ارتباط ناشناخته. ارتباط بدون سانسور. ارتباط برقرار نمی‌شود. سایت اصلی احتمالاً زیر سانسور است. ارتباط با سایت (های) موازی برقرار شد. ارتباط برقرار نمی‌شود. ارتباط اینترنت خود را امتحان کنید. احتمال دارد اینترنت به طور سراسری قطع شده باشد. ادامه مطلب

زندانی سیاسی و نقش او

<p>عنوان زندانی سیاسی تقریباً از اوایل قرن بیستم و در سال&rlm;&rlm;های آغازین حکومت پهلوی در ایران متداول شد.</p> <p><a href="http://www.zamahang.com/podcast/2010/20110414_Rooye_khat_Mohammadi.mp3" target="_blank" rel="noopener"><img height="31" width="273" src="http://zamanehdev.redbee.nl/u/wp-content/uploads/musicicon_0_0.jpg" alt="" /></a></p> <p><br /> زندانیان سیاسی در آغاز، مقامات دولتی منتقد یا به زعم حکومت&zwnj;گران &quot;منتقد سیاسی&quot; بودند، اما به سرعت، ناراضیان و زندانیان سیاسی را گروه&rlm;های روشنفکری و اکثراً اهل قلم و ادب تشکیل دادند. <br /> از حدود نیمه دوم قرن بیستم تا امروز، دولت&rlm;های ایران همواره به دلیل شمار زندانیان سیاسی و نوع برخورد با آنها، مورد سرزنش نهادهای بین&rlm;المللی قرار گرفته&rlm;اند.</p> <p><br /> در ایران پس از انقلاب، این مسئله اوج تازه&rlm;ای یافت. به&rlm;طوری&rlm;که در اغلب سال&rlm;ها، ایران در زمینه&rlm;ی داشتن بیشترین شمار زندانی سیاسی در گروه&rlm;های مختلف اجتماعی، مقام اول را داشته است. این پدیده، به&rlm;ویژه بعد از انتخابات دهمین دوره ریاست جمهوری و شکل&zwnj;گیری جنبش سبز ایران، شدت و وسعت بیشتری یافت.</p> <p><br /> <strong>درباره اهمیت زندانی سیاسی بسیار گفته و نوشته&rlm;اند؛ اما پرسشی که این روزها، بیش از پیش طرح می&rlm;شود این است: آیا جامعه ایران نسبت به وجود زندانی سیاسی، بی&rlm;تفاوت شده است؟</strong></p> <p><br /> این نکته را در گفت&zwnj;وگو با دکتر سعید پیوندی، محقق و کارشناس علوم تربیتی و جامعه&rlm;شناسی در پاریس، مطرح کرده&rlm;ام.</p> <p>&nbsp;</p> <p><strong>سعید پیوندی:</strong> نه من فکر نمی&rlm;کنم بتوان این&rlm;طور گفت. ما اگر به تاریخ معاصر نگاه کنیم، می&rlm;بینیم که هیچ&rlm;وقت مسئله زندانیان سیاسی، یک مسئله کوتاه&rlm;مدت و گذرا نبوده، بلکه پدیده&rlm;ای است که به جامعه و نوع حکومت&rlm; آن مربوط می&rlm;شود.</p> <p><br /> یعنی اگر در گذشته زندانیان سیاسی در ایران یا خیلی از کشورهای دیگر، گاهی ۲۵، ۳۰سال در زندان می&rlm;ماندند، نشانه آن نبود که جامعه ناامید و بی&rlm;تفاوت شده است و آن&rlm;ها را از یاد برده است یا این&rlm;که اصولاً مبارزه برای آزادی، بُرد یا کارایی خود را از دست داده است.</p> <p><br /> مسئله&rlm; این است که در ایران ما با یک بن&rlm;بست سیاسی مواجه هستیم و وجود زندانیان سیاسی، یکی از مصداق&rlm;ها و نشانه&rlm;های مهم این بن&rlm;بست سیاسی است. هم&rlm;زمان باید فکر کرد که حضور این افراد در زندان و وجود زندانی سیاسی، خود ترجمان نوع و ماهیت یک حکومت است.</p> <p><br /> من فکر نمی&rlm;کنم ما باید به گونه&rlm;ای شتاب&rlm;زده فکر کنیم که مسئله زندانیان سیاسی، مسئله&rlm;ای بسیار کوتاه&rlm;مدت است و باید میلیون&rlm;ها نفر به خیابان بیایند که این زندانی&rlm;ها آزاد بشوند. در هیچ جای دنیا این&rlm;طور نبوده است. همیشه موقعی میلیون&rlm;ها نفر به خیابان آمده&rlm;اند و از جمله خواهان آزادی زندانیان سیاسی و دمکراسی شده&rlm;اند که یک جنبش اجتماعی به&rlm;وجود آمده است.</p> <p>&nbsp;</p> <p><strong>اگر جامعه نسبت به زندانیان سیاسی حساسیت نشان بدهد، آیا به معنای هشداری به حکومت&rlm;ها برای تعادل بخشیدن به رفتارشان نیست؟</strong></p> <p>&nbsp;</p> <p>عدم واکنش مردم به&rlm;صورت بیرونی، در سطح جامعه و در قالب یک جنبش اجتماعی، لزوماً نشانه نبود حساسیت در جامعه نیست.</p> <p>&nbsp;</p> <p><strong>بنابراین تأثیر حضور زندانی سیاسی در حال حاضر چیست؟</strong></p> <p>&nbsp;</p> <p>وجود زندانیان سیاسی نشان&rlm;دهنده ماهیت و گرایش یک دولت است. هم&rlm;زمان وجود این موضوع، می&rlm;تواند بهانه&rlm;ای برای جنبش&rlm;های اجتماعی و هم&rlm;چنین در سطح ملی و بین&rlm;المللی آگاهی&rlm;بخش باشد.</p> <p><img height="184" align="left" width="250" src="http://zamanehdev.redbee.nl/u/wp-content/uploads/peivandi.img_.jpg" alt="" /><br /> یعنی مردم در ذهن خودشان، اگر این حکومت را قبول ندارند، اگر با این حکومت همراهی نمی&rlm;کنند، اگر با شعارها و گفتمان این حکومت همراه نمی&rlm;شوند و اشکال خاموش&rlm;تر مقاومت را پیش می&rlm;برند، از جمله به این دلیل است که می&rlm;بینند کسانی به&rlm;خاطر عقاید&rlm;شان در زندان هستند. مردم این را می&rlm;دانند. برای این&rlm;که امروز رسانه&rlm;های جمعی، به آن اندازه در دنیا و در ایران دارای قدرت هستند که صدای این افراد را به گوش همگان می&zwnj;رسانند.</p> <p><br /> بنابراین وجود زندانی سیاسی، معیاری برای داوری افراد است، برای این&rlm;که در مورد ماهیت حکومت&rlm;شان قضاوت کنند. حال اشکال اعتراض&rlm;شان می&rlm;تواند متفاوت باشد.</p> <p><br /> در شرایطی که ما یک دوره سرکوب خیلی گسترده را پشت سر گذاشته&rlm;ایم، این اشکال می&rlm;توانند اشکال خاموش&rlm;تر باشند؛ از جمله مبارزه منفی و عدم همراهی با حکومت و تمام شکل&zwnj;های مقاومت منفعل و یا خاموش باشد. برای این&rlm;که شکل&zwnj;های مقاومت فعال&rlm;تر به&rlm;وجود بیاید، شرایط خاصی لازم است که هیچ&rlm;کسی نمی&rlm;تواند شکل&zwnj;گیری آنها را پیش&rlm;بینی کند.</p> <p><br /> یعنی حضور زندانی سیاسی در جامعه، به نوعی، افشاکننده ماهیت حکومت است و آگاهی&zwnj;دهنده است برای افکار عمومی و هم&rlm;چنین معیاری برای داوری افراد است.</p> <p>&nbsp;</p> <p><strong>به این ترتیب آیا دوران حبس&zwnj;ها و دوره مبارزه طولانی&rlm;تر نمی&rlm;شود؟</strong></p> <p>&nbsp;</p> <p>افرادی مانند نلسون ماندلا، کسانی در خود ایران، مانند غنی بلوریان، متجاوز از ۲۰، ۲۵سال در زندان بودند و جامعه در این ۲۵ سال هیچ&rlm;وقت برای آزادی آن&rlm;ها دست به شورش نزد، ولی حضور این&rlm;ها در زندان باعث شد که این حکومت&rlm;ها تبدیل به حکومت&rlm;های غیر قابل قبول شوند؛ حکومت&rlm;هایی که جایگاهی در ذهن مردم و در افکار عمومی ندارند. حضور این افراد در زندان&zwnj;ها باعث شد که این حکومت&rlm;ها به&rlm;خاطر وجود زندانی سیاسی تقبیح بشوند. از این جنبه است که مسئله اهمیت دارد.</p> <p><br /> بنابراین زندانی سیاسی یک بعد بیشتر نمادین دارد و ما نباید در کوتاه&rlm;مدت منتظر نتیجه آن باشیم. برای این&rlm;که در جامعه پیچیده&rlm;ای مانند ایران، با همه حوادثی که در یک قرن پیش اتفاق افتاده، مبارزه برای دمکراسی، یک دو ماراتن است تا یک دو صدمتر. بنابراین ما نباید منتظر نتایج کوتاه&rlm;مدت، سریع، هیجانی و شتاب&rlm;زده باشیم. این تجربه متأسفانه در ایران وجود دارد.</p> <p><br /> نباید هم فوری ایران را با جوامعی مانند تونس و مصر و حرکت&rlm;های اخیر مقایسه کنیم. چرا که آن&rlm;ها هم ۲۰، ۳۰سال منتظر بودند.</p> <p><br /> باید فکر کنیم که وجود زندانی سیاسی هیچ&rlm;وقت برای مردم یک امر عادی نیست. زندانی سیاسی در ذهن&rlm; مردم، تحلیل&rlm;گر جامعه، تحلیل&rlm;گر نظام سیاسی و ماهیت یک حکومت است و اوست که باعث می&rlm;شود مردم به حکومت آری نگویند، به طرف حکومت نروند و با این حکومت همراه نشوند. همین پیروزی در بعد نمادین و در بعد سیاسی، برای این کار کافی است؛ حداقل.</p> <p>&nbsp;</p> <p><strong>به زندانی سیاسی و زندان سیاسی در نظام گذشته اشاره کردید. امروز وقتی به این مسئله نگاه می&rlm;کنیم، تفاوت&rlm;هایی حتی از بیرون قابل دیدن است؛ ازجمله شمار زیاد زن&rlm;هایی است که به عنوان زندانی سیاسی در زندان هستند. حتی به&rlm;نوعی شاهد خانوادگی شدن زندان&rlm;ها شده&zwnj;ایم. به نظر شما چه تغییری در حوزه زندانی سیاسی در ایران به&rlm;وجود آمده است؟ این تغییرات به نظر شما بیشتر کمی هستند یا کیفی؟</strong></p> <p>&nbsp;</p> <p>آن&rlm;چه در زندان&rlm;های سیاسی ایران اتفاق می&rlm;افتد، بازتابی از تحولات جامعه ماست. من فکر نمی&rlm;کنم مفهوم زندانی سیاسی عوض شده باشد. این مفهوم می&rlm;تواند وسیع&rlm;تر شده باشد و ابعاد جدیدی پیدا کرده باشد.</p> <p><br /> یک زندانی سیاسی می&rlm;تواند در خانه&rlm;اش تحت&rlm;نظر باشد. این هم نوعی زندانی سیاسی است. این اتفاقی است که در چین و خیلی جاهای دیگر و همین&rlm;طور در خود ایران می&rlm;افتد. یک زندانی سیاسی می&rlm;تواند گروگان سیاسی یک حکومت باشد، همان&rlm;طوری که الان دارد اتفاق می&rlm;افتد. یعنی حکومت، به&rlm;طور موقت و یا مشروط کسی را آزاد می&rlm;کند، ولی مواظب او است و هر &quot;خطا&quot; یا فعالیت سیاسی&rlm;ای بکند، دوباره او را دستگیر می&rlm;کند. این هم نوعی گروگان&rlm;گیری سیاسی و زندانی سیاسی است. کسانی هم به&rlm;طور مشخص در سلول&rlm;های زندان اوین، زندان گوهردشت و ... زندانی هستند. همه این&rlm;ها زندانی سیاسی هستند؛ اما آن&rlm;چه در سئوال شما اهمیت دارد، این است که زندانی سیاسی به مفهوم سابق، امروز به سمت گروه&rlm;هایی از جامعه رفته که قبلاً کمتر زندانی سیاسی می&rlm;شدند. این تغییر ترکیب و تغییر عناصر تشکیل دهنده&rlm; زندانیان سیاسی، برمی&rlm;گردد به تغییرات کیفی&rlm;ای که در خود جامعه ایران، به&rlm;خصوص در مورد زنان و جوانان و دانشجویان، اتفاق افتاده است. یعنی چیزی که در گذشته کمتر سابقه داشت. <br /> در مورد زنان به&rlm;خصوص می&rlm;توان گفت آن&rlm;چه خیلی اساسی است و تا حدودی هم در ترکیب زندانیان سیاسی و چهره&rlm;هایی که امروز به&rlm;طور نمادین زندانی سیاسی را نمایندگی می&rlm;کنند می&rlm;توان دید، این است که زنان برخلاف گذشته، نه به عنوان یک جزو کاملاً منفعل و حاشیه&rlm;ای جامعه، بلکه در مرکز جامعه مبارزه&rlm;شان را پیش می&rlm;برند. امروز خواست&rlm;&rlm;ها و مطالبات زنان، به بخشی از خواست&rlm;ها و مطالبات دمکراتیک تبدیل شده است.</p> <p><br /> برای این&rlm;که در گذشته گفته می&rlm;شد: باید دمکراسی بیاید تا وضعیت زنان بهتر بشود، بنابراین زنان فقط باید خواستار دمکراسی بشوند. در حالی&rlm;که امروز مطالبات زنان و مبارزه&rlm;ای که زنان برای حقوق خودشان انجام می&rlm;دهند، بخشی از مبارزه برای دمکراسی است و برای همین هم آن&rlm;ها در صف مقدم مبارزه برای دمکراسی، دوشادوش مردها و جلوتر از مردها قرار گرفته&rlm;اند. امروز این تمرین برابری زن و مرد، تمرین و جایگاه جدیدی است که باید در ذهن تک&rlm;تک افراد جامعه از وضعیت زن، حقوق زن و موقعیت زن در جامعه ایران پیدا بشود.</p> <p><br /> بنابراین داشتن زندانیان سیاسی زنی که امروز به نماد مبارزه برای دمکراسی، برای حقوق زنان و حقوق مدنی تبدیل شده&rlm;اند، نشان&rlm;دهنده تغییر بسیار کیفی در جامعه&rlm; ایران و در بعدی است که به جایگاه زنان و وضعیت زنان در جامعه مربوط می&rlm;شود.</p>

عنوان زندانی سیاسی تقریباً از اوایل قرن بیستم و در سال‏‏های آغازین حکومت پهلوی در ایران متداول شد.

زندانیان سیاسی در آغاز، مقامات دولتی منتقد یا به زعم حکومت‌گران "منتقد سیاسی" بودند، اما به سرعت، ناراضیان و زندانیان سیاسی را گروه‏های روشنفکری و اکثراً اهل قلم و ادب تشکیل دادند.
از حدود نیمه دوم قرن بیستم تا امروز، دولت‏های ایران همواره به دلیل شمار زندانیان سیاسی و نوع برخورد با آنها، مورد سرزنش نهادهای بین‏المللی قرار گرفته‏اند.

در ایران پس از انقلاب، این مسئله اوج تازه‏ای یافت. به‏طوری‏که در اغلب سال‏ها، ایران در زمینه‏ی داشتن بیشترین شمار زندانی سیاسی در گروه‏های مختلف اجتماعی، مقام اول را داشته است. این پدیده، به‏ویژه بعد از انتخابات دهمین دوره ریاست جمهوری و شکل‌گیری جنبش سبز ایران، شدت و وسعت بیشتری یافت.

درباره اهمیت زندانی سیاسی بسیار گفته و نوشته‏اند؛ اما پرسشی که این روزها، بیش از پیش طرح می‏شود این است: آیا جامعه ایران نسبت به وجود زندانی سیاسی، بی‏تفاوت شده است؟

این نکته را در گفت‌وگو با دکتر سعید پیوندی، محقق و کارشناس علوم تربیتی و جامعه‏شناسی در پاریس، مطرح کرده‏ام.

سعید پیوندی: نه من فکر نمی‏کنم بتوان این‏طور گفت. ما اگر به تاریخ معاصر نگاه کنیم، می‏بینیم که هیچ‏وقت مسئله زندانیان سیاسی، یک مسئله کوتاه‏مدت و گذرا نبوده، بلکه پدیده‏ای است که به جامعه و نوع حکومت‏ آن مربوط می‏شود.

یعنی اگر در گذشته زندانیان سیاسی در ایران یا خیلی از کشورهای دیگر، گاهی ۲۵، ۳۰سال در زندان می‏ماندند، نشانه آن نبود که جامعه ناامید و بی‏تفاوت شده است و آن‏ها را از یاد برده است یا این‏که اصولاً مبارزه برای آزادی، بُرد یا کارایی خود را از دست داده است.

مسئله‏ این است که در ایران ما با یک بن‏بست سیاسی مواجه هستیم و وجود زندانیان سیاسی، یکی از مصداق‏ها و نشانه‏های مهم این بن‏بست سیاسی است. هم‏زمان باید فکر کرد که حضور این افراد در زندان و وجود زندانی سیاسی، خود ترجمان نوع و ماهیت یک حکومت است.

من فکر نمی‏کنم ما باید به گونه‏ای شتاب‏زده فکر کنیم که مسئله زندانیان سیاسی، مسئله‏ای بسیار کوتاه‏مدت است و باید میلیون‏ها نفر به خیابان بیایند که این زندانی‏ها آزاد بشوند. در هیچ جای دنیا این‏طور نبوده است. همیشه موقعی میلیون‏ها نفر به خیابان آمده‏اند و از جمله خواهان آزادی زندانیان سیاسی و دمکراسی شده‏اند که یک جنبش اجتماعی به‏وجود آمده است.

اگر جامعه نسبت به زندانیان سیاسی حساسیت نشان بدهد، آیا به معنای هشداری به حکومت‏ها برای تعادل بخشیدن به رفتارشان نیست؟

عدم واکنش مردم به‏صورت بیرونی، در سطح جامعه و در قالب یک جنبش اجتماعی، لزوماً نشانه نبود حساسیت در جامعه نیست.

بنابراین تأثیر حضور زندانی سیاسی در حال حاضر چیست؟

وجود زندانیان سیاسی نشان‏دهنده ماهیت و گرایش یک دولت است. هم‏زمان وجود این موضوع، می‏تواند بهانه‏ای برای جنبش‏های اجتماعی و هم‏چنین در سطح ملی و بین‏المللی آگاهی‏بخش باشد.


یعنی مردم در ذهن خودشان، اگر این حکومت را قبول ندارند، اگر با این حکومت همراهی نمی‏کنند، اگر با شعارها و گفتمان این حکومت همراه نمی‏شوند و اشکال خاموش‏تر مقاومت را پیش می‏برند، از جمله به این دلیل است که می‏بینند کسانی به‏خاطر عقاید‏شان در زندان هستند. مردم این را می‏دانند. برای این‏که امروز رسانه‏های جمعی، به آن اندازه در دنیا و در ایران دارای قدرت هستند که صدای این افراد را به گوش همگان می‌رسانند.

بنابراین وجود زندانی سیاسی، معیاری برای داوری افراد است، برای این‏که در مورد ماهیت حکومت‏شان قضاوت کنند. حال اشکال اعتراض‏شان می‏تواند متفاوت باشد.

در شرایطی که ما یک دوره سرکوب خیلی گسترده را پشت سر گذاشته‏ایم، این اشکال می‏توانند اشکال خاموش‏تر باشند؛ از جمله مبارزه منفی و عدم همراهی با حکومت و تمام شکل‌های مقاومت منفعل و یا خاموش باشد. برای این‏که شکل‌های مقاومت فعال‏تر به‏وجود بیاید، شرایط خاصی لازم است که هیچ‏کسی نمی‏تواند شکل‌گیری آنها را پیش‏بینی کند.

یعنی حضور زندانی سیاسی در جامعه، به نوعی، افشاکننده ماهیت حکومت است و آگاهی‌دهنده است برای افکار عمومی و هم‏چنین معیاری برای داوری افراد است.

به این ترتیب آیا دوران حبس‌ها و دوره مبارزه طولانی‏تر نمی‏شود؟

افرادی مانند نلسون ماندلا، کسانی در خود ایران، مانند غنی بلوریان، متجاوز از ۲۰، ۲۵سال در زندان بودند و جامعه در این ۲۵ سال هیچ‏وقت برای آزادی آن‏ها دست به شورش نزد، ولی حضور این‏ها در زندان باعث شد که این حکومت‏ها تبدیل به حکومت‏های غیر قابل قبول شوند؛ حکومت‏هایی که جایگاهی در ذهن مردم و در افکار عمومی ندارند. حضور این افراد در زندان‌ها باعث شد که این حکومت‏ها به‏خاطر وجود زندانی سیاسی تقبیح بشوند. از این جنبه است که مسئله اهمیت دارد.

بنابراین زندانی سیاسی یک بعد بیشتر نمادین دارد و ما نباید در کوتاه‏مدت منتظر نتیجه آن باشیم. برای این‏که در جامعه پیچیده‏ای مانند ایران، با همه حوادثی که در یک قرن پیش اتفاق افتاده، مبارزه برای دمکراسی، یک دو ماراتن است تا یک دو صدمتر. بنابراین ما نباید منتظر نتایج کوتاه‏مدت، سریع، هیجانی و شتاب‏زده باشیم. این تجربه متأسفانه در ایران وجود دارد.

نباید هم فوری ایران را با جوامعی مانند تونس و مصر و حرکت‏های اخیر مقایسه کنیم. چرا که آن‏ها هم ۲۰، ۳۰سال منتظر بودند.

باید فکر کنیم که وجود زندانی سیاسی هیچ‏وقت برای مردم یک امر عادی نیست. زندانی سیاسی در ذهن‏ مردم، تحلیل‏گر جامعه، تحلیل‏گر نظام سیاسی و ماهیت یک حکومت است و اوست که باعث می‏شود مردم به حکومت آری نگویند، به طرف حکومت نروند و با این حکومت همراه نشوند. همین پیروزی در بعد نمادین و در بعد سیاسی، برای این کار کافی است؛ حداقل.

به زندانی سیاسی و زندان سیاسی در نظام گذشته اشاره کردید. امروز وقتی به این مسئله نگاه می‏کنیم، تفاوت‏هایی حتی از بیرون قابل دیدن است؛ ازجمله شمار زیاد زن‏هایی است که به عنوان زندانی سیاسی در زندان هستند. حتی به‏نوعی شاهد خانوادگی شدن زندان‏ها شده‌ایم. به نظر شما چه تغییری در حوزه زندانی سیاسی در ایران به‏وجود آمده است؟ این تغییرات به نظر شما بیشتر کمی هستند یا کیفی؟

آن‏چه در زندان‏های سیاسی ایران اتفاق می‏افتد، بازتابی از تحولات جامعه ماست. من فکر نمی‏کنم مفهوم زندانی سیاسی عوض شده باشد. این مفهوم می‏تواند وسیع‏تر شده باشد و ابعاد جدیدی پیدا کرده باشد.

یک زندانی سیاسی می‏تواند در خانه‏اش تحت‏نظر باشد. این هم نوعی زندانی سیاسی است. این اتفاقی است که در چین و خیلی جاهای دیگر و همین‏طور در خود ایران می‏افتد. یک زندانی سیاسی می‏تواند گروگان سیاسی یک حکومت باشد، همان‏طوری که الان دارد اتفاق می‏افتد. یعنی حکومت، به‏طور موقت و یا مشروط کسی را آزاد می‏کند، ولی مواظب او است و هر "خطا" یا فعالیت سیاسی‏ای بکند، دوباره او را دستگیر می‏کند. این هم نوعی گروگان‏گیری سیاسی و زندانی سیاسی است. کسانی هم به‏طور مشخص در سلول‏های زندان اوین، زندان گوهردشت و ... زندانی هستند. همه این‏ها زندانی سیاسی هستند؛ اما آن‏چه در سئوال شما اهمیت دارد، این است که زندانی سیاسی به مفهوم سابق، امروز به سمت گروه‏هایی از جامعه رفته که قبلاً کمتر زندانی سیاسی می‏شدند. این تغییر ترکیب و تغییر عناصر تشکیل دهنده‏ زندانیان سیاسی، برمی‏گردد به تغییرات کیفی‏ای که در خود جامعه ایران، به‏خصوص در مورد زنان و جوانان و دانشجویان، اتفاق افتاده است. یعنی چیزی که در گذشته کمتر سابقه داشت.
در مورد زنان به‏خصوص می‏توان گفت آن‏چه خیلی اساسی است و تا حدودی هم در ترکیب زندانیان سیاسی و چهره‏هایی که امروز به‏طور نمادین زندانی سیاسی را نمایندگی می‏کنند می‏توان دید، این است که زنان برخلاف گذشته، نه به عنوان یک جزو کاملاً منفعل و حاشیه‏ای جامعه، بلکه در مرکز جامعه مبارزه‏شان را پیش می‏برند. امروز خواست‏‏ها و مطالبات زنان، به بخشی از خواست‏ها و مطالبات دمکراتیک تبدیل شده است.

برای این‏که در گذشته گفته می‏شد: باید دمکراسی بیاید تا وضعیت زنان بهتر بشود، بنابراین زنان فقط باید خواستار دمکراسی بشوند. در حالی‏که امروز مطالبات زنان و مبارزه‏ای که زنان برای حقوق خودشان انجام می‏دهند، بخشی از مبارزه برای دمکراسی است و برای همین هم آن‏ها در صف مقدم مبارزه برای دمکراسی، دوشادوش مردها و جلوتر از مردها قرار گرفته‏اند. امروز این تمرین برابری زن و مرد، تمرین و جایگاه جدیدی است که باید در ذهن تک‏تک افراد جامعه از وضعیت زن، حقوق زن و موقعیت زن در جامعه ایران پیدا بشود.

بنابراین داشتن زندانیان سیاسی زنی که امروز به نماد مبارزه برای دمکراسی، برای حقوق زنان و حقوق مدنی تبدیل شده‏اند، نشان‏دهنده تغییر بسیار کیفی در جامعه‏ ایران و در بعدی است که به جایگاه زنان و وضعیت زنان در جامعه مربوط می‏شود.

این مطلب را پسندیدید؟ کمک مالی شما به ما این امکان را خواهد داد که از این نوع مطالب بیشتر منتشر کنیم.

آیا مایل هستید ما را در تحقیق و نوشتن تعداد بیشتری از این‌گونه مطالب یاری کنید؟

.در حال حاضر امکان دریافت کمک مخاطبان ساکن ایران وجود ندارد

توضیح بیشتر در مورد اینکه چطور از ما حمایت کنید

نظر بدهید

در پرکردن فرم خطایی صورت گرفته

نظرها

نظری وجود ندارد.