ارتباط ناشناخته. ارتباط بدون سانسور. ارتباط برقرار نمی‌شود. سایت اصلی احتمالاً زیر سانسور است. ارتباط با سایت (های) موازی برقرار شد. ارتباط برقرار نمی‌شود. ارتباط اینترنت خود را امتحان کنید. احتمال دارد اینترنت به طور سراسری قطع شده باشد. ادامه مطلب

برگزیده سرمقاله‌‌های روزنامه‌های بامداد

<p>مطبوعات کم&zwnj;رونق و اراده بین&zwnj;المللی برای برکناری قذافی از موضوع&zwnj;های سرمقاله روزنامه&zwnj;های بامداد امروز ايران است.</p> <!--break--> <p>&nbsp;</p> <p><strong>&laquo;مطبوعات کم&zwnj;رونق&raquo;</strong><br /> سرمقاله امروز روزنامه ابتکار با عنوان &laquo;جغد شوم از روزنامه&zwnj;ها هم شيربها طلب می&zwnj;کند&raquo; در مورد وضعیت کنونی مطبوعات ایران است.<br /> <br /> نويسنده سرمقاله ابتکار نوشته است: &laquo;بايد پذيرفت که وضعيت روزنامه&zwnj;ها تق&zwnj;ولق است. روزنامه&zwnj; خبر به کما رفته و با خبر شديم که بعضی ديگر هم حال و روز خوشی ندارند و در آستانه&zwnj; تعطيل و دسته&zwnj;ای هم در حال تعديل هستند. جای بسی تأسف است که عرصه&zwnj; قلم&zwnj;زنی تکيده و بی&zwnj;رونق شده است. روزنامه&zwnj;های مستقل&zwnj;تر آن&zwnj;قدر با وسواس و احتياط برخورد می&zwnj;کنند که در برابر مطالبات مخاطبان لنگ و لوک هستند. تحليل&zwnj;ها در اين&zwnj;گونه روزنامه&zwnj;ها، به&zwnj;گونه&zwnj;ای است که انگار از ترس چماق نبايدها و شکسته&zwnj;شدن شيشه&zwnj; عمرشان مجبورند مطالب مفيد و حرف دل خود را قورت دهند و برعکس، به طرح مطالب کم&zwnj;اهميت&zwnj;تر روی بياورند. درواقع، به لکنت زبان افتاده&zwnj;اند و بريده&zwnj;بريده&zwnj;گفتن&zwnj;ها و لرزش در گفتار، تأثيرگذاری و مخاطب&zwnj;يابی را ازشان گرفته&zwnj; است. با اين وصف يوسفی هستند که خريداری ندارند، حرف می&zwnj;زنند و گوش شنوايی ندارند.&raquo;<br /> <br /> در بخشی از اين سرمقاله آمده است: &laquo;اگر صرف خبررسانی باشد که اينترنت و ماهوراه و تلويزيون کار را آسان کرده است و دسترسی به آن&zwnj;ها ارزان&zwnj;تر از روزنامه&zwnj;ها برايشان تمام می&zwnj;شود. پس آنچه مطبوعات را متمايز می&zwnj;کند، تحليل&zwnj;ها و گزارش&zwnj;های خبری و مقالات ژرف&zwnj;نگرانه و تازه&zwnj;ای است که آگاهی مخاطب را عمق ببخشد و جانش را سيراب کند.&raquo;</p> <p>&nbsp;</p> <p>سرمقاله افزوده: &laquo;به نظر می&zwnj;رسد اصحاب دولت روی خوشی به طايفه&zwnj; مطبوعات&zwnj;چی نشان نمی&zwnj;دهند. وقتی رئيس&zwnj;جمهور محترم با صراحت می&zwnj;گويد که روزنامه&zwnj;های منتقد حتی کيهان را نمی&zwnj;خواند و برای حرفشان تره&zwnj;ای هم خرد نمی&zwnj;کند، ديگر چه انتظاری می&zwnj;رود که فلان شرکت يا وزارت يا سازمان دولتی رغبت کند به روزنامه&zwnj;ای غير ايران آگهی بدهد؟ ضمن اينکه بخش&zwnj;نامه انحصار آگهی&zwnj;های دولت به روزنامه ايران هم در ميان است. حتی کيهان که شليک توپ&zwnj;هايش در دفاع از آقای احمدی&zwnj;نژاد گوش فلک را کر می&zwnj;کرد، اکنون از چشم دولتيان افتاده است. البته بحث حق و ناحق&zwnj;بودن طرفين نيست؛ بلکه سخن از جايگاه مطبوعات است. واضح است که روزنامه&zwnj;ها ممکن است در تحليل و خبر&zwnj;رسانی خود، دچار اشتباه و حب و بغض شوند؛ اما فوايد زيادی هم دارند.&raquo;<br /> <br /> در بخش ديگری از سرمقاله می&zwnj;خوانيم: &zwnj;&laquo;از دولت انتظار می&zwnj;رود با حمايت خود، نگذارد که اين دکان کم&zwnj;رونق از نفس افتد و تخته شود و جغد شوم بيکاری و تعطيلی با شادی، شيربهای خود را از ويرانه&zwnj;های روزنامه&zwnj;ها طلب کند.&raquo;</p> <p>&nbsp;</p> <p><a target="_blank" href="http://www.ebtekarnews.com/Ebtekar/News.aspx?NID=79967" rel="noopener"><strong>متن کامل سرمقاله</strong></a><br /> <br /> <strong>اراده بین&zwnj;المللی برای برکناری قذافی</strong><br /> سرمقاله امروز روزنامه دنيای اقتصاد با عنوان &laquo;ستيزه&zwnj;جويی نافرجام قذافی&raquo; در باره ورود هيأت مذاکره&zwnj;کنندگان اتحاديه آفريقا به قلمرو مخالفان و مذاکره با رهبران جنبش مسلحانه مردم ليبی است.</p> <p>&nbsp;</p> <p>در سرمقاله روزنامه دنیای اقتصاد آمده است: &laquo;معمر قذافی هنوز آن قدر قدرت دارد که گلوی مردم ليبی را بفشارد و به رهبران جهان بی&zwnj;اعتنايی کند؛ اما آن&zwnj;گونه که شواهد نشان می&zwnj;دهد اين قدرت که هنوز تعيين کننده است راه زوال می&zwnj;پيمايد. ورود هيأت مذاکره&zwnj;کنندگان اتحاديه آفريقا به قلمرو مخالفان و مذاکره با رهبران جنبش مسلحانه مردم ليبی، روشن&zwnj;ترين نشانه فرو غلتيدن قذافی به سراشيبی سقوط است. معنای سياسی مذاکره با مخالفان، آن هم در خاک ليبی، اين است که اراده بين&zwnj;المللی برای برکنار کردن قذافی قوت بيش&zwnj;تری گرفته است.&raquo;</p> <p>&nbsp;</p> <p>اين سرمقاله افزوده: &laquo;مقام&zwnj;های غربی و از جمله ايتاليايی&zwnj;ها (که ديرتر از ديگران به قذافی پشت کردند) با صراحتی کم&zwnj;نظير از ضرورت کنار رفتن قذافی و خانواده او از قدرت، جانبداری کرده&zwnj;اند. غربی&zwnj;ها تا چند روز پيش رفتاری محتاطانه داشتند و از بيم سراسری شدن جنبش&zwnj;های انقلابی در آفريقا و خاورميانه و لگام&zwnj; گسيخته شدن بحران مانند ساحل عاج، يمن، سوريه و بحرين، می&zwnj;کوشيدند در کشورهايی شتاب دگرگونی&zwnj;ها را کند کنند؛ اما اينک به نظر می&zwnj;رسد، چنين ملاحظاتی کمرنگ&zwnj;تر شده است.&raquo;</p> <p>&nbsp;</p> <p>در ادامه سرمقاله آمده است: &laquo;مسأله ديگر، افزايش قيمت نفت است که از نظر غربی&zwnj;ها و ديگر مصرف&zwnj;کنندگان نفت&zwnj;خام، طليعه بحران انرژی است. سفر هيأت آفريقايی به ليبی و در پی آن متوقف شدن رشد قيمت نفت و حتی کاهش بهای آن در بازارهای جهانی، اين هراس را از بين برده است که فشار بيش&zwnj;تر بر قذافی موجب انفجار قيمت نفت خواهد شد.&raquo;</p> <p>&nbsp;</p> <p>نويسنده در بخش ديگری از اين سرمقاله نوشته است:&zwnj; &laquo;از اين قرائن و شواهد شايد هنوز نتوان نتيجه گرفت که قذافی رفتنی است اما حتماً می&zwnj;توان نتيجه گرفت که او هرگز قدرت خود را بر سراسر ليبی اعاده نخواهد کرد. زيرا چنين بازگشتی نشانه آشکار بحران اخلاقی در سياست جهان خواهد بود که بعيد است دولت&zwnj;مرد يا ملتی در جهان يافت شود که بتواند آن را بر دوش کشد.&raquo;</p> <p>&nbsp;</p> <p><a target="_blank" href="http://www.donya-e-eqtesad.com/Default_view.asp?@=248995" rel="noopener"><strong>متن کامل سرمقاله</strong></a></p> <p>&nbsp;</p> <p><strong>ساير مطبوعات:</strong><br /> سرمقاله امروز روزنامه مردم&zwnj;سالاری با عنوان <a target="_blank" href="http://www.mardomsalari.com/Template1/Article.aspx?AID=15844#101864" rel="noopener"><strong>&laquo;جلسه گزينشی سخنگوی دولت با خبرنگاران&raquo;</strong></a><br /> سرمقاله امروز روزنامه دنيای اقتصاد با عنوان <a target="_blank" href="http://www.tehrooz.com/1390/1/23/TehranEmrooz/587/Page/1/" rel="noopener"><strong>&laquo;پاشنه آشيل&raquo;</strong></a><br /> &nbsp;</p>

مطبوعات کم‌رونق و اراده بین‌المللی برای برکناری قذافی از موضوع‌های سرمقاله روزنامه‌های بامداد امروز ايران است.

«مطبوعات کم‌رونق»
سرمقاله امروز روزنامه ابتکار با عنوان «جغد شوم از روزنامه‌ها هم شيربها طلب می‌کند» در مورد وضعیت کنونی مطبوعات ایران است.

نويسنده سرمقاله ابتکار نوشته است: «بايد پذيرفت که وضعيت روزنامه‌ها تق‌ولق است. روزنامه‌ خبر به کما رفته و با خبر شديم که بعضی ديگر هم حال و روز خوشی ندارند و در آستانه‌ تعطيل و دسته‌ای هم در حال تعديل هستند. جای بسی تأسف است که عرصه‌ قلم‌زنی تکيده و بی‌رونق شده است. روزنامه‌های مستقل‌تر آن‌قدر با وسواس و احتياط برخورد می‌کنند که در برابر مطالبات مخاطبان لنگ و لوک هستند. تحليل‌ها در اين‌گونه روزنامه‌ها، به‌گونه‌ای است که انگار از ترس چماق نبايدها و شکسته‌شدن شيشه‌ عمرشان مجبورند مطالب مفيد و حرف دل خود را قورت دهند و برعکس، به طرح مطالب کم‌اهميت‌تر روی بياورند. درواقع، به لکنت زبان افتاده‌اند و بريده‌بريده‌گفتن‌ها و لرزش در گفتار، تأثيرگذاری و مخاطب‌يابی را ازشان گرفته‌ است. با اين وصف يوسفی هستند که خريداری ندارند، حرف می‌زنند و گوش شنوايی ندارند.»

در بخشی از اين سرمقاله آمده است: «اگر صرف خبررسانی باشد که اينترنت و ماهوراه و تلويزيون کار را آسان کرده است و دسترسی به آن‌ها ارزان‌تر از روزنامه‌ها برايشان تمام می‌شود. پس آنچه مطبوعات را متمايز می‌کند، تحليل‌ها و گزارش‌های خبری و مقالات ژرف‌نگرانه و تازه‌ای است که آگاهی مخاطب را عمق ببخشد و جانش را سيراب کند.»

سرمقاله افزوده: «به نظر می‌رسد اصحاب دولت روی خوشی به طايفه‌ مطبوعات‌چی نشان نمی‌دهند. وقتی رئيس‌جمهور محترم با صراحت می‌گويد که روزنامه‌های منتقد حتی کيهان را نمی‌خواند و برای حرفشان تره‌ای هم خرد نمی‌کند، ديگر چه انتظاری می‌رود که فلان شرکت يا وزارت يا سازمان دولتی رغبت کند به روزنامه‌ای غير ايران آگهی بدهد؟ ضمن اينکه بخش‌نامه انحصار آگهی‌های دولت به روزنامه ايران هم در ميان است. حتی کيهان که شليک توپ‌هايش در دفاع از آقای احمدی‌نژاد گوش فلک را کر می‌کرد، اکنون از چشم دولتيان افتاده است. البته بحث حق و ناحق‌بودن طرفين نيست؛ بلکه سخن از جايگاه مطبوعات است. واضح است که روزنامه‌ها ممکن است در تحليل و خبر‌رسانی خود، دچار اشتباه و حب و بغض شوند؛ اما فوايد زيادی هم دارند.»

در بخش ديگری از سرمقاله می‌خوانيم: ‌«از دولت انتظار می‌رود با حمايت خود، نگذارد که اين دکان کم‌رونق از نفس افتد و تخته شود و جغد شوم بيکاری و تعطيلی با شادی، شيربهای خود را از ويرانه‌های روزنامه‌ها طلب کند.»

اراده بین‌المللی برای برکناری قذافی
سرمقاله امروز روزنامه دنيای اقتصاد با عنوان «ستيزه‌جويی نافرجام قذافی» در باره ورود هيأت مذاکره‌کنندگان اتحاديه آفريقا به قلمرو مخالفان و مذاکره با رهبران جنبش مسلحانه مردم ليبی است.

در سرمقاله روزنامه دنیای اقتصاد آمده است: «معمر قذافی هنوز آن قدر قدرت دارد که گلوی مردم ليبی را بفشارد و به رهبران جهان بی‌اعتنايی کند؛ اما آن‌گونه که شواهد نشان می‌دهد اين قدرت که هنوز تعيين کننده است راه زوال می‌پيمايد. ورود هيأت مذاکره‌کنندگان اتحاديه آفريقا به قلمرو مخالفان و مذاکره با رهبران جنبش مسلحانه مردم ليبی، روشن‌ترين نشانه فرو غلتيدن قذافی به سراشيبی سقوط است. معنای سياسی مذاکره با مخالفان، آن هم در خاک ليبی، اين است که اراده بين‌المللی برای برکنار کردن قذافی قوت بيش‌تری گرفته است.»

اين سرمقاله افزوده: «مقام‌های غربی و از جمله ايتاليايی‌ها (که ديرتر از ديگران به قذافی پشت کردند) با صراحتی کم‌نظير از ضرورت کنار رفتن قذافی و خانواده او از قدرت، جانبداری کرده‌اند. غربی‌ها تا چند روز پيش رفتاری محتاطانه داشتند و از بيم سراسری شدن جنبش‌های انقلابی در آفريقا و خاورميانه و لگام‌ گسيخته شدن بحران مانند ساحل عاج، يمن، سوريه و بحرين، می‌کوشيدند در کشورهايی شتاب دگرگونی‌ها را کند کنند؛ اما اينک به نظر می‌رسد، چنين ملاحظاتی کمرنگ‌تر شده است.»

در ادامه سرمقاله آمده است: «مسأله ديگر، افزايش قيمت نفت است که از نظر غربی‌ها و ديگر مصرف‌کنندگان نفت‌خام، طليعه بحران انرژی است. سفر هيأت آفريقايی به ليبی و در پی آن متوقف شدن رشد قيمت نفت و حتی کاهش بهای آن در بازارهای جهانی، اين هراس را از بين برده است که فشار بيش‌تر بر قذافی موجب انفجار قيمت نفت خواهد شد.»

نويسنده در بخش ديگری از اين سرمقاله نوشته است:‌ «از اين قرائن و شواهد شايد هنوز نتوان نتيجه گرفت که قذافی رفتنی است اما حتماً می‌توان نتيجه گرفت که او هرگز قدرت خود را بر سراسر ليبی اعاده نخواهد کرد. زيرا چنين بازگشتی نشانه آشکار بحران اخلاقی در سياست جهان خواهد بود که بعيد است دولت‌مرد يا ملتی در جهان يافت شود که بتواند آن را بر دوش کشد.»

ساير مطبوعات:
سرمقاله امروز روزنامه مردم‌سالاری با عنوان «جلسه گزينشی سخنگوی دولت با خبرنگاران»
سرمقاله امروز روزنامه دنيای اقتصاد با عنوان «پاشنه آشيل»
 

این مطلب را پسندیدید؟ کمک مالی شما به ما این امکان را خواهد داد که از این نوع مطالب بیشتر منتشر کنیم.

آیا مایل هستید ما را در تحقیق و نوشتن تعداد بیشتری از این‌گونه مطالب یاری کنید؟

.در حال حاضر امکان دریافت کمک مخاطبان ساکن ایران وجود ندارد

توضیح بیشتر در مورد اینکه چطور از ما حمایت کنید

نظر بدهید

در پرکردن فرم خطایی صورت گرفته

نظرها

نظری وجود ندارد.