هفته مد لندن: محافظه کاری پیروز میشود
<p>محمد عبدی ـ هفته مد لندن تازه‌ترین فصل خود را از ۱۸ تا ۲۳ فوریه تجربه کرد؛ فصلی نسبتاً محافظهکارانه که در آن تجربه‌ها کمرنگ‌تر شده بود و تلاش برای عرضهd لباس‌های روزمره پر رنگ‌تر. در نتیجه از «کت واک»‌هایی که به اجراهای هنرهای تجسمی پهلو می‌زد و‌ گاه اصلاً لباس به فرع ماجرا بدل می‌شد، نشانی نبود.</p> <p> </p> <p>«پی پی کیو» در روز اول با تأکید بر رنگ مشکی، لباس‌های متین و موقری را عرضه کرد که بدون استثناء ضمن مجلسی بودن و قابل استفاده در مراسم رسمی، جرقه‌هایی از متفاوت بودن را (به ویژه در کلاه‌ها) رقم می‌زد. غالب کلاه‌های مورد استفاده به شکل گربه‌ای (کت وومن) طراحی شده بود و ترکیب کلاه سیاه بر پوست‌های سفید (با موهای بلند به دقت بافته‌شده در دو طرف)، ضمن نمایش شیطنت و دخترانگی، ترکیب جالب توامانی از جوانی و وقار ایجاد می‌کرد، ضمن اینکه روبان‌های روی سینه به همراه جواهرات بزرگ (و یکی دو مورد حتی سنجاق‌شده بر روی لباس!) عملاً شوی موفقی را برای پی پی کیو رقم زد. <br /> <img height="375" align="left" width="250" src="http://zamanehdev.redbee.nl/u/wp-content/uploads/abdim02.jpg" alt="" /><br /> اما بتی جکسون در ارائه دادن لباس روز برای خیابان‌های امروز اروپا، بیش از حد بر سنت‌های از پیش‌تعیین شده اصرار می‌ورزد. تأکید او در ابتدا برای رهایی از رنگی مشکی و به کار بردن رنگ‌های روشن چون کرم و قرمز،‌ گاه کاربرد دارد، اما در ‌‌نهایت اصرار بر یقه‌های نوع کلاسیک، لباس‌های پشمی و مدل‌های ساده، مدل‌های جوانش را پیر‌تر می‌نماید. تنها موردی که‌گاه در ترکیب با لباس قرمز چشمگیر به نظر می‌رسید، گل سرهای قرمز بزرگی بود که نگاه را به خود جلب می‌کند. <br /> <br /> «جگر»، از فروشگاه‌های بزرگ زنجیره‌ای هم متناسب با آب و هوای اروپا هنوز لباس‌های گرم خود را به نمایش می‌گذاشت؛ ترکیبی از مدل‌های همیشگی که بیشتر سعی شده کارآمد باشند و انواع کارکرد‌ها در زندگی روزمره را داشته باشند. <br /> <br /> جان روشا، نه اینکه شگفت‌انگیز باشد، اما دست‌کم به‌خاطر نقش و نگارهای پیچیده و تو در توی روی لباس‌ها و کلاه‌ها چشمگیر بود. تأکید روشا بر رنگ مشکی بود و تنها حدود بیست درصد از لباس‌ها رنگ دیگری داشتند. بافتنی‌های مشکی بر بدن‌های سفید، بیشتر جلوه می‌کرد، اما شاید از همه جالب‌تر کلاه‌های بزرگی بود که نقش‌های بافته‌شده‌ای داشت و در وهله‌ی اول نگاه هر تماشاگری را به خود جلب می‌کرد.</p> <p> </p> <p>«ایزا» مانند فصل قبل، حرف‌هایی برای گفتن داشت و حالا دیگر می‌توان او را یکی از چهره‌های ثابت و محبوب هفته‌ی مد لندن نامید. ویژگی کار این فصل ایزا، استفاده از رنگ‌ها وطرح‌های گوناگونی است که لباس‌ها را شاد و سرزنده می‌کند. هر چند ‌گاه ترکیب این نقش‌ها به نظر غیر عادی‌تر از شکل معمول می‌رسد، اما در ‌‌نهایت وجود چندین رنگ گوناگون از ترکیب رنگ‌های روشن با تیره در هر لباس، آن‌ها را جذاب می‌کند. ضمن اینکه موهای از جلو بسته شده (که نگاه را متوجه گردن بندهای بلند می‌کرد) و از پشت پف کرده مدل‌ها، در هماهنگی کامل با لباس‌ها به نظر می‌رسید.</p> <p> </p> <p>آنتونیو براردی با رنگ سفید آغاز کرد و در پایان مهم‌ترین نکته به یادماندنی‌اش کفش‌های سبز با بندهایی بود که به دور پا بسته می‌شدند و وقار خاصی داشتند. حتی ترکیب این رنگ سبز با قرمز براق لباس شب بلند، ترکیب جالبی بود. نکته‌ی جالب در کت‌ها، یقه‌های لایه لایه آن‌ها بود که مدل برش‌شان از شکل‌های موجود در بازار در اغلب مواقع متفاوت به نظر می‌رسید. <br /> <img height="375" align="left" width="250" src="http://zamanehdev.redbee.nl/u/wp-content/uploads/abdim03.jpg" alt="" /><br /> نیکول فرحی هم دیگر پای ثابت هفته مد لندن است که در ادامه فصل‌های پیش لباس‌های رسمی جذابی ارائه می‌کند. فرحی چندان در قید و بند تجربه با رنگ‌های تازه نیست، به همین دلیل بیشتر به رنگ‌های سنگین کلاسیک نظیر مشکی و کرم پر رنگ یا سفید نظر دارد، اما شکل برش آن‌ها و یقه‌های تکه تکه برخی‌شان، آن‌ها را‌گاه متمایز می‌کند.</p> <p> </p> <p>اما «یونیک» برای فروشگاه‌های بزرگ زنجیره‌ای «تاپ شاپ» و مالک مولتی میلیاردر آن (که از سلاطین مد است و یکی از حامیان مالی هفته مد لندن) لباس‌های جوانانه‌ی پر شر و شوری را طراحی کرده که از فرط شوخ و شنگی به لباس‌های کودکانه می‌ماند. نقش‌های روی تی شرت‌ها تنها به درد نوجوانان می‌خورد و مدل‌های مو شبیه شاخ عروسک و یک نشان سیاه‌رنگ بر روی بینی مدل‌ها، بیش از پیش آن‌ها را کودکانه می‌کند. اما در عین حال تنوع رنگ ها و برش‌ها ‌گاه متمایز و چشمگیر است.</p> <p> </p> <p>طرح‌های «عثمان»، دیگر چهره ثابت هفته مد لندن، به تنوع و تجربه‌گرایی فصل قبل نبود. این بار عثمان ترجیح می‌داد شیوه‌های کاملاً امتحان‌شده‌ی معمول را به کار بگیرد و با استفاده از شکل‌ها و رنگ‌های کلاسیک کلکسیون تازه‌ی قابل استفاده‌ای را برای طبقه متوسط شهری ارائه کند. رنگ‌ها از رنگ‌های کلاسیک فرا‌تر نمی‌روند و برش‌ها هم طبق قواعد کلاسیک است.</p> <p> </p> <p>متیو ویلیامسون که تعدادی از ستاره‌های پاپ و مد را به سالن کشانده بود، با بی‌پروایی سعی داشت تجربه‌هایی تازه را عرضه کند. هرچند همه‌ی لباس‌های این مجموعه جذاب نبودند، اما تنوع رنگ‌های روشن (به‌خصوص تاکید بر رنگ قرمز) و استفاده از پشم در یقه یا بخش‌های دیگری از کت‌ها، ترکیب جذابی را خلق می‌کرد که مهم‌ترین ویژگی آن متفاوت بودن‌شان بود. تقریباً تمام لباس‌ها نقش و نگارهای زیادی داشتند و برش‌های آن‌ها به شکل معمول نبود. <br /> <br /> تاد لین با یقه‌های بالا زده‌ی لباس‌ها که روی دهان مدل‌ها را پوشانده بود، در وهله‌ی اول توجه را جلب می‌کرد، اما در مجموع به‌جز برخی برش‌های زیبا و متفاوت برای یقه‌ها، چیز زیادی عاید تماشاگر نمی‌کرد. اما پل اسمیت هم سعی داشت کاملاً متفاوت باشد. برش‌های کج و رنگ‌های متنوع به‌اضافه‌ی طرح‌ها و نقش‌های رنگی بر روی لباس ویژگی لباس‌های این فصل او بود. ابایی هم نداشت هم غالب مدل‌هایش عینک زده باشند و در عین حال کراوات را هم به عنوان مشخصه لباس‌های او در این فصل برای خانم‌ها اضافه کند.</p> <p><img height="375" align="left" width="250" src="http://zamanehdev.redbee.nl/u/wp-content/uploads/abdim04.jpg" alt="" /></p> <p>مارک فست به ترکیب غریبی از برهنگی بالای سینه با لباس‌های چرمی و بافتنی رسیده بود، ضمن اینکه کفش‌های پاشنه بلند رنگی با طرح‌های متفاوت جلب توجه می‌کرد. امیلیو دولا مورنا هم با تأکید بر سفید و قرمز لباس‌های فاخری را به‌وجود آورده بود که با کفش‌های همرنگ جذاب به نظر می‌رسید.</p> <p> </p> <p>آماندا ویکلی مدل‌های زیبایش را با احتیاط لباس پوشانده بود، از این رو که در رنگ‌ها و برش‌ها خلاقیت چندانی دیده نمی‌شد، اما در عین حال ‌گاه لباس‌های فاخر و زیبایی را می‌شد در لابلای آن‌ها دید. اما «اشیش» در عوض تا جای ممکن به تجربه‌های غریب در ترکیب انواع رنگ‌های نامانوس (گاه حتی تا ده رنگ در یک لباس) دست زده و با به تن کردن لباس‌های پاره با حفره‌های بزرگ، سعی داشت توجه را به خود جلب کند، اما قطعاً ناموفق‌تر از فصل قبل به نظر می‌رسید.</p> <p> </p> <p>عکس‌ها: محمد عبدی</p>
محمد عبدی ـ هفته مد لندن تازهترین فصل خود را از ۱۸ تا ۲۳ فوریه تجربه کرد؛ فصلی نسبتاً محافظهکارانه که در آن تجربهها کمرنگتر شده بود و تلاش برای عرضهd لباسهای روزمره پر رنگتر. در نتیجه از «کت واک»هایی که به اجراهای هنرهای تجسمی پهلو میزد و گاه اصلاً لباس به فرع ماجرا بدل میشد، نشانی نبود.
«پی پی کیو» در روز اول با تأکید بر رنگ مشکی، لباسهای متین و موقری را عرضه کرد که بدون استثناء ضمن مجلسی بودن و قابل استفاده در مراسم رسمی، جرقههایی از متفاوت بودن را (به ویژه در کلاهها) رقم میزد. غالب کلاههای مورد استفاده به شکل گربهای (کت وومن) طراحی شده بود و ترکیب کلاه سیاه بر پوستهای سفید (با موهای بلند به دقت بافتهشده در دو طرف)، ضمن نمایش شیطنت و دخترانگی، ترکیب جالب توامانی از جوانی و وقار ایجاد میکرد، ضمن اینکه روبانهای روی سینه به همراه جواهرات بزرگ (و یکی دو مورد حتی سنجاقشده بر روی لباس!) عملاً شوی موفقی را برای پی پی کیو رقم زد.
اما بتی جکسون در ارائه دادن لباس روز برای خیابانهای امروز اروپا، بیش از حد بر سنتهای از پیشتعیین شده اصرار میورزد. تأکید او در ابتدا برای رهایی از رنگی مشکی و به کار بردن رنگهای روشن چون کرم و قرمز، گاه کاربرد دارد، اما در نهایت اصرار بر یقههای نوع کلاسیک، لباسهای پشمی و مدلهای ساده، مدلهای جوانش را پیرتر مینماید. تنها موردی کهگاه در ترکیب با لباس قرمز چشمگیر به نظر میرسید، گل سرهای قرمز بزرگی بود که نگاه را به خود جلب میکند.
«جگر»، از فروشگاههای بزرگ زنجیرهای هم متناسب با آب و هوای اروپا هنوز لباسهای گرم خود را به نمایش میگذاشت؛ ترکیبی از مدلهای همیشگی که بیشتر سعی شده کارآمد باشند و انواع کارکردها در زندگی روزمره را داشته باشند.
جان روشا، نه اینکه شگفتانگیز باشد، اما دستکم بهخاطر نقش و نگارهای پیچیده و تو در توی روی لباسها و کلاهها چشمگیر بود. تأکید روشا بر رنگ مشکی بود و تنها حدود بیست درصد از لباسها رنگ دیگری داشتند. بافتنیهای مشکی بر بدنهای سفید، بیشتر جلوه میکرد، اما شاید از همه جالبتر کلاههای بزرگی بود که نقشهای بافتهشدهای داشت و در وهلهی اول نگاه هر تماشاگری را به خود جلب میکرد.
«ایزا» مانند فصل قبل، حرفهایی برای گفتن داشت و حالا دیگر میتوان او را یکی از چهرههای ثابت و محبوب هفتهی مد لندن نامید. ویژگی کار این فصل ایزا، استفاده از رنگها وطرحهای گوناگونی است که لباسها را شاد و سرزنده میکند. هر چند گاه ترکیب این نقشها به نظر غیر عادیتر از شکل معمول میرسد، اما در نهایت وجود چندین رنگ گوناگون از ترکیب رنگهای روشن با تیره در هر لباس، آنها را جذاب میکند. ضمن اینکه موهای از جلو بسته شده (که نگاه را متوجه گردن بندهای بلند میکرد) و از پشت پف کرده مدلها، در هماهنگی کامل با لباسها به نظر میرسید.
آنتونیو براردی با رنگ سفید آغاز کرد و در پایان مهمترین نکته به یادماندنیاش کفشهای سبز با بندهایی بود که به دور پا بسته میشدند و وقار خاصی داشتند. حتی ترکیب این رنگ سبز با قرمز براق لباس شب بلند، ترکیب جالبی بود. نکتهی جالب در کتها، یقههای لایه لایه آنها بود که مدل برششان از شکلهای موجود در بازار در اغلب مواقع متفاوت به نظر میرسید.
نیکول فرحی هم دیگر پای ثابت هفته مد لندن است که در ادامه فصلهای پیش لباسهای رسمی جذابی ارائه میکند. فرحی چندان در قید و بند تجربه با رنگهای تازه نیست، به همین دلیل بیشتر به رنگهای سنگین کلاسیک نظیر مشکی و کرم پر رنگ یا سفید نظر دارد، اما شکل برش آنها و یقههای تکه تکه برخیشان، آنها راگاه متمایز میکند.
اما «یونیک» برای فروشگاههای بزرگ زنجیرهای «تاپ شاپ» و مالک مولتی میلیاردر آن (که از سلاطین مد است و یکی از حامیان مالی هفته مد لندن) لباسهای جوانانهی پر شر و شوری را طراحی کرده که از فرط شوخ و شنگی به لباسهای کودکانه میماند. نقشهای روی تی شرتها تنها به درد نوجوانان میخورد و مدلهای مو شبیه شاخ عروسک و یک نشان سیاهرنگ بر روی بینی مدلها، بیش از پیش آنها را کودکانه میکند. اما در عین حال تنوع رنگ ها و برشها گاه متمایز و چشمگیر است.
طرحهای «عثمان»، دیگر چهره ثابت هفته مد لندن، به تنوع و تجربهگرایی فصل قبل نبود. این بار عثمان ترجیح میداد شیوههای کاملاً امتحانشدهی معمول را به کار بگیرد و با استفاده از شکلها و رنگهای کلاسیک کلکسیون تازهی قابل استفادهای را برای طبقه متوسط شهری ارائه کند. رنگها از رنگهای کلاسیک فراتر نمیروند و برشها هم طبق قواعد کلاسیک است.
متیو ویلیامسون که تعدادی از ستارههای پاپ و مد را به سالن کشانده بود، با بیپروایی سعی داشت تجربههایی تازه را عرضه کند. هرچند همهی لباسهای این مجموعه جذاب نبودند، اما تنوع رنگهای روشن (بهخصوص تاکید بر رنگ قرمز) و استفاده از پشم در یقه یا بخشهای دیگری از کتها، ترکیب جذابی را خلق میکرد که مهمترین ویژگی آن متفاوت بودنشان بود. تقریباً تمام لباسها نقش و نگارهای زیادی داشتند و برشهای آنها به شکل معمول نبود.
تاد لین با یقههای بالا زدهی لباسها که روی دهان مدلها را پوشانده بود، در وهلهی اول توجه را جلب میکرد، اما در مجموع بهجز برخی برشهای زیبا و متفاوت برای یقهها، چیز زیادی عاید تماشاگر نمیکرد. اما پل اسمیت هم سعی داشت کاملاً متفاوت باشد. برشهای کج و رنگهای متنوع بهاضافهی طرحها و نقشهای رنگی بر روی لباس ویژگی لباسهای این فصل او بود. ابایی هم نداشت هم غالب مدلهایش عینک زده باشند و در عین حال کراوات را هم به عنوان مشخصه لباسهای او در این فصل برای خانمها اضافه کند.
مارک فست به ترکیب غریبی از برهنگی بالای سینه با لباسهای چرمی و بافتنی رسیده بود، ضمن اینکه کفشهای پاشنه بلند رنگی با طرحهای متفاوت جلب توجه میکرد. امیلیو دولا مورنا هم با تأکید بر سفید و قرمز لباسهای فاخری را بهوجود آورده بود که با کفشهای همرنگ جذاب به نظر میرسید.
آماندا ویکلی مدلهای زیبایش را با احتیاط لباس پوشانده بود، از این رو که در رنگها و برشها خلاقیت چندانی دیده نمیشد، اما در عین حال گاه لباسهای فاخر و زیبایی را میشد در لابلای آنها دید. اما «اشیش» در عوض تا جای ممکن به تجربههای غریب در ترکیب انواع رنگهای نامانوس (گاه حتی تا ده رنگ در یک لباس) دست زده و با به تن کردن لباسهای پاره با حفرههای بزرگ، سعی داشت توجه را به خود جلب کند، اما قطعاً ناموفقتر از فصل قبل به نظر میرسید.
عکسها: محمد عبدی
نظرها
نظری وجود ندارد.