ارتباط ناشناخته. ارتباط بدون سانسور. ارتباط برقرار نمی‌شود. سایت اصلی احتمالاً زیر سانسور است. ارتباط با سایت (های) موازی برقرار شد. ارتباط برقرار نمی‌شود. ارتباط اینترنت خود را امتحان کنید. احتمال دارد اینترنت به طور سراسری قطع شده باشد. ادامه مطلب

نوشتار زنانه

<p><span style="font-family: Tahoma;"><span style="font-size: small;">&nbsp;</span></span>شهاب&zwnj;الدین شیخی-<span style="font-family: Tahoma;"><span style="font-size: small;"><span style="line-height: 115%;"> زبان اگر درخشان&zwnj;ترین و متعالی&zwnj;&zwnj;ترین ابزار ارتباط انسانی&zwnj; است، به&zwnj;&zwnj; همان میزان هم از آن زمان که چنین موقعیتی یافته&zwnj; است، بنیادی&zwnj;ترین عامل هویت ساز انسانی نیز هست.&nbsp;</span></span></span><span style="font-family: Tahoma;"><span style="font-size: small;"><span style="line-height: 115%;">در حوزه ادبیات فمینیستی (مجموعه نوشتار و نقد و بحث و فحص&zwnj;هایی که درباره فمینیسم و زنان نوشته شد است)، چندین راه طی&zwnj;شده و هم&zwnj;چنان قابل پیمایش و طی&zwnj; نمودن، گشوده شده است. اولین راه&zwnj;ها به بحث حضور زنان در &laquo;ادبیات&raquo;، دیگری به مبحث &laquo;ادبیات خلق شده توسط زنان&raquo; و سومین آن&zwnj;ها به &laquo;نقد فمینیستی&raquo; یعنی نقدی که از نقطه نظر انگاره&zwnj;ها و پارادایم&zwnj;های فمینیستی به هنر و ادبیات نگاه می&zwnj;کند و از این زاویه آن&zwnj;ها را می&zwnj;سنجد.</span></span></span></p> <!--break--> <p><span><span><span> اما راه چهارمی نیز وجود دارد که مختص عرصه زبان&zwnj;شناسی و ارتباط تنگا&zwnj;تگش با روان&zwnj;کاوی&zwnj;است. در حوز&zwnj;ه زبان&zwnj;شناسی نیز، خود بخش&zwnj;ها مختلفی محتوای مردسالار زبان، ضمیرهای عام مردانه برای هردوجنس و ساختارهای دیگر نحوی و نیز توجه به این&zwnj;که صفات و ویژگی&zwnj;های قوی و بر&zwnj;تر معمولا به مردان نسبت داده می&zwnj;شود و صفات و ویژگی&zwnj;های محقر به زنان. </span></span></span></p> <p>&nbsp;</p> <div dir="RTL"><span><span><span>اما &laquo;نوشتار زنانه&raquo; مبحثی است که خود ساختار درونی زبان را نشانه می&zwnj;گیرد. در واقع در مبحث &laquo;نوشتار زنانه، دیگر بحث بر سر صفات و قید&zwnj;ها و ضمیر&zwnj;ها نیست. این نگرش از در تقسیم&zwnj;بندی نگرش&zwnj;های فمینیستی به آن دسته&zwnj; تعلق می&zwnj;گیرد که &laquo;نظریه&zwnj;های تفاوت&zwnj;انگار&raquo; نامیده می&zwnj;شوند. در نوشتار زبانه ما به دنبال این هستیم که بدانیم آیا زبان زنان در ساختارهای درونی&zwnj;اش اساسأ و بنیادأ با زبان مردانه تفاوت ماهوی ساختاری دارد یا نه. برای این&zwnj;کار ناگزیریم که گریز&zwnj;های زیادی به زبان&zwnj;شناسی و روان&zwnj;کاوی و به ویژه آرای &laquo;فمینیست &ndash; روان&zwnj;کاوان&raquo; که به فمینیست&zwnj;های فرانسوی نیز مشهور هستند، بپردازیم. </span></span></span></div> <div dir="RTL">&nbsp;</div> <div dir="RTL"><span><span><span>از همین&zwnj;جا خواننده عزیز را دعوت به صبر و همراهی&zwnj; می&zwnj;کنم. زیرا خود می&zwnj;دانم زبان این نوشتار خود غریب است و از سوی دیگر مبحث نیز غریبه&zwnj;تر. این مبحث آن&zwnj;قدر&zwnj;ها مورد بحث قرار نگرفته است که موضوعی آشنا در ادبیات نوشتار و حتا نقد ادبی و زبان&zwnj;شناسی باشد. هم&zwnj;چنین به دلیل این&zwnj;که ارتباط تنگاتنگی با روان&zwnj;کاوی دارد&zwnj;گاه شاید بحث&zwnj;های تخصصی روان&zwnj;کاوی زبان حوصله سر ببرد. اما باید حوصله به خرج بدهیم تا این موضوع از &laquo;غرابت&raquo; در بیاید و به موضوعی آشنا در گفتار و نوشتارمان تبدیل شود. </span></span></span></div> <div dir="RTL"><span><span><b>&nbsp;</b></span></span></div> <div dir="RTL"><b><span>زبان ابزار ارتباط یا عامل هویت&zwnj;ساز</span></b></div> <p><span><span><span>تعاریف رایج و مرسوم از زبان که نگاهی کاربردی به زبان دارند، در کل زبان را بدین گونه تعریف می&zwnj;کنند که &laquo;زبان وسیله ارتباطی بین انسان&zwnj;ها است&raquo; و سویه کارکردگرایانه این تعریف که در تمامی نگاه&zwnj;های ابزاری به زبان حضور دارد، مانع از تشخیص و تائید سویه&zwnj;های دیگر زبان می&zwnj;شود، &zwnj;سویه&zwnj;هایی از زبان که فرا&zwnj;تر از نگاه ابزاری و ارتباطی صرف به زبان، در نظریات زبان&zwnj;شناسی مدرن تا حدی اهمیت یافته&zwnj;اند که در قرن بیستم شاهد چرخش نظری بنیادینی چون چرخش &laquo;زبان&zwnj;شناسی&raquo; هستیم که تاثیری بنیادی بر مطالعات حوزه&zwnj;های متفاوتی چون زبان&zwnj;شناسی، روان&zwnj;شناسی، روانکاوی، فلسفه و جامعه&zwnj;شناسی گذاشته و به نوعی تمامی این حوزه&zwnj;ها ناچار به درنظر گرفتن نقشی فرا&zwnj;تر از ابزاری صرف برای زبان شده&zwnj;اند. </span></span></span></p> <div dir="RTL"><span><span>&nbsp;</span></span></div> <div dir="RTL"><span><span><span>نقطه مشترک تمامی این نظریات این ایده است که زبان ابزاری صرف و یا خنثی نیست که آدمی به تمامی بر آن مسلط بوده و تاثیری بر جهان انسانی نداشته باشد. از آغاز سده نوزدهم بدینسو، فیلسوفان به گونه&zwnj;ای روزافزون درگیر تامل و تحقیق و تفکر در زبان واداشت. که نمونه&zwnj; بارز&zwnj;اش جمله معروف هایدگر است که گفت &laquo;زبان خانه هستی است&raquo;. زیرا که انسان درک هستی شناختی&zwnj;اش تنها از راه زبان اتفاق می&zwnj;افتد. برای هرچیزی که در جهان از دید ما وجود دارد، یک اسم و در واقع &laquo;یک واژه&raquo; وجود ندارد. هیچ چیز در جهان وجود ندارد مگر آن&zwnj;که واژه&zwnj;ای به آن دلالت&zwnj;گر باشد. اگر واژه&zwnj;ای برای دلالت بر هستی &laquo;چیزی&raquo; نیست، در واقع وجود ندارد و در عدم است. در واقع مجموعه&zwnj; هستی و زیست-جهان ما تنها از راه واژه و در زبان وجود دارد. </span></span></span></div> <div dir="RTL">&nbsp;</div> <div dir="RTL"><span><span><span>در نظریات جامعه&zwnj;شناسی معاصر نیز اهمیت زبان به حدی است که تمامی مکاتب بخشی از بحث و جدل خود را به مسئله زبان و کارکردهای آن اختصاص داده و آن را یکی از عناصر اصلی و بنیادین جامعه&zwnj;پذیری انسان می&zwnj;دانند و از سویی دیگر می&zwnj;بینیم که متفکرینی سعی دارند که اصول حیات نیک انسانی را نیز از بطن و دل زبان استخراج نموده و نظریه گفتگویی یورگن هابرماس و میخائیل باختین نمونه&zwnj;ای از این تلاش&zwnj;ها و اهمیت خود زبان می&zwnj;باشد. </span></span></span></div> <div dir="RTL">&nbsp;</div> <div dir="RTL"><span><span><span>حسب نظریات مولر و مابعد چرخش زبان&zwnj;شناختی و با توجه به اهمیت زبان در داستان آفرینش در متون مقدس ذکر شده، می&zwnj;توانیم علاوه بر اهمیت زبان، بر این نکته تاکید کنیم که هستی و اندیشه آدمی مشروط به زبان بوده و زبان مرز وجود و اندیشه&zwnj;گی آدمی در هستی است. </span></span></span></div> <div dir="RTL">&nbsp;</div> <div dir="RTL"><span><span><span>همین ویژگی تعیین&zwnj;کنندگی و برسازندگی زبان، سبب تاثیر و نقش مستقیم زبان در شکل&zwnj;گیری هویت آدمی نیز می&zwnj;شود. اما زبان با وجود همه این تاکید&zwnj;ها بر حسب ماهیت قراردادی&zwnj;اش که در فرآیند زبان&zwnj;آموزی آدم ابولبشر به صراحت از طریق &laquo;و علم الآدم اسماء&raquo; و در نظریه زبان&zwnj;شناسی مدرن چنان که اشاره شد نخستین بار از طریق فردینان دو سوسور تصدیق و باز&zwnj;شناسی شده است، امری اجتماعی نیز هست و حسب اینکه تاریخ اجتماعی انسان تاریخی مردسالارانه است، زبان نیز لاجرم به مثابه نهادی اجتماعی ماهیتی مردسالارانه یافته است و از آنجا که گفتیم زبان مرزهای اندیشه&zwnj;گی و هویت&zwnj;یابی آدمی را برمی&zwnj;سازد، این هویت&zwnj;یابی هویت&zwnj;یابی&zwnj;ای مردسالارانه شده است. </span></span></span></div> <div dir="RTL">&nbsp;</div> <div dir="RTL"><span><span><span>نگرش فمنیستی و انتقادی به سویه&zwnj;های مردسالارانه زبان، نگرشی نوین است و شاید بتوان گفت که اکثر آن&zwnj;ها به دهه&zwnj;های بعد از ۱۹۶۰ برمی گردد لازم به ذکر و یادآوری است که اکثر این انتقاد&zwnj;ها به سویه&zwnj;های مردسالارانه بیشتر ناظر به جنبه&zwnj;های تبعیض&zwnj;آمیز و جنسیت&zwnj;زدگی زبان به نفع فرادستی مردان و فرودستی زنان در زبان موجود بوده است. </span></span></span></div> <div dir="RTL">&nbsp;</div> <div dir="RTL"><span><span><span>انتقادهایی که به نحوه ساخت&zwnj;یابی هویت فرودست انگار زنان در زبان پرداخته است و در این راه از پرداختن به اصطلاحات و تعابیر جنسیت&zwnj;زده در زبان و یا واژه&zwnj;هایی بر&zwnj;تر که به مردان تعلق می&zwnj;گیرد و واژه&zwnj;های جاوی معانی محقر که به زنان تعلق می&zwnj;گیرد. همچنین بخش دیگری از این نوع نگرش&zwnj;های انتقادی به واژه&zwnj;های عام در زبان می&zwnj;پردازد که اغلب واژه&zwnj;ها، ضمایر و اسامی عام در زبان و به معنای اسم عام برای نوع انسان به کاربرد واژه&zwnj;هایی است که یا اسامی مردان&zwnj;اند و یا واژه&zwnj;هایی هستند که به صفات و ویژگی&zwnj;های مردانه می&zwnj;پردازند. </span></span></span></div> <div dir="RTL">&nbsp;</div> <div dir="RTL"><span><span><span>اما آنچه در این سلسله&zwnj; نوشتار قرار است برای اولین بار به آن بپردازیم بنیاد و ساخت زبان است که در ژرف&zwnj;ترین لایه&zwnj;هایش ساختاری مردانه دارد. در واقع از این منظر دیگر مهم نیست که مثلاً&zwnj;کدام یک از عناصر زبان مذکر و مردسالارانه است زیرا اگر تمام این عناصر زبانی نیز جنسیت زدایی شود، آنچه مهم&zwnj;تر و زیربنایی&zwnj;تر است ساخت زبان است که ساختی مردانه است، به همین واسطه بازهویت یابی مذکرو از مدخل و کانال&zwnj;های زبان برای هر دو جنس انسان همانا به صورتی همیشگی و ابدی هویت&zwnj;یابی&zwnj;ای مردسالارانه خواهد بود.</span></span></span></div> <p>&nbsp;</p>

 شهاب‌الدین شیخی- زبان اگر درخشان‌ترین و متعالی‌‌ترین ابزار ارتباط انسانی‌ است، به‌‌ همان میزان هم از آن زمان که چنین موقعیتی یافته‌ است، بنیادی‌ترین عامل هویت ساز انسانی نیز هست. در حوزه ادبیات فمینیستی (مجموعه نوشتار و نقد و بحث و فحص‌هایی که درباره فمینیسم و زنان نوشته شد است)، چندین راه طی‌شده و هم‌چنان قابل پیمایش و طی‌ نمودن، گشوده شده است. اولین راه‌ها به بحث حضور زنان در «ادبیات»، دیگری به مبحث «ادبیات خلق شده توسط زنان» و سومین آن‌ها به «نقد فمینیستی» یعنی نقدی که از نقطه نظر انگاره‌ها و پارادایم‌های فمینیستی به هنر و ادبیات نگاه می‌کند و از این زاویه آن‌ها را می‌سنجد.

اما راه چهارمی نیز وجود دارد که مختص عرصه زبان‌شناسی و ارتباط تنگا‌تگش با روان‌کاوی‌است. در حوز‌ه زبان‌شناسی نیز، خود بخش‌ها مختلفی محتوای مردسالار زبان، ضمیرهای عام مردانه برای هردوجنس و ساختارهای دیگر نحوی و نیز توجه به این‌که صفات و ویژگی‌های قوی و بر‌تر معمولا به مردان نسبت داده می‌شود و صفات و ویژگی‌های محقر به زنان.

تعاریف رایج و مرسوم از زبان که نگاهی کاربردی به زبان دارند، در کل زبان را بدین گونه تعریف می‌کنند که «زبان وسیله ارتباطی بین انسان‌ها است» و سویه کارکردگرایانه این تعریف که در تمامی نگاه‌های ابزاری به زبان حضور دارد، مانع از تشخیص و تائید سویه‌های دیگر زبان می‌شود، ‌سویه‌هایی از زبان که فرا‌تر از نگاه ابزاری و ارتباطی صرف به زبان، در نظریات زبان‌شناسی مدرن تا حدی اهمیت یافته‌اند که در قرن بیستم شاهد چرخش نظری بنیادینی چون چرخش «زبان‌شناسی» هستیم که تاثیری بنیادی بر مطالعات حوزه‌های متفاوتی چون زبان‌شناسی، روان‌شناسی، روانکاوی، فلسفه و جامعه‌شناسی گذاشته و به نوعی تمامی این حوزه‌ها ناچار به درنظر گرفتن نقشی فرا‌تر از ابزاری صرف برای زبان شده‌اند.

این مطلب را پسندیدید؟ کمک مالی شما به ما این امکان را خواهد داد که از این نوع مطالب بیشتر منتشر کنیم.

آیا مایل هستید ما را در تحقیق و نوشتن تعداد بیشتری از این‌گونه مطالب یاری کنید؟

.در حال حاضر امکان دریافت کمک مخاطبان ساکن ایران وجود ندارد

توضیح بیشتر در مورد اینکه چطور از ما حمایت کنید

نظر بدهید

در پرکردن فرم خطایی صورت گرفته

نظرها

  • کاربر مهمان

    <p>با سپاس از نگارنده این مقاله متاسفانه هیچ منبعی برای این نوشته ذکر نشده و من که قصد داشتم از این مطلب برای مقاله خود استفاده کنم نتوانستم این کار را انجام دهم مثلا هایدگر در چه کتابی و در چه صفحه ای از آن چنین حرفی زده و یا نظریه های فمنیستی راجع به نوشتار زنانه اشاره به چه منابعی دارد ؟ هلن سیکسوس و خنده مدوسا یا آلیگیری و چه منبعی ؟؟؟؟؟ از رادیو زمانه انتظار می رود از نویسنده های مطالب علمی و فلسفی منابع و مواخذ بخواهد. این مطلب حداقل یک صفحه منبع می طلبد و اگر منبع ذکر نشود مثل این می ماند که نویسنده همه این متن را از پیش خود نوشته در حالی که همه این ها قبلا در متن های زیادی به زبان ها دیگر نوشته شده است:<br /> http://www.egwald.ca/ubcstudent/prose/strategiesdifference.php<br /> Elmer's English 304 Magazine Prose Strategies of Difference and Opposition by Elmer G. Wiens<br /> 2. http://www.inscribethebreath.co.uk/laughofthemedusa.htm<br /> The Laugh of the Medusa , Helene Cixous<br /> The full text is referenced: Signs, Summer 1976, Vol I, p875-893,Chicago, essay; Cixous H, The Laugh of the Medusa, (trans) Cohen K and P<br /> 3. http://www.equinoxpub.com/GL<br /> Co-editors: Bonnie McElhinny ,University of Toronto, Canada-Ann Weatherall, Victoria University of Wellington<br /> 4. Feminist Philosophy of Language<br /> First published Fri Sep 3, 2004; substantive revision Tue Jun 15, 2010-(refered to: Cameron 1985, Moulton 1981b, Spender 1985). </p>

  • شهاب‌الدین شیخی

    <p>دوست عزیز و گرامی ممنون از تذکرتان. بدون شک هم من به عنوان نویسنده و هم رادیو زمانه به اهمیت ذکرمنابع آگاهیم. اما اگر دقت کرده باشید نوشته شده که این بحث سلسله مطالبی است که نوشته خواهد شد . تصمیم من این بود که منابع هر فصل پس از پایان هر مبحث و نه پس از پایان هر مطلب نوشته می شود.</p>