی و ادبیات نیاز حتمی داریم .</p> <p>نکته مثبت این که هدف به شکلی درست و انکار ناپذیر روشن شده است . اینکه زن مانند مرد موجودی است که بر تمامیت بدن خود و با جزئیاتش تملک مطلق دارد و هیچ نیرویی ، حتی تاریخی و اجتماعی(عرفی) یا خدایی (دینی) کوچکترین حقی در تصرف آن ندارد و نخواهد داشت و این اصل حتی اگر ادعا شود که به نابودی نوع بشر در گیتی منجر خواهد شد استثنا بردار نیست ، چرا که در جهت تخریب سیستمی طبیعی خواهد بود که با اصل تداوم حیات مغایرتی مرگبار خواهد داشت.</p> <p>این در جواب بسیاری که هنوز می ترسند به طبیعت اعتماد کنند و این مسئله را با فاعل و مفعول بررسی کردن کل داستان رد می کنند ، باید گفت که اگر تا نوک دماغ خود را دیدم پس همخوابی را در حضور فاعل و مفعول می بینیم . مسئله پیچیده تر از آنیست که ساده انگاری کنیم ، در همخوابگی آنچه حقیقت دارد و در طبیعت نوع بشر بوده و هست در کل هر دو فاعل هستند هم از نظر جسمی و هم روانی . یکی از بزرگ ترین مشکلات همین مفعول قلمداد شدن و در نتیجه فتح شدن توسط یک فاعل بی خبر از همه جا و ناخواسته است که نه تنها مشکلات غیر فعال بودن و ترس و ... برای یک طرف ایجاد می کند بلکه با اضافه شدن کار های آن طرف بر فرد به اصطلاح فاتح و ناتوانی و عجز او ، موجب خود نابودی و هزاران بیماری های روان تنی آن فرد فاتح ولی عاجز میشود.</p> <p>راه حل چیست ؟ برای جامعه ما روش فرق دارد قطعا اما هدف یکسان است و همان که ابتدا گفتم و ایران و آفریقا ندارد.<br /> روش به نظر من یک قانون کلی نیست و پر از ورژن های مختلف خواهد بود که به سرعت آپدیت میشود . اما باید در اجرا به اصول اساسی اولیه پایبند بود. شرح این اصول امروزه به طور کامل روشن است و در دنیای علم بحث بر سر روش اجراست.</p> <p>یکی از مهم ترین چرخه ها (می گویم چرخه برای این که خود روش ها از حاصل پیشرفت، فیدبک و بازخورد خواهد گرفت)<br /> ایجاد کانالی برای گفتگو و آگاهی است و آگاهی محض اطلاع آنان که نوشته اند &quot;عفت... ، واژن را در دست بگیریم و راحت بگردیم ... ، پس مدرسه و دکتر برای چیست ....) فقط کتاب های ممنوعه خواندن و دیدن یواشکی فیلم پورن و برو این سوال ها رو از مامانت بپرس نیست . پیشرفت و آگاهی جز از راه به اشتراک گذاشتن تجربه ها . شکست ها و پیروزی ها بدست نمی آید ، برای این هم باید کلمه داشته باشیم . در انگلیسی برای واژن 4 کلمه دیگر معادل هست که کاملا مفهوم همخوابگی بیشتر از واژن القا میکند ، اما واژن و پینس (آلت مرد ها) اصلا موجب تحریک جنسی نیست .<br /> در هیچ کدام از فحاشی های انگلیسی هم پیدا نمی شود و یک پسر می تواند در آنرا برای ابراز سوال و مشکل خود با دکتر و پزشک و پدر و مادر و افراد مورد اعتماد و آگاه مطرح کند . همین طور دختر می تواند بدون سرخ شدن از پدرش و مادرش در باره واژن خود سوال بپرسد و پدرش در جواب از کلمه &quot;پوسی&quot; استفاده نمی کند چون بار جنسی دارد .</p> <p>فکر می کنم باید کلماتی بدون القای تحریک جنسی &quot; مثل آنچه در انگلیسی هست&quot; داشته باشیم تا بتوانیم آزادانه حتی در روزنامه و تی وی صحبت کنیم . با پنهان کاری فقط آسیب فردی و اجتماعی در انتظار ماست .</p>

  • کاربر مهمانahmad

    <p>در مورد کامنت سوم.منظور شما از جمله "غرب سه بیامبر داشت.عیسی و مارکس و فروید "چیست ؟حس خوبی به آدم دست نمیده.</p>

  • آفريدگار

    <p>از روز نخست خداوند انسان را عريان آفريد<br /> حال پوشش داشتن و نيمه لخت يا كاملا لخت آن تنها به صاحب آن بستگي دارد و هيچ كس حق ندارد به حريم ديگري توهين كند</p>

  • کاربر مهمان

    <p>درود بر تو زن شجاع ایرانی<br /> منو یاد فروغ فرخزاد میندازی </p> <p>شاد باشی</p>

  • مهرزاد

    <p>پریسای عزیر مبادا با قهقهه ها و تمسخر ها دست ودلت و در نتیجه قلمت بلرزد. </p>

  • آرام

    <p>دوستان دوستان! منظور نویسنده هم این نبوده که بدون شورت به خیابان بروید یا اینکه وسط مهمانی از بغل دستیتان بخواهید چون دست شما بند است واژنتان را برایتان بخاراند!!!!! هول نکنید! جو نگیردتان! منظور نویسنده صرفاً این است که اگر واژنتان درد می کند درجواب دکتر که میپرسد ، رنگین کمان نشوید و در نهایت بگویید آنجا!!! یا اینکه اگرصلاح دیدید که این عضو بدنتان را در اختیار کسی که فکر می کنید لیاقتش رادارد ، قرار دهید تا هر دو لذت ببرید ، بعداً برای پنهان کردنش عمل ترمیم پرده انجام ندهید!<br /> ضمناً درجواب امثال آقای رضا باید عرض کنم که اولاً آماردادنتان نشان میدهد که خیلی در باغ نیستید ! اتفاقاً آمار طلاق در کشورهای غربی چندین سال است که برعکس کشورهای درحال توسعه در حال کاهش است. البته این لزوماً دلیلی بر موفقیت بیشتر ازدواجهایشان نیست (یکی از دلایلش این است که در کشورهای غربی مدتی است که اصولاً ازدواج نمی کنند که بخواهند طلاق بگیرند، بلکه صرفاً با هم زندگی میکنند) . همانطور که کم بودنش در کشوری مثل مال ما هم دلیلی بر موفقیت ازدواجهایمان نیست! در کشور ما طلاق عواقب بسیار سختی برای زنان دارد که اکثراً ازدواج بد را به آن ترجیح میدهند! لذا ظاهر بین نباشید و عمیق تر بنگرید. اما مبحث سینگل مامی مبحثی است جدا از قضایا ، شما نمی توانید با سخت کردن انتخاب برای موجود بشری ادعا کنید که موجود بهتری شده است چون راه به ذعم شما خطا نمی رود! این خیلی ساده انگارانه و مغالطه آمیز است. اگر انتخاب راحتی بود برای مرد ایرانی که ول کند و برود ، مطمئن باشید که یک دقیقه هم نمی ماند چه زنش از واژن خودش راحت حرف بزند چه سخت ! اینکه مردی نتواند ول کند و برود ، واقعیت تمایل کمتر او به داشتن مسوولیت آنهم از نوع فرزند را از بین نمی برد! پدیده سینگل مامی اتفاقاً نشانه استقلال تصمیم زنان است. ما زنها مادر بودن را فطرتن بسیار دوست داریم و نمی توانیم منتظر شما مردهای بچه مسلک الکی خوش بمانیم که آیا کی و در چه شرایطی یک کمی دلتان بخواهد که پدر باشید ! تازه آنهم با این شرط که دردها و شب بیداریهایش را ما بکشیم ! خوب ما که به هر حال زندگیمان این رو و آن رو خواهد شد ، شما آینه دق ها را که به هرحال بعداً میزنید زیرش را می خواهیم چیکار؟؟؟؟ شما به هرحال بعداً به بهانه اینکه ما خسته و کم حوصله شده ایم و هیکلمان از ریخت افتاده است مارا ول می کنید ، خوب چرا جان کندنی را اول نکنیم! ما یک بچه می خواهیم نه دوتا که یکیش هم زورش از ما خیلی بیشتر باشد!!!!!</p>

  • کاربر مهمان

    <p>به نظر من هم پرداختن به این موضوع دردی از کسی دوا نمیکنه و بیراهه رفتنه.<br /> در حالی که میشد با کمی تغییر در مسیر این بحث از صرف حرف زدن آزادانه به مباحث مفید تری رسید.<br /> مثلا بحث تفکیک آموزش آکادمی آن از شرم و حیا برای رسیدن به سلامت جنسی موثر تر خواهد بود.</p>

  • یک زن

    <p>با همه&zwnj; نظرات موافقم، ولی فراموش نکنیم فرق انسان با حیوان را، که&zwnj; یکیش همین لباس پوشیدنه&zwnj;. دومیش مشترکه&zwnj;، و آن هم محل قرار گرفتنش است یعنی زیر شکم، جایی که&zwnj; آشکار نیست.<br /> سومیش اهمیت این موضوعه&zwnj;، که&zwnj; چرا مهم شده&zwnj;؟ ایرانیان دارند از منطقه&zwnj; به&zwnj; سرعت پیش میروند، یعنی دارند وارد عصر نو میشوند، تقریبأ میشه&zwnj; گفت راه هزار ساله&zwnj; اروپائیان را چند ساله&zwnj; میروند. عزیزان، در ایران قدرت دست مذهبیون است و این موضوعها هم ممنوع میباشند همچنان که&zwnj; در اروپای هزار ساڵ پیش بود. قدرت باید از دست مذهبیون خارج بشه&zwnj; وگرنه&zwnj; مطرح کرن این موضوعات و بسیاری از موضوعات دیگر همچنان ناشناخته&zwnj; باقی خواهد ماند.</p>

  • صادق

    <p>شرم، یک چیزی که همه آدما دارن و تو همه ی جوامع هم پیدا میشه..<br /> حالا به تناسب فرهنگ و دیدگاه اون جامعه، شرم یک جایگاهی خاصی پیدا میکنه..</p>

  • کاربر مهمان

    <p>درود<br /> امیدوارم روزی جامعه ی ما هم حق انسان بودن انسانها را به رسمیت بشناسد </p>

  • کاربر مهمان

    <p>نگاه مالکیتی به زن (حنس ماده) و اندام جنسی او یک رفتار غریزی و طبیعی در مرد (جنس نر) است. با نگاه به طبیعت و رفتار حیوانات این موضوع بسیار شفافتر میشود. حق جفت گیری با ماده ازآن قویترین عضو نر میباشد(انتحاب طبیعی) و او هیچگونه رقیبی را تحمل نمیکند و خواست جفت هم برایش مهم نیست. اما آنچه بعد انسانی میخوانیم و سپس قانون میان انسانها حق مالکیت را تقسیم میکند و دست تجاوز نر قویتر را ضعیفتر و ضعیفتر میکند و در جایگاهی والاتر به زن هم حق انتخاب جفت میدهد. بنابراین موضوع ارتباط مستقیم دارد با اینکه جامعه و اعضای آن تا چه حد انسان تر(احترام انتخابی به حق انتخاب دیگران و نا دیده گرفتن قدرت جسمی خود) یا قانونمدارتر(احترامی از سر وظیفه) شده اند. در جنگ یا دعوا بعد انسانی و قوانین تا جای ممکن جای خود را به همان غریزه و طبیعت حیوانی میدهند و اگر نیروی بازدارنده ای نباشد نر قویتر ضعیفتر را از پا درآورده جفت جنسی او را به زور هم شده مالک میشود. </p> <p>حق انتخاب مفهومی است مختص انسان. زن تا آنجا مختار است که یا تحت پوشش مردی قوی یا قانونی که مردان و زنانی با اراده انسانی به آن قدرت می بخشند باشد. او با تربیت نسل فرداها به سمت انسانی تر شدن و پرورش مردانی انسان باور و قانونمدار میتواند ابتکار عمل را بدست گیرد و حق انتخاب خود را نهادینه و بیمه کند. هر گونه جنگ و خشونتی مردان ضعیفتر را به کام مرگ و بردگی کشانده و زنان را به تملک مردان قویتر در می آورد. و این تملک همه زندگی آنها را دربر میگیرد نه فقط اندام جنسی شان را.</p>

  • کاربر مهمان

    <p>من با این نظر نویسنده موافقم که این مسئله که اسامی اصیل دراین زمینه بدلایل استفاده های نابجا به واژه هایی هرز تبدیل شده باید تغییر کند.اصولا ما در این زمینه دچار کمبود واژه می باشیم و یکی از لحظه های زیبای زندگیمان در سکوت طی می گردد.شجاعت ایشان در طرح این موضوع قابل تقدیر است.ولی شرم یک جذابیت طبیعی است هر چه پوشیده تر جذابیت بیشتر و باید گفته شود که روانشناسان ثابت کرده اند که فمینیست بودن از این جذابیت می کاهد.ونیز اضافه کنم که داشتن بکارت (فرقی ندارد چه زن و چه مرد)اینکه یک نفر جلوی غرائز خود ایستادگی نموده وخود را وقف همسرش بنماید با ارزش است حتی این در مورد غرببها هم صادق است و در ادبیات ایشان به وفور یافت می شود.</p>

  • میثم

    <p>سپاس فروان از شما و با آرزوی موفقیت</p>

  • Desert Man

    <p>سخته دوست عزیز، سخته که افعال و کلماتی رو که سالهاست کثیف و بد میشناسیم پاک کنیم و سخت تر از این اینه که در این راه دچار لمپنیسم نشیم!<br /> بجای نرسیم که زبانمان تبدیل به محلی برای ارضای جنسیمون بشه و مثل بیماری بشیم که دوست داره آلت جنیسشو برای ارضا تو خیابان به مردم نشون بده!</p>

  • کاربر مهمان

    <p>دوستانی که ایراد از مطلب گرفتن یا خودشون رو به کوچه علی چپ می زنن یا اینکه اصلا نمی خوان با واقعیت ها روبرو بشن. من تمام حس تمام دوران نوجوانی ام را دراین مطلب یافتم. تمام سئوالهایی که همیشه با من بود. تلاش برای متفاوت بودن، تصمیم گرفتن برای تجربه های شخصی و ترس جامعه و خانواده و هزار مساله دیگه. ممنون که با جرات نوشتی</p>

  • کاربر مهمان

    <p>اگر تنها مشکل شما حرف زدن بی شرمانه راجع به همه چیز است که برایتان کاملا متاسفم، چیزی که در جامعه غرب در حال اجراست و همه چه از مسولین گرفته تا مردم از آن ناراضی هستند را به جامعه بسیار متمدن ایران پیشنهاد دادن واقعا بی شرمانه است</p>

  • Obeyd Zakani

    <p>چیزمو پس میگیرم چیه اخه دختره خوب این حرفا چی آخه، الان شعار مارو عوض نکن بزار انقلاب که شد تو ایران اینو تو قانون اساسی جای اصل ولایت فقیه صحبت میکنیم و زنان روصاحب اختیار مادامول عمر چیزشون میکنیم، در عوض مهریه نداریم . به نظر من جنبش زنان تنها بدنباله مطالبات به سبک غربی نباید باشه بلکه یک سری چیزهای زیادی که زنان ایران در مقایسه با زنان جوامع غربی دارند هم باید از انها سلب بشه تا مردان رو بیچاره نکنند .</p>

  • کاربر مهمان

    <p>موافق نیستم</p>

  • کاربر مهمان

    <p>موافقم.اما از خودتان میپرسم چه کسی الت مردان را پس میدهد؟ تمام این مشکلات ریشه در فرهنگ و سنت و دین دارد ونیاز به اموزش وبحث از دوران کودکی همراه عادی سازی برای هر دو جنس. با ارزوی فراهم امدن بستر مناسب.</p>

  • آلت من را پس دهید

    <p>در فرهنگ ایرانی و در حضور جمع کسی درباره آلت تناسلی مردانه هم به راحتی حرف نمی زند.<br /> نویسنده این مقاله موضوع را بی جهت زنانه-مردانه کرده است. شاید چون این روزها با زنانه-مردانه کردن هر مسئله ای و نثار کردن چند فحش به فرهنگ ایرانی مقاله خواننده بیشتری پیدا می کند<br /> در ضمن من هم به عنوان یک مرد ایرانی خواستار این هستم که یک نفر آلت من را پس بدهد چون از بچگی به من گفته اند نامش را در حضور جمع نبرم</p>

  • کاربر مهمان

    <p>برخلاف کشور ما که از کلمه کیر و کیر کلفت بعضی وقت ها استفاده می شود و معمولا مردها استفاده می کند. در هلند بیشتر پس از سالها 1970 کلمه کت که به معنی کوس است استفاده می کند که معمولا مردان و زنان حتی در محیط کار استفاده می کند</p>

  • کاربر مهمان

    <p>همه مشکلاتی از این دست در یک واژه خلاصه می شود، حیا.<br /> آیا انسان برای زندگی خوب باید پایبند چیزی به نام حیا باشد؟<br /> انسان بی حیا سعادتمند تر نیست؟<br /> یک نفر بگوید ضرورت حیا و فایده ی پایبندی به آن چیست؟</p>