ارتباط ناشناخته. ارتباط بدون سانسور. ارتباط برقرار نمی‌شود. سایت اصلی احتمالاً زیر سانسور است. ارتباط با سایت (های) موازی برقرار شد. ارتباط برقرار نمی‌شود. ارتباط اینترنت خود را امتحان کنید. احتمال دارد اینترنت به طور سراسری قطع شده باشد. ادامه مطلب

اتم، قدرت و دیانت − گفت‌وگو با حسن یوسفی اشکوری

<div dir="RTL">محمدرضا نیکفر &minus; آیت&zwnj;الله&zwnj;ها حساسیت&zwnj;های ویژه&zwnj;ای دارند که از طریق توجه به آنها می&zwnj;توان افق دیدشان را تشخیص داد. اگر به قول ایرج میرزا در جایی تصویر زن بی&zwnj;حجابی را بکشند، فریاد وااسلاما از گوشه&zwnj; و کنار حوزه&zwnj;ی علمیه&zwnj;ی اسلامیه برمی&zwnj;خیزد، اما حادثه&zwnj;ای به عظمت فوکوشیما برای حوزه حادثه محسوب نمی&zwnj;شود.</div> <div dir="RTL">پرسیدنی است که: آیا این احادیث آنان و کل بینش دینی آنان نیست که باعث می&zwnj;شود &quot;علما&quot; این گونه حادثه&zwnj;ها را نبینند و در عوض فقط چیزهای خاصی را ببینند؟</div> <div dir="RTL">&nbsp;</div> <!--break--> <div dir="RTL">در این باره با آقای حسن یوسفی اشکوری، از چهره&zwnj;های شناخته&zwnj;شده&zwnj;ی نواندیشان دینی و منتقد ایدئولوژی دینی حاکم گفت&zwnj;وگو کرده&zwnj;ام.</div> <div dir="RTL">&nbsp;</div> <div dir="RTL"><b>نیکفر: ۲۵ سال از زمان سانحه فاجعه&zwnj;بار در نیروگاه اتمی چرنوبیل می&zwnj;گذرد و اینک هفته&zwnj;هاست که ذهن جهانیان به فاجعه فوکوشیما معطوف است. دیده نشده است که یک روحانی بلندمرتبه اسلامی به چنین موضوعاتی توجه کند، در حالی که مثلاً اگر پای حجاب در میان باشد، آیت&zwnj;الله&zwnj;ها فورا اعلام وجود می&zwnj;کنند. فکر می&zwnj;کنید علت چیست؟</b></div> <div dir="RTL">&nbsp;</div> <div dir="RTL">حسن یوسفی اشکوری:</div> <div dir="RTL">&nbsp;<img hspace="10" height="208" align="left" width="250" vspace="10" src="http://zamanehdev.redbee.nl/u/wp-content/uploads/eshkevari_1.jpg" alt="" /></div> <div dir="RTL">در این مورد چند نکته قابل توجه و قابل ذکر است. یکی این که اصولاً موضوع حفظ محیط زیست به عنوان یک &laquo;مسئله&raquo; عمدتاً مربوط به جهان جدید است، جهانی که از پس انقلاب علمی و صنعتی برآمده و با شتاب طبیعت را در اشکال مختلف تخریب و نابود می&zwnj;کند و می&zwnj;رود که بقای آدمی را در عرصه خاک و در کره ارض به جد تهدید کند.</div> <div dir="RTL">&nbsp;</div> <div dir="RTL">نکته دیگر این که به همان دلیل پیش گفته، موضوع حفظ محیط زیست و حراست از طبیعت و منابع یگانه طبیعی، مشکل اصلی جهان صنعتی است (گرچه دامنه آن تمام جهان را می&zwnj;گیرد) و از این رو بیشتر در کشورهای پیشرفته و صنعتی غربی مطرح و مورد توجه قرار دارد. در کشورهای غیر صنعتی و جهان سومی و از جمله در خاورمیانه کمتر بدان توجه شده و می&zwnj;شود. حتی روشنفکران و سیاستمداران و حتی فعالان محیط زیست حداقل در حد غربیان بدان اهتمام نمی&zwnj;کنند.</div> <div dir="RTL">&nbsp;</div> <p>اما در مورد علمای دینی، به طور خاص، می&zwnj;توان گفت که:</p> <div dir="RTL">&nbsp;</div> <div dir="RTL">اولاً &ndash; در اسلام سنتی آنان (در جهان بینی و اصول ارزش&zwnj;های اخلاقی) و به طور ویژه در فقه و فقاهت آنان مفهومی و مقوله&zwnj;ای به نام &laquo;محیط زیست&raquo; و ضرورت حفظ و حراست از محیط زندگی آدمیان وجود ندارد و از این رو نه هیچ حکمی در این باب و ذیل این عنوان جعل شده و نه اساساً این موضوع برای فقیهان اهمیت دارد.</div> <div dir="RTL">&nbsp;</div> <div dir="RTL">ثانیاً &ndash; اسلام سنتی-&zwnj; فقهی فقیهان در سیر تاریخی خود به تدریج از اصول جهان بینی و معیارهای اخلاقی و انسان شناسی اصیل خود فاصله گرفته و از قرون میانه اسلامی عمدتا به صورت شکل&zwnj;گرایی و فرمالیسم مذهبی آشکار شده است. این اسلام فقاهتی شریعت محور است و تقریبا تمام دین را به رعایت احکام ظاهری فقهی فروکاسته و در نهایت، اسلام شده دین معامله، دینی کاسبکار، قشری و فرم&zwnj;گرا که یا در معامله انسان و خدا به کار می&zwnj;آید و یا در معامله مؤمنان با یکدیگر. در این اسلام فقهی، نه اخلاق مهم است و نه انسان و نه عدالت و نه طبعاً محیط زیست و حفظ و حراست محیط زندگی.</div> <div dir="RTL">&nbsp;</div> <div dir="RTL">در این اسلام، آنچه مهم است حفظ و رعایت همان احکام غالباً بی محتوای شرعی است و لذا فقیهان حاضرند برای رعایت حجاب و مانند آن دست به هرکاری حتی اقدامات تحمیلی و سرکوبگرانه و خلاف عقل و عدل و اخلاق بزنند، اما در موضوعات مهم مربوط به زندگی، به ارزش&zwnj;های برتر زندگی و به ویژه به زندگی جدید و مقتضیات آن بی&zwnj;تفاوت باشند و حتی به خلاف آن اقدام کنند.</div> <div dir="RTL">&nbsp;</div> <div dir="RTL">باید افزود که در حکومت مذهبی حاکم بر ایران، مسئله قدرت و حفظ اتوریته فقهی&zwnj;-&zwnj;سیاسی روحانیان حاکم نیز بر این قشری گری و فرمالیسم ویرانگر مذهبی افزوده و در جابجایی حساسیت&zwnj;ها و اولویت&zwnj;هایشان نقش ایفا کرده است. مثلا رعایت همان حجاب، هم نماد اقتدار دین فقیهانه است و هم نشانه چیرگی اسلام مردانه بر زنان، در حالی که موضوعاتی چون چرنوبیل و فوکوشیما و به طور کلی تخریب طبیعت و نابودی محیط زیست انسان، چنین معنا و اثری ندارد.</div> <div dir="RTL">&nbsp;</div> <div dir="RTL">&nbsp;</div> <div dir="RTL"><b>نیکفر: به نظر می&zwnj;رسد که شما در این توضیح به این باور رایج پایبند هستید که &quot;علما&quot; سنتی می&zwnj;اندیشند و از مسائل جدید غافل هستند. ولی از طرف دیگر می&zwnj;بینیم که آنان علاقه ویژه&zwnj;ای به تکنیک دارند: در حکومتشان به تکنیک&zwnj;های پیچیده&zwnj;ی سرکوب و در اندیشه&zwnj;ی سیاسی&zwnj;شان به اقتداری که یک الزام آن کسب قدرت تکنیکی است. بی&zwnj;جهت نیست که اکثر آیت&zwnj;الله&zwnj;ها و حجج اسلام ایرانی به کیش اتم گرویده&zwnj;اند.</b></div> <div dir="RTL"><b>چگونه این شیفتگی را با سنت&zwnj;گرایی همگن می&zwnj;بینید؟</b></div> <div dir="RTL">&nbsp;</div> <div dir="RTL">اشکوری:</div> <div dir="RTL">&nbsp;</div> <div dir="RTL">درست است که علما و عموم روحانیان با تکنیک و ابزارهای مدرن زندگی مخالف نیستند و یا از آن استفاده می&zwnj;کنند، اما این نه به معنای تعارض با سنت گرایی و نفی آموزه&zwnj;ها و سنت&zwnj;های دیرین پیشامدرن است و نه به معنای مدرن شدن و پذیرفتن تمام دستاوردهای مدرنیته.</div> <div dir="RTL">&nbsp;</div> <div dir="RTL">سنتگرایی را می&zwnj;توان به معنای قبول تمام یا حداقل منظومه فکری و اعتقادی کهن و پیشامدرن بدون نقادی و پالایش دانست و در مقابل می&zwnj;توان مدرنیت را قبول هر فکر یا عقیده و سنتی پس از نقادی و پالایش و گزینش تعریف کرد، چرا که گوهر مدرنیته به تعبیری عنصر &laquo;نقد&raquo; و نقادی است که با معیار خرد مدرن و عقل نقاد خودبنیاد صورت می&zwnj;گیرد. روشن است که سنتگرایان، از هرگروه و مذهب و تیره و تباری، هر گز نمی&zwnj;توانند به چنین خردی تن دهند و به مبانی و لوازم آن ملتزم باشند.</div> <div dir="RTL">&nbsp;</div> <div dir="RTL">داستان تن دادن اضطراری به برخی از دستاوردهای جهان مدرن و به ویژه صنعت و تکنولوژی در میان مسلمانان و از جمله روحانیان، داستان حدود دویست سال چالش و کارزار با جهان غربی و دنیای مدرن است که سرانجام به گزینش ناچاری وجوهی از مدرنیت منتهی شده است. مگر می&zwnj;شود در جهان امروز زیست اما از تلفن و موبایل و هواپیما و ماشین و کارخانه و پزشکی و جنگ افزارهای نظامی مدرن و پیشرفته و اخیرا اینترنت استفاده نکرد؟</div> <div dir="RTL">&nbsp;</div> <div dir="RTL">به ویژه استفاده از جنگ افزارهای پیشرفته غربی برای مقابله با خود غربیان از سابقه&zwnj;ای بس دیرین برخوردار است، چرا که مسلمانان از آغاز رویارویی با استعمارگران اروپایی دریافتند که بدون مجهز بودن به سلاح&zwnj;های مناسب و پیشرفته نمی&zwnj;توانند در برابر چیرگی سیاسی &ndash; نظامی آنان مقاومت کنند. تصادفی نیست که صفویان نخستین تکنیک و ابزاری که از غربیان آموختند و حداقل تلاش کردند بیاموزند، سلاح و توپ پیشرفته بود و در عصر قاجار نیز در جریان جنگهای طولانی ایران و روس، باز نخستین چیزی که به همت شاهزاده عباس میزا تلاش شد از غربیان بیاموزند تهیه انواع ساح&zwnj;های مدرن بود.</div> <div dir="RTL">&nbsp;</div> <div dir="RTL">اگر کمی بحث را به لایه&zwnj;های زیرین&zwnj;تر ببریم، باید بگوییم در عصر جدید مسلمانان عموما در مواجهه با دو چهره تمدن و استیلای سیاسی-نظامی غربیان بر سرزمین&zwnj;های اسلامی (از هند تا شمال آفریقا و خاورمیانه و آسیای مرکزی)، خود را ناتوان دیدند و از این رو به این نتیجه رسیدند که برای مقابله با غربیان استعمارگر و آزادسازی سرزمین&zwnj;های اشغال&zwnj;شده از یک سو و از سوی دیگر برای چیرگی بر ضعف تمدنی و نظامی خود چاره&zwnj;ای ندارند جز این که از تکنیک و سلاح&zwnj;های پیشرفته جدید استفاده کنند. استفاده از علوم طبیعی جدید در حد نیاز نیز برای تحقق این اندیشه ضروری می&zwnj;نمود.</div> <div dir="RTL">&nbsp;</div> <div dir="RTL">امروز همان اندیشه و ضرورت به قول شما در &laquo;کیش اتم&raquo; خود را نشان می&zwnj;دهد. به ویژه که امروز بنیادگرایی نیز قدرت یافته و بنیادگرایان اقتدارگرا، که علیه غرب اعلام جهاد داده&zwnj;اند، برای معارضه با کل غرب و تمدن و سلطه غربی به سختی به سلاح و کیش اتم نیازمندند.</div> <div dir="RTL">&nbsp;</div> <div dir="RTL">&laquo;جمهوری اسلامی پاکستان&raquo; به بمب اتم دست یافته و &laquo;جمهوری اسلامی ایران&raquo; نیز احتمالاً دنبال چنین سلاحی است. این اندازه استفاده از ابزارهای تکنولوژی مدرن برای مقابله با &laquo;استکبار جهانی&raquo; و یا مخالفان و معارضان داخلی نه تنها &laquo;خلاف شرع&raquo; نیست که حداقل به استناد آموزه قرآنی &laquo;و اَعِدّوا لهم ما استطعتم من قوه . . .&raquo; (انفال/۶۰) کاملا مشروع هم هست. اما آنچه مشکل&zwnj;آفرین است، علوم انسانی است که جمع سنتگرایی و کیش اتم را دچار تعارض می&zwnj;کند. چرا که علوم انسانی به معنای کنونی و رایج آن مبتنی بر مبادی و اصولی است و به لوازمی منتهی می&zwnj;شود که در نهایت با بنیادهای دین و شریعت سنتی در حوزه علم و فاسفه و سیاست و جامعه و اخلاق در تعارض می&zwnj;افتد. دشمنی عمیق با علوم انسانی مدرن، به اتهام غربی بودن، تصادفی و لغو و بی دلیل نیست.</div> <div dir="RTL">&nbsp;</div> <div dir="RTL">به هرحال آنچه من گفتم این بود که در اسلام سنتی فقه محور و شریعت گرا، جایی درخور برای موضوعات مدرن و مهمی چون حفظ و حراست از طبیعت و حفظ محیط زیست وجود ندارد و این یکی از دلایل بی توجهی فقیهان و از جمله فقیهان حکومتی به &laquo;جنبش سبز&raquo; و مبارزه با تخریب طبیعت و محیط زندگی انسان معاصر است. گرچه باید از باب ادای دین یادآوری کرد که زنده یاد آیت الله منتظری اخیرا طی مکتوبی از موضع یک فقیه سنتی اما انسانگرا و تا حدودی آگاه به مقتضیات زمان، در این زمینه سخن گفت و فتوا داد که تهیه و داشتن سلاح&zwnj;های اتمی و هسته&zwnj;ای به زیان بشریت و خلاف شرع است (نقل به مضمون) و این گام مبارکی است.</div> <div dir="RTL">&nbsp;</div> <div dir="RTL">&nbsp;</div> <div dir="RTL"><b>نیکفر: بگذارید همان&zwnj;چنان که شما گفتید کمی بحث را به لایه&zwnj;های زیرین&zwnj;تر ببریم. نگاه ابزاری در جهان اسلام به مدرنیته، فقط به اضطرار برنمی&zwnj;گردد. نوع نگاه ابزاری را می&zwnj;توانیم تا صدر اسلام دنبال کنیم: نگاه ابزاری به اتحادهای قبیله&zwnj;ای، به دین&zwnj;های دیگر، به دستاوردهای تمدنی و فرهنگی دیگران.</b></div> <div dir="RTL"><b>به نظر می&zwnj;رسد که یک اراده به قدرت عمل می&zwnj;کند که در آن آیه&zwnj;ای هم که شما آوردید، از دین که ظاهراً امر اعتقادی است، &quot;دین مجهز&quot; می&zwnj;سازد. حکومت ایران تجسم &quot;دین مجهز&quot; است، دینی است که به جهاز حکومت (دستگاه تجسس و سرکوب، دستگاه ارشاد ...) مجهز شده است. این طبیعی است که در جایی این گرایش به تجهیز، به کیش اتم تبدیل شود. پرسش این است که آیا بدون انتقاد از اقتدارگرایی و تجهیزگرایی تاریخی، می&zwnj;توان انتظار داشت که به مسائلی مثل محیط زیست توجه شود؟</b></div> <div dir="RTL">&nbsp;</div> <div dir="RTL">اشکوری:</div> <div dir="RTL">&nbsp;</div> <div dir="RTL">نه، کاملا با شما موافقم. قطعا موضوع استفاده از ابزارهای مدرن به وسیله مسلمانان در دوران جدید فقط به یک عامل بر نمی&zwnj;گردد، عوامل قریب و بعید دیگر نیز دست اندرکارند و باید بدانها نیز توجه کرد. اساسا از منظر تاریخی هیچ رخداد اجتماعی و تاریخی تک بُنی و تک عاملی نیست. اما بگذارید به همان پرسش مهم شما بپردازم.</div> <div dir="RTL">&nbsp;</div> <div dir="RTL">گرچه در متن پرسش کوتاه شما به موضوعات تاریخی متعددی اشاره شده &minus; که طبیعی است در این مجال نمی&zwnj;توان به همه آنها پاسخ گفت و یا به نقد و تحلیل آنها دست زد &minus; اما به اشاره به چند نکته ضروری&zwnj;تر و مرتبط&zwnj;تر توجه می&zwnj;دهم.</div> <div dir="RTL">&nbsp;</div> <div dir="RTL">&minus; نکته نخست این است که داستان به قول شما &laquo;تجهیز&raquo; در اسلام از رخداد فرمانروایی محمد در مدینه آغاز شده و این رخداد هیچ ارتباط ماهوی و مستقیمی با دین ندارد؛ هرچه هست، بد یا خوب، برآمده از ضرورت&zwnj;های فرمانروایی است نه الزاما دینداری. گرچه افکار رایج مسلمانان از قرون میانه اسلامی این است که محمد همزمان هم شأن نبوت داشته و هم شأن زعامت یعنی هر دو سمت وی منشاء الهی و آسمانی داشته است، اما برخی (از جمله من) بر این باورند که چنین نیست.</div> <div dir="RTL">&nbsp;</div> <div dir="RTL">هیچ دلیل عقلی و نقلی بی مناقشه&zwnj;ای مبنی بر اثبات شأن الهی زعامت پیامبر اسلام وجود ندارد. به گواهی تاریخ فرمانروایی ده ساله محمد در مدینه نیز در یک روند طبیعی از مکه تا مدینه پدید آمده و اگر هم رخ نمی&zwnj;داد هیچ خللی در دین و دینداری او و مسلمانان نخست ایجاد نمی&zwnj;شد. هرچند در آن صورت اسلام تاریخی با اسلام مفروض از جهاتی متفاوت می&zwnj;شد.</div> <div dir="RTL">&nbsp;</div> <div dir="RTL">تازه محمد زمانی که وارد شهر یثرب شد، برای فرمانروایی و تشکیل حکومت نبود (هرچند تا پایان نیز فقط فرمانروایی بود نه حکومت و دولت)، بلکه این هجرت اصولا برای رهایی از اعمال فشار و محدودیت&zwnj;های بی پایان سران قریش نسبت به محمد و مسلمانان صورت گرفت و در عین حال به منظور میانجیگری بین قبایل یثرب و بیشتر برای حل اختلاف دیرین دو قبیلۀ اوس و خزرج وارد یثرب شد. در این ده سال تمام تصمیم گیری&zwnj;های سیاسی و قضایی و حقوقی و نظامی محمد به مقتضای ملک&zwnj;داری و فرمانروایی در آن شرایط خاص و بر وفق مقتضیات ویژه جامعه قبایلی حجاز سده هفتم میلادی بود.</div> <div dir="RTL">&nbsp;</div> <div dir="RTL">&laquo;آیات الاحکام&raquo; قرآن در حوزه جامعه و سیاست نیز به مقتضای این ضرورت&zwnj;ها و برای گره&zwnj;گشایی از برخی امور روزمره بوده است و هیچ دلیلی عقلی و نقلی مبنی بر جاودانگی این شمار احکام (احکام اجتماعی و مدنی) وجود ندارد، بلکه دلایل خلاف آن است.</div> <div dir="RTL">&nbsp;</div> <div dir="RTL">در عین حال نه تنها در آن ده سال مسلمانان و غیر مسلمانان فرمانروایی محمد را الهی و دینی نمی&zwnj;دانستند بلکه آشکارا بین شأن نبوت و زعامت وی فرق می&zwnj;گذاشتند و خود او نیز همین را به پیروانش آموزش داده بود. پس از آن نیز خلافت خلفای راشدین و به طور مشخص تا زمان خلافت عبدالملک مروان ماهیت دینی نداشت.</div> <div dir="RTL">&nbsp;</div> <div dir="RTL">به هرحال با چنین تفسیر و نگاهی به ماجرای فرمانروایی محمد، نه الزامی بین دینداری و حکومت وجود دارد و از این رو تأسیس حکومت دینی برای همیشه منتفی می&zwnj;شود، و نه دلیلی بر تقنین بر بنیاد دین (کتاب و سنت) وجود دارد. این دعوی بدان معناست که حکومت و قانون در زمان پیامبر منشاء زمینی و عرفی داشته و پس از آن نیز حداقل تا مدتی در جهان اسلام چنین بوده و اکنون نیز جز این نمی&zwnj;تواند باشد.</div> <div dir="RTL">&nbsp;</div> <div dir="RTL">در واقع باید به صراحت گفت مشکل اساسی از این &laquo;سوء تفاهم&raquo; برخاسته که از زمان عبدالملک مروان با پیشگامی حجاج فرمانروای خشن و مستبد عراق و ایران حکومت منشأ الهی و ماهیت مذهبی پیدا کرد. در این سوء تفاهم البته واقعیت تاریخی فرمانروایی ده ساله پیامبر بی تأثیر نبوده است.</div> <div dir="RTL">&nbsp;</div> <div dir="RTL">قابل تأمل است که روایتی از پیامبر نقل شده با این گزاره: &laquo;لکل امه فتنه و فتنه امتی الملک&raquo;. به نظر می&zwnj;رسد که ملک&zwnj;داری خود او نیز در ایجاد فتنه امت اسلام بی تأثیر نبوده است. گرچه پیامبری ثبوتا و اثباتا با فرمانروایی متعارض نیست، اما این آمیختگی در عمل پیامدهای ناخواسته&zwnj;ای در پی می&zwnj;آورد که ممکن است خدمتی به دین نباشد و حتی بر ضد آن عمل کند که عملا چنین بوده است. با این حال من واقعا نمی&zwnj;دانم چرا محمد به همان فرمانروایی محدود تن داد. حداقل من به عنوان یک مسلمان امروز با نگاه پسینی آرزو می&zwnj;کنم که ایکاش چنین نمی&zwnj;شد.</div> <div dir="RTL">&nbsp;</div> <div dir="RTL">&minus; نکته دوم این است که به نظر می&zwnj;رسد در پرسشی که مطرح شد به طور کلی استفاده ابزاری از تکنیک و یا اتحاد با قبایل و دیگر امور سیاسی و مدنی منفی دانسته شده و جهاز حکومتی مخرب تصور شده، که قاعدتا چنین نیست. تکنیک در تمام اشکال و نظامات اجتماعی جملگی به عنوان ابزار در استخدام آدمیان&zwnj; است، و می&zwnj;تواند مفید باشد یا مضر. مگر در حکومت عرفی تجهیز وجود ندارد؟ اساسا خود حکومت تجهیز است که صد البته می&zwnj;تواند از جهازات حکومتی به سود مردم باشد و می&zwnj;تواند به زیان آدمیان عمل کند. محمد هم به هر تقدیر و به هر دلیل، ده سال فرمانروا بود و با هوشمندی و درایت تمام از تمام جهازات و امکانات نظام قبایلی و مقررات موجود و مرسوم برای پیشبرد اهداف و مصالح خود و پیروانش سود برده است و این به خودی خود جای ایراد ندارد.</div> <div dir="RTL">&nbsp;</div> <div dir="RTL">وقتی تحت هر عنوانی بر جمعی فرمان می&zwnj;رانید، توانا شدن و استفاده بهینه از تمام ابزارهای لازم برای تدبیر امور روزمره و جاری امری طبیعی و مشروع به شمار می&zwnj;رود. آیاتی چون &laquo;اعدوا ...&raquo; و مانند آن که در قرآن فراوان است و به طور کلی تشریع اصل جهاد و تشویق مؤمنان به قتال با دشمنان در میدانهای جنگ، امری طبیعی است و برای بقا هر فرمانروا و فرماندهی چنین می&zwnj;کند.</div> <div dir="RTL">&nbsp;</div> <div dir="RTL">استفاده از علوم و فنون امروز برای مسلمانان، نیز امری طبیعی و ممدوح است، ایرادی اگر هست، این است که چرا به مبانی و لوازم گریز&zwnj;ناپذیر علوم به معنای عام و مشارکت در خلق علوم و تمدن فرهنگ توجه ندارند و یا برخی دولت&zwnj;های مسلمان (از جمله ایران) چرا از همین تجهیزات مدرن برای سرکوب و اعمال محدودیت&zwnj;های خلاف شرع و عرف علیه مردم استفاده می&zwnj;کنند. همین جا بیافزایم که تأکید بر معرفی جمهوری اسلامی موجود به عنوان نماد اسلام و یا الزاما حکومت اسلامی (با اتم یا بی اتم)، چندان موجه نمی&zwnj;نماید. چرا که نخستین منتقدان نظام مذهبی ایران از همان آغاز، بخشی از مسلمانان و از جمله علما بوده اند.</div> <div dir="RTL">&nbsp;</div> <div dir="RTL">مسئله استفاده از اتم نیز مشمول این قاعده است. این که باید از کیش اتم پیروی کرد یا نه و چه کسی حق دارد اتم داشته باشد و چه کسی حق ندارد، قابل بحث است؛ اما آشکار است این یک مبحث عقلی-&zwnj;تجربی و لذا عرفی است، ربطی خاص به دین خاص ندارد و اساسا از مقولات دینی نیست، هرچند که از منظر دین هم می&zwnj;توان به آن نگریست و اظهار نظر کرد.</div> <div dir="RTL">&nbsp;</div> <div dir="RTL">&minus; نکته سوم این است که نمی&zwnj;دانم چرا سنت&zwnj;هایی چون اتحاد با قبایل در زمان محمد با اموری چون برخورد با دین&zwnj;های دیگر و یا نوع برخورد با تمدن&zwnj;ها و فرهنگ&zwnj;های دیگر، کنار هم قرار گرفته و به اصطلاح قسیم هم شده اند. این دو مقوله موضوعا با هم یکی نیستند. در عین حال در قرآن و به ویژه در سنت و سیره نبوی، با پیروان ادیان و نحله&zwnj;های شبه دینی حجاز برخورد مثبتی شده و در سطوح مختلف وجودشان به رسمیت شناخته شده است، جز بت پرستی که اساسا قابل تحمل تشخیص داده نشده است. در عین حال در هیچ موردی صرف عقیده جرم و قابل مجازات دانسته نشده است. حکم فقهی موجود ارتداد نیز محلی از اعراب ندارد و آشکارا با برخی از اصول موضوعه اسلام در تعارض است. اگر به مجموعه آیات قرآن در مورد &laquo;مشرکان&raquo; و &laquo;کافران&raquo; نگاه کنیم، می&zwnj;بینیم که اینان به عنوان گروه&zwnj;های معارض سیاسی-نظامی بوده که در حال توطئه و جنگ بوده اند و از این منظر با شدت بیان و عمل با آنان برخورد شده است. همین گونه است با قبایل مختلف و معارض یهود و یا منافقان که این دومی در درون جبهه مسلمانان حضور داشت.</div> <div dir="RTL">&nbsp;</div> <div dir="RTL">در مواجهه با فرهنگ&zwnj;های دیگر نیز نه تنها هیچ برخورد منفی و حذفی نشده بلکه به گواهی سنت و سیره همواره به مسلمانان توصیه شده است که &laquo;اطلبوالعلم ولو بالصین&raquo; و &laquo;خذوالحکمه ولو من المنافقین&raquo;. روشن است در چین علم تفسیر و کلام اسلامی و یا تجوید قرآن تعلیم نمی&zwnj;دادند و منافقین نیز حکمت اسلامی نمی&zwnj;آموختند. به هرحال طرح موضوعاتی از این دست (برخورد با پیروان ادیان متفاوت و با فرهنگهای دیگر) در مبحث کنونی اصولا بلاموضوع است.</div> <div dir="RTL">&nbsp;</div> <div dir="RTL">کلام آخر این که، توجه و یا عدم توجه به امور مهمی چون حفظ طبیعت و حراست از محیط زیست در مسلمانان یا غیرآن، به علل و عوامل نظری و تاریخی ویژه&zwnj;ای باز می&zwnj;گردد که باید آنها را دید و شناخت. اما ظاهرا پدیده تاریخی فرمانروایی محمد در قرن هفتم در عربستان و یا گفتار و رفتارش و به طور کلی مقوله اقتدارگرایی و تجهیز با این موضوع ربطی ندارد.</div> <div dir="RTL">&nbsp;</div> <div dir="RTL">&nbsp;</div> <div dir="RTL"><b>نیکفر: آنچه به نام &quot;صدر اسلام&quot; مشهور است، مرجع معنابخش مطلق برای تاریخ اسلام است. در هیچ دین مطرحی، &quot;صدر&quot; تا این حد بر &quot;ذیل&quot; سنگینی نمی&zwnj;کند، &quot;مقدم&quot; تا این حد معنابخش به &quot;تالی&quot; نیست و &quot;سلف&quot; تا این حد برای &quot;خلف&quot; تعیین تکلیف نکرده است. آیه&zwnj;ی &laquo;و اَعِدّوا لهم ما استطعتم من قوه . . .&raquo;، که خود به آن اشاره کردید، مسیری را گشوده است که در آن استطاعت و قوت، باری اساسا ابزاری یافته، و نه اخلاقی.</b></div> <div dir="RTL"><b>&nbsp;</b></div> <div dir="RTL"><b>عقلانیت استطاعت و قوت ابزاری، عقلانیت استراتژیک است. آیا شما می&zwnj;پذیرید که در سنت غلبه با این نوع عقلانیت است؟ به مسئله&zwnj;ی حساس و از نظر الاهیاتی لودهنده&zwnj;ی &quot;شر&quot; بنگرید: نگاه متن&zwnj;های اصلی دین (قرآن و احادیثی که معتبرشان می&zwnj;دانید) به &quot;شر&quot; نگاه نظامی&zwnj;گرانه است: با شیطان بجنگید! شر ذاتی جهان نادیده گرفته می&zwnj;شود و به دشمنی نسبت داده می&zwnj;شود که باید با او درافتاد. الله به انسانی که شرورش می&zwnj;داند، دشنام می&zwnj;دهد و خواهان بریده شدن دستانش می&zwnj;شود (تبت یدی ...)، و در همان حال فراموش می&zwnj;کند که خودش او را آفریده&zwnj;، آن هم بدانسانی و در جهانی که هیچ حرکتی خارج از اراده&zwnj;ی او نیست. </b></div> <div dir="RTL"><b>&nbsp;</b></div> <div dir="RTL"><b>در برابر عقلانیت ابزاری و مهر و کین ابزاری، که خودی و غیرخودی کردن استراتژیک است، عقلانیت تفاهمی و همدلی و همدردی و همبستگی بدون چشمداشت را می&zwnj;گذاریم. شما اگر بخواهید آن متن&zwnj;های اصلی را میان این دو قطب تقسیم کنید، به چه نتیجه&zwnj;ای می&zwnj;رسید؟</b></div> <div dir="RTL"><b>&nbsp;</b></div> <div dir="RTL"><b>نکته&zwnj;ای دیگر: از پاسختان به پرسش آخر برمی&zwnj;آید که شما تکنیک و تجیهزات را که شامل جهاز حکومتی هم می&zwnj;شود، خنثا تصور می&zwnj;کنید، به این معنا که فکر می&zwnj;کنید: آنها در ذات خود نه خوب هستند، نه بد، پس چرا از حکم دینی به کسب قوت، باید انتقاد شود.</b></div> <div dir="RTL"><b>موضوع این است که تجیهزات، خنثا و تابع اراده&zwnj;ی ما نیستند. سیستم ما را با خود می&zwnj;برد و همه&zwnj;ی مسئله اکنون این است که ما چگونه و تا چه حد می&zwnj;توانیم منتقد سیستم و قدرت باشیم. در میان شما روشنفکران دینی، نقد حکومت موجود آغاز شده، اما نقد حکومت&zwnj;گری آغاز نشده است، نقد قدرت موجود آغاز شده، اما هنوز نقد قدرت به عنوان قدرت آغاز نشده است. به همین جهت است که در میان شما برخورد انتقادی ویژه&zwnj;ای به تکنولوژی اتمی دیده نمی&zwnj;شود، و اگر انتقادی هم بشود، هنوز در چارچوب انتقاد به سیاست اتمی رژیم (آن هم در دوره&zwnj;ی احمدی&zwnj;نژاد) است.</b></div> <div dir="RTL">&nbsp;</div> <div dir="RTL">اشکوری:</div> <div dir="RTL">&nbsp;</div> <div dir="RTL">هرچند مسیر بحث و گفت&zwnj;وگو به راهی دیگر و البته بنیادی&zwnj;تر می&zwnj;رود و پرسش ها و یا موضوعات بسیار ریشه&zwnj;ای&zwnj;تر و تعیین&zwnj;کننده&zwnj;تر در دین&zwnj;شناسی مطرح می&zwnj;شود که قطعا در این مجال نمی&zwnj;توان به آنها و حتی به برخی از آنهه به طور جدی و مستوفی پرداخت، اما در حد ضرور و &laquo;مختصر&raquo; و احتمالا &laquo;مفید&raquo; به آنها پاسخ می&zwnj;دهم:</div> <div dir="RTL">&nbsp;</div> <div dir="RTL">در مور

اما در مورد علمای دینی، به طور خاص، می‌توان گفت که:

این مطلب را پسندیدید؟ کمک مالی شما به ما این امکان را خواهد داد که از این نوع مطالب بیشتر منتشر کنیم.

آیا مایل هستید ما را در تحقیق و نوشتن تعداد بیشتری از این‌گونه مطالب یاری کنید؟

.در حال حاضر امکان دریافت کمک مخاطبان ساکن ایران وجود ندارد

توضیح بیشتر در مورد اینکه چطور از ما حمایت کنید

نظر بدهید

در پرکردن فرم خطایی صورت گرفته

نظرها

  • ایراندوست

    <p>۱-اینکه مسلمانان در عصر جدید به یادگیری فنون و تکنیک تسلیحات برای مقابله با غربیان روی آورده&zwnj;اند، گفته&zwnj;ای پر اشتباه است زیرا، غربیان زمانی&zwnj; فروش یک سلاح و علم ساختن آن را به شرقیان یاد میدهند که بهتر از آن را ساخته و در انحصار خود دارند و روش دفع خطر از جانب خریداران را پیش از فروش، برنامه&zwnj;ریزی کرده&zwnj;اند. آیا غربیان نمیدانند که امثال آقای خمینی در دنیا زیاد پیدا میشود و اگر آن امام راحل با ژ-۳ و آّر- پی&zwnj;- جی&zwnj; میخواست، بیت&zwnj;المقدس را آزاد کند، با بمب اتم هم خواهد خواست، آمریکا&zwnj;یها را از شر پنتاگون و هالیوود آزاد کرده و همهٔ دیسکوها را مسجد سازد! ۲-اینکه نو&zwnj;اندیشان مسلمان،تنها گروه منتقد به حاکمین اسلامی و غرب استعمارگر هستند !!؟، عجبا، نتیجه تعالیم بازرگان، طالقانی و شریعتی را اگر نگوییم در دوران استبداد حزب پادگانی امروز ولی در دوران طلایی امام خمینی دیروز هم دیده&zwnj;ایم. بزرگ&zwnj;بینی&zwnj;، جعل حقیقت و خود شیفته&zwnj;گی&zwnj;&zwnj; مذهبی&zwnj; که در طول تاریخ جزٔ جهل و مرگ، ارمغانی برای مؤمنین خود نداشته، هم حدی دارد.</p>